دفاع از طالبان از زبان پدر طالبان

«طالبان مجاهدين و پيام آوران صلح و امنيت در افغانستان بودند و هيچگاه با مردم نجنگيدند، بلكه سلاح به دست گرفتند تا امنيت افغانستان را تأمين كنند.» اين ها گفته هاي «نصيرالله بابر»، وزير كشور پاكستان در دوران نخست وزيري «بي نظير بوتو» است. او هم زمان با دومين سال سقوط طالبان در يك نشست خبري در منزلش در پيشاور پاكستان شركت كرد و از اين گروه شبه نظامي دفاع كرد.

بوتو بارها در مصاحبه ها و سخنانش طالبان را محصول مشتركي از دولت پاكستان، CIA و اينتلجنت سرويس ذكر كرده بود و شايد بتوان گفت بابر نماينده دولت پاكستان در شكل گيري طالبان و حمايت از اين گروه بوده است. او در زمان نخست وزيري بي نظير رابطه تنگاتنگي با رهبران طالبان داشت و حتي متهم به مديريت پنهان گروه طالبان بود. به همين دليل از او به عنوان «پدر طالبان» نيز ياد مي كنند.

بابر در اين نشست خبري گفت: «طالبان توانمندي تأمين امنيت را داشت، اما دولت انتقالي افغانستان داراي ضعف هاي سياسي است و قادر به تأمين امنيت كشور نيست.» او با انكار داشتن هرگونه نقشي در ظهور و حمايت از طالبان گفت: «طالبان مجاهدين افغانستان بودندكه براي تأمين امنيت قيام كردند.»

وزير امور داخله پيشين پاكستان در مورد نقش طالبان در گسترش توليد و قاچاق مواد مخدر گفت: «به آمريكا گفتم كه در ازاي توقف توليد مواد مخدر، امكانات و زمينه هاي اشتغال در اختيار طالبان قرار دهد، اما آنها در ازاي صدور فتواي حرام بودن كشت و قاچاق مواد مخدر از سوي «ملامحمد عمر» به تعهد خود عمل نكردند و امكاناتي در اختيار اين گروه نگذاشتند.» ژنرال بابر ضمن مخالفت با عمليات نظامي پاكستان عليه طالبان اضافه كرد: «رهبران طالبان در سال 2001 حاضر شدند بن لادن را به كشور سومي تحويل دهند. من آمريكا را از اين پيشنهاد مطلع كردم، اما مقامات كاخ سفيد با اين پيشنهاد مخالفت كردند.»

وزير سابق پاكستان هرگونه دخالت خود و طالبان را در قتل دكتر نجيب الله، آخرين رئيس جمهور رژيم كمونيستي افغانستان انكار كرد و گفت: «دكتر نجيب الله براثر دشمني هاي شخصي در ميان قوم خود به قتل رسيد و سازمان ملل مسئوليت محافظت از جان وي را به عهده داشت.» دكتر نجيب الله كه پس از سرنگوني دولتش از سال 1992، در دفتر سازمان ملل در كابل در حبس ناخواسته به سرمي برد، اواخر سال 96 در اولين ساعات تسخير كابل توسط طالبان از محل خفايش بيرون برده و در ميدان «آريانا» به دار آويخته شد.بابر خود را حامي صلح در افغانستان اعلام كرد و گفت: «وقتي گلبدين حكمتيار به دليل اختلاف با احمدشاه مسعود درصدد قتل وي در پيشاور بود، من از اين اقدام او جلوگيري كردم.»

او هدف دولت بي نظير بوتو را استفاده از امكانات آسياي ميانه از طريق افغانستان عنوان كرد و گفت: «پاكستان مي خواست هرات به يك مركز بزرگ تجاري تبديل شود و آسياي ميانه نيز به مدارج ترقي برسد.

اين امر به تأمين امنيت نياز داشت و طالبان نيز اين خواسته را تأمين كرده بود.» او درباره تلاش هايش براي برقراري صلح در افغانستان گفت: «ما خواهان تفاهم ميان طالبان و جبهه متحد شمال بوديم و «ملامحمد غوت» وزير خارجه وقت طالبان را به شهر مزار شريف برديم و با احمدشاه مسعود،  عبدالرشيد دوستم و ديگر افراد اتحاد شمال پاي ميز مذاكره نشانديم.»

ژنرال بابر مذاكرات در درباره خط مرزي «ديورند» ميان افغانستان و پاكستان را رد كرد و گفت هيچ سندي وجود ندارد كه اين مرز را تنها براي مدت محدودي (يك صدسال) رسميت بخشيده باشد.اخيرا گفته شده كه خط «ديورند» كه حاصل يك قرارداد صدساله بين انگليس و افغانستان بوده،  ديگر اعتبار ندارد افغان ها از آمريكا مي خواهند كه مذاكرات جديدي را ترتيب دهد. پشتون هاي استقلال طلب نيز با استناد به انقضاي اين قرارداد خواهان تعريف جغرافياي جديد منطقه با تشكيل كشوري به نام «پشتونستان» هستند.

