عزیز جرئت

 

وضع کنونی مطبوعات درکشور

 

مطبوعات نیز مانند بسیاری از مسایل کشور ، دارای فراز و نشیب فراوانی بوده است .

گذر به جامعه مدنی و پیشرفته ،  نیازمند مطبوعات از جمله روزنامه های  رسالتمند، آگاهی دهنده وهدایت گراست و تجربه نشان میدهد که تا روزنامه ها نتوانند جایگاه خود را درمیان مردم تثبیت کنند و اعتماد مخاطب را جلب کنند، نمی توانند نقش آفرین خوبی در تحولات جامعه باشند.

حقیقت اینست که هیچ نشریه ای به اهداف خود در جهت اقناع مخاطبان دست نخواهد یافت ،  مگر آنکه در فعالیت های خود اصول ، موازین و ضوابط حرفه ای  و عملی عرصه روزنامه نگاری را درنظر داشته باشد.

نگاهی به تاریخ فراز و نشیب مطبوعات در افغانستان نشان میدهد ، از نشر اولین نشریه شمس النهار در سال 1873 در حدود 130 سال میگذرد. تاریخ مطبوعات کشور با انقطاع های متوالی ولی تکاملی همراه بوده است و شروع هر دوره لزوما از پایان دوره قبل آغاز نشده است و گاهی پس رفت های بنیادی درین ساحه بمشاهده میرسد. مطبوعات در گذار از دوره های حکومات دیکتاتوری ، آزادانه ، آمرانه ، انحصاری ، انقلابی  ، بنیاد گرایی اسلامی و طالبانی به مرحله کنونی پای نهاده است.

روزنامه نگاران در طی هر دوره به دلیل فشارهای اجتماعی و اقتصادی مجبور بوده اند تادر خدمت نظام قرار بگیرند. استبداد و دد منشی نظام های دیکتاتوری و فقر اقتصادی ، روزنامه نگاران را  به شکلی از اشکال در خدمت نظام قرار میداد.

از آغاز به قدرت رسیدن استبداد ، پس از سرکوبی مشروطه خواهان ،  مطبوعات در خدمت نظام قرار گرفت و درین دوران هیچ گونه روزنه ای برای اظهار عقیده و بیان وجود نداشت. استبداد و تجاوز بی شرمانه به جان مال آزاد اندیشان از جمله خصوصیت ذاتی این نظام بود.

در دهه 60 میلادی  وبا تدوین قانون اساسی ، وضع نسبتا دگرگون شد.  درین دوره مطبوعات دولتی ، گروهی و خصوصی بوجود آمد. انتقاد از دولت کاملا عادی بود و نظام سانسور چه قبل از نشر و چه بعد از نشر وجود نداشت.

 تبدیل نظام سلطنت به جمهوریت با اینکه یک تحول بزرگ محسوب می شد ، نسبت عدم تمایل زعامت ، دست اورد چشم گیری درین عرصه بوجود نیامد بلکه یک  نظم آمرانه مطبوعاتی در کشور حکمفرما شد و در دوران حاکمیت حزب د موکرا تیک خلق افغانستان نیز هیچ نشریه خصوصی و یا گروهی مخالف وجود نداشت ولی نشرات دولتی بطور چشمگیری توسعه یافته بود.

 در دوران حاکمیت مجاهدین 35 نشریه از طرف احزاب و گروه های مختلف  جهادی انتشار می یافت و تا حدودی نظریات مربوط به گروه های شانرا انعکاس میدادند و بعضا به دلیل اختلافات ذات البینی از بعضی ارگان های دولتی انتقاد مینمودند.

در دوران حاکمیت طالبان در اثر سیاست متعصبانه این گروه، از انتشار مطبوعات آزا د، جلوگیری شد  و تنها روزنامه ایکه اجازه فعالیت داشت روزنامه شریعت بود. این روزنامه خاص طالبان بود و مستقیما نظریات آنان را منتشر میکرد و به جز آن نشریه دیگری وجود نداشت. درین دوره مطبوعات کشور رو به انحطاط رفت  و اکثر روزنامه نگاران افغانی مجبور به مها جرت در کشور های دیگر شدند.

