آثاروافکار ابوعلی سینای بلخی
آثارزیادی ازوی باقیمانده است ومجموعۀ آثاراورا متفاوت نوشته اند. درشماری ازمنابع 120 کتاب ورساله ذکرشده است ودربعضی منابع مجموعۀ آثاراوشامل رساله های کوچک ونامه های اوبه 250 کتاب و270 کتاب وحتا بیشترازاین ذکرگردیده است. وی آثاری را که نوشته است، دربرگیرندۀ تمام موضوعات است که درقرون وسطی اخته شده بود.
اوبا تیزهوشی تمام توانست تا به همه علوم متداولۀ عصرخود دسترسی پیدا کند. باتاسف که شماری ازآثاروی درحمله یی که به اصفهان صورت گرفت حریق گردید. این شهردرآن زمان مرکزبزرگ علمی به شمارمیرفت. ابن سینا درزمان اقامتش دراین شهربه نوشتن چندین کتاب اقدام کرد ورصد خانه ییراهم دراین شهرآبادکرد؛ ولی ازاثرحملۀ سلطان مسعودغزنوی شماری ازآثارمهم این حکیم نیزازمیان رفت. بیشترآثاراوبه زبان عربی نوشته شده است وکمترآثاراوبه زبان فارسی نوشته گردیده است؛ مانند" دانشنامۀ علایی "که اولین کتاب فلسفی شناخته شده است که به زبان فارسی میباشد.
آثار اوازاین قرار است:
دانشنامۀ علایی:
ابن کتاب به زبان فارسی نوشته شده است. وی دراین کتاب درکنارآگاهی های فلسفی مهارتهای ادبی خود را نیزبه نمایش گذاشته است؛ زیرا که وی توانسته است دراین کتاب اصطلاحات علمی رابه فارسی به کارببرد. این کتاب مشمول کلیات فلسفی وی است که آثاری چون الهدایه، عیون الحکم را نیزدربردارد. ابن سینا فلسفۀ خودراحکمت شرق نامید. بعدها این کتاب آنقدردرمیان فلاسفه جا بازکرد که جانشین ارسطوگردید. وی چون ارسطو حقایق قابل ادراک رامثال نه؛ بلکه خرد وجزیی میدانست. به باور او تنها ازطریق تحقیق وتحلیل جزیی است که به حقایق میتوان دست یافت. برهان واستدلال را برای درک اشیا لازمی می پنداشت وبا این دیدفلسفۀ اسلامی را وارد تحول تازه کرد. هوش سرشاروذکاوت ابوعلی ازاین اثرآشکارمیشود.
وتاریخ نگاران استعداد اورا ستوده اند. پرویزمروج دانشمند ایرانی بخش مابعدالطبیعی این کتاب رابه فارسی ترجمه کرده است. اساس مابعدالطبیعی ابن سینا برنظریۀ صدور(فیض ) ضروری ونزول تفارسیجی استواراست. مبدای این طرح یاخدا است که واحدالوجود وبالذات است ووجودش باماهیتش یکی است.
عالم سماوی که شامل اجسام وارواح وعقل های افلاک است که همه بالذات ممکن اند؛ ولی خداوند آنهارا واجب میکند. عالم تحت قمرکه شامل سه قمر، جماد، گیاه وحیوان پنداشته شده است. ازخداوند صادرمیگردند.
به نظراودرهمه موجودات ومخلوقات وجود ازماهیت جدا است وعالم تحت قمربه قلمروممکنات تعلق دارند وبه اساس نظروطرح فلوطینی بازگشت به اصل سراسرعالم را نیرویی به حرکت می آورد که همه رابه میانجیگری عقول جداگانه به سوی خداوند میبرد. وی عقل فلک قمر را منشابی میانجی ارواح بشری میخواند که آنراعقل مفارق یاواهب الصورنام نهاده است وآنرا بزرگترین
سعادتی خوانده است که بشربه دنبالش میباشد.
وی آفرینش رابه معنی فیض ضروری وهمیشگی میدانست وعامل آنراعقول(فرشتگان) دانسته است. ابن سینا آرزوداشت تاعلم ودین را فارسیک بینش وسیع مابعدالطبیعی باهم جمع نماید وباچنین دیدگاهی میخواست که پیدایش جهان را توضیح کند واز رمز خلقت پرده بردارد وهم وجودشر، قضا وقدر، نبوت، معجزه وخوارق عادت را روشن نماید. هدف اوساماندهی مملکت بروفق قوانین شریعت ونیزمسآلۀ سرانجام زنده گی بشردرحوزۀ کار او بود. بحث پیرامون شخصیت ارجمند و اندیشمند بزرگی چون ابن سینای بلخی مردیکه اضافه تر از 64 بهار زند ه گی پرفراز و نشیب را پشت سرگذاشت وپس ازده سالگی زنده گی خویش راوقق خواندن، اندیشیدن ونوشتن کرد، آنقدر ها ساده نباشد وبر مصداق شعرمولانای بزرگ رویم:
گربریزی بحررادرکوزه یی
چندگنجدقسمتی یک روزه یی
ازحوصلۀ این مقاله بیرون است؛ زیراکه به بحث گرفتن افکاروآثارچنین مردی آنهم درچند برگۀ کاغذ خیلی دشوارمیباشد. بازهم به خاطر ارجگزاری ازهزارمین سالگرد وفات این متفکر بزرگ وپرآوازۀ شرق درحوزۀ های علوم گوناگون وفلسفه خواستم باسیاه کردن چندصفحۀ کاغذبه رسم اتمام حجت ادای دین نمایم.
دکتور نورالحق نسیمی