تصوير مجلل، سرگرم كننده و باشكوه از جنگ.
*
سخنرانى خبرنگار تلويزيون "ان.بى.سى" در دانشگاه تكزاس.رويتر

http://www.roshangari.com

خانم اشلى بنفيلد گزارشگر ان. بى. سى كه پوشش خبرى او از ماجراى 11 سپتامبر، او را به كى از سرشناس ترين چهره هاى اين شبكه تلويزيونى تبديل كرد، اكنون زير حمله شديد روساى خود قرار گرفته است.
اشلى بنفيلد در يك سخنرانى در دانشگاه تكزاس شبكه هاى تلويزيونى آمريكا و از جمله خود ان. بى. سى را مورد انتقاد شديد قرار داد و گفت پوشش "مجلل" و "فاتحانه" آنها جنگ را براى آمريكايى ها به يك سرگرمى تبديل كرد، بطورى كه موسسات تجارى براى دادن آگهى در بين برنامه هاى آنها سرودست مى شكستند. "تصويرى كه آنها مى دادند چنان شكوهمند و اعجاب انگيز بود كه عده زيادى تماشاچى علاقه مند به هيجان را به خود جذب مى كرد." اين ژورناليسم نيست. به نظر مى رسد كه ما در آمريكا ترديد نداشته باشيم دوباره همين كار را بكنيم، دوباره يك جنگ ديگر را شروع كنيم... چون جنگ به نظرمان يك چيز باشكوه، دليرانه و موفقيت آميز است."
اين تصوير چه اشكالى دارد؟ خانم بنفيلد در جواب اين سوال مى گويد "شما نمى بينيد اين گلوله ها كجا فرود مى آيند، شما نمى بينيد وقتى كه خمپاره منفجر مى شود، چه اثرى به جاى مى گذارد. باور كنيد انفجار خمپاره فقط يك دود پفكى نيست."
پس از انتقاداتى كه از پوشش خبرى جنگ در يوگسلاوى و افغانستان به عمل آمد كه آن را به صورت بازى هاى كامپيوترى با صفحه هاى سبز و نورپردازى نشان مى دادند، امسال تصاوير مملو بود از سربازان كه شجاعانه مى جنگيدند و تانك ها كه پيروزمندانه راه مى گشودند. خانم بنفيلد از اين رسانه ها انتقاد كردكه جنگ را به صورت چيزى بدون خونريزى و تلفات و خرابى و وحشت نشان مى دهند و تصوير نادرست و كاملا وارونه شده اى به نمايش مى گذارند كه وحشت هاى جنگ را مخفى مى كند. اما انتقاد خانم بنفيلد فقط به اين تصوير وارونه منحصر نبود. او از رسانه ها انتقاد كرد كه آمريكايى ها را از اوضاع بين المللى بى خبر مى گذارند. "اگر ما در دهه 80 توجه بيشترى به افغانستان مى كرديم، 11 سپتامبر اتفاق نمى افتاد."

او به عنوان نمونه اى از شيوه خبررسانى به مردم گفت آن چه اكنون در افغانستان مى گذرد ديگر در رسانه ها ديده نمى شود. چنان كه پس از جنگ عراق به جاى نشان دادن آن چه واقعا در عراق مى گذرد همه رسانه ها روى "ليسى پترسون - جوان حامله اى كه به قتل رسيد - متمركز شده اند و مردم را از اوضاع فاجعه بار عراق بى خبر مى گذارند. او همچنين بينندگان را مورد انتقادقرار داد و گفت: اخبار بين المللى مهم است و به آينده ما مربوط مى شود.
مساله ديگرى كه خانم بنفيلد در سخنرانى خود در مانهاتان به آن اشاره كرد در سايه گذاشتن نظر منتقدان عرب جنگ توسط رسانه ها بود. او گفت همين به امكان درك متقابل ما ضربه مى زند.

 

جنگ نفت.
*گزارش گاردين از نتايج نخستين اقدامات علنى تونى بلر براى ترميم شكافهاى
ديپلماتيك ناشى از جنگ


دولت انگليس با توجه به اين كه 8 ميليارد دلار وام روسيه در عراق راكد مانده به روسيه اميد بسته بود.
گاردين در شماره امروز خود (30 آوريل 2003) در مقاله اى به قلم پاتريك وينتور از مسكو نوشته است اميد تونى بلر براى اين كه روابط ويژه اش با پوتين به او كمك كند كه روسيه را از ائتلاف جديد ارزپايى با فرانسه و آلمان كنار بكشد با شكست مواجه شد.
نتيجه مذاكرات پوتين و بلر در يك كنفرانس مطبوعاتى 63 دقيقه اى اعلام شد. بلر نخست وزير با تعارفات معمولى شروع كرد و سپس با اعلام خطر در اين مورد كه در نظم نوين جهانى دو قطب رقيب ايجاد شود به مساله اصلى پراخت. او گفت جهان در برابر يك انتخاب قرار گرفته است: مشاركت آمريكا و كشورهاى اصلى جهان يا ادامه "تقابل ديپلماتيك".
گزارشگر گاردين مى نويسد، آقاى بلر اميدوار بود كه از نفوذش استفاده كند و روسيه را ترغيب نمايد كه با تقاضاى انگلو-ساكسن مبنى بر رفع تحريم موافقت كند و در عوض به سازمان ملل "نقش حياتى" در بازسازى عراق و دولت جديدش داده شود.
ولى پوتين گفت: روسيه و شركايش "بر اين باورند كه تا زمانى كه مساله عدم وجود سلاح هاى انهدام جمعى در عراق روشن نشده، تحريم بايد باقى بماند. او گفت: فقط شوراى امنيت مى تواند تحريم را لغو كند. از همه چيز گذشته بالاخره سازمان ملل بود كه آن را برقرار كرده بود.
گزارشگر گاردين مى نويسد: پوتين عملا به تمسخر بلر پرداخت و گفت" صدام كجاست؟ آن سلاح هاى تخريب جمعى كجاست؟ اصلا وجود داشته است؟ شايد صدام هنوز جايى زير زمين در يك سنگر قايم شده است . شايد روى چمدان هاى سلاح هاى كشتار جمعى اش نشسته است و دارد آماده مى شود كه همه چيز را به هوا بفرستد و جان هزاران عراقى را بگيرد.
به نوشته گاردين او همچنين سخنان بلر در مورد نظم نوين جهانى را به مسخره گرفت و گفت: "اگر روند تصميم گيرى دمكراتيك باشد، اين چيزى است كه ما مى توانيم با آن توافق كنيم، ولى اگر تصميمات را فقط يك عضو جامعه بين المللى مى گيرد و از بقيه بخواهيد به حمايت از آن برخيزيند، ما نمى توانيم با آن موافقت كنيم.
گاردين نوشته است اگر چه بلر از واكنش روس ها نااميد نشده است اما خانه شماره 10 داوننينگ استريت (نخست وزيرى) اميدوار بود با توجه به اين كه 8 ميليارد دلار وام روسيه در عراق گير است و كلوپ پاريس، كه از بانكداران بزرگ كشورهاى صنعتى تشكيل شده بايد در مورد آن تصميم بگيرد، روسيه انعطاف بيشترى نشان دهد.
مقامات انگليسى قبل از ملاقات بلر با پوتين به تلاش هاى متعددى براى جدا كردن روس ها از فرانسه و آلمان دست زده بودند. به شدت به فرانسه حمله شده بود. از جمله بر اساس گزارش ديروز گاردين، تونى بلر در 28 آوريل به فرانسه هشدار داد كه در يك جنگ سرد جديد مى تواند طرف نابرحق باشد. همچنين ساندى تايمز هفته گذشته فرانسه را متهم كرد كه در "اجلاس هاى مخفى" به صدام در رابطه با ايالات متحده گزارش مى داده است.
بشكه هاى نفت در اختلافات دو طرف نقش عمده را بازى مى كنند، هر چند كه بطور علنى در مورد آن صحبت نمى كنند. به نظر مى رسد برخورد بشدت تحقيرآميز پوتين و گفته هاى او در مورد صدام و تاكيد او مبنى بر اين كه وى شايد در زيرزمينى پنهان شده باشد كه در برخوردهاى ديپلماتيك غيرمعمول است بيشتر حالت افشاگرى داشته و ممكن است هدف از آن اشاره به نوعى ساخت و پاخت براى تسليم بغداد بوده باشد

 

مادونا و آمريکن لايف 


مصاحبه زير را مادونا بطور اختصاصی با روزنامه " افتون بلادت " بزرکترين روزنامه عصر سوئد بعمل آورده است . لازم به ياد آوری است کارگردان ويديوی مادونا يوناس اوکرلوند سوئدی است که هر دوويديوی "موزيک" و " آمريکن لايف " را او کارگردانی کرده است
مصاحبه خلاصه شده است

آنها که فکر ميکردندمادونا سازنده  " اروتيکا" و " سکس" به بزرگترين منتقد جنگ عراق در ميان  ستارگان پاپ تبديل خواهد شد ، حتما بشدت مورد استهزاء قرار گرفته اند.

 اما اين درست همان چيزی است که اتفاق افتاد. مادونا در "آمريکن لايف" دستگاه حکومتی جمهوريخواهان، بنگاههای مد، و صنعت سرگرمی را به شدت زير لگد ميگيرد.

  حالا ديگرسوال اين است که آيا پس از  جان لنون و آهنگهای " شی لاوز يو " و " گيو پيس ا چنس" او ، آيا هيچ کسی چون مادونا در اين راه گام نهاده است . 

وقتی در سال 1998 اورا ملاقات کردم گفته بود : من از هيچ چيز پشيمان نيستم . چون آنچه کرده ام مرا به جايی رسانده که الان هستم.

در بهار 1993  به نظر ميرسد او هم کارها و هم شيوه زندگی خود را خانه تکانی ميکند. او  در مصاحبه های پی در پی به برخورد سکسی آغاز دهه نود با موزيک ميتازد. در " آمريکن لايف" او زندگی خودش وکلا جامعه آمريکا رامورد انتقاد قرار ميدهد.

او ميگويد :

-                                 - من يک نادان خود شيفته بودم . من تصور ميکردم با اين کارها دارم به بشر خدمت ميکنم. انقلابی هستم ، زنان را آزاد ميکنم ، و فلان، و بهمان .... واين ناشی از عدم پختگی من بود .

-                                 - " آمريکن لايف " واکنش من نسبت به همه چيزهايی است که در طی سالها فکر ميکردم مهم هستند- ترقی ،پول ،شهرت ، زيبا بودن. من متوجه شدم اينها مهم ترين چيزهای زندگی نيستند. واقعيت اين است که اينها کم اهميت ترين چيز ها هستند.

-                                 ويديوی من هر دو روی سکه را نشان ميدهد. بايک نمايش مد شروع ميشود که تصوير ذهنی دنيای مد و تجمل است و اين تصوير در مقابل دنيای واقعی وآن چيزی که هم اکنون در دنيا ميگذرد گذاشته ميشود.و واقعيت اين است که اگر جنگ عراق روی نداده بود،يک جنگ ديگر حالا جريان داشت. . در جهان بطور مداوم 30 جنگ در جريان است. من فکر ميکنم ويديو بدون جنگ عراق هم مساله روز را مطرح ميکرد. اين تصوير من از جهان و زندگی آمريکايی است. يک روی سکه که زيباست اما واقعی نيست ، سپس روی واقعی  است که زيبا نيست.

 

-                                 - امروز جه هدفی را در کارت تعقيب ميکنی؟

-                                 _ميخواهم به مردم الهام بدهم و بر دردهای جهان مرهم بگذارم. جهان حالا در رنج و فاجعه فرورفته و من نميتونم حتی فکر انرا به خودم راه بدهم که  به عرضه هنر برای سرگرمی مشغول باشم.اين وظيفه من است که به مردم الهام بدهم و به آنها کمک کنم و من ميخواهم اين کار را بکنم.

-                                 مادونا در دهه نود کتابی با تصاوير عريان منتشر کرده بود، در حال حاضر مشغول تهيه کتاب  برای  کودکان است.

-                                 _ از 20 سال پيش دريافته بودم که قدرت آنرا پيدا کرده ام که روی مردم تاثير بگذارم . ولی کی فهميدم که اين قدرت مسئوليتی هم همراه دارد؟ شايد حدود پنج سال پيش.

-                                 - چه چيزی باعث شد تغيير کنی؟

- فکر ميکنم رشد کرده  از دوران نوجوانی که در ان زياد به اين فکر نميکردم که روی مردم چه تاثيری ميگذارم و جه طور حرفهای من اثر گذار است ، بدرآمدم ، ميدانی که..." بزرگ شدم ، بچه دار شدم ، فهميدم مسئوليت چيه"

-                                 - چه نوع موسيقی الهام بخش توست؟

-                                 من زياد به پاپ گوش نميدهم ،موسيقی کوليها از اروپای شرقی و فلامنکو و تانگو. ميسی اليوت.او بهترين است.

-                                 - در آمريکن لايف رپ هم ميخوانی ، آيامعلم داشتی ؟ اين ايده را از کجا گرفتی؟

- تهيه کننده  ويديو، "ميرويز" اين ايده را به من داد. گفت برو توی استوديوو هرچه که به کله ات آمد بخوان ، چند بار تمرين کرديم تاتاييد شد.



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت