گفت و گو با هانس بليكس, سرپرست هيات بازرسان تسليحاتی سازمان ملل در عراق

سلاح های كشتارجمعي; عراق و رابطه با سوريه

Tempus, مجله سوئدی تمپوس, شماره 18 - برگردان: علی فياض  

 

afayyazb@hotmail.com

رئيس بازرسان تسليحاتی سازمان ملل, ضمن بيان  نظرات خويش درباره تلاش های واشنگتون برای دست يابی به سلاح های كشتارجمعی صدام حسين , در مورد شواهد جعلی مبنی بر وجود سلاح های رژيم سرنگون شده عراق توضيح می دهد .

هانس بليكس , آخرين سرپرست هيات بازرسان تسليحاتی سازمان ملل در عراق است . او تا كنون چندين بار نارضايتي

خويش را از دخالت های بی جای آمريكا در كار اين بازرسان اعلام كرده است . او كه سوئدي  و جايگزين هم ميهن خود رالف ايكئوس شد , در اين مصاحبه  كه با مجله هفتگی تمپوس كه مجله يی سياسی است به عمل آورده است , موضوعات ديگری را نيز در همين رابطه  مورد ارزيابی قرار می دهد. هانس بليكس عليرغم مواضع متفاوتی كه درباره سلاح های كشتار جمعی عراق ارائه می دهد , با اين حال در مواردی به طور بسيار محتاطانه و حتی ساده لوحانه , از اهداف امپرياليستی آمريكا در اين جنگ چشم پوشی می نمايد . يك نمونه آن , توجيه وی در مورد نبودن سلاح های كشتار جمعی است كه او  آن را صرفا به اطلاعات غلط سرويس های اطلاعاتی تقليل می دهد! در صورتی كه می دانيم , آمريكايی هادر اين رابطه از اطلاعات كافی برخوردار بوده اند  و سلاح های كشتار جمعی برای آنها بهانه يی بيش نبوده است. و يا اينكه او اين امر را روشن نمی كند كه البرادعی اسناد جعلی در مورد سلاح های كشتار جمعی عراق را از كدام منبع دريافت داشته است .  با اين حال وی در اين مصاحبه نكات جالب و در خور توجهی را نيز بيان می دارد . از جمله فشارهايی كه بر او و همكارانش وارد آمده است . هدف از برگردان اين مصاحبه , و مطالب ديگر از سوی اينجانب به معنای پذيرش و يا تاييد  موضع گيری های اين شخصيت ها نمی باشد.  بلكه منظور انتقال اطلاعاتی است كه اين افراد به دلايل شغلی در اختيار دارند .  (مترجم)

 

* پس از اينكه عراق توسط آمريكا و متحدانش به اشغال درآمد , آزمايشگاه ها و موادی كشف شده كه احتمال دارد برای استفاده و توليد تسليحات بيولوژيكی و شيميايی به كار رفته باشند . آيا آنها موفق خواهند شد , اين امر را به اثبات برسانند كه صدام حسين دارای سلاح های كشتار جمعی بوده است؟

آمريكا و انگليس تمام وقت و با اطمينان اظهار داشته اند كه در بغداد چنين سلاح هايی وجود دارد . با اين حال تا كنون هيچ شواهدی مبنی بر وجود چنين سلاح هايی را ارائه نداده اند . ما بازرسان تسليحاتی هرگز به خود اطمينان نداديم كه عراق از چنين تسليحاتی برخوردار باشد . اما نفی هم نكرده بوديم . حالا بايد صبر كرد و  ديد آيا آنها در واشنگتون و لندن حق داشته اند؟ من مشتاقانه منتظر نتايج جستجوهای آنها هستم . و برای آنان آرزوی موفقيت دارم!

 

* آيا در بيان شما نوعی تلخی گفتار احساس نمی شود؟

به هيچ وجه. من می خواستم اين را مورد  توجه قرار دهم كه آنان نمی خواهند با ما همكاری كنند . و اين كار را هم نخواهند كرد . من شنيده ام كه آنها سعی می كنند بعضی از همكاران مرا به همكاری بكشانند . البته تا كنون بدون هيچ موفقيتی . ما تماس های غير رسمی خوبی با لندن و واشنگتون داريم .

 

* آيا نپذيرفتن بازرسان سازمان ملل, به منزله يك  انتقام  از سوی عقاب های سياستمدار در واشنگتون به شمار می رود, كه از همان آغاز معتقد بودند كار بازرسان يك وقت كشی غير ضروری می باشد؟

من چنين تصوری ندارم . واقعيت اين است كه اكنون نظاميان عراق را در كنترل  دارند . و آنها تصميم می گيرند كه چه كارهايی بايد انجام شود . ما چه كاری می توانيم انجام دهيم , هنگامی كه ويژگی شغلی ما مورد ترديد قرار می گيرد.

 

* منظورتان اين است كه به آمريكا اعتمادی نيست؟

خير , اما بازرسان تسليحاتی سازمان ملل كه تحقيق و قضاوتشان به نام اين سازمان بين المللی انجام می شود , از اعتماد بيشتری برخوردار هستند . نيروهای ائتلاف به عنوان رهايی بخش و اشغالگر وارد عراق شدند و اين جنبه منفی دارد. اگر كارشناسان آنها  واقعا هم به سلاح های كشتار جمعی دست يابند ,به  راحتی می توان اصيل بودن آنها را مورد ترديد قرار داد . به همين دليل من ترجيح می دهم اين كار را متخصصان بی طرف و بين المللی انجام دهند .

 

* آيا نمی بايست آنها تا كنون حدود پانصد تن گاز خردل و سارين(1) را كه مدعی بودند عراقی ها در اختيار دارند, پيدا كرده باشند؟

ما می بايست به خاطر عدالت به اشغالگران چند ماه ديگر فرصت بدهيم تا آنها بتوانند هزاران  مكان مخفی مشكوك  كه در ليست ما هم بودند را مورد  بررسی قرار دهند . با توجه به سرنگونی رژيم , مطمئنا اطلاعات جديدی به بيرون درز خواهد كرد ; چرا كه ديگر كسی از انتقام صدام نمی ترسد . اگر شواهدی مبنی بر وجود سلاح های كشتار جمعی هم به دست نيايد , بايد چنين تصور نمود كه آن اطلاعات محرمانه و  نگران كننده سرويس های اطلاعاتی , درست نبوده است.

 

* حتی اگرشواهدی مبنی بر وجود  سلاح های كشتار جمعی به دست نيايد , در هر صورت رژيم صدام حسين در نگاه آمريكايی ها همچنان مشكوك و متهم باقی خواهد ماند, چرا كه آنها مدعی هستند كه رژيم عراق آن نوع تسليحات را به سوريه انتقال داده است.

كسی كه چنين نظری اظهار می دارد, به خاطر جلب اعتماد و محق جلوه دادن خويش بايد هر چه زودتر سند آن را نيز ارائه دهد . من قويا چنين نظری را مورد ترديد قرار می دهم كه سوری ها بخواهند به عنوان يك انبار مهمات برای سلاح های بغداد عمل كنند . 

 

* اما گفته می شود كه رژيم سوريه نيز در حال تلاش برای دست يابی به سلاح های كشتار جمعی است .

از آن جايی كه دمشق قرارداد مربوط به سلاح های شيميايی را امضا نكرده است , توليد چنين سلاح هايی عملی غير قانونی تلقی نمی شود . كسی كه می خواهد خاورميانه را از سلاح های كشتار جمعی پاك سازی كند , بايد اين امر را برای كل منطقه در نظر بگيرد . از جمله اسرائيل . اين تنها راه صلح و آرامش در خاورميانه است .

 

* گفته می شود سوريه نيز برنامه های هسته يی در دستور كار خود  دارد .

 طی سال های زيادی كه  به عنوان رئيس آژانس انرژی اتمی بين المللي(2)  فعاليت داشته ام, اطلاعات كافی درباره برنامه های غير نظامی هسته يی سوريه داشته ام . اين برنامه در مجموع از يك راكتور آزمايشگاهی تشكيل شده است كه دولت  با كمك های چين  آن را ايجاد كرده است . چنين فعاليت هايی با توجه به اندازه جغرافيايي  و درجه  توسعه كشوری چون سوريه ,  كاملا معمولی و شناخته شده هستند . اين فعاليت ها زير نظرآژانس انرژی اتمی بين المللی و در يك همكاری خوب با دولت سوريه انجام می گيرد . هيچ گزارشی در تضاد با برنامه های اين سازمان ارائه نشده است .

 

* شايعه مربوط به فرار و پناهنده شدن برخی از متخصصان امور نظامی صدام به سوريه , به هر حال به اين ترديدها درباره تلاش هاي  سوريه دامن می زند . آيا بازرسان شما طی مصاحبه ها و گفت وگوهای خود با متخصصان نظامی عراق , متوجه همكاری هايی در اين زمينه ها با سوريه شده اند؟

 ما سندی در اين زمينه به دست نياورده ييم . به علاوه ماموريت ما نيزاين  نبود .

 

* يكی از نزديك ترين طرف های عراقی شما در اين گفت و گوها ژنرال امير السعدی بود كه خود را به نيروهای اشغالگر تسليم كرده است . آيا اطلاعات او می تواند مسائل مربوط به سلاح های كشتار جمعی عراق را روشن سازد؟

 او می تواند به مهم ترين منبع برای آمريكا تبديل شود . وی به عنوان يك مشاور علمی با موقعيت يك وزير و يك چهره مهم در امور پيچيده صنعت نظامی , يك متخصص پيشرو در امور تسليحاتی رژيم _ در مقايسه با معاون نخست وزير , طارق عزيز, كه بيشتر يك تبليغات چی بود _  به شمار می رفت . از نظر من اودر اين زمينه  يك فرد توانا و با استعداد بود.