بابر گفت: «اگر اعتبار خط مرزي ديورند پايان يافته باشد، پس بايد مرزهاي پاكستان، هند، افغانستان و آسياي مركزي نيز بي اعتبار شده باشد، زيرا همه اين مرزها توسط انگليس تعيين شده است.»

جديدترين سياست مهار بحران افغانستان

برنامه هاي نظامي و مشكلات نظامي آمريكا در عراق بهانه مناسبي براي حكومت بوش فراهم كرد تا ضمن كاهش نيروهاي خود در افغانستان و واگذاري ماموريت تامين امنيت در اين كشور در قبال گسترش عمليات هاي نظامي عليه مراكز نيروهاي آمريكايي در افغانستان واكنش نشان دهد.

بي توجهي مقامات نظامي و سياسي آمريكا به بافت فرهنگي، جمعيتي و مذهبي افغانستان و ناكام ماندن در دستگيري مقامات ارشد القاعده و ملاعمر و حمايت و هم زيستي مناطق قبايلي شمال پاكستان با گروه طالبان و عناصر آن منجر به گسترش حوزه نفوذ و عمليات اين گروه در چندين استان جنوبي در افغانستان شده است.

سردرگمي مقامات نظامي و امنيتي براي ريشه كن كردن توان و نفوذ القاعده و طالبان نهايتا به نشست سه جانبه آمريكا، پاكستان و برخي رهبران طالبان در شمال پاكستان منجر شده است تا در فرآيندهاي سياسي آتي نيروهاي طالبان در ساختار حكومتي مورد استفاده قرار گيرند.

سياست تهاجمي حكومت بوش در افغانستان به سياست مدارا و مهار نسبي اهداف امنيتي قبل منجر شده و توصيه هاي مراكز مهم مطالعاتي آمريكايي نيز در سقف، «سياست مهار و كنترل» و همزيستي با بازيگران افغاني و به ويژه طالبان متمركز شده است.

شوراي مديريت بحران كه يكي از مراكز پژوهشي آمريكايي است با ارائه راهبردهاي اجرايي به تصميم گيران آمريكايي توصيه هاي زير را در تاريخ 31 اكتبر 2003 به عنوان اقدام حياتي در كنترل اوضاع به ناتو و آمريكا ارائه مي دهد:

1 مصوبه 1510 شوراي امنيت امكان افزايش نيروهاي ايساف در كابل را فراهم كرده و ناتو نيز تمايل به پذيرش ماموريت هاي جديد دارد.

2 معتقديم با افزايش نيروهاي حافظ صلح ايساف در كابل، پايه هاي اساسي حمايت جامعه جهاني از مسئولين افغاني طي سال آتي كه به استقبال انتخابات ملي و نشست قانون اساسي لويه جرگه مي رود تامين خواهد شد تا با تامين امنيت در خارج كابل، تلاش هاي بازسازي كه به واسطه گسترش حملات عليه دفاتر كمك رساني (از يك مورد در هر ماه به يك حمله در هر دو روز در سال گذشته) متوقف شده بود، احيا شود.

3 با پذيرش ناتو مبني بر افزايش نيروهاي ايساف، از برنامه ريزي به مرحله اجرايي خواهيم رسيد. در اين مرحله پاسخگويي به تهديدات گوناگون از سوي گروه هاي افراطي، جنگ سالاران و تجار مواد مخدر و بهره گيري از زمان مناسب، براي پيشرفت مستمر مطرح است و قابل ذكر اينكه گسترش كمي ايساف در خارج از كابل به معني تامين حضور و گسترش فعاليت هاي بازسازي نيست.

4 هم زمان با پذيرش آلماني ها در اعزام ايساف به قندوز، ناتو بايد در مناطقي كه امنيت كمتري دارند حضور يابد. بدين منظور گفت وگو با حكومت هاي عضو ناتو و ديگر كشورهاي درگير در ماموريت افغانستان به منظور اعزام نيروهاي اضافي و تجهيزات و بودجه كافي براي ايساف ضروري است و بدون تامين امكانات و نيروي اضافي، سازمان ملل و ناتو و برنامه هاي گسترش حضور ايساف نتيجه چنداني به دست نمي آورند.

5 ما به ناتو توصيه مي كنيم كه كليه فعاليت هاي ايساف در افغانستان را در كنار نيروهاي اضافي در خارج از كابل در ماموريت هاي تامين امنيت فعال نمايند و فعاليت هاي بازسازي به آژانس هاي كمك رساني و حكومت افغانستان واگذار شوند. ايساف بايد بر روي  آموزش حرفه اي پليس افغانستان و نيروهاي نظامي متمركز شده و در اجراي برنامه هاي خلع سلاح عمومي كمك كنند. ايساف بايد در برنامه هاي ادغام نيروهاي ميليشيا كه براي جذب در پليس و ارتش جديد مناسب نيستند در فعاليت هاي غيرنظامي، اقدام كنند.

6 ناتو بايد افزايش نيروهاي ايساف را پذيرفته و آن را به سرعت به اجرا درآورد تا بدين طريق امنيت در افغانستان تامين و راه براي فعاليت آژانس هاي كمك رساني و بازسازي فراهم شود. كوتاهي در اين امر، كليه تلاش هاي بين المللي براي كمك به افغانستان براي ايجاد افغانستاني دموكراتيك ، ثروتمند و باثبات را از بين خواهد برد.

از اوضاع جاري در افغانستان و مجموعه توصيه هاي اجرايي به ناتو و آمريكا و آنچه در عراق در جريان است مي توان نتيجه گرفت كه مراكز تصميم گيري آمريكايي كه در نابودي تروريسم طالباني در افغانستان و بعثي ها و افراطي هاي عراقي ناكام مانده اند، در چرخشي كامل، به دنبال همزيستي و همكاري با تهديدات ديروز هستند.

مذاكره با طالبان براي آينده افغانستان و پذيرش همكاري و به كارگيري بعثي ها و گروه هاي افراطي و ناراضي در عراق توسط آمريكا، بسياري از شعارهاي سياسي و تبليغاتي در مبارزه با تروريسم و... را به يك شوخي تبديل كرده و اراده براي نابودي تروريسم در افغانستان و عراق به همزيستي و سياست  مهار مبدل شده است.

 

موج سرکوب اسلام گرايان پاکستان

به دستور پرويز مشرف صورت گرفت

 

رضا ثابتى: دولت پاكستان از ابتداي هفته جاري عمليات گسترده اي را براي سركوب گروه هاي تندرو و شبه نظاميان اين كشور آغاز كرده است. اين اقدامات روز شنبه و با ممنوع كردن فعاليت سه گروه مذهبي اين كشور آغاز شد. «تحريك اسلامي»، «ملت اسلامي» و «خدام الاسلام»، سه گروهي بودند كه براساس قانون ضدتروريسم مصوب سال 1997 پاكستان فعاليت شان ممنوع اعلام شد.

اين تصميم ها در جلسه هيأت دولت پاكستان و  با هدف «اتخاذ يك استراتژي جامع براي بهبود وضعيت نظم و قانون» در اين كشور گرفته شده است. در دستور العمل دولت پاكستان آمده است اين گروه ها كه مدتي پيش، از فعاليت منع شده بودند با تغيير نام به كار خود همچنان ادامه مي دهند. و به نيروهاي امنيتي دستور داده  شده كه دفترهاي اين گروه ها را در سراسر پاكستان مهر و موم كنند. پليس پاكستان طي دو روز گذشته 150 تن از اعضا و رهبران اين گروه ها را در نقاط مختلف اين كشور بازداشت و حدود 90 دفتر متعلق به آنها را تعطيل كرده است.

مدتي پيش آمريكا نسبت به فعاليت هاي گروه هاي تروريستي در پاكستان هشدار داده بود و سفير آمريكا در پاكستان نيز درباره ظهور گروه هاي اسلامي كه تحت اسامي جديد و با رهبران سابق، آشكارا به فعاليت هاي خود ادامه مي دهند ابراز نگراني كرده  بود. حزب «تحريك اسلامي» با نام سابق «تحريك جعفري» مهم ترين گروه شيعه پاكستان است كه در سال 1979 تاسيس شده است.

اين حزب يكي از احزاب شش گانه «مجلس متحده عمل» پاكستان است.رئيس اين مجلس پس  از اعلام ممنوعيت فعاليت گروه تحريك و دستگيري رهبر آن، ساجد نقوي، حمايت كامل مجلس متحده را از اين گروه و ساير احزاب اسلامي كه هدف دولت قرار گرفته اند اعلام كرد. علامه ساجد نقوي در اوايل هفته جاري به اتهام شركت در قتل«اعظم طارق» رهبر گروه «سپاه صحابه» بازداشت شده است. «سپاه صحابه» نيز به نام جديد «ملت اسلامي» يكي  از سه گروهي است كه از فعاليت منع شده است.

اتهام اصلي اين گروه برنامه ريزي و انجام حملات متعدد به اقليت شيعه پاكستان است. اعظم طارق ماه گذشته به دست افراد مسلح ناشناس در حومه اسلام آباد به همراه راننده و سه محافظ خود به قتل رسيد. «سپاه صحابه» در اوايل دهه 80 توسط روحاني سني، مولانا حق نواز جنگوي،  و با هدف جلوگيري از نفوذ شيعيان در اين كشور بنا نهاده شد.

خواسته اين گروه از مقامات پاكستان اعلام يك «دولت مسلمان سني» براي اين كشور است و مركز فعاليت هاي آن مناطق جنوبي  پاكستان، استان پرجمعيت پنجاب و بخشي از شهر كراچي است. دو دهه جنگ و درگيري بين دو گروه تحريك و  صحابه باعث كشته شدن هزاران نفر شده و  در واقع دليل اصلي پاكستان براي سركوب كردن اين دو گروه پايان دادن به جنگ داخلي و مذهبي اين گروه هاست.

حزب سوم مورد نظر دولت، «خدام الاسلام» است. اين گروه در واقع شاخه اي جدا شده از «جيش المحمد»، گروهي نظامي و قديمي در پاكستان است. خدام به ايجاد اختلال و دامن زدن به بحران كشمير متهم هستند و همواره يكي از مهم ترين اهداف دولت هند نيز بوده  اند. هندي ها به دليل اعمال خشونت آميز اين گروه به خصوص حمله به پارلمان هند، در دسامبر سال 2001 به دنبال سرنگوني اين حزب بوده اند. به نظر مي آيد اقدام پاكستان در سركوب اين گروه در جهت فروكش كردن بحران كشمير صورت گرفته است.

در  روزهاي اخير باز هم مسئله كشمير به صورت مشخص سختگيري هاي هند در مناطق مرزي باعث ايجاد تنش در روابط دو كشور شده است. پاكستان هند را متهم مي كند كه از ورود ساكنان بخش هندي كشمير به خصوص جوانان كه از فشارهاي دولت هند به تنگ آمده اند به بخش تحت كنترل پاكستان جلوگيري مي كند، هند نيز دليل اين اقدام را جلوگيري از پيوستن جوانان به گرو ه هاي تندرو پاكستان و به خصوص خدام الاسلام عنوان كرده است.

به جز درگير ي هاي فرقه اي داخل پاكستان و درگيري هاي مرزي در كشمير، دليل ديگر پاكستان براي شدت بخشيدن به سركوب و منع فعاليت  گروه هاي نظامي مشكلات فزاينده در مرز افغانستان و پيشگيري از  نفوذ طالبان و تقويت گروه القاعده است.

با شدت گرفتن فعاليت  طالبان و  همچنين انجام عمليات تروريستي منسوب به القاعده در نقاط مختلف فشارهاي بين المللي بر  دولت پاكستان براي محدود كردن اين گروه ها نيز شدت گرفته است؛ هر چند كه مقام هاي پاكستان اصرار دارند كه عمليات اخير ربطي به اظهارات سفير آمريكا در پاكستان ندارد و سخنگوي وزارت خارجه  نيز اعلام كرده است كه هيچ دستور ضمني  يا سرنخي از آمريكا براي انجام اين عمليات نگرفته و همزماني اظهارات سفير آمريكا و انجام اين اقدامات كاملا تصادفي است.

ريچارد بوچر، سخنگوي وزارت خارجه آمريكا نيز دو روز پس از شروع اقدام پاكستان از نحوه همكاري اين كشور در مبارزه با تروريسم ابراز خشنودي كرد. اظهارات بوچر احتمالا در واكنش به نارضايتي دكتر عبدالله، وزير خارجه افغانستان از پاكستان مطرح شد.

عبدالله در ملاقات اخير خود با مقامات واشنگتن گفته بود رهبران طالبان از داخل پاكستان به جنگ  افروزي در افغانستان دامن مي زنند. اما پس از اعلام رضايت آمريكا از پاكستان او نيز لحن خود را قدري ملايم تر كرد و گفت پاكستان دست به اقدام مهمي براي بهبود وضعيت امنيتي جبهه شمال غرب زده است.

دولت پاكستان كه تقريبا  در تمام مرزهاي خود با اعتراضات و مبارزات استقلال طلبانه روبه رو است، گروه هاي شبه نظامي داخلي را نيز تهديدي براي امنيت اين كشور  تشديد و جنگ  هاي داخلي مي بيند و به نظر مي آيد اقدامات اخير گامي است كه در جهت كاهش مشكلات داخلي و فشارهاي خارجي برداشته شده است.

از روزنامه شرق



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت