بهانه
اعتراض جنجال برانگيز يکي از اعضاي اين جمعيت
در لويي جرگه افغانستان
درباره
جمعيت انقلابی زنان افغانستان
سهيلا
وحدتی
جمعيت
انقلابي زنان افغانستان» (راوا) در سال 1977 تاسيس يافته است و فعالانه در راه
دفاع از حقوق زنان افغان و در راه افشاي جنايات حاکمان افغانستان بر عليه زنان در
هر دوره کوشيده است. فعاليت هاي اين سازمان باعث شده که در سطح بين المللي به
عنوان سازماني از زنان مبارز افغاني شناخته شود. از فعاليت هاي کنوني جمعيت
انقلابي زنان افغانستان مبارزه با خشونت عليه زنان و دفاع از حقوق زنان در قانون اساسي
جديد افغانستان مي باشد.
اعضاي اين سازمان همواره با صراحت از مشکلات و مسائل زنان افغان و پايمال شدن حقوق
زنان توسط دولت هاي حاکم بر افغانستان سخن گفته و مي گويند. آخرين نمونه از چنين
اعتراضاتي، سخنان ملالي جويا، از اعضاي جمعيت انقلابي زنان افغانستان دراعتراض به
روند تدوين قانون اساسي در لويي جرگه بود که جنجال فراواني بر انگيخت و پس از
تهديدات رسمي عليه وي، سازمان عفو بين الملل به دفاع از وي برخاست. از جمله
اقدامات اين سازمان در سال گذشته نمايش فيلم اعدام يک زن در ورزشگاه کابل توسط
طالبان بود که به طور مخفي توسط اعضاي اين سازمان فيلمبرداري شده بود و در فستيوال
فيلم هاي مستند در شفيلد به نمايش در آمد. اين سازمان هم اکنون اقدامات زن ستيزانه
دولت کرزاي را ، از جمله اخراج زن هايي که ازدواج کرده اند از مدارس، در سطح بين
المللي افشا نموده و خواهان حمايت همه جهانيان از حقوق زنان افغانستان مي باشد.
فعاليت هاي اين سازمان توسط عده اي از زنان در سال 1356 در شهر کابل آغاز شد. با
تشديد اختناق و کشتار، اين سازمان مرکز فعاليت هاي خود را به پاکستان انتقال داده
و کارهاي سواد آموزي و کارگاه صنايع دستي براي زنان افغان را در آنجا اداره مي
کرد. از جمله زنان بنيانگزار راوا، «شهيد مينا» بود که برعليه اشغالگران روس، و در
عين حال بر عليه بنيادگرايي مبارزه مي کرد و درسال 1987 همراه دوتن ديگردر شهر
کويته پاکستان توسط عمال حکومت افغانستان به قتل رسيد.
از فعاليت هاي اين سازمان انتشار «پيام زن» مي باشد که بخشي از آن در صفحه
اينترنتي اين سازمان قابل دسترسي است. صفحه اينترنتي اين جمعيت حاوي مطالب خبري ،
آگاه کننده و افشاگرانه درباره وضعيت جاري و گذشته افغانستان و فعاليت هاي اين
سازمان به شش زبان از جمله فارسي و انگليسي مي باشد. www.rawa.org
نگاهي به اعلاميه اين جمعيت به مناسبت روز جهاني حقوق بشر گوياي زبان بي پرواي اين
زنان و نگاه آنان به مسائل جاري کشور افغانستان مي باشد.
اعلاميه «جمعيت انقلابي زنان افغانستان» به مناسبت روز جهاني حقوق بشر
اعاده حقوق بشر و دموكراسي با نابودي سلطه بنيادگرايي ميسر است و بس!
بيش از دو سال است كه امريكا و متحدين با حمله بر افغانستان تحت شعار دفاع
از حقوق بشر، نوكران ديروز خود را مجازات نموده و رژيم قرون وسطايي آنان
را از هم پاشيدند اما هنوز هيچ نشاني از ثبات و صلح و امنيت در كشور سراغ
نميتوانيم، زيرا پس از سقوط طالبان، برادران ديني شان، «ائتلاف شمال»
براي دومين بار بر قدرت نصب شدند، زيرا فاشيستان مذهبي جهادي به مراتب
خونريزتر و سياهتر از برادران طالبي خود عمل نموده و دست آنان را در نقض
حقوق بشر، حقوق زنان، دامن زدن اختلافات قومي و مذهبي، چور و چپاول و
تجاوز از پشت بسته اند.
حال نه تنها بر مردم ما بلكه بر اكثر مردم دنيا آشكار گشته است كه با وصف
حضور نيروهاي آيساف وادعاهاي بلند بالاي آقاي كرزي، هنوز هم افغانستان به
عنوان يكي از مراكز فجايع حقوق بشر باقي مانده است:
ـ ادامه خشونت عليه زنان، حوادث بيشمار تجاوز، تهديد و ازدواج اجباري توسط
افراد مسلح جهادي، افزايش بيسابقه خودكشي و خودسوزي زنان، تهديد فاميلها
تا دختران خود را به مكتب نفرستند، سوزاندن پياپي مكاتب دخترانه، احساس
ناامني زنان در كار بيرون از خانه، ممنوعيت ظاهر شدن آواز خوانان زن در
راديو و تلويزيون، افزايش زنان و بيوههايي كه چارهاي جز گدايي و روي
آوردن به فحشا ندارند و...
ـ كشتار، دستگيري و شكنجههاي وحشيانه از سوي خاد و ماموران به اصطلاح
امنيتي با انگيزههاي قومي و مذهبي و گروهي به طور روز افزون.
ـ ادامه سيستم ملوكالطوائفي و منازعات بي پايان بين جانيان جهادي در
تمام ولايات كه در اثر آنها عمدتاً مردم بيگناه كشته، زخمي، فراري و متضرر
ميشوند.
ـ سرقت منازل، دكانها و دفاتر، اخذ غير قانوني ماليه و گمرك، حيف و ميل
سرمايههاي ملي توسط رهبران خاين تفنگ سالار.
ـ بيداد فساد مالي، رشوه ستاني و بيكاري.
ـ خورد و برد قسمت اعظم كمكهاي خارجي به وسيله وزارتخانهها و ديگر ارگانهاي
دولتي و كند بودن شرم آور اعمار مجدد. اسماعيل خان در حكمراني فرعون منشانهاش،
با اعمار چند تعمير و پارك نميتواند خاك به چشم مردم پاشيده و جناياتش را
عليه زنان بپوشاند.
ـ تمام سران جهادي در زير چشم هزاران عسكر امريكايي و ناتو به توليد و
تجارت بيسابقهي هيروئين مشغول بوده كه افغانستان را مجدداً در صدر ليست
كشورهاي توليد كننده هيروئين قرار دادهاند.
ـ باوجود ادعاهاي مبني بر «آزادي بيان»، فريادها در گلو خفه ميگردند و آناني
كه جرئت ابراز نظرات غير سازشكارانه شان را دارند با ضرب و شتم و تفنگ و
تهديد روبرو ميشوند.
ـ باوجود اين كه گاهگاهي بوي جنايات سران جهادي و اقارب و همدستان شان
(حادثه اخير اشغال زمين و تخريب منازل در منطقه شيرپور) در مطبوعات جهاني
نيز بالا ميگيرد اما اين خاينان بدون كوچكترين توجهي به اين رسوايي و با
آرامش خاطر به اعمار قصرهاي خود در شيرپور ادامه ميدهند. رسوايي شيرپور به
تنهايي بر فعال مايشا بودن تروريستهاي «ائتلاف شمال» در كشور و گروگان
بودن آقاي كرزي در دست آنان گواهي ميدهد.
در كشوري كه قاتلان محصلان، صاحبمنصبان معترض، داكتر عبدالرحمن، حاجي
قدير و صدهاي ديگر هنوز به محاكمه كشانيده نشده اند نميتوان داد از نفاذ
قانون و دموكراسي زد.
ـ اكثريت مهاجرين مقيم ايران و پاكستان به علت استيلاي بيكاري، عدم
امنيت و ادامه جنگ و جنايت توسط «ائتلاف شمال» زندگي پر توهين و عذاب در
پاكستان و ايران را بر زندگي زير سايه تروريستان جهادي ترجيح ميدهند و
آناني نيز كه برگشته اند دربدر و پشيمان اند.
ـ تحت شرايط فعلي و با توجه به ماهيت خاينانه و ميهنفروشانه بنيادگرايان
«ائتلاف شمال» هيچ خوشبيني و اميدي نميتوان به نتايج لويه جرگه و قانوناساسي،
انتخابات، پارلمان و... بست. زيرا چنانچه «راوا» بارها اظهار داشته است
تصويب قانوناساسي و انتخابات با دخالت تفنگداران جنايتكار «ائتلاف شمال»
يعني خاينترين افراد به دموكراسي انجام ميگيرد. تا زماني كه طاعون
بنيادگرايي از كشور ما نابود نشده، هيچ قانون و انتخابات و... نميتواند اثر
مثبت در بهبود اوضاع سياسي و اقتصادي داشته باشد.
قانون اساسي فقط زماني واقعاً دموكراتيك خواهد بود كه بر ركن اساسي آن ـ
سكيولاريزم ـ استوار باشد. چون سران جهادي جدايي دين از دولت را مانعي بر
سر راه خرمستيهاي خود مييابند، آن را «ضد اسلامي» مينامند تا حاكميت
جنايتبار خويش را تداوم بخشند.
رهبران و قوماندانان خونريز جهادي كه به قانوناساسي بعنوان سندي بيارزش
مينگرند، با تكيه بر تفنگ و تنگه خود انتخابات را نيز هرگز اجازه نخواهد داد
«آزاد» و «شفاف» باشد.
خبرها حاكي از آن بوده كه اكثر كانديدهاي آزاديخواه و مردمي به علت ترور
و تهديد جنايت پيشگان بنيادگرا از شركت در انتخابات لويهجرگهي قانون اساسي
محروم شدهاند. به اين صورت لويه جرگهاي كه در راه است در واقع مجمع
جنگ سالاران قاتل خواهد بود كه خيانتها و وطنفروشيها و ددمنشيهايشان را
جنبه «قانوني» داده و تيغ ستمپيشگي شان را كاريتر در قلب و روح مردم
اسير ما فرو خواهند برد.
هموطنان دردمند،
تا زماني كه باندهاي كثيف رباني، فهيم، خليلي، دوستم، سياف، خالص،
اسماعيل، عطا وغيره خلعسلاح و از صحنه سياسي به دور پرتاب نشدهاند صحبت
از آزاد و قانونمند شدن افغانستان فقط فريب دادن مردم ما و جامعه جهاني
خواهد بود.
ادامه وضع نابسامان جاري و حمايت غرب از تروريستان جهادي در افغانستان
ثابت ميكند كه امريكا و متحدان كوچكترين اهميتي به ارزشهاي حقوق بشر و
حقوق زنان قايل نبوده و صرفاً منافع سياسي و اقتصادي خود را در نظر دارند.
تا زماني كه غرب از حمايت بنيادگرايان «ائتلاف شمال» دست نگرفته و به
دفاع از نيروهاي استقلال طلب و دموكراسيخواه برنخيزد، باز هم با حادثههاي
ضد انساني نظير ۱۱ سپتامبر از سوي طالبان و القاعده و نظاير آنها مواجه خواهد
بود.
«جمعيت انقلابي زنان افغانستان» از تمامي گروهها و افراد حامي دموكراسي
ميخواهد تا جهت سرنگوني بنيادگرايان و تأمين دموكراسي و حقوق بشر مجدانه و
از هر طريق ممكن تلاش ورزند.
جمعيت انقلابي زنان افغانستان (راوا)
۲٠ قوس ۱۳٨۲ (۱٠ دسامبر ۲٠٠۳)
اسلامآباد