تروريسم يعنی چه؟
• بر ما واجب است تا با
دادن تعاريف مشخص از مفاهيمی همچون تروريسم، چهره ناپاک جنگی را که قربانيان اصلی
آن مردم جهاناند افشا کنيم
عبدالحسين
هراتی
بنام خدا
در بد زمانهای زندگی میکنيم!
در زمانهای که بانکداران و نزولخواران جهانی که هراس انگيزترين نظام تا بن دندان
مسلح امپرياليستی تاريخ را هدايت میکنند امروز مدعی بسط آزادی و دموکراسی در جهان
شدهاند.
و البته مردم وجامعه آمريکا خود اولين قربانيان اين هيولای جديد الخلقهاند.
هيولايی که امروز با شعار مبارزه با تروريسم در پی تحقق بخشيدن به مخوفترين نظام
توتاليتر تاريخ بشر است. نظامی که با بردن دوربينهای جاسوسی و ميکروفونهای شنود
به اعماق خانهها و کنترل ذهنها با هزاران کانال تلوزيونی ماهوارهای در پی
ايجاد جامعه ١٩٨٤ جورج اورول در نيمه نخست از اولين دهه هزاره سوم ميلادی است.
آری! در بد زمانهای زندگی میکنيم!
در زمانهای که بنيادگرايان ارتجاعی دست در دست باندهای مخوف تجارت مواد مخدر،
امروز مدعی استقلال طلبی و عدالت خواهی و مبارزه با "امپرياليسم" شدهاند.
و البته مبارزه ضد امپرياليستی!! آنان منفجر کردن اتوبوسهای حامل شاگردان مدرسه و
توريستها و يا زنانی است که برای خريد از خانه خارج شدهاند, و يا انفجار مراسم
عروسی و منفجر کردن خانههای مسکونی است که در آنها زنان و کودکان بیگناه زندگی
میکنند. ننگ و نفرت ابدی بر اين باصطلاح "مجاهدان ضد امپرياليسم" و
جهادشان و سازمانهای جهنمی که آنها را هدايت میکنند.
چه کسانی را میخواهند فريب دهند؟ و گمان میکنند تا به کی مردم دنيا فريب اين
بازی مشئوم آنها را خواهند خورد؟
لذا امروز بر ما واجب است تا با دادن تعاريف مشخص از مفاهيمی همچون تروريسم، چهره
ناپاک جنگی را که قربانيان اصلی آن مردم جهاناند افشا کنيم.
تعريف تروريسم:
١- هر گونه حرکت و مبارزه مسلحانه و خشونت بار و غير دمکراتيک بر عليه حکومتهای
قانونی از مصاديق تروريسم است. حکومت قانونی حکومتی است که متکی بر خواست و اراده
مردم قدرت را به دست گرفته و مبتنی بر قانون و عدم نقض حقوق شناخته شده بشر, به
حاکميت خود ادامه میدهد.
٢- هرگونه عمليات نظامی و يا خشونت بار که باعث آسيب ديدن مردم غير نظامی گردد،
مانند هواپيما ربايی، بمب گذاری در مراکز تجاری و اداری و عمومی مانند خيابانها و
پارکها و اتوبوسها و قطارها، و يا مسموم کردن آبها و يا پخش ويروسهای بيماری زا و
کشنده و اعمالی از اين قبيل، از مصاديق روشن تروريسم است.
٣- امروز رابطهای وثيق و تنگاتنگ ميان قاچاق مواد مخدر و تروريسم بين الملل بوجود
آمده است، آنچنانکه کليه گروههای تروريستی در جهان از (M-١٩) در کلمبيا و راه درخشان در پرو گرفته تا القاعده و طالبان در
افغانستان، يا خود مستقيما قاچاق و ترافيک مواد مخدر را بعهده دارند و يا از طريق
شبکههای مافيای تجارت مواد مخدر، تامين مالی میشوند. لذا کليه جريانات سياسی و
يا شبه نظامی (ميليشيا) و يا چريکی که به هر طريقی متصل به تجارت مواد مخدر در
دنيا باشند، بدون هيچگونه بحثی پيرامون حقانيت و يا عدم حقانيت آنها، از حلقههای
متصل و به هم پيوسته تروريسم جنايتکار بين الملل به حساب میآيند.
٤- هر گونه سرکوب و ايجاد وحشت در ميان مردم، برای احراز و يا حفظ قدرت و يا وصول
به اهداف سياسی، از جمله بازداشتهای غير قانونی و شکنجه و طراحی و اجرای نقشه
قتل افراد، بصورت مخفی و بدون محاکمه علنی وقانونی، با استفاده از ابزارهايی همچون
پليس و دادگاههای فرمايشی و غير قانونی و سازمانهای رسمی اطلاعات و امنيت و يا
گروهها و باندهای غير رسمی طرفدار حکومت، بوسليه هر حکومتی که صورت گيرد از
مصاديق بارز و روشن تروريسم است.
با
تبيين اين تعاريف از تروريسم اکنون ميتوانيم به قضاوتی عادلانهتر بپردازيم.
مبارزات آزادی بخشی که بر عليه حکومتهای ستمگر و ديکتاتور و يا در مقابل ارتشهای
بيگانه، که به صورت غير قانونی، دست به اشغال کشور ديگری میزنند، و برای اعمال
حاکميت خود از ابزارهای سرکوب و اختناق و خشونت استفاده میکنند، در صورتی که اين
مبارزات محصور و محدود به برخورد با نظاميان طرف مقابل و مقيد به قوانين عادلانه
جنگ باشد، از مصاديق تروريسم به حساب نمیآيد و لذا جنبشهای آزادی بخش ملی، مانند
جنبش مقاومت مردم ويتنام و يا جنبش آزادی بخش ملت الجزاير و يا گروههای مقاومت
چريکی در فرانسه و بلژيک و لهستان و... که در خلال جنگ جهانی دوم بر عليه اشغال
ارتش نازی، مبارزه میکردهاند و يا جنبش توپاماروها و يا گروههای مقاومت بر عليه
جلاد آگوستينو پينوشه در شيلی و يا گروههايی که بر عليه ديکتاتور خونخوار عراق،
دست به مبارزه مسلحانه زده بودهاند و يا سازمانهای چريکی که در نيمه اول دهه
پنجاه در ايران با رژيم پهلوی مبارزه میکردهاند، هيچيک از مصاديق تروريسم نبوده
بلكه از مفاخر تاريخ ملتها به حساب آمده و کشته شدگان آنان در زمره شهيدان جاويد
بشريتند.
و در مقابل سازمانهايی همچون القاعده و سازمان حماس و جهاد اسلامی و سازمان
مجاهدين خلق ايران و برخی ديگر گروههای چريکی که پس از انقلاب ايران دست به
عمليات مسلحانه زدند و گروه نواب صفوی در دوران حکومت دکتر محمد مصدق و کنتراهای
نيکارگوئه و نيز سازمانهای جاسوسی بين المللی مانند CIA و موساد، و ساواک و سازمان اطلاعات و امنيت
رسمی و غير رسمی جمهوری اسلامی ايران و سازمان استخبارات رژيم سرنگون شده عراق
و... جملگی در زمره و از مصاديق بارز و روشن تروريسم محلی و بين المللی به حساب میآيند.
امروز، هم تروريسم، و هم دشمن ادعايی آن که با توسل و به بهانه مبارزه با تروريسم
و با خشونت هر چه تمامتر بنياد مناسبات و نظام ناعادلانه جهانی سازی خود را بر
جهان تحميل میکند، به بزرگترين معضلات حيات بشر تبديل شدهاند. و لذا بر
روشنفکران و آگاهان جهان است تا از طريق اعلاميههای جمعی و يا فراخوان برای تشکيل
کنگرههای عمومی، شبيه به آنچه در برزيل، در مورد جهانی شدن، تشکيل شد، و با
تعاريفی مشخص، مفهوم تروريسم و جنگ آزادی بخش ملی را روشن نمايند. تا ديگر سازمانهای
تبه کاری همچون القاعده و... نتوانند مدعی استقلال طلبی و عدالت خواهی شوند و تا
آمريکا ديگر نتواند به اشغالگری و جنگ بیپايان خود، نام نبرد آزادی بخش و
"عدالت بیپايان" اعطا کند.