بخش دوم : جریانات و انکشافاتی که بر مشروعیت دولت صدمات جبران ناپذیری را وارد نموده است:
الف: اشتباهات هسته تصمیم گیرنده دولت:
· گروپ کاری آقای کرزی از همان آغازین روزهای بقدرت رسیدن به تصفیه قومی در رده های بلند دولتی پرداخته و تلاش نموده اند تا سیستم تک قومی را بر سرنوشت اکثریت مردم افغانستان مسلط نمایند.
· حلقه خاص تبعیض گرای حاکم بصورت دوامدار به بدنام ساختن شخصیت های منسوب به اقوام و احزاب دیگر و خارج ساختن آنها از حلقه های تصمیم گیرنده دولت.
· جابجائی افغان ملتی ها و تبعیض گرایان قوم پرست در مقامات بلند دولتی یکی دیگر از اشتباهات بزرگ حکومت کنونی است که بر بد بینی مردم نسبت به دولت افزوده است.
· مقرر نمودن فاروق وردک به حیث رئیس کابینه وزرا تا بخواسته های نا مشروع حلقه خاص رژیم مهر تائید زده و به آن فتوی مشروعیت صادر نماید.
· تقرر عبدالجبار ثابت بحیث لوی سارنوال تا عندالضرورت به بدنامی و دستگیری نیروهای سیاسی مخالف گروه حاکم اقدام نماید.
· حلقات خاص و تصمیم گیرنده رژیم از اعتماد جامعه بین المللی درطول مدت سوء استفاده نموده و از امکانات و شرایط پیش آمده در جهت مسلط شدن و حاکمیت یک قبیله بر سرنوشت مردم افغانستان بهره برداری نموده اند.
· عمل نکردن به قانون اساسی و فیصله های پارلمان یکی دیگر از اشتباهاتی است که هسته تصمیم گیرنده دولت مرتکب آن شده است چون این حلقه خود را مافوق قانون میداند.
· انتصاب افراد بی مسلک به مناصب دولتی که نمونه آن زیاد است.
· اشخاص خوشنام و قابل اعتماد مردم در داخل کابینه و حلقات تصمیم گیرنده دولت بسیار بندرت انتخاب گردیده که تعداد شان به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد.
· بر طرفی عاجل والی کاپیسا که طی مصاحبه سیاست های دولت را مورد انتقاد قرارداده بود شعار های دولت در مورد آزادی بیان را بزیر سوال برد. در واقع این بار تیر آزادی بیان در جهت غیر تعیین شده رها شده بود و حقوق بشر هم درین زمینه عکس العمل خاصی نشان نداد.
· افراد شایسته و کارکن همانند جنرال امین الله امر خیل قوماندان میدان هوائی کابل و امثالهم چانس ادامه کار را نداشته اند و توسط گروه انحصار طلب حاکم تحمل نشده اند.
· کمیسیون های تعیین شده دولت در موارد مختلف هیچگاهی دست آوردی نداشته است.
· فیصله های پارلمان بطور شاید و باید عملی نشده که این خود یک توهین بزرگی به ملت افغانستان است.
· پارلمان نتوانسته مسئولین تلویزیون ها را قانع سازد تا برنامه های شانرا مطابق عقاید، فرهنگ و عنعنات مردم افغانستان عیار نمایند.
· به طرح های پارلمان در جهت بهبود اوضاع امنیتی کشور بطور لازم گوش فرا داده نشده است.
· پارلمان نتوانسته وزرای دارای تابعیت مضاعف را از کابینه حذف نماید.
· پارلمان موفق به اصلاح تشکیلات اساسی دولت نشده است.
· در طول مدت وزن فاروق وردک در تصمیم گیری ها به تنهائی از تمامی اعضای پارلمان سنگین بوده است. او گاهی با اعضای پارلمان مذاکره نموده که چگونه فیصله نمایند و گاهی هم تصمیم های پارلمان را ویتو مینماید. و حتی آصف ننگ سخنگوی فاروق وردک از جسارت لازم برای تحقیر پارلمان و فیصله هایش برخوردار است.
· افراد بی هویت و بی شخصیت پارلمان را طبیله خوانده و پارلمان بر اساس قانون به اصطلاح آزادی بیان ( قانون آزادی اهانت به مردم و فرهنگ افغانستان) حق دفاع از حیثیت خود را نداشته در حالیکه ملالی جویا بر اساس همین قانون حق توهین به صد ها نفر از نمایندگان ملت افغانستان را دارد.
· سلب اعتماد پارلمان از وزیر خارجه عملی نشد که این خود نشاندهنده سیستم استبدادی حلقه حاکم و بی احترامی ایشان به رای نمایندگان ملت افغانستان است.
· با آنچه گفته شد چنان بنظر میرسد که فقط تائید خواسته های دولت از وظایف پارلمان است و تائید خواسته های پارلمان از وظایف دولت بشمار نمیرود و بر این اساس میتوان گفت که آزادی و احترام به اراده مردم در خطر مواجه است.