زن در جامعه کنوني افغانستان ، فرصتها و تهديدها

کابل، ايرنا : ۲۱ مهر ۱۳۸۲ برابر با ۱۳ اکتبر ۲۰۰۳
ترديدى نيست که افغانستان ، پس از۲۳ سال جنگهاى سخت داخلي از زمان حضور قواى متجاوز شوروى سابق ، درگيرى گروه ها و به دنبال آن استقرار حکومت طالبان ، اکنون در شرايط ويژه اى نفس مي کشد.
اين کشور ويران شده با جراحتهاى عميق از اين همه تجاوز و جنگ و
خونريزى ، اکنون در مرحله اى نوين گام نهاده که همه قشرهاى آن از کوچک و بزرگ ، شهرى و روستايي و زن و مرد نيازمند توجه و تحول هستند.
باز هم شکي نيست که در اين ميان به اعتبار صدها نمونه زنده ، نقش زنان که در همه اين دوره ها در کنار مردان خود قهرمانانه ايستادند و خم به ابرو نياوردند، بيش از همه ناديده گرفته شده است .
ظلمهاى بسيارى بر زنان جامعه افغانستان رفت و آنان به خاطر اعتقادات وماندگارى وطن همه مصايب را تحمل کرده و دم برنياوردند، اما اکنون اين قشرعظيم مي خواهد در دوره جديد و در عصر بازسازى کشور ايفاگر نقش واقعي خود باشد.
با تشکيل دولت انتقالي افغانستان و به منظور حفظ حقوق زنان و حل مشکلات آنان وزارت امور زنان تاسيس شد.
در خصوص نقش زنان در دوران جديد ،فرصتهايي که مهيا شده و يا تهديدهايي که همچنان براى بانوان وجود دارد، دکتر "حبيبه سرابي " وزير امور زنان افغانستان با ذکر نمونه هايي در مجموع وضعيت زنان در اين کشور را نگران کننده مي داند.
وى ، به "ايرنا" در کابل گفته است : حقوق زنان در روستاهاى افغانستان به مراتب بيشتر از مناطق شهرى اين کشور تضعيف شده است .
سرابي ، جامعه سنتي و مردسالار را يکي از چالشهاى بزرگ اين وزارتخانه دراستيفاى حقوق زنان در افغانستان ذکر کرد و افزود : براى تشويق و مجاب کردن جامعه و محترم شمردن حقوق زنان بايد تلاش زيادى انجام گيرد.
وى ، وجود فرهنگ واپسگرا و برخي باورهاى غلط را يکي ديگر از مشکلات زنان جامعه افغان برشمرد و گفت : مبارزه با اين فرهنگ و باورهاى نادرست به زمان زيادى نياز دارد و تحقق اين اهداف در جامعه مردسالار و بسته قبايلي ، نيازمند زمان بيشترى است .
وزير امور زنان افغانستان اضافه کرد : البته اين به معني نفي همه آداب ورسوم و باورهاى مثبت و سنتي جامعه افغانستان نيست .
سرابي افزود : هم اکنون خانواده هاى زيادى در جامعه افغانستان هستند که از تحصيل دخترانشان جلوگيرى مي کنند و اگر با اين کارهاى آنان برخورد قانوني شود، مردم دولت را به کفر متهم خواهند کرد.
وى ، تعدد زوجات را يکي ديگر از مشکلات زنان جامعه افغانستان ذکر کرد و افزود : اختيار کردن چهار زن در افغانستان قانوني نيست ، ولي در جامعه اين کشور اکثر مردها داراى چهار همسر هستند.
وزير امور زنان افغانستان گفت : جنگهاى مختلف در اين کشور سبب شده تا قانون در ارتباط با زنان اجرا نشود و وقتي قانون اجرا نشود، باورهاى سنتي عميقتر و قويتر مي شود.
وى گفت : براى بازگشت دوباره زنان به صحنه هاى مختلف سياسي ، اجتماعي افغانستان دست کم به ۱۰ سال زمان نياز است .
وى افزود : محروميت چند ساله زنان از تحصيل در دوره حکومت طالبان ، سببشده تا زنان افغان در شرايط کنوني بيشتر به فعاليتهاى فرهنگي ، اقتصادى اشتغال و فعاليت بيرون از خانه علاقه نشان دهند.
سرابي ، درباره تعداد زنان و کودکان بي سرپرست درافغانستان گفت : متاسفانه آمار دقيقي از زنان بي سرپرست در افغانستان وجود ندارد و اين نيز يکي از مشکلات عمده اين وزارتخانه است .
گفته مي شود بيش از يک ميليون زن و کودک بي سرپرست در افغانستان زندگي مي کنند.
"
آمنه صفي فضلي " عضو کميسيون قانون اساسي افغانستان نيز مي گويد : زنان در افغانستان مانند هر کشور ديگر بايد با تلاش و ورود در صحنه ، ايفاى نقش کرده و منتظر دعوت از سوى ديگران نباشند.
وى گفت : در سالهاى اخير و در دوران فشار و خفقان زناني بودند که با جديت و تلاش مثال زدني در صحنه حضور يافتند و اجازه ندادند زن از جامعه افغانستان بکلي حذف شود.
صفي فضلي تصريح کرد : زن در جامعه بايد با حضورى مستمر و درک درست از شرايط حق خود را بگيرد که حق گرفتني است و سکوت و نظاره کردن ظلمي نابخشودني خواهد بود.
"
پلوشه حسن " مسوول مرکز آموزشي زنان "روزنه " درباره حقوق زنان در افغانستان معتقد است که علاوه بر ظلم مضاعف طالبان ، در ساختار مردسالارانه به زنها بهاى لازم داده نشد که اکنون نيز زن افغانستان جايگاه و نقش اصلي خود را در جامعه پيدا نکرده است .
وى افزود : زن در جامعه ما در يک مبارزه چندمرحله اى قرار دارد، در خانواده با برادر، شوهر و حتي پسر بزرگ خود در جنگ است تا ثابت کندوظيفه اش صرفا پختن غذا و بچه دارى نيست .
پلوشه حسن تصريح کرد : بزرگترين مشکل اين است که زنان افغانستان به وضع موجود راضي هستند و اين وضعيت با تمام رنجها و نابرابريهاى آن برايشان ايده آل است .
پلوشه حسن معتقد است ، زنان افغانستان چندان منتقد وضع موجود نيستند وبه همين دليل براى خود حقوق بيشترى قايل نبوده و به شرايط خو گرفته اند.
وى ، تشکيل وزارت امور زنان را يک گام مثبت در راستاى حل مشکلات زنان اين کشور دانست و اضافه کرد : به ياد داشته باشيم که اين مجموعه يک وزارت جديد و تازه تاسيس بوده و مشکلات خاص خود را دارد.

"فوزيه خوستي " نماينده زنان ولايت خوست هم نسبت به وضعيت زنان در اين ولايت هشدار داده ، مي گويد : زنان هيچ اختيارى در امور اجتماعي و زندگيشان ندارند، در ازدواج و معاملات به آنان نقشي داده نمي شود و حتي اجازه رفتن
به داروخانه ، مرکز بهداشت و پزشک از آنان سلب شده است .
وى گفت : بسيارى از زنان شهرى و روستايي که اغلب بي سوادند،هنگام بيمارى از مراجعه به پزشک مرد، امتناع کرده و آن را نوعي گناه مي پندارند و کم نيستند زناني که در اين راه جان خود را از دست مي دهند.
معاون وزارت امور زنان افغانستان معتقد است : مساله مردسالارى و تبعيض جنسيت در اين سرزمين ، وحشتناک و غير قابل تحمل است .
"
شريفه نجيب" در مصاحبه با "ايرنا" در کابل افزود : اگر چه در۲۱ ماه گذشته از زمان استقرار حکومت موقت انتقالي حرکتهاى بسيار مثبتي در موردقشر نسوان برداشته شده و نقش زنان در جامعه شهرى تغيير پيدا کرده است ،اما اين ميزان به هيچ وجه کافي نيست .
وى گفت : زنان افغان به آينده درخشان اميدوار هستند و اقدامهايي نيز در رابطه با آموزش ، بهداشت ، حضور در مشاغل ادارى ، تجارت و نظاير آن برداشته شده است .
نجيب گفت : با توجه به اينکه وزارت امور زنان يک وزارتخانه جديد است ، اما تاکنون کارهاى زيادى انجام داده است و براى تداوم اين پيشرفت دولت نيز بايد تلاش و جديت بيشترى از خود نشان دهد.
وى ، با اشاره به اينکه آماررسمي دقيقي از تعداد زنان در افغانستان وجودندارد، اظهار داشت : هم اکنون تنها سه درصد از زنان افغانستان باسوادند واين تعداد نيز اکثرا شامل کساني مي شوند که سواد خواندن و نوشتن مي دانند که البته اين بدبختي بسيار بزرگي است .
هم اکنون در هر دقيقه يک کودک و هر۱۶ دقيقه يک زن در افغانستان مي ميردکه اين رويداد تلخ در دنيا بي مانند و دردناک است .
آمار رسمي نشان مي دهد که در سال جارى ميلادى از هر پنج مورد زايمان يک زن در افغانستان جان خود را از دست داده است .
گزارشها همچنين حاکيست که خودسوزى و خودکشي زنان در اين کشور از جمله ولايت هرات در جنوب غربي افغانستان به خاطرمحدوديتها و رفتار نامناسب مردان خانواده اعم از شوهران و ديگر مردان خانواده افزايش چشمگيرى يافته است .
منابع محلي مي گويند : در سال جارى خورشيدى بيش از۶۰ مورد خودسازى درمناطق مختلف هرات ثبت و اکثر موارد منجر به مرگ شده است .
مسوولان هرات با ابراز نگراني از اين وضعيت ، گفته اند : در يک هفته درشهر هرات شاهد هشت مورد خودسوزى زنان و دختران بوده و علت چنين حوادثي بدرفتارى مردان خانواده اعم از شوهران و يا برادران آنان گزارش شده است .
اين منابع افزودند، اکثر زنان و دختراني که اقدام به خودکشي و خودسوزى کرده اند،۱۵ تا۲۵ ساله هستند.
در افغانستان زنان بسيارى وجود دارند که بيش از۱۰ سال است در انتظارشوهراني هستند که آنان را رها کرده و به خارج از افغانستان رفته و يا درنقاط نامعلومي تجديد فراش کرده و زندگي جديدى را آغاز کرده اند.
گرسنگي خانواده ها بخصوص در قشر زنان و دختران ، سوءاستفاده از زنان درکارهاى غيراخلاقي و تجارت زنان و دختران در مناطق قبايلي از ديگر جفاهايي است که به اين قشر در افغانستان روا داشته مي شود.
همچنين گزارشهاى زيادى در مورد فروش کودکان و حتي زنان بويژه درولايات جنوبي افغانستان دريافت شده است .
براساس گزارشهاى موجود، صدها هزار زن بيوه در افغانستان وجود دارد که اکثر آنان شوهران خود را در نتيجه جنگ از دست داده و يا شوهرانشان بدون طلاق ، آنان را ساليان متمادى رها کرده و مهاجر يا مفقود شده اند.
يک منبع وزارت زنان افغانستان مي گويد : اين گروه از زنان براى ازدواج مجدد بايد ابتدا از فرزندان خودرهايي يابند و به همين دليل مجبور به فروش آنان به قاچاقچيان مي شوند.
منبع مذکور گفت : بسيارى از زناني نيز که ابتدا راضي به فروش فرزندان خود نمي شوند، پس از گذشت چندى از ازدواج مجدد خود توسط خانواده شوهر جديدتهديد و وادار به اين کار شده و فرزندان شوهر اول خود را به حراج گذاشته اند.
همچنين گزارشهاى موثقي وجود دارد که پسران اين گروه از خانواده ها پس از فروش ، با مشکل و سرنوشت دلخراش و غم انگيزى مواجه مي شوند.
گفته مي شود گروهي از آنان نقص عضو شده و قاچاقچيان با خارج ساختن اعضاى بدن از جمله کليه هاى آنان ، اعضا را به قيمت گزافي به خارج ازافغانستان صادر مي کنند.
گروه ديگرى مورد آزار، استثمار و تجاوز جنسي قرار گرفته و حتي به همين منظور به فروش مي رسند.
دختران اين گروه از خانواده ها نيز وضعيت اسفبارترى دارند. آنان يا به "روسپيگرى " وادار شده ، يا به عنوان کنيز مجبور به کار مي شوند و يا اعضاى بدنشان به حراج گذاشته مي شود.
فروش زنان بيوه توسط بازماندگان شوهر نيز بخش تاريک ديگرى است که بويژه در مناطق روستايي و حتي شهرى جنوب افغانستان از جمله زابل، هلمند، ارزگان و برخي ولايات ديگر رواج دارد.
ازدواج زودهنگام دختران از ديگرمشکلات و ظلمهاى مضاعفي است که در بسيارى از نقاط افغانستان توسط والدين انجام مي گيرد.
منابع آگاه فقر مالي و فرهنگي را مهمترين دليل اين امر مي دانند و معتقدند دولت افغانستان بايد با تصويب قوانيني در اين زمينه به چاره جويي و اقدام بازدارنده بپردازد.
در يک نتيجه گيرى اجمالي مي توان گفت : تدوين و تصويب قوانين خاص زنان وحمايت اجرايي و عملي دولت درخصوص اجراى اين قوانين و همچنين توسعه آموزش وبهداشت مي تواند بخشي از درد و رنج زنان افغانستان را کاهش دهد و زخمهاى کهنه آنان را التيام بخشد.

 



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت