درین صورت سوالی بوجود می آید که چرا گردانندگان این تلویزیون ها با وجود این همه مصارف گزاف و نفرت عامه مردم کشور حاضر نیستند تا کوچکترین تغیری در نحوه پخش برنامه های خود ایجاد نمایند؟ جواب واضح و مبرهن است چون دانسته میشود که این برنامه ها برای ملت افغانستان نبوده و در خدمت منافع جریان های خاصی در داخل و خارج کشور قرار دارد که هدف شان نابودی ارزش های اعتقادی ، عنعنات و فرهنگ مردم ما میباشد و هیچکدام آنها چنان یک برنامه ندارند که برای بیننده آموزنده و مفید باشد.
خوب ازین برنامه ها جوانان ما چه چیزی را خواهند آموخت؟ جواب واضح است که چنین برنامه ها جوانان ما را از فرا گیری علم ودانش دور ساخته و به مزخرفاتی مصروف میکند که از پیشرفت دور نگه داشته خواهند شد.
شمشاد ، تلویزیون دیگری است که در کنار برنامه های تبعیضی خود از قبیل "گولای" و "دانداس" و امثالهم تمام افتخارات افغانستان را به چند تن خلاصه میکند که از احمد شاه درانی شروع و به داود خان ختم میشود که این غیر منصفانه است. وقتی بیننده شمشاد را تماشا میکند به فکر می افتد که گردانندگان این تلویزیون هم مانند علیشاه پکتیا وال آمر جنائی کابل سوگند یاد کرده اند تا به فارسی صحبت نه نمایند و همیشه حتی با شنونده فارسی زبان هم سوالات خود را به پشتو مطرح مینمایند و او به فارسی جواب میدهد. بصراحت میتوان گفت که چنین تعصبات ریشه ی در جهالت و بیدانشی دارد و رنه اشکالی ندارد که با شنونده فارسی زبان به فارسی صحبت شود.
با در نظر داشت آنچه در زمینه فعالیتهای این تلویزیون ها گفته شد میتوان نتیجه گرفت که این ها هم چیزی جز ابزار های نیستند که بدستور حلقات خاصی – جریانات خاصی را مورد حمله قرار میدهند و در جهت تاخت و تاز بر معتقدات، سنن و فرهنگ مردم و کشور ما مورد استفاده قرار میگیرند که این حرکات و فعالیت های شان – صداقت دولت را در دفاع از ارزشهای اسلامی و ملی کشور ما بزیر سوال برده است.
در مورد کاهش فقر ، کاهش مرگ و میر مادران ، تحصیل و آموزش زنان، مساعد ساختن زمینه کار برای زنان، ایجاد سیستم صحی رایگان برای زنان، ایجاد دانشگاه ها و مراکز آموزش حرفوی برای زنان، رسیدگی به مشکلات اجتماعی زنان، توجه به بهبود زندگی زنان بی سرپرست، توجه به بهبود زندگی زنانیکه مسئول تامین معیشت فرزندان یتیم شان هستند، ایجاد سیستم قرضه دهی برای زنان جهت براه اندازی کار و حرفه مستقل، توزیع نمرات زمین برای زنان بیوه، ساختن شهرک های برای فامیل های شهدا و ده ها و صد ها مورد نیاز دیگر زنان جامعه ما بحث، تلاش، حرکت و حرفی بمیان نیامده است.
بخش سوم : نتیجه گیری و پیشنهادات:
الف : نتیجه گیری:
از آنچه در بخش دوم این نوشته تحت عنوان " جریانات و انکشافاتی که بر مشروعیت دولت صدمات جبران ناپذیری را وارد نموده است " ذکر گردید میتوان بعنوان عوامل شکست سیاست های دولت در راه ایجاد ثبات، حصول مشروعیت و کسب حمایت مردمی نام برد. در کشوریکه:
· از شرکت جناح های مختلف در قدرت دولت جلوگیری شود.
· بسوی حکومت تک قومی برود.
· افراد بی تجربه، مجهول الهویه، قوم پرست و عقده مند بر سر نوشت آن حاکم ساخته شوند.
· بنام حقوق بشر و آزادی بیان بر مقدسات، عنعنات، فرهنگ، و رجال نامدار آن تاخت و تاز صورت گیرد.
· یک گروپ خاصی از اعتماد جامعه بین المللی در جهت سلطه قومی خود سوء استفاده نماید.
· به فیصله های پارلمان و مواد قانون اساسی کوچکترین ارزشی وجود نداشته باشد.
· به بهبود زندگی مردم در عرصه های اجتماعی ، صحی، تعلیمی و تامینات دیگر گامی برداشته نشود.
1***2***3***4***5*** 6***7***8***9***10*** 11***12***13***14***15*** 16***17***18***19***20*** 21***22***23***24***25*** 26***27***28***29***30 31***32***33***34***35