پايان روشنگری
جورج
مون بيه
ترجمه: بهروز امين
ماقبل روشنگری مغلوب مابعد روشنگری شد. در
حاليكه باقيمانده جنگجويان بنياد گرا در كوههای شرق افعانستان تحت تعقيب قرار میگيرند،
كاملترين كوشش درجهان برای مخالفت با تجدد و مدرنيته اتميزه شده است. ولی بر خلاف
ادعای تقريبا همگانی، اين، نشان پيروزی تمدن نيست. چون طالبان به وسيله رژيمی
نابود شد كه به ارزشهائی كه ادعای دفاع از آنها را دارد، پشت كرده است.
درويرجينای غربی، يك دختر ١٥ ساله با دادگاه عالی ايالتی مبارزه میكند. شش هفته
پيش كی تی سيرا (Katie Sierra)
از دبيرستان Sissonvillle
در Charleston اخراج شد. او مرتكب دو جرم وحشتناك شده است!
جرم اول اين بود كه برای ايجاد يك كلوپ آنارشيستی تقاضا نامه نوشت و جرم دوم اين
كه با تی شرتی كه رويش نوشته بود: « بر عليه بوش- برعليه بن لادن» و « وقتی تصاوير
كودكان مرده و در حال مردن افغانستان را در تلويزيون ديدم يك احساس بازيافته امنيت
ملی در من احياء شد. خداحافظ امريكا باد»
مدير دبيرستان ادعا میكند كه كارهای كی تی موجب بروز اختلال در آموزش شاگردان شده
است. « برای شاگردان من» او افزود « مفهوم آنارشيسم مفهومی بد وشيطانی است».
دادگاه محلی حكم اخراج كی تی را تائيد كرد و در پايان نوامبر دادگاه عالی ايالتی
حاضر نشد به دفاعی كه كی تی با تكيه به آزادی بيان برای خود تدارك ديد گوش كند.
كی تی يكی از بسيار جوانانی است كه اكنون برای پيش پا افتادهترين آزادیهای سياسی
مبارزه میكنند. چند روز قبل از اخراج او از مدرسه، ا. جی براون دختر ١٩ سالهای
كه در Durham Tech
در كارولينای شمالی درس میخواند وقتی درخانهاش را باز كرد با سه مامور امنيتی
روبرو شد. به آنها اطلاع داده شده بود كه ا. جی براون در تملكاش « نوشتههای ضد امريكائی»
دارد. كسی برروی ديوار اطاقش پوستری بر عليه استفاده بوش از مجازات اعدام ديده
بود.. ماموران امنيتی از او پرسيدند كه آيا« نوشتههائی به طرفداری از طالبان» هم
دارد يا خير؟
در ١٠ اكتبر، از سوار شدن جوان ٢٢ سالهای به نام نيل جفری به هواپيمائی كه از فيلادلفيا
به فونيكس میرفت حلوگيری كردند، چون او با خودش رمانی داشت كه نويسندهاش ادوارد
ابی، نويسندة آنارشيست بود.
در اوايل نوامبر، فعال ضد جنگ نانسی اودن در فرودگاه Bangor در میين از سوی سربازانی كه مسلسل به دست
داشتند محاصره شد و به او اجازه ندادند سوار هواپيما شود چون او يك « خطر امنيتی »
است.
با توجه به دو تحول ديگر، اين حوادث و رخدادهای مشابه اهميت زيادی پيدا میكنند.
اول- دولتهای مدافع جنگ در افغانستان ، بطور رسمی بعضی از آزادیهای مدنی را لغو
كردهاند. قوانين ضد ترور كه در انگليس و امريكا به تصويب رسيد مثل جواز قتل دادن
به سازمان سيا بطور گستردهای گزارش شد. سياستهائی كه از سوی ديگر كشورهای مدافع
جنگ در پيش گرفته شد ولی، چندان شناخته شده نيست.
برای مثال، در حمهوری چك، براساس قانون جديدی كه به تصويب رسيده كسانی كه موافق
حمله به نيويورك باشند يا با موافقان حمله به نيويورك هم فكری كنند قابل تعقيب میباشند.
تا به همين جا، روزنامه نگار چك توماس پچينا به خاطر انتقاد از اين قانون دستگير و
زندانی شده است. انتقاد از اين قانون، او را به صورت حامی تروريسم در آورده است.
دوم – توسعه سريع تكنولوژی جاسوسی، از همان نوعی كه با پی آمدهای ويران كنندهای
در افغانستان بكار گرفته شد. هواپيمای بدون سرنشين جاسوسی كه میتواند اتوموبيل
طالبان را تعقيب كند يا حتی پشت ١٠٠ فوت صخره (صخرهای به ضخامت ٣٠ متر- مترجم)
وجود انسان را مشخص كند حيرت انگيز و ترس آورند.
تكنولوژی شبيه به اين به همراه تلويزيون مدار بسته، نرم افزارهائی كه صورتها را
شناسائی میكنند، شنود تلفن و كنترل ايميل، وسايل شنود بسيار بسيار كوچك، علوم جرم
شناسی، كنترل معاملات مالی، ادغام انبارهای اطلاعاتی دولتها نشانه آن است كه دولتها
اگر بخواهند – ابزار لازم را در اختيار دارند تا هر حركت يا هر واژهای كه بيان میكنيم
را زير نظر داشته باشند.
چند روز پيش كه با يك نماينده حزب كارگر در مجلس صحبت میكردم همين نكته را باز
گفتم. برای من توضيح داد كه اين « كاملا مسخره» است بگوئيم تكنولوژی بهتر موجب میشود
تا در انگليس شاهد جاسوسی تودهای باشيم. دفاع ما در مقابل سوء استفاده دولت نه
فقط بوسيله پارلمان بلكه همة چارچوب اجتماعی كه در آن پارلمان عمل میكند تضمين
شده است. جامعه مدنی تضمين میكند كه با خطر، افتادن اين تكنولوژیها به « دستهای
ناباب» روبرو نشويم.
ولی آن چه در امريكا شاهديم به قهقرارفتن سريع عكس العملهای جامعهی مدنی است كه
درزمانی از حقوق و آزادیهای مدنی شهروندان دفاع میكرد. مدرسة كی تی سيرا پيشنهاد
اخراج او را داد و دادگاهها هم موافقت كردند. مامورانی كه جلوی فعال جنگی را در
فرودگاه گرفته بودند از مساعدت شركتهای هواپيمائی برخوردار بودند. دانشجوئی كه
مرتك جرم پوستر شد احتمالا بوسيلة همسايگانش معرفی شده بود. دولت قانونی اساسی را
به آتش میكشد و بخش اعظم جامعه مدنی هم به اين آتش باد میزند.
من واهمه دارم كه اين تنها آغاز كار باشد. اين تكنولوژی جديد جاسوسی كه در
افغانستان بكارگرفته شدتنها شامل مسائل نظامی میشد چون نيروهای ارتش میخواستند
بر زمين، دريا، هوا، امواج و فضا كنترل كامل داشته باشند. ولی احتمالا چون اين هدف
به آسانی به دست آمد، اين واژه مورد استفاده گستردهتر قرار گرفت. يعنی سياست
تجاری، مالی، پولی تركيب دولتهای خارجی، فعاليتهای ناراضيان همه به عنوان مسائل
امنيتی دو باره تعريف شدهاند. نام ديگر « سلطة كامل»، قدرت مطلقه است.
البته بين امريكا و انگليس تفاوتهای جدی وجود دارد. امريكا خود را به صورت ملتی
مجروح میبيند و بسياری از مردمانش به شدت احساس ناامنی و شكنندگی میكنند. ولی در
حاليكه نمايندگان بی غيرت مجلس ما تنها در اين فكرند كه در پيوند با قربانيات
تفتيش عقايد بلر در Torquemada
برائت بطلبند، ادارة قرون وسطائی قاضی القضات انگليس میكوشد به محاكمه با حضور
ژوری پايان بدهد كه در حال حاضر، عمدهترين مانع نهادی جلوگيری از زياده رویهای
دولت است.
معمای روشنگری اين است كه پروژه جهانی بودن با فردگرائی عرضه میشود. از جهانی
بودن حقوق بشر، به عبارت ديگر تنها با كثرت گرائی عقيدتی میتوان دفاع كرد. بيشتر
آزادیهای ما كه به ما امكان میدهد تا دربرخورد به جماعتهای انسانی كردار برابر
طلب كنيم- حفط زندگی خصوصی، آزادی بيان، عقيده و تحرك - تنها با جدائی ما از جماعتهای
هم شكل امكان پذير است.
آنها كه میكوشند تا آزادیهای مارا سلب كنند ادعا میكنند كه از فردگرائی دفاع میكنند.
در حقيقت آنها به آرامی سرگرم ساختن عقايد و عمل يك سان هستند كه به واقع، حركت در
راستای يك بنياد گرائی جديد است. اين پی آمد نتيجة اجتناب ناپذير اختلاط قدرت شركتها
و دولت است. سرمايه، همان گونه كه آدام اسميت نشان داد، هميشه به انحصار میانجامد.
دولتهائی كه مدافع سرمايهاند هم چنين به آن اجازه ساختمان، ماليات بندی، بيرونی
كردن و تبليغات گسترده میدهند و نتيجهاش آن است كه اغلب ما از همان مغازهها
خريد میكنيم، در همان رستورانها غذا میخوريم و لباسهای مشابه میپوشيم.
سازمان تجارت جهانی، صندوق بين المللی پول و بانك جهانی نسخه مشابه اقتصادی و تجاری
را در سرتاسر جهان به كار میگيرند و امكان میدهند تا بزرگترين شركتها در شرايط
مشابه در جهان تجارت كنند.
بعضی از كسانی كه در مقابله با اين وضعيت، روی تی شرت خود شعار متفاوتی مینويسند
از سوی دولت تحت تعقيب قرار میگيرند. توجه (دولت) به جزئيات، توام باتوانائیاش
در وارسی كوچكترين كارهای ما نشان میدهد كه ما با شكل جديدی از كنترل سياسی روبرو
هستيم كه بادكرده ازموفقيت خويش، با فعاليت ناراضيان كنترل نمیشود.
هيچ چيز بقای « ارزشهای غربی» را به اندازه پيروزی غرب به مخاطره نيانداخته
است.
----------
اين
نوشته در ٢١ دسامبر ٢٠٠١ در سايت http://www.zmag.org
چاپ شد
ترجمه: ٢٩ آوريل ٢٠٠٣.