پس ازتشکیل دولت انتقالی و ایجاد ثبات نسبی در کشور ، مطبوعات بسرعت گسترش یافت. در حال حاضر 120 نشریه تنها در شهر کابل فعالیت دارند . در کشوری که در حدود  90 درصد مردم آن بی سواد هستندو ممکن 120 روزنامه نگار خوب وجود نداشته باشد، این تعداد نشریات، نسبتا زیاد است. تعدادی چون نویسنده این سطور تازه کار، بی تجربه هستند و کیفیت کار و آگاهی ایشان در سطح پائینی قرار دارند.

روز نامه نگاران حرفه ای در طی سال های جنگ گریختند و عده ای محدودی از روزنامه نگاران حرفه ای که هم اکنون در کابل حضور دارند ، در خدمت رادیو ها وموسسات خبری خارجی قرار دارند.

آزادی هایی که هم اکنون برای مطبوعات وجود دارد ، مورد استفاده قرار نمگیرند. گرچه بعضی روزنامه ها گاهگاهی از عملکرد دولت انتقاد میکنند ولی بعضا از جانب جنگ سالاران مورد تهدید قرار میگیرند.  با آنهم برای نشرات خصوصی آزادی نسبی وجود دارد اما جراید دولتی و رادیو تلویزیون ازین امر بی بهر اند.

 یکی از مشکلات کنونی بر سر راه مطبوعات کشور ، وابستگی  یک تعداد نشرات به کمک ها ویا انجو های خارجی است. این کمک ها باعث گردیده است تا طرف کمک دهنده این نشرات را مورداستفادة اهداف فرهنگی و سیاسی خویش قرار دهند.

بهتر است دولت ویا موسسات بین المللی دولتی با کمک به مطبوعات کشور ، در راه رهایی آنان از چنگال این موسسات اقدام نمایند. دولت میتواند با اجازه پخش اعلان از طرف این نشریه ها و یا باکمک مالی از طرف دولت وموسسات بین المللی به این نشرات یاری رساند. این باعث خواهد شد تا وسایل ارتباط جمعی مدرنیزه شود، زیربنای خبر اطلاع رسانی باز سازی شود، کارکنان مطبوعات آموزش ببینند ، رسانه ها از نفوذ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی اشخاص و گروه ها ، کشور های خارجی بدور نگهداشته شود و در نهایت آزادی  بیان و نگارش تضمین شود. در غیر آن مطبوعات کنونی با شرایط موجود سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی نمی تواند چشم انداز روشنی در  فعالیت خود داشته باشد.

آزادی واقعی بیان زمانی میسر خواهد بود که زیر بنای اقتصادی کشور ووضعیت اقتصادی نشریات بیک ثبات نسبی برسد. نبودن پشتوانه مستحکم مالی، فنی و آموزشی از عمده ترین مشکلات رشد نشریات آزاد و حرفه ای در افغانستان بشمار میرود. رشد مطبوعات آزاد کشور به رشد اقتصادی کشوربستگی دارد ، مطبوعات به کمک و حمایت ضرورت دارد  و اگر این کمک از طرف گروه ها و سازمان های صاحب غرض صورت میگیرد ، مطبوعات نیز درانحصار اشخاص ، گروه های داخلی و  بیگانگان قرار میگیرند.

در شرایط دشوار کنونی ، بسیاری ازدفاتر نشریات از داشتن خطوط کامل مخابراتی بحیث اولین شرط لازم کار رسانه ای در کشور بی بهره هستند. باختر بزرگترین آژانس خبر رسانی کشور از سیستم مخابراتی تلکس و فکس در ارسال اخبار استفاده میکند. آین آژانس  ، اخبار تهیه شده را توسط امربران به رادیو و تلویزیون و مطبوعات میفرستد. معاش کارمندان آن در سطح بسیار پائین قرار دارد. خبرنگاران این موسسه با پای پیاده ویا با بایسکل برای تهیه گزارش به اینسو و آنسو میروند. در کشور چاپخانه مدرن وجود ندارد . مطبعه مدرن کشور درجریان جنگ های داخلی در کابل با خاک یکسان شد و تمام نشریات توسط مطبعه قدیمی از چاپ بیرون می آیند.

استفاده از منابع دیگر خبری از جمله سایت های انترنتی، خبرگزاری های خارجی در کشور در سطح حد اقل قرار دارد و استفاده ازین منابع خبری بعضی اوقات ازاینکه به مذاق سیاست جاری برابر نمی آید، محدود میگردد.

1***2***3***4***5*** 6***7***8***9***10

بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت