مصاحبه روزگاران با ملالی جويا
از آنچه
گفته ام هرگز توبه نخواهم كرد
از سايت روزگاران
روزگاران: باتمام محدوديت ها و مصروفيت هايي كه
داريد، وقت خود را در اختيار روزگاران گذاشته ايد تشكر نموده موفقيت هاي بيشتر شما
را خواهانيم. به عنوان اولين پرسش لطفاً اگر خود را معرفي نماييد.
جويا: من ملالي جويا، ٢٤ سال قبل در شهر فراه زاده شدم. هنوز چند
سالي نداشتم كه با فاميلم به ايران آواره شدم. پدرم كه محــصل طب بود بعد از
كودتاي ثور، پوهنتون را رها و به جنبش مقاومت پيوست و در جريان يك درگيري با روسها
پايش را از دست داد. من بعد از ١٢ سال تحصيل (در ايران و پاكستان) بكارهاي خيريه
بخصوص خدمت به زنان و اطفال آواره ي وطن خود پرداختم. حال در شهر فراه به عرضه
خدمات صحي و سواد آموزي اشتغال دارم.
روزگاران: چطور به لويه جرگه راه يافتيد؟
جويا: در انتخاباتي كه بين نمايندگان زن در شهر فراه
برگزار شد، بيشترين راي را من آوردم. از اينكه زنان در شهر فراه بطرفداري از من
مظاهره كردند از ايشان تشكر مينمايم.
روزگاران: در سخنراني خود مشخصاَ به چه كس يا كساني اشاره كرديد
كه اين همه هياهو را به راه انداختند؟
جويا: من خواست برحق تمام مردم افغانستان را فرياد كردم. آناني
كه مرتكب جنايت و خيانت شده اند نبايد در لويه جرگه حضور داشته باشند، بايد در سطح
ملي و بين المللي محاكمه شوند. من به جنايتكاراني اشاره كردم كه شهر زيباي كابل را
ويران و ٧٠ هزار نفر را بقتل رساندند. اينان با عربده هاي شان رسماً مسئوليت اين
جنايت ها را بعهده گرفتند و ازين بابت من خوشحال هستم.
روزگاران: برخورد رييـس لويه جرگه را چطور ارزيابي ميكنيد؟
جويا: آقاي مجددي بعنوان رييس جلسه بايد بيطرفانه عمل مي كرد كه
متاسفانه طرف واقع شد. اكثريت جلسه با كف زدنهاي ممتد سخنراني مرا استقبال كردند.
برخورد نادرست رييس جلسه به اين قضيه، تهديد كنندگان را تشجيع نمود، بسياري از
زنان دور و پيشم از من دفاع كردند. بعضي از زنان كه در مصاحبه هاي خود وكلاي زن را
وحشت زده و روحيه باخته ناميده اند را نادرست ميدانم، شايد خود شان دچار چنين سستي
و وحشتي شده باشند.
روزگاران: تهديد كنندگان چند نفر بودند و از كارشان چه نتيجه
گرفتند؟
جويا: حدود ٣٠ـ٤٠ نفر با سر و صدا بسوي ستيج دويده شعار ميدادند.
هياهوي ديوانه وار شان با صحبت هاي من هيچ رابطهي نداشت. آنان با اين هياهو نه
تنها چيزي بدست نياوردند كه بازنده شدند. جيغ ها و ناسزا گويي هاي شان حقايق رساي
گفته هايم را در جهان رساتر ساخته، انعكاس آنرا بلندتر نمودند.
روزگاران: راديوي صداي امريكا از قول شما گفت « اگر من ميدانستم
صحبت هايم جنجالهايي را خلق ميكند هرگز اينطور صحبت نميكردم». آيا اين نوعي ابراز
پشيماني نيست؟
جويا: اين خبر را من هم شنيدم. در رابطه با پخش آن اعتراض كردم
كه بايد تصحيح مي شد. چنين چيزي را من بيان نكرده ام. ممكن سؤ تفاهمي صورت گرفته
باشد.
روزگاران: در مورد گفته هاي سياف كه بعد از صحبتهاي شما بيان
داشت چه ميگوييد؟
جويا: او مرا يكي از اعضاي احزاب وابسته به روس پنداشته، از
بخشايش خود نسبت به اعضاي آن احزاب ياد آوري كرد و طوري بيان نمود كه گويا من تمام
مجاهدين را جنايتكار گفته ام. در حاليكه فاميلم را جزيي از نبرد مقدس مردم خود بر
ضد اشغالگران روس مي دانم، علاوه به اينكه پدرم درين نبرد معلول شد، دو تن از
اعضاي فاميلم درين راه به شهادت رسيده اند، من مدتها رنج و درد آوارگي را چشيده
ام. يكي از خيانتبارترين اعمال بعضي از تنظيم ها را در وحدت قرار گرفتن با احزاب
وابسته به روس ميدانم. اين درست است كه تمام اعضاي اين احزاب وطن فروش و خائن
نبودند در حاليكه عده اي از رهبران آنها بايد محاكمه مي شدند چنانچه دستور
دهندگاني كه كابل را ويران كردند نيز به ميز محاكمه كشانيده شوند.
روزگاران: رييس لويه جرگه با عصبانيت شما را به چه خاطر نزد خود
احضار ميكرد و عكس العمل شما چه بود؟
جويا: رييس لويه جرگه كه در ابتدا از من تشكر كرد با غالمغال چند
تن تغيير روحيه داد و عصباني شد و به پيشنهاد چند تن از بلوا كنندگان مي خواست كه
من پاي مكرافون رفته توبه كرده عذر بخواهم. در حاليكه من كار خلافي انجام نداده
بودم، گپ دل ٩٨ در صد مردم افغانستان را گفته بودم چون معتقد بودم آناني بايد توبه
كنند كه چور و چپاول كرده اند، حاصل جنگهاي قدرت طلبانه و وطن فروشانه شان هزاران
بيوه و يتيمي است كه بي هيچ پشت و پناهي در كوچه هاي يخ بندان كابل هردم شهيد
ميگردند و جان مي دهند. آناني بايد توبه كنند كه بارها بين خود پيمان وحدت بستند و
به قيمت خـونهاي مردم آن را شــكســتند آناني بايد توبه كنند كه حتي در خانه
خدا دروغ گفتند و پيمان شكني كردند؛ آناني بايد توبه كنند كه شهر كابل را با
سكنه آن به خاك و خون كشيدند. من اگر تكه تكه مي شدم و شوم به چنين خفتي تن نداده
و نخواهم داد. تصميم دارم به هيچ قيمتي به خواست هاي مردم خود پشت نكنم.
روزگاران: در مورد امنيت خود چه نظر داريد؟
جويا: از وزير امور داخله و ساير نيروهاي امنيتي كه در تأمين
امنيتم كوشيده اند، از بر خورد مقامات يوناما و گارد امنيتي ام سپاسگزارم. من بعد
ازين مثل گذشته بين مردمي زندگي ميكنم كه بالاي شان اعتماد دارم و متقابلاً آنان
به من اعتماد داشته كه با وجود كم سن بودنم مرا به نمايندگي خود در لويه جرگه
فرستاده اند. من خواست هاي آنانرا بيان داشته ام، حال آنان هر طور بخواهند زندگي
كنم به مشوره شان لبيك خواهم گفت.
روزگاران: شام همان روز عده اي با شعار و ناسزا گفتن به زنان،
جنجالي براه انداختند. شما اين برخورد را چطور مي بينيد؟
جويا: فردي كه پيشاپيش ديگران به فحش و ناسزا گويي هاي كوچه
بازاري به زنان مبادرت ورزيد فقط ماهيت لوچكانه و افكار پوچ قرون وسطايي خود
را به نمايش گذاشته بود. حضور چنين افرادي در لويه جرگه فقط مايه خجلت و شرمساري
اين جمع ميباشد.
روزگاران: فاطــمه گيــلاني يـك تن از اعضاي كميسيون تدقيق قانون
اساسي كه با گروپ پنجاه نفري شما همكاري داشته، شما را دختر معصوم و آرام ناميده
است، درين رابطه چه نظر داريد؟
جويا: خانم گيلاني خواسته يا نا خواسته از من دختري ترسيم كند كه
گويا ظرفيت اين همه جار و جنجال و عكس العمل هاي شجاعانه مردم و مطبوعات را نداشته
ام. به نظر من ادعا كردن با عمل كردن فرسخ ها فاصله دارد. من دردها و كارد به
استخوان رسيدن مردم را خوب دانسته و شناخته ام و بي هيچ ادعا و اكت و اداي بالا
بينانه و خود بزرگ بينانه به بيان شان خواهم رفت، در مقابل دشمنان و قاتلان مردم
افغانستان هرگز معصوم و آرام نخواهم بود زيرا چنين معصوميتي را معادل خيانت مي
دانم و معتقدم كه بايد در برابر جنايتكاران آتش فشاني از خشم و در برابر دوستان
دريايي از تواضع بود.
روزگاران: امنيت ملي شما را از افراد راوا گفته است و اعلام
داشته كه مورد پيگرد شان قرار خواهيد گرفت، درين رابطه چه مي گوييد؟
جويا: تا جاييكه من اطلاع دارم راوا يكي از تشكلاتيست كه در
رابطه با زنان كار مي كند. هر مرجعي را كه قانون بگمارد من حاضر به تحقيق و
پاسخگويي شفاف در مورد هويت و صحبت هايم خواهم بود. من كاري بجز از ابراز عقايدم
در مورد ويراني كشور نكرده ام و اگر بخاطر عقايدم بشيوه قرون وسطي مرا تفتيش مي
كنند بجز از نفرين كردن دموكراسي و تحقير تمامي دموكراسي طلبان جهان چيزي ديگري
نخواهد بود.
روزگاران: در مورد عكس العمل مطبوعات و مردم چه نظر داريد؟
جويا: مردم ما اعم از زن و مرد كه واقعاً پاسدار خون دو ميليون
شهيد اند و بخصوص كابليان با احساس ما كه خون هفتاد هزار شهيد شان تا بحال نخشكيده
است با پيام ها، بيانات و تلفون ها بطور مســتقيم بـراي من و براي راديوها و نشريه
ها آنقدر زياد و شـــجاعــانه بوده كـــه من خود را كوچكــتر ازان مي دانم تا
اظهار شكــران نمايم. از راديوها، نشــرات و دوســتانـي كه “ كميته دفاع از آزادي
بيان“ را تدارك ديده اند و در مركز آن از من ياد كرده اند، از نويسندگان نشريه
پخلاينه كه ويژه نامه اي برايم به نشر رسانده اند، از نشريه شهروند كه افتـخارات
شمــاره دوهم اش را به من اهدا كرده، از دوستانيكه در خارج به گفته هايم ارج
گذاشته و حتي شنيدم عده اي از افغانهاي خارج از كشور مدالي به من اهدا كرده
اند، نميدانم با كدام زبان از آنان تشكر كنم فقط آرزو ميكنم كاش هزاران جان
ميداشتم و هزار بار خود را فداي ملتم ميكردم. فداي ملت با سپاسم. اميدوارم هموطنان
من در ايجاد جامعه ي مدني مبتني بر دموكراسي موفق و پيروز باشند.
روزگاران: شنيده ام عده اي از كشور ها خواسته اند كه پناهندگي
شانرا بپذيريد، جواب شما چيست؟
جويا: من اين سخنان را هرگز بخاطر رسيدن به زندگي آرام در
كشورهاي اروپا و امريكا بيان نكرده ام و اين ننگ را هرگز قبول نخواهم كرد. من در
كنار مردم خواهم ماند. آنانيكه در گذشته با چنين هدفي تند گفتند و زود سرد و خاموش
شدند و فرار كردند را محكوم مي كنم. و آنرا تزوير و خيانت ميدانم.
روزگاران: اگر پيامي داشته باشيد؟
جويا: زنان بايد بخاطر كسب حقوق شان فعالانه دست به كار شوند چون
بدون زنان نه وحدت ملي و نه دموكراسي مي تواند در كشور ويران ما پيريزي گردد.