جنرال کفش بدست
داستان تحقير افسر بلند پايه
پاکستانی در امريکا
از روزنامه شرق
حكايت ژنرال هاي ارتش پاكستان،
حكايتي بسيار آشنا است. اما شايد نشان دادن گوشه هاي نامكشوفي از زندگي يكي
از مهم ترين اين ژنرال ها و احتمالاً مهم ترين آنها نيز جالب باشد.
اين ژنرال، فرماندهي سپاه يازدهم ارتش پاكستان را برعهده دارد كه مقرّ آن در شهر
پيشاور است و بر كليه عمليات نظامي ارتش در نواحي قبايل نشين هم مرز با
ولايات بحران زده و متشنج افغانستان ...نظارت مي كند كه ارتش آمريكا
نوميدانه در پي يافتن ردپايي از جنگجويان گريزپاي القاعده و طالبان، از جمله
رهبران بلندپايه آنها شامل «اسامه بن لادن» و ساير هم رزمان متعصبش است
. تاكنون فقط بخش هايي از حكايت اين ژنرال كارآزموده ارتش پاكستان از زبان
«خالد حسن» روزنامه نگار كهنه كار روزنامه «ديلي تايمز» لاهور كه مدت ها
است در واشنگتن اقامت دارد و همچنين «امير غوري» يكي از گردانندگان اصلي شبكه اول
كانال ماهواره اي بين المللي PTV (تلويزيون دولتي
پاكستان) بيان شده است كه در تاريخ ۲۳ اكتبر ۲۰۰۳ در مقر فرماندهي كل سپاه يازدهم
در شهر پيشاور به عنوان ميهمانان ويژه ژنرال «علي جان محمد اوراكزاي» حضور داشتند.
در اين روز، ژنرال «اوراكزاي» ميزبان گروهي از مردم، از جمله اين دو
ژورناليست بود كه «كميسيون توسعه منابع انساني» پاكستان براي مسافرت و ديدار از
منطقه تاريخي «خيبرپاس» آنها را دعوت كرده بود. رياست اين كميسيون را دكتر «نسيم
اشرف» برعهده دارد كه هم اينك از مشاورين برجسته ژنرال «مشرف» محسوب مي شود.
ژنرال «اوراكزاي» در اين ديدار براي اولين بار از ماجراهاي
سئوال برانگيز سفر خود به شهر «تامپا» در ايالت فلوريداي آمريكا براي شركت در
مراسم معارفه ژنرال «جان ابي زيد» فرمانده جديد نيروهاي مركزي آمريكا كه
جانشين ژنرال «تامي فرانكس» شده بود، پرده برداشت. اين ژنرال پاكستاني از سوي
مقامات ارتش آمريكا رسماً براي شركت در اين مراسم دعوت شده بود اما (به
دلايل شخصي) تصميم گرفت كه تنها و با كمترين تشريفات ممكن به اين سفر طولاني برود.
به همين منظور، وي ابتدا به شهر لندن عزيمت كرد و از آنجا قصد پرواز به سمت
نيويورك و سپس عزيمت به شهر «تامپا» را داشت. اما ماجراهاي رعب انگيز سفر وي
درست از زماني آغاز شد كه وي در فرودگاه لندن براي اداي پاره اي توضيحات
بيشتر به قسمت ويژه فرودگاه فراخوانده شد. در آنجا وي مانند هر تبعه پاكستاني ديگر
مورد تفتيش بدني قرار گرفت. از او خواسته شد كه كفش ها، ژاكت و كمربندش را از
پاها و تن درآورد. پس از آن كه وي كاملاً مورد تفتيش بدني نيروهاي ويژه قرار گرفت
براي انجام برخي هماهنگي هاي بيشتر به قسمت ديگري ارجاع داده شد. اين در حالي
بود كه ژنرال «اوراكزاي» اميد زيادي داشت كه هرچه زودتر به اقدامات امنيتي پليس
لندن پايان داده شود تا وي براي عزيمت به نيويورك سوار هواپيماي دوم شود. چنين
رفتاري از سوي نيروهاي امنيتي (به بهانه پيشگيري از تكرار حوادث ناگواري همچون
حملات يازده سپتامبر ۲۰۰۱) كاملاً طبيعي به نظر مي رسيد. اما نگاه هاي
مأمورين امنيتي به سوي ژنرال «اوراكزاي» كاملاً خيره تر بود. زيرا اولاً او
داراي يك گذرنامه ويژه پاكستاني بود و ثانياً با چشمان آبي رنگ و پوست سفيدش
بيشتر شبيه مردماني از نژاد «اسكندر كبير» به نظر مي رسيد تا مردمان عمدتاً
تيره پوست جنوب آسيا؛ ضمن اين كه اندام ورزيده و تنومند او نيز كه از زير يونيفورم
نظامي اش كاملاً هويدا بود، هيچ شباهتي به اندام عمدتاً نحيف هموطنان
پاكستاني اش نداشت.
بالاخره با هر ترتيبي كه بود گرفتاري بي دليل ژنرال «اوراكزاي» در فرودگاه
لندن به پايان رسيد و او سوار بر يك هواپيماي غول پيكر و با عبور از فراز
اقيانوس اطلس وارد فرودگاه «جان اف كندي» نيويورك شد؛ جايي كه حتي شنيدن نام آن
براي تازه واردهاي غيرآمريكايي وحشت آفرين است، به ويژه اگر اين
تازه واردان از نقاط خبرسازي همچون پيشاور پاكستان آمده باشند. در اينجا بود
كه ژنرال «اوراكزي» سعي كرد تا با فاش كردن هويت واقعي خويش از شر اقدامات تأميني
بعضاً آزاردهنده مأمورين امنيتي فرودگاه خلاص شود و به همين منظور به افسر دايره مهاجرت
مستقر در فرودگاه گفت كه او مهمان ويژه ارتش آمريكا و يكي از ژنرال هاي
بلندپايه ارتش پاكستان است اما مأموران از وي خواستند كه كفش هايش را از پا
درآورده و موقتاً در دست گيرد تا با پاهاي برهنه از مقابل دستگاه هاي
ويژه اي كه براي تفتيش بدني مسافران در قسمتي از فرودگاه كار گذاشته بود عبور
كند؛ ضمناً از وي خواسته شد كه با سئوالات مربوط و نامربوط زيادي در مورد اوضاع
داخلي پاكستان پس از وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر پاسخ دهد و در اين ميان هرگز روابط
نزديك و تنگاتنگ ژنرال «مشرف» با دوست صميمي اش «جورج بوش» را در نظر نگرفتند.
وقتي ژنرال «اوراكزاي» در حال تبيين تمامي ابعاد اين ماجراي تأسف بار در جمع
ميهمانان پاكستاني و غيرپاكستاني اش در شهر پيشاور بود دكتر «نسيم اشرف» از
او خواست تا دقيقاً روشن كند كه آيا هيچ يك از مطالب ايراد شده از سوي او در اين
جمع خصوصي قابل نقل كردن در مجامع عمومي تر خواهد بود يا خير. اشاره زيركانه
او به حضور «خالد حسن» ژورناليست برجسته پاكستاني بود كه از هرآنچه ژنرال
«اوراكزاي» در اين محفل خصوصي بيان مي كرد يادداشت برمي داشت و كاملاً
واضح بود كه قصد دارد اين سخنان را (در صورت عدم ابراز مخالفت آشكار ژنرال) به
سرعت در روزنامه پرتيراژش نقل كرده و با تيتر درشت به چاپ برساند. اما «اوراكزاي»
در پاسخ به درخواست «اشرف» نه تنها از يادداشت برداري «حسن» جلوگيري نكرد
بلكه سخنان بي سابقه خود را كاملاً بي پرده ادامه داد. وي با خونسردي و
متانت هر چه تمامتر و البته با لحني جدي و تهديدآميز اظهار داشت كه مقامات پنتاگون
و (تا آنجايي كه به كشور پاكستان مربوط است) مقامات فرماندهي مركزي نيروهاي آمريكا
بايد چشمان خود را به روي حقايق باز كنند. پس از اتمام اين ديدار، «خالد حسن» در
ستون اصلي شماره ۱۶ نوامبر ۲۰۰۳ روزنامه «ديلي تايمز» اين گونه مي نويسد:
«اگر كسي به شما بگويد كه هيچگونه تبعيضي، چه از نظر نژادي و چه از نظر مذهب، در
مبادي ورودي قلمرو ايالات متحده صورت نمي گيرد يقين بدانيد كه او دروغ
مي گويد. دولت بوش نمي فهمد كه با تداوم چنين رفتارهاي زشت و نفرت آميزي
باعث برانگيخته شدن موجي از احساسات ضد آمريكايي در داخل و خارج از مرزهاي ايالات
متحده شده است.» وي در ادامه مي افزايد: «ماه گذشته، ژنرال «علي جان محمد
اوراكزاي» فرمانده سپاه يازدهم ارتش پاكستان كه مقر آن در شهر پيشاور واقع است به
گروهي از ميهمانان خود كه من نيز از آنها بودم گفت كه او ديگر هيچگاه پايش را براي
بار دوم به خاك ايالات متحده نخواهد گذاشت زيرا بار اول كه اين كار را (بنا به
دعوت رسمي ارتش آمريكا) انجام داد، در فرودگاه «جان اف كندي» شهر نيويورك از او
خواسته شد كه كفش هايش را از پا در بياورد، مسافت نسبتاً كوتاهي را بدون كفش
طي كند و شبيه يك جنايتكار باسابقه مورد تفتيش بدني قرار گيرد. اما سئوال مهمي كه
در اينجا مطرح مي شود اين است كه اظهارات صريح و بي پرده اين مقام
بلندپايه پاكستاني چه معنايي را مي تواند به ذهن آن دسته از سياستگذاران
آمريكايي كه در حال تدوين سياست هاي آتي ايالات متحده در اين بخش از جهان
هستند متبادر سازد؟ واضح است كه اين ژنرال ارتش پاكستان، همان كسي است كه انتظار
مي رود «اُسامه بن لادن» را در نواحي قبايل نشين پاكستان دستگير
كرده و تحويل آمريكايي ها دهد.
منبع: South Asia Tribune
بالا
بعدی * صفحة دری * بازگشت