در مجامع علمي
فيزيك به موند با چشم شك و ترديد مي نگرند، چرا كه تمام شواهد ارائه شده براي آن
عمدتاً تجربي است. نيتو مي گويد: «هيچ تئوري بنيادي در تاييد آن وجود ندارد. » با
اين همه اين تئوري مي تواند نتايج به دست آمده از پايونيرها را تشريح كند. تنها
مشكلي كه وجود دارد اين است كه چرا اين تئوري مدار سيارات را نيز تحت تاثير قرار
نمي دهد، مخصوصاً سيارات اورانوس، نپتون و پلوتون كه در مدار خارجي در حال گردشند.
به گفته نيتو، اين اصلي ترين مشكل براي توجيه رفتار مرموز پايونير است. در عين حال
وي در جست وجوي عوامل ديگري است. برخلاف سيارات منظومه كه توسط نيروي گرانش به
خورشيد مرتبط هستند، كاوشگران پايونير از اين نيروي جاذبه در حال گريزند. «آيا
احتمال دارد چيزي وجود داشته باشد كه اجرام خارج از ميدان گرانشي را تحت تاثير
قرار دهد، اما بر اجرامي همانند سيارات كه تحت تاثير جاذبه گرانش هستند اثري
نداشته باشد؟»
به
آينه نگاه كن
هميشه اين
احتمال وجود دارد كه اين اختلال شاهدي بر وجود ماده سياه باشد. اگر ماده سياه در
سرتاسر كهكشان ما پراكنده باشد مي تواند باعث كاهش سرعت پايونيرها شود. اغلب انواع
مواد سياه نظري نمي توانند چنان نيروي شديدي اعمال كنند كه توجيه گر اين اختلاف
باشد، زيرا اين مواد فقط از طريق نيروهاي ضعيف گرانشي با مواد معمولي برهم كنش
دارند. اما از لحاظ نظري يك احتمال ديگر هم وجود دارد: «ماده آينه اي»
كافي است. نكته
مهم تر اين كه اين ماده نمي تواند تاثير قابل توجهي در مدار سيارات داشته باشد.
برخلاف پايونيرهاي سبك وزن، سيارات سنگين مي توانند از ميدان جاذبه مواد آينه اي
بگذرند بدون آنكه اختلالي در مسير حركت آنان پيش بيايد. موند و ماده آينه اي
فقط نمونه هايي از اولين تئوري هاي ارائه شده است. جاي تعجب نيست كه طرفداران هر
كدام از اين تئوري ها كه به اختلال در حركت پايونير دقيق شدند، براي توجيه اين
اختلال، تفسيري را مبتني بر تئوري خود ارائه كردند.
اند كه طي آن
آثار گرانشي غيراستاندارد در خارج از منظومه شمسي مورد بررسي قرار گيرد. نيتو مي
گويد بهترين حالت اين است كه اين كاوشگر بتواند شتاب را در چهار جهت مختلف مورد
بررسي دقيقي قرار دهد. اگر شتاب در جهت محور چرخش فضاپيما باشد، مسئله اي بسيار
طبيعي است. اگر اين شتاب در مسير حركت فضاپيما باشد، بيانگر نوعي جاذبه يا كشش است
كه ممكن است از ماده آينه اي نشات گرفته باشد. اگر شتاب در جهت خورشيد باشد بيانگر
تغيير در ميزان گرانش است و بالاخره اگر شتاب در جهت زمين باشد، نشان دهنده آن است
كه گذشت زمان در پايونيرها كندتر است، همان اثري كه گاهي از آن با عنوان شتاب
زمان(time
acceleration of) نام برده مي شود.
اگر شتاب مشاهده
شده از مسئله اي در خود فضاپيما ناشي شده باشد، گرداندن محور چرخش فضاپيما به
اندازه ْ180 باعث مي شود كه شتاب مشاهده شده در خلاف جهت شتاب قبلي باشد. نكته
جالبتر آنكه اگر واقعا شتاب غيرعادي وجود داشته باشد، مقدار آن را مي توان با نصب
يك دستگاه شتاب سنج در خود فضاپيما اندازه گيري كرد. ساخت چنين فضاپيمايي
حداقل 300 تا 500 ميليون دلار هزينه دربر خواهد داشت. اندرسون مي گويد ساخت و پرتاب
چنين فضاپيمايي پنج سال به طول مي انجامد و براي رسيدن به منطقه اي كه شتاب مورد
نظر قابل اندازه گيري باشد حداقل بايد پنج سال ديگر صبر كرد. اما نيتو معتقد است
كه نه ناسا و نه سازمان فضايي اروپا، هيچكدام مايل نيستند براي ساخت فضاپيمايي
هزينه كنند كه منحصراً براي تحقيق در مورد پاسخ اين معما به كار مي رود. بنابراين
يك راه براي حل اين مسئله اين است كه از ساير فضاپيماهايي كه پلوتون را پشت سر
گذاشته و از منظومه شمسي خارج مي شوند، براي اين منظور استفاده كرد. از همه
اينها گذشته، چه سرانجامي در انتظار اين معماست؟ نيتو براي حل آن بسيار اميدوار
است: «مطمئن هستم روزي اين ماموريت انجام خواهد شد. » يك دليل اميدواري وي اين است
كه علاقه مندي فيزيكدانان به حل اين مسئله روزبه روز بيشتر مي شود. پيش از اين نيز
مجله PhysicsReview
مقاله اي پنجاه صفحه اي به قلم اندرسون و همكارانش منتشر كرد كه طي آن تمام
احتمالات ممكن براي اين مسئله مورد بررسي قرار گرفته بود. چاپ مطلبي چنين طولاني
براي نشريات غيرمعمول است. باست مي گويد: «شتاب غيرعادي پايونير بسيار جالب
توجه است. همه به اهميت خوش اقبالي در اكتشافات علمي معترفند و عاقلانه نيست كه به
بخت پيش آمده براي شناخت ردپاي يك زمينه جديد از فيزيك پشت پا بزنيم. »
2002. New Scientist , 20
Jul
شود.پژوهشگران
موسسه زيست شناسي ميكروبي و آزمايششگاه ژنتيك گوتينگن، 2372 ناحيه را در DNA كه پروتئين ها را
رمزگذاري مي كند و مي تواند در توليد سم نقش داشته باشد مشخص كرده اند.نتيجه اين
تحقيق كه توسط دانشمندان دانشگاه گوتينگن به انجام رسيده در نشريه آكادمي ملي علوم
آمريكا به چاپ رسيده است.
اختلال پيشرونده
قواي ذهني، همراه با افزايش سن، از زمان هاي بسيار قديم، شناخته و تشريح شده است،
ولي تا اوايل قرن بيستم، دانشمندان، تنها به همين مشاهده ساده، اكتفا كرده بودند.
نزديك به يك قرن پيش، دكتر آلوئيس آلزايمر، پزشك آلماني، ناگهان چندين گام بزرگ
پيش رفت و وجود ضايعات مغزي خاصي را در بيماران سالخورده اي كه دچار ضعف قواي ذهني
بودند، گزارش كرد. دكتر آلزايمر، بيمار سالمندي داشت كه از مشكل شديد در حافظه و
اختلال حواس رنج مي برد. در نمونه برداري كه پس از مرگ اين بيمار، از مغز او به
عمل آمد، رسوبات متراكمي در خارج و اطراف سلول هاي عصبي مشاهده شدند (پلاك هاي
نروتيك) در داخل سلول ها هم، دستجاتي از ساختارهاي نوار مانند ديده شدند كه بعدها
آنها را دستجات نوروفيبريلاري ناميدند. امروزه اين اختلال تخريب كننده مغز را به
نام بيماري آلزايمر مي شناسيم.
هنوز در مورد
علت ايجاد بيماري آلزايمر اطلاع زيادي وجود ندارد. وقايعي كه در سلول هاي مغز، در
جريان اين بيماري اتفاق مي افتد، تاثيراتي كه گذشت زمان و افزايش سن بر مغز دارد و
ژن هاي دخيل در پيدايش آلزايمر توجه فراواني را به خود جلب كرده اند.
مطالعات متعدد،
نشان داده اند كه مهم ترين فاكتور خطرزا، براي پيدايش آلزايمر، افزايش سن است.
حدوداً 10 درصد از افراد بالاي 56 سال، مبتلا به آلزايمر هستند. در افراد بالاي 85
سال، اين ميزان به 50 درصد مي رسد. وجود بيماري در ساير اعضاي خانواده، يك فاكتور
خطرزاي ديگر است.
نشان داده اند
كه آلزايمر در افرادي كه دچار ضربه مغزي شده اند شايع تر است ولي هنوز مشخص نشده
است در اين ضربات چه آسيبي به مغز وارد مي آيد و چه تغييراتي رخ مي دهد كه در
نهايت منجر به آلزايمر مي شود.
براساس يافته
هاي جديد، مواجهه زياد با آلومينيوم، وقوع آلزايمر را بيشتر مي كند. استفاده از
ظروف آلومينيومي براي پخت يا صرف غذا، به عنوان يك منبع ورود آلومينيوم به بدن ذكر
شده اند. اكثر محققان اعتقاد دارند شواهد مربوط به ارتباط آلومينيوم و آلزايمر،
كافي نيست و تحقيقات بيشتر در اين زمينه لازم است.
در گذشته،
اعتقاد بر اين بود كه ضعف حافظه و از بين رفتن آن، يك جزء طبيعي از روند پير شدن
است. واقعيت اين است كه تغيير در وضعيت حافظه با افزايش سن، تا حدي طبيعي قلمداد
مي شود، ولي علائم آلزايمر بيشتر از يك ضعف مختصر حافظه است. مبتلايان به اين
بيماري، مشكلاتي در ايجاد ارتباط با ديگران، يادگيري، تفكر و تحليل عقلاني دارند،
تا حدي كه براي مختل كردن كار، فعاليت هاي اجتماعي و زندگي خانوادگي كفايت مي
كنند.
آلزايمر، نوعي
دمانس يا زوال عقلي محسوب مي شود و علائم آن، مشترك با ساير بيماري هايي است كه با
دمانس همراهند. عمده ترين اين علائم عبارتند از:
- از بين رفتن
حافظه كه معمولاً به صورت فراموش كردن مطالبي است كه اخيراً آموخته شده اند.
فراموش كردن نام ها و شماره تلفن ها، طبيعي است، ولي مبتلايان به آلزايمر، اين
موارد يا چيزهاي ساده تر را به طور مكرر فراموش مي كنند و آنها را ديگر هيچ گاه به
ياد نمي آورند.
- ناتواني در
انجام اعمال روزمره: كارهايي كه براي افراد عادي، ساده و روزمره هستند، نظير لباس
پوشيدن و يا تهيه يك غذاي ساده، براي مبتلايان به آلزايمر مشكل و گاهي غيرممكن
خواهند بود.
- ناتواني در
تكلم: مبتلايان به آلزايمر، اغلب لغات ساده را فراموش مي كنند و يا آنها را با
لغات پيچيده كه گاهي خودشان ساخته اند جايگزين مي نمايند. به اين ترتيب، درك صحبت
يا نوشته هاي آنها مشكل مي شود.
- عدم آگاهي از
زمان و مكان: فراموش كردن اينكه در چه تاريخ يا كدام روز هفته هستيم، يك مسئله
شايع است، ولي مبتلايان به آلزايمر ممكن است در خيابان خودشان گم شوند، بدون اينكه
بدانند چطور به آنجا آمده اند و يا خانه شان كجاست.
- ساير مشكلات
مرتبط با آلزايمر عبارتند از اختلال در قضاوت و تفكر انتزاعي، تغييرات خلق و شخصيت
و از دست دادن قوه ابتكار.
اميدواري وجود
دارد كه با شناخت بهتر علل زمينه ساز و چگونگي پيدايش بيماري، درمان هاي كارآمدتري
هم براي آن پيشنهاد شود.
مغز،
لذت، كوكائين
كوكائين، مي
تواند باعث مرگ سلول هايي از مغز شود كه درك لذت را بر عهده دارند. پژوهشگران
دانشگاه بهداشت ميشيگان، به توجيه جديدي دست يافته اند كه بسياري از جنبه هاي
اعتياد به كوكائين را در معرض ديد قرار مي دهد. آنها، عنوان كردند كوكائين، داراي
تاثيرات مخرب بر سلول هاي كليدي است كه در مركز «لذت» مغز ماده اي به نام دوپامين
توليد مي كنند.
دوپامين، يك
مولكول مسئول نقل و انتقالات عصبي در بعضي سلول هاي عصبي مغز است. محققان، بافت
مغز 53 معتاد به كوكائين را پس از مرگ مورد بررسي قرار دادند. نتايج مطالعه نشان
داد كه ميزان كلي دوپامين، در معتادان، به اندازه قابل توجهي كمتر از افراد
غيرمعتاد است. در كساني كه علاوه بر استفاده از كوكائين، مبتلا به افسردگي هم
بودند، دوپامين در كمترين ميزان قرار داشت.
كوكائين در
سيستم دوپامين مغز، ايجاد اختلال مي كند. در وضعيت طبيعي دوپامين از تعدادي سلول
هاي عصبي ترشح مي شود و سلول هاي عصبي ديگري را تحريك مي كند، سپس توسط نوعي
پروتئين، به سرعت دوباره به سلول اوليه برگردانده مي شود. كوكائين، عملكرد اين
پروتئين را مهار مي كند و باعث مي شود دوپامين، به مدت طولاني تري در خارج سلول
بماند و تحريكات مكرر و مداومي ايجاد كند كه باعث حالت سرخوشي پس از استفاده از
اين ماده مخدر مي شود.
مصرف كوكائين،
به مرور زمان، موجب تخريب سلول هاي سازنده دوپامين و كمتر و كمتر شدن ميزان
دوپامين مغز مي شود و به اين ترتيب بيمار، احساس نياز بيشتر و بيشتري به مصرف
كوكائين مي نمايد و با اين كار، تخريب سلول ها را باز هم بيشتر مي كند.
در حالت طبيعي،
يكي از نقش هاي دوپامين در مغز، درك تجربيات لذت بخش و ايجاد انگيزه براي تكرار
كردن آنها است. با از بين رفتن مراكز مربوطه، توانايي لذت بردن در معتادان به
كوكائين از بين مي رود و جاي خود را به احساس ناخوشايند ناشي از محروميت از ماده
مخدر مي دهد.
اين ژن شروع به
ظهور در بافت سينه مي كند. پژوهشگران از طريق مهندسي ژنتيك، موش هايي پرورش دادند
كه حامل يك يا دو نسخه از اين ژن معيوب بود. موش هايي كه داراي دو نسخه از ژن
معيوب بودند در سن 6 هفتگي مردند، اما موش هايي كه يك نسخه از ژن معيوب را داشتند
ظاهري طبيعي داشتند وليكن تمامي نوزادان آنها در اثر گرسنگي و ناتواني مادر در
تغذيه آنها پس از 12 روز مردند. بنابراين نتايج حاصل از اين آزمايش نشان مي داد كه
پروتئين XOR
براي آنكه موش هاي ماده بتوانند چربي درون شير را ترشح كرده و نوزادانشان را تغذيه
كنند، ضروري است.
تحقيقات
دانشمندان سنگاپوري برروي مگس سركه به پيشرفت مهمي در شناسايي ژن ها و پروتئين هاي
مهمي كه براي رشد طبيعي مغز لازم است، منجر شده است. پژوهشگران موسسه زيست شناسي
سلولي و مولكولي با ايجاد هزاران نوع مختلف مگس جهش يافته و غربال گري ناهنجاري ها
در اين موجودات كوچك، نحوه رشد و تغيير سلول هاي عصبي را مشاهده كردند. پژوهشگران
بيش از 100 سال است كه از اين موجودات براي مشاهده وظايف اصلي كه در همه حيوانات
مشترك است همانند نحوه شكل گيري يافته هاي عصبي و نقش ژن ها استفاده مي كنند. اين
دانشمندان به سرپرستي شيائوهانگ با به وجود آوردن مگس هاي جهش يافته (از طريق
انتقال ژن هاي معيوب به اين حشرات) اقدام به جداسازي ژن هاي مسئول رشد سيستم عصبي
در اين حشره كردند. اين محققان در طرح ديگري توانستند ژن هايي ضروري براي رشد سلول
هاي بنيادي عصبي طبيعي را شناسايي كنند. با اين كشف، سرنخ هايي در مورد نحوه فعال
كردن سلول هاي بنيادي عصبي و كمك به رشد آنها فراهم شد است.
پيشگيري
از مرگ سلولي
پژوهشگران ژاپني
با استفاده از فناوري ژني موفق به پرورش پروتئيني شده اند كه مي تواند از مرگ
سلولي پيشگيري كند.
آنها در بررسي
هاي خود بخشي از ژن هاي پروتئين BCIX را كه پروتئين پيشگيري از
خودكشي سلولي است، تغيير داده و يك پروتئين مصنوعي با نام FNK پرورش دادند. آنها
طي آزمايشي پس از تزريق يك نوع داروي تشديد خودكشي سلول به يك موش، اقدام به وارد
كردن پروتئين پرورشي FNK
به بدن اين موش كردند. نتايج حاصل از اين آزمايش حاكي از آن بود كه ميزان خودكشي
سلول هاي اين موش نسبت به وضعيت طبيعي به يك بيستم كاهش يافت. علاوه بر اين نتيجه
يك آزمايش ديگر نشان داده است كه اين پروتئين پرورشي در جلوگيري از نابودي و قتل
سلول ها نيز مي تواند نقش موثري ايفا كند.
پژوهشگران در
اين رابطه اقدام به تركيب پروتئين FNK با پروتئين هاي ويروس ايدز كرده
و سپس تركيب حاصله را به موش مبتلا به ايدز تزريق كردند. نتايج حاصل از اين آزمايش
نشان مي داد كه پس از تزريق تركيب حاصله، از مرگ سلول هاي كبد اين موش جلوگيري شده
است.
نماتودهاي
سودمند
توانايي كرم ها
در تبديل چربي هاي بالقوه مضر به چربي هاي مفيد، مي تواند در كاهش بيماري هاي قلبي
و سكته در انسان كاربرد پيدا كند. كرم هاي نماتود برخلاف جثه بسيار كوچكشان ظاهراً
در مهار اسيدهاي چرب امگا - 6 كه در انسداد سرخرگ ها نقش دارند بهتر از
انسان عمل مي كنند. اين كرم ها به طور طبيعي اسيدهاي چرب امگا -6 را به اسيدهاي
چرب امگا - 3 تبديل مي كنند كه اين خود باعث كاهش التهاب در عروق خوني مي شود و به
پيشگيري از انسداد عروق كمك مي كند. دانشمندان دريافته اند كه يك ماده شيميايي خاص
كه اين كرم مي سازد ظاهراً نقش مفيدي بر روي سلول هاي انساني موجود در لوله آزمايش
دارد. پژوهشگران معتقدند افزودن ماده شيميايي توليد شده توسط كرم نماتود كه چربي -
1 نام گرفته است به سلول هاي اندوتليال انساني، ميزان گلبول هاي سفيد خون چسبيده
به آنها را به نصف كاهش مي دهد. در واقع اين ماده، اسيدهاي چرب بالقوه مضر امگا -
6 را درون اين سلول ها به اسيدهاي چرب امگا - 3 تبديل مي كند. علاوه بر اين، اين
ماده شيميايي مي تواند با كاهش التهاب، به محافظت از سرخرگ هاي بيماراني كه تحت
عمل جراحي قرار مي گيرند، كمك كند.
دستكاري ژنتيكي براي
کاهش نيکوتين
استعمال
دخانيات بنا به اظهار
دانشمندان هزاران سال قدمت دارد. اين عادت بد همواره در جوامع انساني وجود
داشته و به اعتقاد جامعهشناسان اجتنابناپذير است؛ حتي اگر محدوديتهاي
زيادي براي آن وضع شود. اما جالب است بدانيد يك شركت تهيه و توليد تنباكو موفق
شده است با مطالعات ژنتيكي پرخرجي تنباكويي توليد كند كه ميزان نيكوتين آن در حد صفر
است. مدير اين شركت كه تبليغاتش را براي فروش اين سيگار شروع كرده است، ميگويد
دور كردن سيگار يا هر چيز ديگر نيست كه براي بدن مضر است، نيكوتين سيگار است كه
به سلامتي ضرر ميزند و موجب اعتياد ميشود. اين شركت با تغيير ژنتيكي تنباكو
توانسته است ميزان نيكوتين مدلهاي تنباكوي خود را تغيير دهد نمونهاي را
هم با نيكوتين ضعيف عرضه كرده است كه مناسب اشخاصي است كه
دوست دارند سيگار را ترك كنند.با اين همه بسياري از محققان معتقدند نيكوتين فقط
يكي از مضرات سيگار است. منوكسيدكربن و فرايند سوختن تنباكو كه فعل و انفعالات
شيميايي در بر دارد موجب بروز سرطان ميشود. در حالي كه اين تغيير ژنتيكي كمكي به
رفع اين معضل نكرده است.
تلفن
همراه ديد رانندگان را كاهش ميدهد
پژوهشگران امريكايي
معتقدند رانندگاني كه در حين رانندگي با تلفن همراه صحبت
ميكنند يا حتي از سمعك استفاده ميكنند، قدرت ديدشان به
شدت كاهش مييابد و همين امر، موجب بروز تصادفهاي بيشماري شده
است.
گروهي براي فرار از قانون منع
استفاده از تلفن همراه هنگام رانندگي، از سمعك استفاده ميكنند.
گروه تحقيقاتي دانشگاه
يوتاي امريكا هرگونه استفاده از تلفن همراه هنگام رانندگي را
موجب پراكندگي شعاع ديد راننده ميدانند و در اين صورت، رقم وقوع حوادث
چهار برابر ميشود، زيرا راننده هر چند كه هنگام مكالمه روبهرو را نگاه
ميكند، قادر به ديدن تابلوهاي هشداردهنده، چراغهاي خطر و حتي عابران
پياده نيست. دانشمندان اين عمل را نابينايي ذهني نامگذاري كردهاند.
سال
2002: سال پزشکی و بيولوژی
از هفته نامه آمريکايی نيوساينتيست – 24 دسامبر 2002
سال 2002 را می توان سال شبيه
سازی ناميد. پانوس زاوس, دانشمند پيشتاز توليد مثل, در ماه مه اعلام کرد که 8 تيم
تحقيقاتی در سراسر جهان در حال تلاش برای بوجود آوردن يک بچه با روش شبيه سازی
هستند. زاوس به يک کميته در کنگره آمريکا گفت: از ميان اين 8 مورد يک کودک در 31
دسامبر 2002 به دنيا خواهد آمد. سه ورينو
آنتينوری, همکار سابق زاوس, در ماه آوريل, در امارات متحده عربی اعلام کرد که يک
زن تحت برنامه شبيه سازی, 8 هفته حامله است. زاوس نسبت به صحت اين خبر ترديد کرد
اما ساير دانشمندان بر نبوغ بيشتر آنتينوری انگشت گذاشتند. آنتينوری در ماه نوامبر
اعلام کرد که اولين کودک شبيه سازی شده در ژانويه سال 2003 به دنيا خواهد آمد. او
تاکيد کرد که جنين مذکور کاملا سالم است, اما از دادن اطلاعات بيشتری درباره مادر
حامله خودداری کرد.
در سال 2002 کشورهای بيشتری به
تحريم عليه قانون شبيه سازی انسان پيوستند. اما تلاش بين المللی برای جلوگيری از
انجام قانونی آن با شکست رو به رو شد. در ماه نوامبر گفتگوها در اجلاس سازمان ملل
متحد, بدنبال يک سری بحث و جدل متوقف شد. از يک سو کارتلهای آمريکايی که توسط
واتيکان حمايت می شدند با هرگونه شبيه سازی انسان مخالفت کردند. در مقابل فرانسه و
آلمان و کشورهای ديگری تلاش کردند تا اجازه رسمی برای انجام شبيه سازی به منظور
درمان بيماريها را کسب کنند.
شبيه سازی برای استخراج سلولهای ساقه يی جهت استفاده در درمان پزشکی.
کشت سلول
در ماه سپتامبر, ايالت کاليفرنيا در آمريکا عليه محدوديتهای اعمال شده از جانب دولت فدرال جهت ممنوعيت شبيه سازيهای درمانی اعتراض کرد. در ماه دسامبر اما محققان استراليايی با دريافت اجازه انجام تحقيقات جهت کشت سلولهای ساقه يی از جنين, فرياد پيروزی سردادند. در ماه ژوئن, تحقيقات نشان داد که سلولهای ساقه يی جنينی می توانند از سلولهای مغز استخوان بزرگسالان بيرون کشيده شوند.
نقشه ژنتيکی
سال 2002 همچنين سال جهش در زمينه نقشه ژنتيکی بود.
انتشار کپی اوليه نقشه ژنتيکی موش, که در ماه دسامبر صورت گرفت, گام بزرگی در علم
ژنتيک بود. دانشمندان اعلام کردند که اين کشف انسان را در کشف اسرار ژنتيکی خودش
توانا می سازد. دانشمندان گفتند برای اولين بار انسان قادر است خود را در آيينه
تکامل ببيند.
دو ماه پيش از اين, يک تيم 100 نفره از محققان در 9
کشور جهان اعلام کردند که موفق شده اند نقشه ژنتيکی دو ارگانيسم, که باعث مرگ
ساليانه دو ميليون نفر از مردم روی زمين می شوند را کشف کنند. اين امر با کشف نقشه
ژنتيکی ميکروب مالاريا و پشه آن امکانپذير شد. اين کشف راه را به داروهای جديد,
حشره کشها و واکسنهای جديد می برد.
سال 2002 همچنين سالی بود که دو آزمايش بزرگ و
اميدوارکننده پزشکی با شکست مواجه شد. اولی تهيه واکسن ضدبيماری آلزايمر بود که
بخاطر ايجاد تورم عصبی در انسان ممنوع اعلام شد و در ماه اکتبر نيز ژن درمانی
معجزه آسا برای درمان بيماری "بابل بوی" منجر به توليد سرطان خون در يک
کودک در فرانسه شد.
اما انگلستان اعلام کرد که آخرين
آزمايشها برای ساختن داروی معالجه کننده بيماری تصلب بافتها با موفقيت رو به رو
شده است و اين دارو در سال 2003 به بازار عرضه خواهد شد.
گدايانحرفهايهزاران دلار
از طريق اينترنت به دست
مي آوردند
سايتهاي اينترنتي
امروزه ديگر در انحصار پژوهشگران، مؤسسهها، بانكها و كارپردازان علوم
رايانهاي نيست، بلكه پناهگاه امني شده است براي گدايان حرفهاي.
تكدي الكترونيكي، اين روزها بهطور
فزايندهاي رواج يافته، بهطوري كه گروه زيادي از دوستداران موسيقي جهت
كاهش هزينههاي آموزش موسيقي و به عبارت سادهتر، كساني كه به دليل
تنپروري زحمت انجامدادن كاري را به خود نميدهند و از گدايي بر سر
چهارراهها احساس شرم ميكنند، به اين حرفه روي آوردهاند. گويا اين
شيوه براي خيليها مثمرثمر بوده است. مثلاً كارين بوسناك، ديون پرداختي خود را در نوامبر
گذشته كه بالغ بر بيست هزار دلار بود، در مدت اقامت خود در نيويورك از
طريق راهاندازي سايت اينترنتي بهدست آورده است.
شركت ياهو، كه از 1996 سايت مشهور اينترنتي
خود را راهاندازي كرده است، بارها با چنين گداياني روبهرو بوده است.
ميشل هامبورگر، يكي از بزرگترين
پردازشگران اينترنتي شركت ياهو، معتقد است كه اختلاف سطح فعاليت، همچنين
اختلاف بين سايتهاي اينترنتي باعث بهوجود آمدن اين شيوه شده
است.
ميشل ميگويد: در
حال حاضر، 51 سايت
اينترنتي با اين شيوه مواجه شدهاند. گروهي بدون شرمساري
پول نقد ميخواهند و گروهي ديگر براي پرداخت هزينههاي بيمارستان
و پرداخت ديون خود، صاحبان سايتها را تحت فشار قرار
ميدهند تا آنها اين هزينهها را پرداخت كنند
.
ديچ اشميت
امريكايي، بازارياب موسيقي كه كمتر در برنامههاي تلويزيوني ظاهر
ميشود، از زمان راهاندازي سايت اينترنتي خود در سه سال گذشته مبلغي
بالغ بر 4800 دلار كسب كرده است. او
انگيزهِ خود را از رويآوردن
به اين حرفه اينگونه بيان ميكند: اينترنت
براي من فاجعه بود. قبل
از آن، چون بازارياب موسيقي بودم، هر آنچه كه از صاحبان اين
هنر ميخواستم كم و بيش بهراحتي دريافت ميكردم. اما اكنون فقط چند
درصد از پردازشگران اينترنتي هزينهِ كار مرا پرداخت ميكنند. تمام اين مسائل
باعث شده به اين حرفه روي آورم .
اشميت، در آغاز، از بينندگان
سايت شخصياش ميخواست از طريق پست عادي يا سفارشي مبلغي پيشپرداخت
براي او بفرستند، اما كمكم اين شيوه را تغيير داد و پرداخت الكترونيكي
وجه را از طريق اينترنت رايج كرد.
اشميت ميگويد:
مشتريان من از اين شيوه
بسيار ناراضياند، ولي چه بايد كرد، فكر ديگري به نظرم
نميرسيد، چون آنها ميخواهند يكشبه راه صدساله را بپيمايند. ولي
اين كار ممكن نيست . او درآمد حاصل از اين شيوه را
براي ادارهِ زندگي كافي نميداند.
بيني هوكز، يكي ديگر از گدايان
الكترونيكي است كه از طريق شستوشوي داخلي مانيتور در ازاي دريافت
پولي هنگفت به سود سرشاري دست يافته است. او ميگويد اين كارها را
صرفاً جهت پرداخت هزينههاي دانشگاهي
انجام ميدهد و تاكنون،
15000 دلار از اين طريق بهدست آورده است.
از
ديگر سايتهايي كه درگير
اين پديده هستند، ميتوان به سايت دو زوج جوان سياتلي
اشاره كرد كه با انگيزههاي مالي و معنوي وارد بازار شدند و از
طريق راهاندازي سايت اينترنتي، كار وساطت در ميان
جوانان را براي تشكيل خانواده انجام ميدهند و از اين راه سود سرشاري
بالغ بر 12 هزار دلار نصيبشان شده است. آنها حتي از طريق فروش كتاب و در
اختيارگذاشتن خط تلفن در اينترنت به 1473 هزار دلار دست
يافتهاند.