ما و کشور
ما
بسوی تحقق
آرمان ملی
نوشته ء : ع. پامیرزاد
سرزمین محبوب ما افغانستان وارث
گنجینه های مادی و معنوی ، نیاکان پاکنهاد و پاک سرشت ما از پیشینهء آریانای کهن و
خراسان کبیراست ، بنابراینکه از لحاظ جغرافیائی ، در قلب آسیا و درچهار راه تقاطع
مدنیت جهان قراردارد ، در طول تاریخ پر از فراز و فرودش پیوسته مورد تاخت و تاز جهان گشایان گیتی قرار
داشته است.
نگاهی بتاریخ این مرزو بوم بیانگر
این واقعیت تلخ است که درهمه ادوار گذشته « البته استثناهاتی وجود دارد » امرا ،
سلاطین و شاهان مستبد و ضعیف النفس ، فیودال های سود جو و دیگر عناصر مفتخوا رو
مرتجع وابسته به دربار، با دستبرد به دارائی عامه و سلب حقوق ضعفأ به عیش و نوش
پرداخته و چندان در پی آرامی مردم و آبادانی کشور نبوده و کار مهمی بسود عامه نکرده
اند. بصراحت میتوان گفت که دسته ی دوم شامل کشاورزان ، زحمت کشان ، صنعتگران وغیره
که در ساختار زیربنای اقتصادی جامعه سهم اساسی و انکار ناپذیر داشته اند ، حد اکثر
از نعمات مادی و معنوی وسائرمظاهرزندگی انسانی محروم بوده و بحیث برده مورد بهره
کشی و سوء استفادهء دسته اول واقع گشته اند.
درین میان گروه مبارزین ملی، آزادی
خواهان و شیفتگان دیموکراسی را نباید فراموش کرد که در هر زمان و مکانی و تحت هر گونه
شرایطی با شجاعت و پایمردی ، از یکطرف بخاطر حفظ استقلال کشور با سلطهء خارجی در پیکار
بوده اند و از طرف دیگر به منظور تساوی حقوق همه ملیت های با هم برادر و برابر
ساکن کشور با ارتجاع و استبداد داخلی مسلط برسرنوشت مردم ، نیزدست و پنجه نرم کرده
تا پای جان برای براورده شدن این آرمان مقدس رزمیده اند و بدین ترتیب دین شانرا در
پیشگاه مردم و تاریخ کشور به نیکوئی به انجام رسانیده اند ، که شرح آن همه جانبازی
ها و فداکاری های آنان از حوصله ی این گفتمان بیرون است.
اینک من درین بحث مختصربرین مطلب مهم
که از آرمان مردم سرچشمه میگیرد مکث می کنم که جهان وارد قرن بیست و یک گردیده و
چنانچه به همه آشکار است بشریت به پیشرفت های شگرفی در پرتو تکنالوژی معاصر دست
یافته و حتی به کهکشانها راه باز کرده است. ولی بدبختانه کشورعزیزما هنوزهم ازجمله
عقب مانده ترین کشورهای روی زمین بحساب میرود و مردم شریف و غیور و با فرهنگ ما با
انواع بد بختی ها و نابسامانی های قرون وسطائی و بد تر ازآن دست به گریبان اند. لذا جدا آرزومندم تا در روشنی جو بوجود آمده
درکشور واستفاده ازین فرصت ، چنان زمینه ی فراهم گردد تا نظام آیندهء کشور و نظام
های بعدی براساس اراده ی آزاد کافه ی مردم افغانستان فارغ از هرگونه مداخله ی
فریبکارانه بمیان آیند. و نه تنها حافظ آزادی ، استقلال و تمامیت ارضی کشور باشند
، بلکه حامی برحق و مدافع راستین حقوق مشروع همه طبقات و اقشار محروم جامعه ی دردمند
ما، نیز گردند.
باید اذعان کرد که فقط در سایه
دیموکراسی است که عدالت اجتماعی تامین میشود و مردم مجال آنرا می یابند تا با
استفاده از تجارب تلخ گذشته ، نظام آینده و رهبرآینده شان را از طریق انتخابات
آزاد « همه پرسی زیر نظارت سازمان ملل » برگزینند و بحیث ملت واحد ، بدون تبعیض و
امتیاز و فارغ از تعصبات نژادی ، سمتی ، لسانی و مذهبی به زندگی آبرومندانه و
متعالی دست یابند و مانند جوامع پیشرفته از مزایای زندگی امروز برخوردار گردند و
افغانستان عزیز عقب ماندگی های خود را بسرعت جبران و کشتی طوفانی مملکت را به ساحل
نجات برساند و جایگاه در خور شان خود را در قطار کشور های مترقی جهان احراز نماید.
ونیز آرزومندم حکومت های آینده ی افغانستان
درطرح و تطبیق برنامه های بازسازی کشور ، اصول قبول شده ی تعادل و توازن را در
ابعاد گوناگون رعایت نمایند وولایات کم انکشاف یافته و عقب مانده را مثل گذشته
فراموش نکنند و درقدم اول به رفع نیازهای مبرم و ضروری این ولایات بپردازند که
همانا به عقیده ی من احداث راه های موتر رو ، تاسیس مکاتیب و تطبیق پروژه های
زودرس و سریع ثمراز اولویت های ایشان بحساب میرود.
پرواضح است که در روشنی چنین سیاستی مردم
خسته از جنگ ما ، بویژه آنهائی که از روی مجبوریت و ناتوانی اقتصادی در سایهء تفنگ به جبهات جنگ پناه برده و اکنون در حالت بی
کاری و بی سرنوشتی بسرمیبرند با باز شدن
جبهه ی اقتصاد « جبهه کار » در محلات نزدیک شان و با یافتن شغل و درآمد مناسب ، از
آن حالت نجات یافته و به زندگی عادی روی خواهند آورد . و آنسوی دیگر، مشکلات عدیده
ی ناشی از چنین پدیده های نا هنجار از سر
راه دولت برطرف خواهد گردید.
به امید شگوفایی افغانستان و سعادت
و خوشبختی مردم ما