 

* آيا شما فكر می كنيد السعدی اطلاعات ارزشمندی درباره اينكه عراق تسليحات كشتارجمعی نداشته است, در اختيار دارد؟  

من معتقدم كه السعدی فرد با صلاحيتی است . اگر او حقيقت را گفته است , من اين را درك نمی كنم كه چرا عراق اين بازی كثيف را با سازمان ملل انجام داد؟ البته  تا آنجا كه من می توانم بفهمم اين موضوع در وهله نخست به غرور و پرستيژ صدام و استقلال كشور مربوط می شود . شايد جانشين خود خوانده  بخت النصر , نمی خواست مطلقا چيزی بيش از حد ضرورت افشا كند؟

 

* تلاش های مقابله جويانه رژيم بغداد از پيش مشخص بود , اما آيا شما روی بی حوصلگی های واشنگتون نيز حساب كرده بوديد؟

براي  من روشن است  كه  پرزيدنت بوش, لااقل در آغاز, برای خلع سلاح  مسالمت آميز عراق , تلاش می كرد . اما بعد دولت آمريكا تصميم گرفت كه تلاش های بازرسان تسليحاتی نبايد تا بيش از نيمه مارس تداوم يابد .

 

* اين دقيقا مدت زمانی بود كه وزير دفاع, رامسفلد, برای آماده شدن برای تهاجم, به آن نياز داشت .

 من هرگز خودم را به عنوان «پرنده هشدارده» نمی بينم. اما به طور متناقض گونه يی هنگامی كه من در سخنرانی خود در شورای امنيت, عراقی ها را آن چنان به هراس انداخته بودم كه آنها تمايلات زيادی برای همكاری از خود نشان می دادند, همزمان از سوي  واشنگتون مسير تلاش ها تغيير يافت. هنگامی كه من در اين باره گزارش خود را بعدا در ماه فوريه در يك نشست سازمان ملل ارائه دادم, ياس ونوميدی مخالفان ادامه ماموريت بازرسان بيش از اندازه بود .

 

* پس از آن بود , كه  از نظر واشنگتون كه برای صدور قطعنامه يی جديد كه به جنگ عليه عراق مشروعيت بخشد تلاش می كرد, «هانس نامناسب» به «هانس مشكل زا» تبديل شد.

 من همواره در تلاش بوده ام تا بر اساس حقيقت عمل كنم . به همين دليل هم , هميشه نسبت به اطلاعاتی كه از  سرويس های اطلاعاتي  دريافت می كرديم , خوش بين بوديم . ما طبعا به اطلاعات و راهنمايی هايی برای اينكه چيزی را از قلم نيندازيم ,  نيازمند بوديم. اما چيزهايی كه دريافت می كرديم بيشتر اوقات , چيزهای بی ارزش بودند . همه آن چيزهايی كه افشاگرانه ناميده می شدند, به سه « چيزكمياب»(3) ختم می شدند , و آن چيزی كه ما می يافتيم جزو سلاح های كشتارجمعی نبود. آقای البرادعي, همكار من در آژانس انرژی اتمی بين المللي, در وين حتی اسنادی جعلی دريافت كرد كه نشان می داد عراق دارای برنامه های اتمی می باشد .

 

* پس از سقوط رژيم عراق, بوش گفت كه سازمان ملل متحد می تواند نقشی در حد كمك های انسانی بر عهده داشته باشد . آيا اين بدين مفهوم است كه بازرسان تسليحاتی جهانی می توانند به كار خويش ادامه دهند؟

آمريكا بيش از آن زمانی كه ضروری باشد در عراق نخواهد ماند . پس از آن, آنها بر اساس منافع خود, به بازرسان تسليحاتی بين المللی مراجعه خواهند كرد تا به بررسی و محافظت در زمانی طولانی بپردازند .

 

* خود شما آيا به بغداد باز خواهيد گشت؟

فكر نمی كنم . من در حال نوشتن گزارش نهايی خود به شورای امنيت هستم و پس از پايان يافتن قراردادم درماه  ژوئن, به سوئد باز خواهم گشت . 

 

* به عنوان مردی شكست خورده كه نتوانست كه مانع از جنگ شود؟

نه, عليرغم اينكه ما موفق نشديم كه راه حلی مسالمت آميز برای اختلافات بيابيم, با اين حال دلايل خوبی برای سرفراز بودن وجود دارد. بازرسی ها دقيق و موثر انجام گرفتند . به علاوه ما عليه تمامی فشارها مقاومت كرديم و استقلال خود را حفظ نموديم . 

  

 

توضيحات مترجم:

1) سارين نوعی گاز سمي(عصبي) است كه آلمانی ها هنگام جنگ جهانی دوم آن را توسعه بخشيدند . تنفس و تماس با آن باعث سر درد , گرفتگی و انقباض  ماهيچه ها , و در نهايت مرگ می شود . اين گاز در سال 1995 در متروهای ژاپن طی عملياتی تروريستی به كار گرفته شد .  دارويی به نام «آتروپين» به عنوان  پادزهر آن مورد استفاده قرار می گيرد .

(2    IAEA, International Atomic Energy Agency

 3)  در متن اصلی توضيح داده نمی شود كه منظور از اين سه چيز كمياب چست.   

 

از سايت اخبار امروز



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت