آيا افغانستان بسوي دموكراسي مي رود؟

نويسنده : دكتور عبدالواحد خرم

تایپ کمپیوتری وصفحه بندی و دیزاین :  خدمات کمپیوتری استقلال

چاپ : سال 1385 مطابق 2006 میلادی  

تعداد صفحه   263

تيراژ:  500 جلد

ناشر: پیشاور

حق چاپ براي نويسنده محفوظ است

 

 

 

فهرست

پيشگفتار............................................................               1

زعامت كشور يا كسب شهرت........................................        

استعفا موجب خلا قدرت ................................................       

مشاركت ملي به عنوان ائتلاف نيست................................

چرا بايد ائتلاف؟ .........................................................

به چه كسان ميتوان اعتماد كرد؟......................................

افغانستان به سوي آينده روشن........................................

منظور از مجاهد واقعي كيست؟.......................................

دموكراسي و زمينه هاي رشد آن در كشور.........................

در شرايط كنوني فدراليزم به معني تجزيه است....................

راه بيرون رفت از حالت كنوني در چيست؟........................

كميسيون مستقل انتخابات قابل انتقاد است.........................

نامه وارده در مورد مشكلات افسران ...............................

حرف هاي فراموش ناشدني............................................

مردم انتظار نتايج عالي انتخابات را دارند..........................

انتخابات رياست جمهوري و پيامد هاي آن..........................

مخالفت با مردم...........................................................

18 ميزان بهترين روز در حيات مردم..............................

افغانستان و همسايگان..................................................

صلح و امنيت متضمن ترقي در جامعه.............................

نگرانيهاي مردم از سياست احياء و بازسازي كشور.............

حكومت آينده چگونه بايد باشد؟.......................................

با گذشت هر روز پوليس ملي قوت ميگيرد........................

از روشن فكر تا روشن فكر...........................................

ايجاد نظم و آسايش در شهر كابل تنها مكلفيت شاروال نيست...

پروسه خلع سلاح به كندي اما به خوبي پيش ميرود............

سال نو از بهارش پيداست

بر اساس كدام آمادگي ها امتحانات كانكور اخذ ميشود؟

 می گویند ، كمك هاي نظامي بين المللي اردوي ملي را تقويت ميبخشد

پيروزي، به آساني به دست نمي آيد

نقش قواي مسلح در تحولات سياسي-اجتماعي سه سال اخير

مردم چه ميخواهند و مسئولين چه ميگويند

وزارت ترانسپورت به آسودگي مردم نقش عمده دارد

آنهايكه پول و حامي دارند در پست هاي بلند مقرر ميشوند

بحث هاي گوناگون پيرامون كابينه جديد

برخي مسايل عمده در راه انكشاف و ترقي افغانستان

تاريخچه ارگ

فضاي آرام امنيتي براي انتخابات پارلماني مساعد ميگردد

چگونگي استفاده از فرمان رئيس دولت در مورد پاسپورت

وضع در وزارت شهدا و معلولين نگران كننده است

پروسه خلع سلاح نوجوانان به شدت ادامه درد

امنيت، اولويت نخست جمهوري اسلامي افغانستان

كمك هاي جامعه جهاني به مهاجرني افغاني خيلي ها ناچيز است

تحكيم سرحدات ركن اساسي دكتورين تدافي

پرابلم هاي عمده دهاقين افغانستان

در صورت عدم الحاق مجدد خلم به سمنگان مردم تاشقرغان در جريان انتخابات پارلماني به مشكلات مواجه ميشود

نکات لازم نويسندگي...........................................

رهبران چگونه به اينجا رسيدند

چگونگي دوستي با امريكا از ديدگاهاي مختلف

يك خاطره كوچك از زندگي...

كانديدان رياست جمهوري چه گفتند:

ديگران در مورد كانديدان چه گفتند:

مردم در روز اول انتخابات چه گفتند:

پیدایش و انکشاف تروریزم

 قانون اساسی آینده کشور بایست متضمین مشارکت همه مردم در قدرت سیاسی باشد .

انتخابات پارلمانی در سمنگان با تقلب پایان یافت

مصاحبه نگارنده با خبرنگار صدای افغان

 گذشته ما چراغ آینده ماست

 احزاب سیاسی در پیش و پس از به قدرت رسیدن

خان آباد بسوی آبادانی

لست مضامين و مقالات نشر شده نگارنده در روزنامه ، جرايد، هفته نامه ها ، مجلات دولتي و غير دولتي در دوره انتقالی و ریاست جمهوری اسلامی افغانستان

بيوگرافي مختصر

 

پيشگفتار:

 

هدف از نگارش اين اثر كوچك در آنست تا توانسته باشم مجموعه مضامين ومقالات خود را كه در دوره اداره انتقالي اسلامي وبرخي كمي آن در دوره رياست جمهوري اسلامي افغانستان نگاشته شده واكثريت آن خوشبختانه در جرايد و روزنامه ها كه فهرست آن در صفحات آخير اثر بمشاهده مي رسد بچاپ رسيده است جمع بندي كنم كه درآن در موارد مختلف زندگي مردم وسيستم حكومت داري چه در عرصه ملكي وچه در بخش نظامي سخن رفته است.

ناگفته نبايد گذشت كه در سال1382 دواثر نگارنده تحت عناوين:

اردوي ملي متضمين تماميت ارضي و وحدت ملي افغانستان ،نظاميان در ميان مردم، اقبال چاپ يافت كه دوستان عزيزم آقاي جنرال زمان فيروز شاعر نامور كشور، وآقاي كبير رسا رئيس تحريرات اتحاديه ملي ژورنالستان افغانستان با نشر شعر ومتن كه در صفحات اين اثر آمده است در باره آنها سخن زده اند.

همچنان در نشر مطالب ام آقاي ظهور مدير مسوول روزنامه اراده كه نشريه غير دولتي است مرا كمك فراوان نموده است. در همين جا از ايشان تشكر به عمل مي كردم وموفقيت هاي مزيد اين شخصيت مشهور فرهنگي را از ديده گاه خداوند"ج" مي طلبم وهكذا آقاي فيض الله محتاج كمك زياد در تشويق نگارش مطالب ومضامين نموده اند.

قابل ياد آوريست كه در محتويات اثر مطالب گوناگون به شكل از هرچمن سمني آمده، خواننده محترم نبايد به حيرت به افتد زيرا نگارش مضامين ارتباطات بستگي به وضع همان روز سياسي ونظامي در كشور داشته است ، هدف اينست كه اگر مجموعه مقالات ومضامين نوشته شده توسط نگارنده در وقت و زمانش اگر كيفیتي نه چندان خوبي هم داشته باشد به شكل يك بروشور واحد ومستقل در آورده نشود بدون شك مانند سالهاي كه ايام جواني، رشد وقوت ام بود، آرزوهاي خود را دريك مجمع علمي ترتيب نمايم كه با تاسف زياد در حين انتقال اموال واجناس منزل ام در سوب مزارشريف در حاكميت استاد رباني در مسير راه كابل-پروان از ترس تلاشي هاي جدي افراد مسلح غير مسوول كه بالا شاهراه كابل- مزارشريف پوسته ها افرازنموده بودند همه آنها را در كارته مامورين ماندم كه 2 بعداً مفقود گرديد وگذشته ازهمه در هر دهه از معاش ناچيز يك كتابخانه آماده ساخته وآنرا از دست داده ام.

اينكه مطالب چاپ شده در اثر داري چه سطح ادبيات، شيوه وسبك نگارش سيلقه وبكار برد جملات دارد، قضاوت بر خوانندگان است، از يك نظامي كه اصلاً آموزش در مسلك نظامي وسياسي داشته باشد نگارش مطالب در مسايل انتخابات، دموكراسي، مبارزه عليه مواد مخدر، چگونگي تطبيق پروسه دي دي آر ، خلع سلاح عمومي جامعه، تقويت واكمال اردوي ملي، پوليس ملي، نگرانيهاي مردم از سياست احيا وبازسازي، موضوعات امنيت ملي، مطالب درباره غارت سرمايه ملي موارد انتخابات رياست جمهوري، مراسم تحليف رئيس جمهوروكابينه، همچنان نظريات مختصر كانديدان 18 گانه رياست جمهوري بخاطر احراز كرسي رياست جمهوري ونظريات عده از هموطنان بعد از 18 وم ميزان، مسايل مبارزه عليه فساد اداري وساير موضوعات بدون شك خالي از كاستي ها نیست وبا چند نوشته بسيار مشكل است ، آرزو هاي خود را به مردم بيان نمود هر فرد فرهنگي كه اقتصاد خوب ومنبع در آمد كافي از خود واقارب نزديك به مقصد كارهاي فرهنگي نداشته ويا از جانب مقامات دولتي وصاحبان پول كمك نشوند، آثار شان ناچاپ و آرزوهاي شان به گوش ملت نمي رسد.

كاستن از نان فرزندان براي انجام خدمات فرهنگي كار هر كس نميباشد تا حد توان نبايد قلم و زبان خود را متوقف ساخته البته با در نظر داشت حد اعتدال واندازه معين.

نگارنده در چاپ اين اثر ازا مكانات ضعيف خود چه از نظر پولي وچه ازنظر تشويق معنوي مقامات وچه از لحاظ سبك نگارش برخوردار بوده واين كار را براي خدمت به هموطنان انجام داده ام نه براي كسب شهرت ونام ونشان هدف آنست تا مردم افغانستان را هر چه بيشتر از جامعه، رهبران وحاكميت ها با همسايگان و دوستان بين المللي آشنائي بدهم اين خود خدمت بزرگ، ايثار وفداكاري براي مردم بوده وتحقق دهنده آرمان مقدس شهدا جنگ افغانستان است برداشت از ياد داشت ها آن خواهد بود تا يك نتيجه گيري لازم به عمل آيد كه واقعاً در افغانستان دموكراسي تحقق مي يابد، اگر مي يابد به كدام اشكال وتمام اين ماجرا ها چه وقت وبه چه گونه رفع خواهد گشت وتا كدام ده سالگي ها دموكراسي در كشور ما به همان گونه كه گفته مي شود تحقق پذير مي گردد.

اهدا به عزيزم عبدالواحد خرم، شخصيت دانشمند، فرهنگي و روشن ضمير به مناسبت طبع كتاب تاريخي اش بنام اردوي ملي مرد سخندان:

 

گشتي تا مرد سخندان خرم

خوش فرين شده ديوان خرم

پهلوان ادب وتاريخي

همچو رستم به سمنگان خرم

واقعيت ها چه بجا كردي رقم

درد اين ملت افغان خرم

خاطرم شاد شد از گفتارت

آفرين گوهر تابان خرم

ثبت تاريخ شدي تا به ابد

ماندگار هستي بدوران خرم

خوش درخشيدي درين دير كهن

همچنان گوهر تابان خرم

سرخ رو كرد ترا اين شهرت

همچنان لعل بدخشان خرم

هديه كردي عشرت پاكان را

شاد شد روح شهيدان خرم

كار زاريكه به ميهن رخ داد

ثبت كردي همه يكسان خرم

تلخ وشيرين همه را كردم رقم

هستي هم لايق احسان خرم

مفتخر ملت افغان كردي

تا به ايران وخراسان خرم

بلبل شيفته ات شد "فيروز"

كردي اورا تو غزلخوان خرم

 

29/7/1383

مكروريان كهنه كابل – افغانستان

شاعر: محمد زمان"فيروز"

 

بيوگرافي مختصر نويسنده!

 

 

 

 

نام و تخلص:          عبدالواحد خرم

نام پدر:                  الحاج حيت مراد

تولد:                                                   سمنگان

محل تولد:               قريه حبش ولسوالي خرم و سارباغ

سال تولد:               1337 هـ ش مطابق 1958 م

 

تحصيلات:                 فارغ صنف نهم مكتب متوسطه خرم و فارغ التحصيل از صنف چهاردهم تخنيكم مزار شريف از رشته جيولوژي تفحص نفت و گاز و ديگر مواد مفيده جامد.

تحصيلات عالي:         پوهنحي سياسي حربي پوهنتون در مسلك پياده، اكادمي نظامي سياسي ماسكو به درجه ماستري، اكادمي علوم تاجكستان  به درجه دکتورا.

رشته تحصيل:            تاریخ  

سويه تحصيل:            دكتور علوم تاريخ

سابقه كاري:              از 1356 الي 1358 استاد تخنيكم نفت و گاز بلخ، افسر در قطعات و جز و تام هاي مختلف اردو تا سال 1374الي سطح معاون فرقه، از 1374 الي 81 13مهاجر در ازبكستان ، از 1381 تا 1383 عضو كميسيون مركزي بازسازي اردو، رئيس تحريرات وزارت آبياري، منابع آب و محيط زيست و متعاقباً كارمند مطبوعات رئيس جمهور.

کاندید مستقل ولسی جرگه مردم سمنگان از ثور 1384 تا میزان 1384 .

وظیفه فعلی : آمر روابط بین المللی مرکز تحقیقاتی ریاضی فلسفی جهان آکادمی علوم افغانستان .

عضو شورا عالی اتحادیه  ملی ژورنالیستان افغانستان .

عضو شورا ی علمی مرکز تحقیقاتی ریاضی فلسفی جهان

فعلا مهاجر افغان در  پاکستان و استاد پوهنتون آریانا مقیم شهر پشاور

آثار چاپ شده :

-          صلح نیاز مبرم بشریت چاپ مطبعه اردو سال 1365

-          کتاب دروس سیاسی افسران قوای مسلح ج.د.ا چاپ مطبعه اردو سال 1365

-          کتاب دروس سیاسی سربازان و خورد ظابطان قوای مسلح ج.د.ا چاپ مطبعه اردو سال 1365

-          اردوی ملی متضمین تمامیت ارضی و وحدت ملی افغانستان چاپ سال 1382

-          نظامیان میان مردم چاپ سال 1382

-          ترجمه اثری تحت عنوان : تروریزم بین المللی و افراط گرایی اسلامی چاپ سال 1385

-          ترجمه اثر تحت عنوان : افغانستان ، طالبان و تشکل مراکز تروریستی چاپ سال 1385

-          آیا افغانستان بسوی دموکراسی می رود ؟  چاپ سال 1385

آثار آماده چاپ:

-          نقش اردو در تحولات سیاسی – اجتماعی افغانستان

-          در وزارت دفاع ملی چه میگذرد؟

-          خاطرات مهاجرت در ازبکستان

-          سیاست پان ترکیسم در قبال مسایل شمال افغانستان

-          افغانستان و همسایگان

زعامت كشوريا كسب شهرت

انتخابات يكي از ستونهاي اساسي دموكراسي است كه براساس آن مردم با رأي مستقيم وسري زعيم دلخواه خود را تعيين مي كنند. اين اولين بار است كه به مردم افغانستان چنين حق داده شده است. مردم افغانستان به راديووتلويزيون كشور وراديو هاي جهان بدرستي گوش مي دهند، جريانات انتخابات را يكجا با صحبت هاي گوناگون هژده تن از كانديدان پست رياست جمهوري بادلگرمي تعقيب مي دارند.

اكنون به پايان كار انتخابات نزديك مي شويم. انتقادات جدي از روش سه ساله دولت برسرزبان كانديد ها است واززبان هيچ كانديدي كه تا ديروز در مقام وزارت تكيه زده ويا مشاورخاص بودند نسبت بخود انتقاد نمي نمايند، ولي اين حق را يافته اند كه طبق پلان خط مشي خود را بارهاوبارها از طريق هفته نامه ها وروز نامه ها بشمول بيوگرافي درست ويا نادرست شان را بدست نشر بسپارند ومركز بين المللي مطبوعات محل خوبي براي ايراد بيا نات شان باشد، اما طوريكه ديده مي شود بعضي از كانديد ها يك نوع برخورد متعصبانه، تنگ نظرانه وناسنجيده در قبال سرنوشت آينده ملت دارند كه مي كوشند مردم را از كانديداتوري مورد نظرشان دور سازند. درين جالازم است كمي به تفصيل صحبت شود، اول اينكه وجود 18 كانديد در انتخابات،نشاندهنده اين واقعيت تلخ است كه هر كدام خودرا برتر ومستحق تراز ديگران ميداند هيچكس از كس ديگري خودش راكم نمي داند دوم اينكه خط مشي اكثريت اعضاي شوراي همكاري كانديدا مبهم وپيچيده است كه چندان مورد علاقه مردم قرار نگرفته زيرااكثراخط مشي ها بر مبناي تعمق وتفكر استوار نبوده وبروي احساسات مي چرخند. برخي كانديدان بدان علاقه مند هستند كه پيوسته در تالار مركز مطبوعات از طريق تلويزيون  بيانيه ايراد نمايند وصحبت هاي با شنوند گان وبينندگان داشته باشند آزادي بيان تا جایي در كشور اين زمينه را مساعد ساخته است كه هر كدام حرف دل خود را آزادانه بگويد ولي سخن اساسي در اين است كه حداقل در صحبت ها عفت كلام، طرز بيانات به شيوه صلح آميز باتحليل واقعي اوضاع نظامي وسياسي صورت گيرد وشخصيت كسي مورد تعرض وتوهين قرار نگيرد ونه تنها بايد براي جلب آرا فكر شود، بلكه واضح ساخته شود كه اگر جناب شان زعيم آينده كشور شوند چه خدماتي را به مردم انجام داده مي توانند وپرابلمهاي موجود را چطور مي توانند حل كنند. وراه هاي بيرون رفت جامعه عقب مانده افغاني را در چه مي بينند زيرا مردم به وعده هاي چرب ونرم، لفاظي وجسارت غيرلازم، اكت هاوژست ها لاف وپتاق مردم كمتر اعتماد دارند، برخي كانديدا خيال مي كنند كه در سياست وارد اند وبر امور كشور داري آگاهي كامل دارند، يك روز رقابت سياسي را مشروع دانسته در صورتيكه عدم مشكل شخصي واجتماعي، كانديد ديگررا برادر خطاب مي دارد واما روز بعدش در مكتب ومسلك او شك مي آورند. يك كانديد كه خود در حيف وميل دارايي بيت والمال وچوروچپاول سرمايه ملي متهم است از ديگري مي پرسد كه كمك هاي هنگفتي خارجي كجاشد؟ نمي دانم دفتر تنظيم مشترك انتخابات تعداد كانديدا را بنابر عدم رعايت اصول مبارزات انتخاباتي وباوجود شكايات وعرايض مكرر مردم واعتراضات بيشماري چرا از 18 به 10، 5و3 تقليل نداد، موجوديت همين تعداد زياد به جهانيان نشاندهنده نفاق است نه وفاق. يكي از كانديدان رياست جمهوري در سياست خارجي آقاي كرزي راصد نمره داده است وسياست داخلي اش راصفر تلقي نموده است آيا در موارد ناكامي حكومت درسه سال گذشته در موارد جمع نشدن سلاح ودر معضله كشت كوكنار ومواد مخدر وبازسازي وانكشاف متوازن معارف کرزی چه کارکرده است  وزارتهاي محترم دفاع، امور داخله، انكشاف دهات، اموربازسازي وفوايد عامه ومسئوولين شان در مسايل فوق هيچ نوع مكلفيت در برابر مردم نداشته اند، سه سال كه گذشت جلسات پيهم كابينه داير گرديد تصاميم اتخاذ گرديد ولي عملي نگرديد.امروز صاحب مقامن مستقيم وغير مستقيم به كاركانديدان مداخله مي كنند وچون از محاسبه فردا مي هراسند خودهارابه بازي هاي سياسي مصروف مي سازند، جريان انتخابات را به ميل خودشاخ وبرگ مي دهند وخيالات دوباره لميدن بر چوكيهاي وزارت خانه هارا بسر مي پروارانند. جالب اينست كه برخي از اعضاي بلند پايه كابينه دولت انتقالي اسلامي افغانستان حين سخنراني شان مجاهدين را پاكترين وصادق ترين افراد جامعه تعريف مي دارند بدون شك صفوف وكدر هاي مجاهدين كه في سبيل الله جهاد كرده اند چنين اند ولي گويند گان اين حرفها خود پاگترين ها نيستند وهم سخن ازآن سرداده مي شود كه فلان كس در صدد حذف مجاهدين است ومعلوم نمي گردد كه منظوراز كدام مجاهدين است؟ ناگفته نبايد گذاشت كه برخي كانديدان به محور عده از بلند پايگان كابينه چرخ مي زنند. يك كانديد بدون اينكه درمورد سواستفاده هاي خودش از مقام دولتي خم به ابرو بياورد مي گويد: مجاهدين كه درچوروچپاول سهم دارند آنها مجاهدين واقعي نيستند.

مشوغماز كس نزديك شاهان

بترس آخرزآه بيگناهان

كه آه بيگناهان  سخت گيرد

بسي كس رازتخت وبخت گيرد

درهفتم ميزان يك كانديد درشهر شبرغان درهاي مكاتب موسسات تعليمي ودواير دولتي را در اوقات رسمي بشمول دكاكين شهر بسته وخط مشي خود را با انتقاد صريحا از كارنامه هاي دولت كه خود گويا هيچكدام مسووليت در دولت نداشته، اعلام داشت آيادفتر مشترك تنظيم انتخابات اين عمل راچه مي پندارد؟ گذشته از همه والي جوزجان كه تحت امروزارت داخله وآنهم مربوط دولت انتقالي اسلامي افغانستان است نبايد دخلي به كار كمپاين تبليغاتي كانديدان مي داشت اوكه در جمع آوري مردم به نفع يك كانديد با سو استفاده از مقام دولتي اش سهم فعال مي گيرد پس اجراآت وزير صاحب امور داخله در مورد وي چه خواهد بود؟ مردم افغانستان اكنون به اين تجربه رسيده اند كه چه كسي را به زعامت خويش انتخاب نمايند تا داراي يك افغانستان آزاد وآباد، شگوفان، اسلامي، مترقي، وپيشرفته باشند.

استعفا موجب خلأ قدرت

مردم افغانستان در آستانه پيروزي جهاد درسال 1370 قرار داشتند، حكومت كابل روز به روز تضعيف شده ميرفت، كنترول دولت داكتر نجيب اله در محدوده شهر ها ومراكز ولايات استوار بود واكثريت مناطق تحت سلطه مجاهدين قرار گرفته بود. رفت وآمدبينن سيوان نماينده سازمان ملل متحد در امور افغانستان در كابل شدت يافته بود ودكتور نجيب الله اميدوار بودكه شايد حكومت مشترك بااشتراك رهبران ميانه رواز مجاهدين وروشنفكران خارج ازوطن را در افغانستان تشكيل كرده بتواند. دوكتورنجيب الله هرنوع ائتلاف را پذيرا بود.

ديدوباز ديد هاي نماينده ملل متحد بارهبران تنظيم هادر شهر كابل، تهران وپشاور افزايش مي يافت وحل سياسي قضيه شكل مي گرفت، كه مردم افغانستان رابه يك تحول عظيم اميد وار مي ساخت. درين راستا معاون بينن سيوان آقاي حسين بوستالي ترك نژاد كه به دري خوب صحبت مي كرد نيز تلاشهاي فراواني رابه خرچ داد. در پشاور رهبران باايجاد حكومت عبوري موفق گرديدند وتاكيد براستعفاي نجيب الله، كنار رفتن اورا از صحنه قدرت بدون كدام قيدوشرط تقاضا ميكردند ولي در مقابل درميان خود كدام تفاهم كلي نداشته وبر عكس در مسايل كرسي هاي دولت اختلافات شان شديد بودوداراي خط مشي واحد نبودند كه در آن اشتراك تمام جناح هاي درگير ومخالف رژيم تضمين گردد. رهبران باايجاد حكومت ناپخته وخام، بدون سهم فعال وارج گذاشته به نقش قوماندانان داخلي كه ساليان درازي عليه تجاوز شوروي رزم وجهاد نموده بودند،اقدام ورزيدند. باآمدن مجاهدين به كابل وپيروزي انقلاب اسلامي به موضوعات بين المللي بنابرموجوديت احساسات وهيجانات پيروزي، سطحي پنداشته شد. حكومت دوماهه پروفيسور صبغت الله مجددي ثمره خلاقدرت سياسي بود، خشونت هاي زيادي را ببار آورد. نوع نگاه رهبران به مباحثي همچو حكومت، سياست، كسب قدرت وراه هاي پايان مخاصمه ومنازعه به حدی متفاوت ومتضاد بود كه نميتوانست آنهارا به سوي يك آرمان مشترك رهنمون سازد. گروهي ازكارمندان رژيم نجيب الله بامجاهدين همكاري نمودند تاآنها به قدرت برسد، اين همكاري شان ناشي از دلسوزي به مجاهدين نبود، بلكه از اختلافاتي دروني رژيم كابل سرچشمه مي گرفت، كه عده يي از جنرال هاي حكومت دوكتور نجيب الله به تسليمي قدرت به مجاهدين راضي بودند ونه به دوام قدرت داكتر نجيب.

آقاي مجددي پايان دوره كار خويش رابدون هيچگونه پافشاري بردوام وظيفه، ختم اعلان كرد. معلوم مي گردد كه از روز اول ايشان از تفنگداران ترسيده بودند، اما خونريزي ها، قتل وقتال، غارت وچپاول تعرض به ناموس مردم، ايجاد حكومت شاهي، اسلامي وفدرالي، دموكراتيك اسلامي در زونهاي افغانستان بوجود آمد. طوريكه همين اكنون از بعضي كانديدان كه درين حوادث زيدخل وسهيم بودند مردم بوسيله ژورناليستان خبر نگاران با جرأ ت پرسيدند وتكراراً مي پرسند كه در نتيجه همان بي نظمي ها، پراگندگيها، تشنج وجنگهاي خونين ميان اقوام مختلف كشور بود كه تا امروز نتايج آنرا باگوشت وپوست خودلمس مي كنيم چه جواب داريد؟ كانديدان اكثرا خوب مي فهمند كه همه ممكن نيست برنده شوند، امااستعفا نمي دهند، وبرعكس دريك جبهه كه عفت قلم نمي گذارد كه چه نام برايش مانده شود، وبايك اتحاد ناپايدار وبراه انداختن يك تبليغات مشترك وهمگون دست بكار شده اند. درين نوشته نه از نجيب الله حمايت مي نمايم ونه از آقاي كرزي وهم نميخواهم به مواد قانون اساسي سروكار داشته باشم. معلوم نه گرديد كه از 18 نفر كانديد كدام يك مي خواهد رئيس جمهور گردد، در حاليكه هيچكدام تاهنوز به نفع متحد خود استعفا نداده، تاكه روشن شود در ميدان سياست مشخصاً كي مي ماند، وهمينهاي كه درگذشته ها متفقاً به يك راه نمي رفتند ونمي روند، فوراً بخاطر منافع شخصي شان باچرخش 180 درجه تغیر سیاست کردند.

كه خود تحريكات بيرون مرزي رانشان داده، وسخت سوال برانگيز است. زيرا مردم افغانستان اين تجربه را دارند كه رهبران در مشكلات موقت يكي مي شوند، ودر پيروزي متفرق ودشمن وبعداً رنج آنرامردم مي كشد. مردم در آنصورت حالت خرابتر را پيش بيني ميكنند،وهمه دست بدعااند كه وضعيت خوبتر از حال گردد ويا حداقل حالت فعلي تايك مدت نيز به نفع مردم نیست مردم در حكومت نجيب الله خسته بودند،ولي تخلفهاي بعدي نيز نتوانست جايگاه خوبي در زندگي شان داشته باشد گفته مي شود باري از رهبران افغاني مقيم در پشاور ضياالحق رئيس جمهور سابق پاكستان دعوت به عمل مي آورد، رهبران داخل دفتر رياست جمهوري ميشوند وبه يك كرسي آنها رادعوت مي كند تااخذ موقعيت نمايند ولي آنها بسوي يك ديگر خود مي بينند ونمي دانند كه كدام يك در چوكي اول بنشيند ومر حوم ضياالحق گفته است كه رياست جمهوري افغانستان نيز يك كرسي است، وشما هفت نفر باتفاوت اينكه آقاي كرزي هر نوع ائتلاف راردمي نمايد شوراي نظامي ايكه در آخرين روزهاي زمامداري نجيب الله ساخته شد مشابه به شوراي همكاري كانديدان رياست جمهوري فعلي است، در سقوط نجيب الله انتقال قدرت به حكومت بيطرف انتقالي بادرنظرداشت منافع ملي افغانستان طرح ملل متحد بود وسقوط نجيب الله را حتمي مي دانست. جهان وحتي شوروي از نجيب الله حمايت خود راقطع نمود در حاليكه امروز وضعيت به گونه ديگر است، به گونه 12 سال قبل. امروزبرخی رهبران ميانه رو، تندرو، بسياري از روشنفكران خارج از كشور، اعضاي پايين رتبه حكومات گذشته مستقيم وغير مستقيم بادولت فعلي ارتباط دارند وآماده گي كاري وهمكاري خود را بادولت انتقالي اسلامي افغانستان ابراز داشته اند، آنزمان چنين نبود . ولی دست آوردهای خوب ندارند آنوقت فشارهاي بين المللي بخاطر كناره گيري دوكتور نجيب الله وتشكيل يك حكومت مشترك از طرف مجاهدين مطرح بود، حالا فشار بين المللي به ايجاد يك حكومت مشترك موجود نيست. رهبرآینده باید  كه ساختار نظام آينده را به شكل ائتلافي رد كند، هكذاضرب المثل مردم است: آزموده را آزمودن خطااست. ائتلاف باكي ، هر كه از خودشايستگي نشان دهد، باید طبيعي رشد كند وزمينه هاي رقابت هاي آزاد رادولت در تمام ساحات زندگي چون تقاضاي زمان است، ناگزير است براي اتباع وشهروندان مهيا سازد اكنون مردم بااخذ كارت راي مي توانند آزادانه راي بدهند. قواي ائتلاف وظايف خود رادر مبارزه عليه تروريزم وقوتهاي آيساف بخاطر صلح وثبات وهمكاري به مردم ادامه دهد. نه به خاطرمنافع خود. اقوام مختلف كشور باهم انس ومحبت دارند، از جنگهاي بي مفهوم خسته شده اند، معارف وتحصيلات عالي رونق يافته است. ساختمان واعمار پل ها، پلچك ها، سرك ها وساختمان رهايشي چشم ديد نیست، طبابت وامور صحي بهبودي حاصل ننموده است، پروازهاي هوايي ومسافرتي باكشور هاي خارجي بهتر از هروقت ديگر برای جابجائی میسراست. افغانستان نام ونشان خود راآرام وآرام در عرصه بين المللي دست مي دهد، پس چرا باتفكر برخي اشخاص مستقل آنهم براساس علايق ونظريات شخصي ورسيدن به اهداف تا كتيكي وضعيت وثبات نسبي امروزي را برهم زد وتاريخ منفور گذشته را تكرار كرد.

مشاركت ملي به معني ائتلاف نيست

مردم افغانستان بارفتن به سوي انتخابات مخالفت علني خود را با تفنگ وتفنگ سالاري آشكار ساختند. تروريزم باهمه غوغا ها كه داشت در انتخابات رياست جمهوري شكست فاحش خورد. زنان افغانستان در پهلوي برادران شان نقش برجسته را در روز انتخابات ادا نمودند وحرفهانهايت دلچسپ وفراموش ناشدني خود راباز گو كردند. مي دانيم كه افغانستان يك جامعه سنتي است. در گذشته هاحضور زنان در عرصه هاي سياسي، اجتماعي عيب شمرده ميشد خصوصاً در حكومت پنجساله طالبان، زنان از هر نوع مشاركت در مجامع عمومي ودر انظار مردان محروم بودند. در حال حاضر نيز در برابر شان كه بيش از نصف نفوس جامعه راتشكيل مي دهند پرابلم هاي زيادي وجود دارد. اشتراك زنان در انتخابات به اين معني است كه آنان نيز خواستار تغييرات لازم در حيات سياسي، اجتماعي كشور شان مي باشند. وآنها نيز منتظر نتايج عالي انتخابات بودند كه درنتيجه شمارش آرا نشان داد كه برنده اصلي انتخابات آقاي كرزي است. قابل ياددهاني است كه در جريان انتخابات وبعد ازهژدهم ميزان از جانب بعضي كانديداونمايندگان شان بالاي دومطلب يعني حفظ تعادل قدرت ومشاركت ملي سخنان زياد زده شد كه گاه ناگاه ازطريق مطبوعات نيز منعكس گرددكه ساختار تشكيلاتي در هر جامعه ازخانواده، طايفه، قبيله، قوم بوده كه ملت راتشكيل مي دهد. واشتراك نمايندگان شايسته شان درچوكات حكومت ودولت عبارت مي باشد از مشاركت ملي رئيس جمهور منتخب مطابق قانون اساسي در كشور همكاران نزديك خود را تعيين مي كند واينكه كدام اشخاص را در پست هاي مهم دولتي، سفارتخانه هاوحتي وزارت خانه هامي گمارد مربوط به تصميم خودش نظريات معاونانش خواهد بود. مسئله تشكيل كابينه آينده بسياري هارا بدان علاقه مندي ميسازد تعدادي نمي خواهند حاميان شان از كابينه فعلي دور شوند وبر عكس كسان ديگر كه طرفداران زياد دارند ، تلاش دارند تااقارب وهمفكران شان در كابينه جديد جاي داشته باشند. بدين ملحوظ سوال دولت ائتلافي وغير ائتلافي رامطرح مي سازند.دولت ائتلاف باگروه هاي سياسي واحزاب سياسي ساخته مي شود كه قدرت در آن تقسيم گردد. در كشور بيش از ده ها حزب راجستر وزارت عدليه را رسمي بدست دارند كه متاسفانه تعداد زيادي ازآنها هنوز به احزاب ملي مبدل نگشته اند، چه رسد ائتلاف با آن كانديدي كه نماينده يك حزب سياسي مسلح باشد. آقاي كرزي بارها از عدم ايجاد حكومت غير ائتلافي سخن گفت ودليل عدم پيروزي هاي خود رادر سه سال گذشته در موارد مهمي مانند: تامين امنيت. خلع سلاح، وتحكيم قانونيت در سراسر كشور وابسته به حكومت ائتلافي ساختند ولی عمل نساخت.

به اساس فيصله بن لويه جرگه هاي بعدي آن بوجود آمده بود دولت غير ائتلافي از آن جهت خوب است كه سطح مسووليت ومكلفيت در برابر مردم معلوم بوده، همه اعضاي كابينه براي حصول به هدف واحد كار مي كند در صورتيكه دولت ائتلافي باشد واضح است كه اعضاي آن بخاطر منافع همان گروهي كه بوي راي داده اند عمل مي كند. بايد گفت كه دولت ائتلافي ومشاركت ملي از هم فرق زياد دارد كه فوقاً بدان اشاره گرديد.زمانيكه آقاي كرزي كانديداتوري وخط مشي شان را با برنامه كاري شان خدمت هموطنان تقديم كردند وصحبت هاي تلويزيوني وراديوي شان را مردم شنيدند بعدا بر اساس همين خط مشي راي دادند زيرا مردم افغانستان را قبل از همه مسايل خلع سلاح عمومي وايجاد حكومت غير ائتلافي علاقه مند مي ساخت واز آن باتمام قوت پيشتيباني نمودند بدين ملحوظ در شهر هاي بزرگ افغانستان همچو كابل، كندهار، بلخ،هرات، كندز وننگرهار مردم بيشتر به آقاي كرزي راي دادند تامقام اول را كسب نمايد، همچنان آقاي قانوني نيز از مناطق مختلف راي بدست آورد. مسعوده جلال به مثابه يگانه ونخستين زن در مقايسه باعده ديگري از كانديدان راي بيشتر بدست آورد. زنان ارزگان ونورستان به موصوفه راي بيشتر داده اند اينكه در برخي مناطق انتخابات جنبه قومي داده شد، معني آنرا داشت كه مردمان همان محلات از كانديداي نزديك خود شناخت داشته اند اين نقص در وجود كانديدان بود كه در ساير مناطق پيام شانرا به مردم اعلان نداشتند، يا از مردم آنجا ترسيدند ويا مشكلات ديگري داشتند. اما بدان بايد معترف بود كه تا هنوز فرهنگ انتخاباتي، نهادهاي قوي ملي، كلتور معين وبرداشت هاي لازم سياسي در كشور ماضعيف است. برخي نگرانيها وجود دارد كه گويا دولت آينده با طالبان در مذاكره است وبا تفاهم به افراد معتدل وميانه رو به يك نتيجه رسيد در صورتيكه حكومت ”ينده بتواند سرنوشت تعداد بيشماري اشخاص را كه در مخاصمت قرار دارند، فريب خورده اند ويااينكه از فقدان سواد كافي شان سو استفاده صورت گرفته وخود بدان معترف باشند.آنهاحق دارند در آغوش مادر وطن زندگي نمايند مشروط برآنكه فعاليت ضد مردمي وضد دولتي ومورد اعتراض مردم قرار نداشته باشند وهكذا دولت آينده نبايد به آن عده افراديكه دست شان بخون مردم آلوده است مذاكره وسازش نمايد وچه رسد برآنكه به آنها پست هاي مهم داده شود.

ولی متأسفانه که دیدیم نه کابینه خوب ساخته شد و نه افراد شایسته به پارلمان آمدند .

چرا بايد ائتلاف ؟

ازسپيده دم تشكيل دولت در سير تكامل انسان،مشكلات ودشواري هاي مادام دامنگير انسان هاي حاكم ومحكوم بوده است. غالباآنچه راكه كتله هاي بشري ازدولت هامي خواهند تحقق نمي يابند وروي همرفته تامين عدالت اجتماعي كه پايه استوار وتزلزل ناپذير دولت هامي باشد،طوري كه لازم است جنبه عملي نمي پوشد. ازآنروتضاد بين مردم ودولت وياآمر ومامور ازجامعه بشري نه تنهازدوده نمي شود،  بلكه عقده هاي رواني عصيان ها خيزش هاقيام هاوجنگ هاي مسلحانه تبديل مي گردد وطوري كه شاهد هستيم در بعضي كشور هامانند افغانستان اين جنگ هاابعاد گسترده رانيز كسب نمود. مناسب است درپرتوي اين انديشه شعر زيباي حافظ راكه بيادارم تكرار نمايم كه مي گويد: ساقي بنور عدل بده باده تاگدا غيرت نياورد كه جهان پربلاكند چنين آرزوهااكثرا درجوامع بشري چه عقب مانده وچه مترقي حكم عنقاوكيميا رادارد، زيرادست يابي برذروه اين آرمان از محالات وطرح آن نيز به مشابه مدينه فاضله مي باشد. اماروي همرفته تلاش انسان بار در بر دارد ونمي توان همه كوشش هارادرين راستا منتفي دانست   وبرآن انگشت رد نهاد. اميد امريست بزرگ كه از دست شدن آن منتهي به مرگ مي شود مردم ما دايم مي گويند كه نااميد شيطان است ، انسان هميشه شكر خدا داشته و به آينده خوشبين و اميد وارباشد زيرا تلقين كردن به اميدها خود اميد است حتي در روزگاران گذشته ناپليون كبير نا اميدي را مرگ مي گفت واين يك واقعيت انكار ناپذيراست.

ملت افغانستان درطول سه دهه به قدر كافي كوبيده شدند آواره گشتند ، مهاجرشدند بي خانمان و بي مال و منال شدند اما به خاطر آرزومندي و اميد به آينده با همه دشواري هاي طاقت فرسا دست و پنجه نرم كردند وهمه نا ملايمات راتحمل كردند با تمام فشار هاي كمرشكن نظام هاي غير دموكراتيك گذشته مردانه وار مبارزه نموده و درسه سال اخير همچنان نابساماني هاي فروان را لمس كردند مردم افغانستان امروز اميد زياد به آينده تابناك و درخشاني بسته اند كه بتواند پاياني نجيبانه بركليه ملاحظات و نگراني هاي ملي سياسي و اجتماعي باشد اما درد و دريغ كه دوستان دروغين و دشمنان راستين اين ملت دست اندركار تخريب شده آنچه كه مردم اين مرز وبوم آن رابه قيمت خون و مال خود رشته بودند با فير راكت هاي مرگبار،  تفتين ودسايس ننگين ونفاق انگيز از بيرون مرز هادوباره پنبه كردند  وآن همه آرزوهاوتلاش هاي نيك و وطندوستانه رانقش برآب نمودند.  با آنهم ملت مصمم وبا ثبات افغانستان در روشني همان روزنه اميد دست بكار شده و توافقاتي را درنتيجه نشست هاي بن صحه گذشتندو برمبناي آن تعهدات دست به كار بازسازي نظام سياسي، اقصادي عمراني و اجتماعي خود شدند كه تا جان با توفيقات همراه است .

قانون اساسي به تاييد و تصويب مجلس بزرگ ملي رسيد و مردم آن را بحيث يك وثيقه نجات بخش از سردر گمي ها پذيرفتند . باور نداريم كه حاكميت قانون مشروعيت سياسي را در تشكيل دولت و حكومت بالامي برد و دست دولت را در آوردن آرامش و رفاه ملي بازمي سازد .

درين شكي نيست كه جامعه عناصر صالح و طالع را در نتيجه اعمالي  كه از خود درساحات گوناگون بروز دادند مي شناسد . فريب دان مردم امريست محال مردم همه چيز را مي فهمند زيرا آنها خون ريخته اند آنها عزيزان و دلبندان شان را از دست داده اند اگر مسولين كه تازه به قدرت مي رسند ابتدا پروسه جمع آوري اسلحه و متعاقب آن افراد مسلح راخلع سلاح نمايند ملت راچندين مراتبه به انتخابات پارلماني نزديك وعلاقه مند مي سازند. ازآنرو مسؤولين دولتي باید باتاني وحوصله مندي درخورشان ملي‏ عملكرد هاي خودرا سازمان دهند ودرتشكيل اعضاي دولت بويژه آناني كه زمام ادارات موثر رادردست مي گيرند بادقت لازم بكوشد وبيشتر از هر چيز در امر تقسيم وظايف به كساني كه استعداد كار آيي رادر همان حوزه صلاحيت خود داشته‏ روي همرفته درنزد مردم افغانستان نيز داراي سوابق تاريك منفي نباشند ومردمي كه در عمل دموكراسي راتجربه كردند ودر حيات خود اولين بار پروسه انتخابات را دنبال وسر انجام رئيس جمهور را انتخاب كردند ودر واقعيت باچنين عملكرد هاي باشهامت شان بدون كدام ترس وهراس درپاي صندوق هاي راي رفته ودموكراسي راتمثيل نمودند اكنون همين مردم انتظار آن را دارند كه در به ميان امدن تغييرات جدي درحيات سياسي فرهنگي اجتماعي شان گام هاي به جلو برداشته شود از همه مهم بالارفتن سطح زنده گي اقتصادي مردم است كه بايد دران توجه اعظمي شود. اگر تركيب دولت خالي از غرضمندي هاي نا مطينانه و زدوبندهاي ناسازگارانه باشد پس تقويت چنين دولت اركهتر و مهتر اين مملكت از جمله آروزمندي هاي ملي خود مي دانند دراين شكي نيست كه كليه ساحات حيات اجتماعي ما دستخوش انحطاط وحشت باريست وازژرفا اين انحطاط هاي ياس انگيزي فقط تدابير خردمندانه كه ناشي از انديشه فرزانگان رسالت مند باشد جلوگيري كرده مي تواند و عناصر بادرايت را زماني مي توان بكار گماشت كه راي و انداشته اصلاحي و سازنده شان را به سرعت به منصه اجرا گذاشت و به كار گرفت و در امرتطبيق كردن آن نظريات به سختي كوشيدو تلاش كرد ودر آن صورت به مردم افغانستان مهم نيست كه اين مرد وارسته و آگاه و طندوست مهربان و عاري از هرنوع تبعيض و تعصب به كدام يك از فرقه ها دسته هاي قومي و مذهبي و يا لساني وسمتي پيوندش بلافصل است . جوي حاكم برآرمان ملي متضمن همين علمكرد ها در شكل گيري حكومتي كه تركيب پاك مردمي داشته باشد واميد واريم كه در نتجيه ائتلاف يا مشاركت ملي به هر عبارت طرح و پراگرام كه عنوان مي شود اداره كشور به بهترين فرزندان اين سرزمين تعلق گيردو بازتاب روشن از خواست مردم اين مرزوبوم كه رنج هاي بسياري را پشت سرگذاشتانده اند، شده بتواند.

 

به چه كساني مي توان اعتماد كرد؟

به هژدهم ميزان كه آخرين روز كمپاين انتخابات است، نزديك مي شويم، ودر اين مدت كمتر ازيك ماه پيوسته از طريق اخباروجرايد وراديوتلويزيون ديده وشنيده مي شود كه هژده تن از كانديدان از ديد گاههاي خاص خودشان، تيم سياسي وافراد دور وبرخود، راضي وگرفتن چهره هاي حق به جانب وبرنده باشدت وشطارت به پروسه انتخابات ادامه مي دهند، در حاليكه مردم در قبال انتخابات نظريات گوناگون دارند واز طريق وسايل اطلاعات جمعي گاه ناگاه پخش مي گردد.نظريات اكثريت مردم شنيده نمي شود كه در آن پيشنهادات وانتقادات فراواني نيز موجود است تحليل هاي مشخص كه تبادل تجارب راعموميت بخشد، درين پروسه بمشاهده نمي رسد. خط مشي كانديدان همان بيان هاي گذشته است كه برخيهاباشرايط روز آن رارنگ مي دهند. يك كانديدبه تعادل قدرت تكيه دارد، معلوم نمي گردد كه تعادل قدرت از نظر جناب شان يعني چه؟ واصرار مي ورزد كه اگر به كمك جامعه جهاني يك افغانستان طلايي هم بسازيم، نسل هاي بعدي اين افغانستان طلايي راتخريب خواهند كرد در صورتيكه به عوض يك قوماندان جنگي وآدم غير مسلكي يك دانشمند ودكتور اقتصاد وزير ميشود آيااين بذات خود تعادل قدرت نيست؟يايك والي هنگاميكه وزير تعيين مي شود مبين توجه دولت نيست كه اورا چندين مرتبه بالامي كشد، پس ارتقاي يك كادر به مقام بلنددولتي چرادسيسه وتوطئه پنداشته شود، درينجا سخن چيزي ديگري است كه در لفافه تنظيم، عقايد سياسي، قوم وزبان پنهان مي شود ومتاسفانه با اكثريت قاطع مردم ماقابل درك هم نيست، يك والي كه وزير مي شود از مقام وزارت به مردم همان ولايت خوبتر خدمت مي تواند. اما درزير اين كاسه هانيم كاسه هاموجود است شخصي كه وزارت رانسبت به ولايت تنزيل فكر مي كند بدان آگاهانه عمل ميدارد ودلايل نداشتن تخصص را بهانه مي گيرد در حاليكه همه ميدانند اكثريت وزراي كابينه اشخاص غيرمسلكي روي مصلحت ها تعيين شده اند كه ملحوظات سياسي در آن در نظرگرفته شده است وآنقدر عمده هم نخواهد بود كه وزرا افراد مسلكي باشند شخصي كه افغانستان طلايي رابنام نبودن تعادل قدرت مي خواهد تخريب كند، واضح است كه صرف براي خود قدرت ومقام مي خواهد ومي گويد فكر ناپاك سياسي بيشتر از دست هاي ناپاك محكوم است وبدان نيز معترف است كه قدرتنمدان اولين ناقضان قانون بوده اند ولي هيچ كانديدرانديده ام كه راجع به اشتباهات خود كه از جمله قدرتمندان بوده واند هيچ چيزي به ملت بگويد در حاليكه جامعه سنتي افغانستان اعتراف به اشتباهات گذشته راپذيرا است، درصورتيكه صادقانه باشد، اماطوريكه ديده مي شود اكثريت كانديدان مي خواهند برف بام خود را بالاي بام ديگران بياندازند، گفته ميشود به يكي ازقوماندانان مشهور شمال كه اكنون خود رابمقام رياست جمهوري نيز كانديد نموده است دولت انتقالي اسلامي افغانستان در نظرداشته تابخاطر كاهش وفروكش ساختن جنگ وجدال وپايان بخشيدن مخاصمت ها مبلغ يكصد هزار دالر ماهانه معاش دهد تاموصوف در كابل به اشتغال وظيفه راضي شود كه اين قوماندان آنرا نه پذيرفته است. دليل آن شايد همان تعهدات به كشور بيرون مرزي باشدكه نامبرده رابه بي ثباتي وبي نظمي در گوشه از كشور ماتحريك وتشويق مي دارند يك كانديد گفت: كسيكه جهان رامي خواهد اول افغانستان رابايد داشته باشد، درست است كه افغانستان ميدان بزكشي چاپ انداز هاست كه برخي كانديدان نيز بدون سهم نيستند. طوريكه همه مي دانند بدنه اساسي دولت انتقالي اسلامي افغانستان را مجاهدين تشكيل ميدهد كه قبل از طالبان در اين كشور حاكم بوده وجانشين حاكميت داكتر نجيب الله شده بودند واكنون روش دولت داري گذشته هارا سخت انتقاد مي دارند ولي باز كه مشاهده مي گردد باحلقات بلند پايه آن دوره هاي سياه وتاريك مخفي وعلني در زدوبند اند وحتي معاونين خود را از ميان كساني انتخاب كرده اند كه عامل بسا بدبختي هادرين كشور شده اند تعجب آور آنست كه آقايون احمدزي، پدرام، منصور، محقق، قانوني، گيلاني...دريك شورا قرار دارند. در ميان كانديدان كسي راسراغ دارم تاديروز در افغانستان بنام كچكول معارف چيغ وفرياد ميزد، امروز در اعتراضات مردم در رديف ساختن املاك وجايداد ها در داخل وخارج كشور نه تنها خمي به ابرو نمي آورد بلكه بي تفاوت وباچهره حق بجانب كه گويا موري رانه آزرده باشد وياهيچ سؤ استفاده نكرده باشد به سخن پردازي مشغول است وخانه يي را نيز گفته ميشود در لندن براي خود به ارزش لك ها دالر خريداري نموده است. ديگري كه پروسه دي دي آر راناكام مي شمارد، جمع آوري آنرا هدف خويش قرار نداده بلكه مسلح ساختن دوباره ارباب ده وملاي مسجد را كه از مسايل روز آگاهي ندارد، آرزو ميبرد. كانديدي است شايد خود دوپاسيورت داشته ويا اقاربش اقامه هاي عربستان سعودي را داشته بشند فلهذا تابعيت دوگانه رامجاز مي داند، ديگري خواهان اخراج عاجل وفوري نيروهاي امريكايي از افغانستان مي باشد مرد ديگري روابط خارجي افغانستان رابر اساس دين بر حق اسلام از نظر خود باكشور هاي جهان تنظيم مي كند كه باري طالبان با هيئت چيچنستان خواستند عملي كنند. يكي ديگري جعل كاري قانون اساسي را بر ملاساخته ومردم رابه لويه جرگه دعوت مي كنند. در مورد تحريم انتخابات در حاليكه سبوتاز است حرفها زياد وجود دارد، ديگري برخي رهبران جهان را دردست داشتن به موا مخدر بدون آنكه مشخص بسازد محكوم مي دارد يك كانديد از طرح بيگانگان وزبان جنگ سالاران نظام فدرالي وشوراهاي خود گردان محلي را برنامه ريزي ميكند. تحت نام وحدت ملي ونماد از اتحاد قومي چهره هاي در قدرت آينده سخن مي گويند كه پيشينه بدرفتاري در محيط كاري شان باساير اقوام داشته اند ديگري هر گونه ائتلاف را رد ميكند. برخيها در تبليغات خود از فوتوهاي اشخاص مشهور كه در ميان مانيست استفاده مي برند تابراي خود كريدت حاصل نمايند.از حقوق جوانان ومبارزه عليه بيكاري صحبت ها جريان دارد ولي پسران جوان شان در خارح تحصيل مي كند، به زنها همه حقوق قايل اند واين سخنان به مدروز مبدل گشته است. زمانيكه امان الله خان از حقوق زن حرف ميزد، او باملكه ثريا در اجتماعات وسفر ها ظاهر مي شد كانديدان رياست جمهوري ومعاونين شان بهتر است باخانمهاي شان حين سخنراني هادر تالار مركز مطبوعات حضور بهم برسانند تاثابت شود كه حقوق زنها ومردها طبق قانون اساسي از نظر ايشان هم برابر است عده يي به زنهاي ديگران حقوق قايل اند وبه خود قايل نمي باشند، اگر خانمهاي كانديدان بيسواد اند پس بايد آنها راباسواد بسازند تاحرف تقويه نهضت نسوان وامحاي بيسوادي در ست گردد واگر خانواده هاي شان در خارج اند پس بايد خانواده هاي زعماي آينده در داخل كشور باشد در حاليكه هستند كساني 3 تا4 زن داشته وصرف باخانم جوان شان زندگي مي دارند. بزرگمردي وتاثير نيك سخن در آنست كه انسان اولا بخود ببيند وآنچيزي را كه مي گويد بالاي خود عملي كند. مردم افغانستان را ديزاين شرق ميانه، تلف شده حق فلسطيني ها، محدود شدن سرزمين اعراب، كدام كشور چه نوع سياست دارد، چين خوب است، امريكابد، روس خوب نبودوتركيه وازبكستان بهتراست، پاكستان دشمن بود بارهايي زندانيانش برادر شد، عراق را امريكا به چند واحد تقسيم مي كند چندان علا قمند نمي سازد. يكي مي گويد اين قوم اين قدراست وآن قوم آنقدر، ديگري ادامه مي دهد بدون حكومت پارلماني دولت غير قابل تحمل است فلان كانديد ديكتاتور ومستبد است. پس چرا راي داديد كه اداره بن ولويه جرگه هاي بعدي تدوير يافت. اكنون كه عطش قدرت،مقام ومنصب لذيذتر گرديده زيرا سؤ استفاده گران در سه سال اخير قوت يافتند ومجازات نشدند واكنون مي شود كه ازهر نوع شعاري كه پيش آيد استفاده برد، وبه گرايشات قومي، سمتي، زباني، متوسل شد. جهاد امر مقدس بود ومي باشد زندگي اكثريت مجاهدين في سبيل الله پاك وصاف است اما صداي اعتراض در مورد گويا بي توجه بودن به كارنامه هاي مجاهدين را هميشه از طرف آنعده كانديدان، رهبران وقوماندانان بلندمي شود كه بهترين زندگي را در داخل كشور وخارج دارند، در چنين وضعيت پس بالاي چه كساني ميتوان حساب كرد.

افغانستان به سوي آينده روشن

پس از كنفرانس بن، لويه جرگه اضطراري ولويه جرگه تصويب قانون اساسي تدويريافت وقانون اساسي په مثابه بزرگترين دست آورد، توسط نمايندگان مردم به تصويب رسيد. اكنون افغانستان در راستاي ايجاد اردوي نوين ملي وپوليس ملي نوين قرار دارد كه باعملي شدن پروسه ملكي سازي وخلع سلاح عمومي، پيروزي هاي قابل ملاحظ يي بدست خواهد آمد. روند ثبت نام انتخابات باوصف همه مشكلات مخصوصا مسايل امنيتي به راه افتيد وبيش از ده مليون انسان اين وطن آمادگي خود رابراي انتخاب رئيس جمهور ابراز داشتند.      

   باگذشت هر روز پروسه سياسي دركشور قوت مي گيردوهمين اكنون بطور رسمي وبادر نظرداشت راجستر وزارت محترم عدليه بيش از(دهها) احزاب سياسي وبيشتر از [دهها] نهاد اجتماعي در كابل وولايات مصروف كاروفعاليت اند موجوديت احزاب سياسي متعدد در واقعيت، گرايشهاي ناسالم قومي وتمايلات جنگي رابه تمايلات فكري وفرهنگي عوض مي كند. چنانچه تحليل گران كشور درخارج ازافغانستان نيز پيرامون مسايل بالاانديشيده اند وقلم فرسايي كرده اند، طوري كه در سايت آريايي انترنيت در 29 اگست سال (2004) اين موضوع، چنين تحليل شده است:در روشني اين واقعيت هاي تاريخي مي توان باخوشبيني تاريخي پيشبيني كرد كه دوران صدور انقلاب، ضدانقلاب، انحصارقدرت، غصب قدرت از طريق نظامي، دخالت ومداخله شخصي، گروهي، محلي سازماني، كيش شخصيت، عامل نفوذ خارجي، دخالت ومداخله تجاوز كارانه بيگانه گان، دوران امرونهي قدرت تك حزبي وتك صدايي به نقطه پايان خود روز تاروز، به مقياس ملي، منطقه يي وبين المللي نزديگ ونزديك ترشده مي رود روند تكامل جامعه افغاني بستگي به سطح آگاهي مردم افغانستان دارد كه بدون شك نقش كادر هاي رهبري كننده درآن برجسته مي باشد. دوران عقب ماندگي هاوجنگهاي خانمانسوز، ملت راچنان از فراگيري علوم اجتماعي، سياسي وديني دورساخت كه درك حقايق وحوادث بعدي براي شان مشكل گرديد.هنوز دولت افغانستان در مسايل سياسي، نظامي واقتصادي بامشكلاتي جدي دست وگريبان است ونمي تواند به مسايل فرهنگي كه بدون آن دموكراسي واقعي تامين نمي گردد توجه بيشتر نمايد در كشور معنويت نيز تخريب گرديده است. بنياد هاي فرهنگي به درستي باز سازي نشده وافراد فرهنگي كشور به شكل پراگنده ودر مهاجرت زيست دارند، وبرخي هاكه در كشور اند از ترس زور وفشار نمي توانند قضاياي مربوط به كشور رابه زبان قلم وادبيات بياورند. گرچه ماده 34 قانون اساسي افغانستان آزادي بيان را از تعرض مصؤون دانسته وهر افغان راحق داده است تافكر خود به وسيله گفتار، نوشتار، تصوير وياوسايل ديگر اظهار نمايد اماباز هم مشكلاتي وجود دارد كه نمي توان ناديده اش گرفت،طوریکه درماه جوزا سال 1385 خبرنگاران تلویزیون آئینه از طرف دستگاه امنیتی کشورمورد لت و کوب قرارگرفتند.  در مورد بهبود بخش فرهنگي كشور سايت ذكر شده انترنيت برخي نظريات معقول را ارايه نموده كه ذكر آن خالي از مفاد نيست: انكشاف معارف متوازن وعصري، احياي تعليم وتربيت ملي، توسعه مؤسسات تحصيلات عالي ومسلكي، تقويت جنبش سواد آموزي بسيار مهم است. وبراي پژوهشهاي علمي محققان ودانشمندان رشته هاي مختلف علوم وفنون كشور بايد زمينه هاي مساعد فراهم شود. به احياوانکشاف موزيم هاي تاريخي فرهنگي، مطبوعات، وسايل اطلاعات جمعي، انجمنها، كانون هاي فرهنگي وكورسهاي آموزشي توجه مبذول گردد. از دستبرد به ميراث هاي فرهنگي ومعنوي مردم بويژه از حفريات خود سرانه آثار تاريخي وباستاني مردم افغانستان جلوگيري به عمل آيد. آثار با ارزش علمي، آفريده هاي ادبي وهنري دانشمندان وروشنفكران مبتكر كشور نشر شود واز پيش گامان علم، هنر وفرهنگ قدر شناسي ومواظبت دايمي صورت بگيرد. مؤسسات ونهاد هاي ابتدايي ومتوسط مجاني واجباري براي پسران ودختران بدون هيچگونه تبعيض احياگردد ومكاتب عالي ومسلكي دولتي وبخش خصوصي، در شهر هاوولايت كشور توسعه يابد. پرورش كادر هاي علمي وفني، در مركز توجه وزارتهاي تعليم وتربيت، تحصيلات عالي ومسلكي، ارگانهاي قواي مسلح، اكادمي علوم جمهوري افغانستان وديگر مراكز تعليمي، فني وتخنيكي افغانستان قرار گيرد، ودر نصاب تعليمي اين مراكز آموزشي وپرورشي، متناسب به نياز هاي نسل قرن بيست ويكم بي درنگ تجديد اساسي وكيفي به عمل آيد. از دست آورد هاي علوم وتكنالوژي معاصر، به مقصد ساختمان مجدد وباز سازي ونوسازي افغانستان ويران شده، بدون هر گونه تعصب وتحجر قرون وسطايي به سود انقلاب علمي، فني وفرهنگي كشور بهره برداري عاقلانه صورت بگيرد. براي تربيت بدني وذهني نسل جوان كشور، ميدانها وكلوپ هاي ورزشي كتابخانه ها، فرائت خانه ها، اتاقهاي كنفرانس وديگر تسهيلات لازم عصري فراهم شود. اصول عالي اخلاقي، بويژه احترام به گوهر معارف اسلامي، سنن پسنديده ملي، وفادار به آرمان هاي صلح، آزادي، دموكراسي، ترقي وعدالت اجتماعي وملي، عشق به وطن، احترام به مقام والاي انسان، بويژه به انسان زحمتكش وكار دوست، در صفوف شاگردان، محصلان ونسل جوان افغانستان، تبليغ گسترده شود. كينه مقدس عليه شعله افروزان جنگ، آشتي ناپذيري بادشمنان مردم ووطن، نفرت از استبداد زن ستيزي ومرد سالاري، بيعدالتي در نسلهاي امروز وفرداي افغانستان ايجادوپرورش يابد.

منظور از مجاهد واقعي چيست؟

از دست آوردهاي عمده وفعلي يكي هم همين روش وشيوه هاي رسيدن به انتخابات است كه درسرراه ملت ومردم ماقرار دارد كه نبايد از طريق توسل به زور، زر تخريب وتوطيه صورت گيرد. نبايد گناه خودرابه دوش ديگران انداخت سياست كردن نبايد بي حرمتي به ديگران باشد، اينكه كسي مجاهد است ونيست قضاوت بمردم است زيرا در موجوديت اسلحه وفشار درمبارزه سياسي غير عادلانه قضاوت نمي شود. برخي ها بدون اينكه عواقب يك موضوع رابسنجند درگرماگرمي حوادث مي خواهند تحليل عميق از مسايل سياسي بنمايند. در حاليكه بدنه اصلي واساسي حكومت كرزي رامجاهدين تشكيل ميدهد. هدف برخي از رهبران معلوم نيست كه به كدام وزرا غير جهادي ميگويند تارديف بندي درست گردد. ازوحدت گروه ها وشخصيتهاي جهادي نام برده ميشود از خداوند متعال براي آنها توفيق مزيد درراه وحدت شان استدعا ميگردد. كسي ميگويد ديگر مجاهدين باكرزي نيست ودر شرايط كنوني نيازي به اقدام نظامي رانمي بيند.آيا آقاي كرزي، احمد ضيامسعود وخليلي مجاهدين نيستند؟ پس منظوراز مجاهدين كيست ومردم چه كسان رابه حيث مجاهدين بشناسند. دولت فعلي محصول كارنامه هاي تمام مجاهدين است ولي اينكه مجاهدين يكي را اصيل وديگري راغير اصيل معرفي مي دارند صرف ذهن مردم رامغشوش مي سازند. در آنصورت مردم حيران مي مانند كه عقب كي بروند كي راليدرورهبر حساب نموده وغمخوار آينده محاسبه بدارند. بعضي رهبران بدون اينكه دليل برگزار نشدن هردوانتخابات رااز نظريات مردم از طريق اخباروجرايد كشور بشنوند وآنرا مطالعه نمايند اصرار ميورزند كه هر دوانتخابات همزمان صورت گيرد تاآنهابتوانند مانند گذشته ها بوسيله ميل تفنگ وقدرت تفنگداران در مقامات دولتي دست يابند. اصيل ترين مجاهد آنست كه متكي برنفس بوده درزمان قدرت خداوند[ج] ومردم را فراموش نكرده به بيت المال خيانت نورزد وبه نفع خودسؤ استفاده نه نمايد . در وضعیت فعلی عدم موفقيت كابينه ناشي از اختلافات داخل كابينه است زيرا پروگرام جمع آوري اسلحه تطبيق نگرديد ووزارت های دفاع وداخله هیچ کاری را دراین عرصه پیش برده نتوانستند. مجاهدين آزادي واستقلال در زمان جنگهاي استقلال بعد از شكست قواي بريتانوي اسلحه رابرزمين گذاشتند به عقب كشت وكار خود رفتند امايك تعداد مجاهدين عصرامروز كه ديگر كمونيزم وتروريزم به زعم آنها  شكست خورده است اسلحه را برزمين نمي گدارند زيراكه از آن به نفع شخصي خود بيشتر سود ميبرند. وتا ابدالعمرمی خواهند در قدرت بمانند وفرزندانشان نیز حاکم کشورگردد.

دموكراسي وزمينه هاي رشد آن در كشور

 ديروز شعار هاي ديگري از زبان وقلم فرهنگيان افغانستان مي بر آمد، اما امروز دربرخي شهر هاي افغانستان وبه ويژه كابل سخن از دموكراسي است. حلقات سياسي، نهاد هاي اجتماعي، محافل روشنفكري بسياري در ميان محصلان، متعلمان، نظاميان، ژورناليستان وكارمندان مطبوعات از دموكراسي حرف مي زنند ودر نوشته هاي زيادي از واژه دموكراسي استفاده برده مي شود. ولي آيا همه به مفهوم واقعي كلمه دموكراسي ونوعيت كار كرد پي مي اريم؟ دموكراسي به مفهوم واقعي كلمه، حكومت مردم بر مردم را گويند كه در آن حاكميت به تمام مردم تعلق دارد. دموكراسي روي اصل احترام، آزادي ومساوات استوار است. در نوع دموكراسي مستقيم هر فرد خود عملا درحاكميت سهيم ميگردد. در دموكراسي واقعي ونمونه افراد جامعه نمايندگان شانرا در يك انتخابات آزاد انتخاب مي كنند واين نمايندگان به نمايندگي مردم خود حاكميت ملي را تطبيق مي نمايند، انواع ديگر دموكراسي عبارت اند از دموكراسي ليبرال، دموكراسي تمثيلي، دموكراسي اريستوكراتيك( كه در آن اختيار حكومت به دست چند حانواده مقتدر ميباشد وهم قدرت بدست چند نفر محدود متمركز است.) يك نوع ديگر آن دموكراسي هاي اقتصادي ياسو سياليستي است كه بر اساس دكتورين ماركيسزم بوجود آمده بود كه فعلا در جهان كمتر مورد پذيرش قرار دارد. در كشور هاي كه دموكراسي استقرار دارد، به علتي توانسته اند از حقوق ملي اتباع خود دفاع كنند كه اين نظام هاي سياسي به حكومت مردم اعتقاد داشته ونظارت مردم رابر تصاميم وفعاليت هاي حكومت قانوناً احترام مي كنند. براي اين كه حقوق بشر را از دموكراسي تفكيك نماييم بايد پايه هاي اساسي دموكراسي را برشماريم.

1قدرت حاكمه مردم

2 حكومت مبتني بررضايت مردم

3 حكومت اكثريت

4 حقوق اقليت ها

5 ضمانت براي حقوق بشر

6 انتخابات آزاد وعادلانه

7 مساوات در برابرقانون

8 پيگرد قانؤني

9 محدوديت هاي قانوني برحكومت

10 پلوراليزم اجتماعي، اقتصادي، سياسي وفرهنگي

11 ارزش هايي چون اغماض، پراگماتيسم، تعاون وسازش.

اين بود پايه هاي اساسي دموكراسي ولي مي آييم په مباحثي در مورد دموكراسي كه در اين روز هاسياستمدارن ماآنرا عنوان ميكنند. به نظر من مشكلات مردم افغانستان از ناحيه اقتصادي، امنيتي، فرهنگي واجتماعي وغيره حل نيست، زيرا افغانستان در سطحي كه لازم است قرار نداشته وزمينه هاي تطبيق دموكراسي كه عبارت از حكومت مردم بالاي مردم است در شرايط كنوني نيز به مشاهده نمي رسد. ودموکراسی درافغانستان تطبیق نیمی گردد زیرا یک شعاراست   بايد خاطر نشان ساخت كه در اكثر كشور هاي جهان حكومت ها از مردم هراس داشته ودر برابر مردم احساس مسؤوليت مي كنند وبه مردم جوابگو اند، اما درعده يي از كشور هاي دنيا منجمله افغانستان مردم از حكومت مي هراسند.

در شرايط كنوني فدراليزم به معني تجزيه است

در مورد دموكراسي وساختار نظام فدرالي تعابير وتحليل هاي مختلف ميان اقشار گوناگون روشنفكري جامعه ما وجود دارد. در اصل فدراليزم خود از فورمول هاي دموكراسي ميباشد. دموكراسي در ذات خود حكومت مردم بالاي مردم است. دموكراسي خواست هاي مردم رابه سرعت مورد توجه قرار داده ورابطه وسيعي راميان دولت ومردم تامين مي دارد. بادر نظرداشت تجارب نظامهاي فدرالي در كشور هاي مختلف دنيااين نتيجه بدست آمده كه در موجوديت زبان ها، نژاد هاومذاهب مختلف ساختار نظام فدرالي نتايج چندان مثبت را ببار نياورده است. موفقيت استحكام نظام فدرالي در داشتن كلتور وفرهنگ مشترك است. فدراليزم بر اساس نژاد، زبان ومذهب تاسيس نمي گردد. اما برخي دانشمندان طرح فداراليزم را در به رسميت شناختن يك زبان اقليتي سر انجام محدود مي سازند، در حاليكه تمام اين خواست ها ميتواند در موجوديت يك نظام مركزي قوي توسط قانون اساسي تنظيم گردد. افغانستان سويس نيست كه پختگي سياسي وفرهنگ فدرالي مناسب داشته باشد اكثريت مردم كه سواد كافي ندارند طرح اين مسايل به آنها ناآشنا است اين موضوع از جنگ فكري ميان اقشار روشنفكري كه تاثيرات بيرون مرزي نيز دارد، آغاز گرديده تاامتيازات مادي وشهرت سياسي را بدست بياورند. يگانه نظامي كه ميتواند همه راقانع سازد فقط نظام جمهوري خواهد بود كه واليان ولايات از مركز تعيين وشاروالان از طريق انتخابات تعيين شوند. نظام جمهوري كه خود انتخابي است، فورمول اساسي دموكراسي راباخود داراميباشد. زور مندان وتفنگ داران از دموكراسي كه حلال مشكلات موجود افغانستان است، فاصله دارند وفقط در ساحه خود زيرنام زبان، نژاد ومذهب به خاطر تداوم بقاي خويش شعار فدراليزم رامطرح ميسازند. سيستم فدرالي در امريكا، آلمان به اساس مطالعه وايجابات جغرافيايي، سياسي واقتصادي آنها ايجاد شده اما در افغانستان نظربه شرايط موجود وعدم ثبات هيچ نوع تحقيقاتي به عمل نيامده است كه فدراليزم به اساس چه وكدام ضرورت بايد در اينجا پياده گردد. نفع آن چيست وضررآن كدام ها اند. اما تاجاييكه معلوم ميشود افغانستان به پخته گي سياسي واجتماعي نرسيده است كه مانع از تجزيه گردد. باتاسف بايد خاطر نشان ساخت كه تعدادي از روشنفكران مادر شرايط كنوني فدراليزم ميخواهند كه فكر ميشود در عوض چنين تحريكات سياسي فعلا بايد به توسعه ورشد اقتصادي توجه شود. خطر ناكتر از همه آن است كه اگر دست هايي از خارج بخواهند چنين بازي رادر اينجا راه اندازي نمايند وكساني را هم براي اين كار اجير كرده باشند، پيامد فدراليزم از قبل معلوم است وتجزيه افغانستان را دربر دارد. دركشوريكه هنوز تفنگ بيداد ميكند رژيم مستحكم سرحدي ندارد ومداخلات همسايگان محسوس است از كدام نظام فدرالي ميتوان حرف زد. نظام رياستي كه درآن همه حقوق اتباع وشهروندان روي اصل احترام، آزادي ومساوات استوار باشد بهترين نظام در افغانستان خواهد بود.

 

راه بيرون رفت از حالت كنوني در چيست ؟‌

درحاليكه مردم افغانستان، پرهيز كارترين مسلمان ترين و با تقوا ترين مردم دنيا اند، ولي زياد ادعا مي شود كه درافغانستان چنين است و چنان. افغانها از شمارردمان شجاع باننگ و با عار جهاني اند كه درمهمان نوازي  خود شهرت كامل دارند.

باتاسف بايد گفت كه حوادث سه دهه اخير مردم افغانستان رابه جهان به گونه ديگري معرفي ساخت و درعرصه خارجي جهت گيري هاي مختلف درقبال موضوعات افغانستان بوجود آمدعدم اشتراك اكثر يت باشندگان درتحولات سياسي و اجتماعي كشور امروز مشكلات فرواني رابه سياست مداران مابيار آورده است قيام هاي مسلحانه يكي پي ديگرپيروز شد وسيستم هاي مختلف پابه عرصه وجود گذاشت ولي هرگز بصورت كل حق تصميم گيري به مردم داده نشد ولي امروزمردم با فهم و بينش خود با قبول هزاران مشكل بسوي انتخابات مي روند تا زعيم ملي خود را تعين نمايند تا باشد كه در نظام آينده از غارتگران ثروت ملي حساب گيرند مردم از نظام آينده مي طلبند كه اعتبار كشور شان را در عرصه بين المللي بالا ببرد دين مردم مااسلام است و اسلام در قبال عقب مانده گي جامعه افغاني كدام ممانعت را وضع نكرده است اصل سخن در اين است كه تبليغ به آن ارزش هاي والاي دين كه براي خدمت مسلمانان و بهبود وضع زندگي شان است صورت نمي گيرد به آسودهگي هاي روحي معنوي و برابري اقتصادي كه مردم ترسانده مي شود و خوبيهاي جنت گفته نمي شود برخي علما به سياست هاي بزرگ دست مي زنند بدون اينكه مشكل قريه را بيان كنند.

مي دانيم كه افغانها هرگز جنگ را به كشور صادر نكرده و تمام جنگها وارداتي بوده و بالاي ملت ما تحميل شده، جبهات جنگ يكي پي ديگر باز شد تا افغانستان را به ويرانه تبديل نمايند در جريان جنگ گروهي از افراد كه هيچ چيزي نداشتند صاحب ثروت بزرگ مادي شدند و در همين حال آنها ميان مردم كدام ثروت معنوي ندارند از جنگهاي افغانستان برخي دول همسايه به پيشتر فتهاي بزرگ سياسي و اقتصادي نايل آمدند.

در بعضي حالات عدم درك مسايل بيان شده ناشي از بيسوادي بالاي جامعه ماست. طبيعي است كه افراد بيسواد تحليل هاي مشخص از وضيعت نتوانسته و مسير زنده گي خود را خوب تغير داده نمي توانند مردم افغانستان در طول تاريخ در مثلث ملا قريه، ارباب قريه و حاكم منطقه بند مانده اند و زيادتر آنها را اختلافات اين قواسه گانه رنج داده است.

روشنفكران كه نقش تعين كننده بايد در سرنوشت جامعه داشته باشند متاسفانه تحت فشار قواي سه گانه قرار ميگيرند و از تصميم گيري عاجز اند و بدين ملحلوظ  بسياري هاي شان به سياست دنباله روي دو گانگي روي مي آورند به جوانان كمتر توجه مي گردد، فراگيري و هضم دانش و علم مشكل خود را دارد كدر ها به حساب لياقت و مسلك گزينش نمي يابد يك چيز قابل ارزش آنهم توجه جامعه جهاني به افغانستان است كه نبايد آنرا از دست داد.

اقشار وگروهي مختلف ساكن در كشور چنين تفاوت زندگي و تضاد شديد طبقاتي را بخود قابل لمس مي دانند. در بسياري كشورهاي جهان پديده هاي منفي در حكومت و دولتهاي شان موجود است در كشور ما علاوه بر مشكلات فقر، قاچاق كشت كوكنار، رشوت و فساد، اختطاف اطفال، ظلم وزور گويي رايج  يافته و بدتر از همه قتل و سر بريدن ها هنوز هم جاري است و جنگ در گوشه وكنار كشور به تحريك آنانيكه در بيرون از مرزها آسوده وفارغ بال زندگي دارند، نيز بيداد مي كند.

مغزهاي متفكر از كشور آنهم قاچاقي فرار كردند، چوب هاي چهار تراش به يغما برده شد، جنايات فرهنگي در برابر مجسمه هاي بودائي باميان كه خسارات بزرگ مادي و معنوي را به ميان آورد صورت گرفت و تاكنون آثار تاريخي كشور قاچاق مي گردد. ولي با وجود كمك هاي ملياردها دالركار هاي سازنده در كشور انجام نيافت بلكه در آن خرسند ايم كه تعداد ولايت ما در رقابت به همديگر زياد شد، نفوس كشور ما كه هنوز 50 مليون نيست 34 ولايت داريم و تعداد اعضاي پارلمان ما برابر هند كه بيش از يك مليارد نفوس دارد خواهد بود، 18 رئيس جمهوري داريم و بیش از سیصد اعضای پارلمان.

از موجوديت معادن خود اولا آگاهي نداريم و اگر داريم زمينه استخراج و استفاده آنرا نداريم گاز فراوان داريم ولي بدون گاز هستيم قالين و كشمش خوب داريم ولي عرضه آن ضعيف است، منابع آب فراوان داريم اما بدون برق زندگي مي داريم قانون اساسي تصويب شده داريم اما تفنگ خوبترين قانون در محلات است حاكميت مركزي نام نهاد داريم و اصل قدرت نزد قوماندانان مقتدر ولايات است وافراد بیسواد یکی پی دیگروالی وقوماندان مقرر می شوند ، پس چگونه ازين حالت مي توان خود را نجات داد.

كميسون مستقل انتخابات قابل انتقاد است

كانديدان چگونه قضاوت مينمايند؟

در حال حاضر پروسه ثبت نام راي دهنده گان ختم گرديده است مردم افغانستان آرزو دارند تا در يك فضاي عاري از خشونت با اشتراك فعال شان زعيم آينده كشور را تعين نمايند، تا باشد كه افغانستان عضو فعال جامعه جهاني گرديده و مشكلات خود را يكجا با همكاري جامعه بين المللي حل كنند. خوشبختانه اكثريت كانديدان بادرك اين مساله در صحبت هاي شان اين مطلب را تصديق مي كنند كه موجوديت قواي ائتلاف و قواي ايساف در شرايط كنوني به خاطر مبارزه عليه ترورزم بين المللي، همكاري به مردم تامين صلح و ثبات امر ضروري است. ولي تا جايكه مشاهده مي گردد در قبال مسئله كانديدان نزد برخي مردم نگراني هاي وجود دارد كه در ابتدا به تعداد 23 نفر وبعدا كاهش آن به 18 نفر درپست رياست جمهوري آينده كه افغانستان را در عرصه بين المللي كم اعتبار نشان مي دهد و هم به ذات خود يك نوع نفاق مي باشد كه نظيرآن در جهان كمتر ديده شده است.

اصل سخن در اينجاست كه چطور همه كانديدان توانستند بدون كدام مشكل در حاليكه صدها شكايت وجود داشت،تائيد كميسون مستقل انتخابات و دفتر مشترك تنظيم انتخابات را بدست بياورند.

دراينصورت لازم مي افتد بعضي قضاوت هاي ديگر را به كانديدان بگذاريم كه عبارت اند از:

-آيا در ميان كانديدان كساني وجود ندارد كه مردم افغانستان را به خارج و از يك گوشه به گوشه ديگر مهاجر نساخته باشد؟

-آيا در ميان كانديدان كساني نيستند كه دست شان به خون مردم بيگناه آلوده نباشد .و باعث قتل اهالي بيگناه حتي از قوم خويش نشده باشند؟

-آيا در ميان كانديدان كساني وجود ندارد كه از پول نامشروع به خود جايداد و املاك رديف نكرده باشند؟

-آيا تمرد مدعيان پست رياست جمهوري در دوره اداره موقت و دولت انتقالي اسلامي خلاف مودات قانون اساسي كه خود اشتراك كنندگان لويه جرگه ها بودند مشهود نيست؟

-آيا از ميان كانديدان كساني وجود ندارد كه در داشتن تباني با مسئوولين زندانهاي خصوصي امريكايان در كشور متهم نباشند؟

-آيا كانديدي وجود ندارد كه توسط نيروي مليشه ای سوقيات عسكري را از يك ولايت به نفع تنظيم خود بالاي ديگر ولايت انجام نداده باشد ؟

- مگر نمي دانيم كه در طول سه سال گذشته تمام عوايد ولايات به مركز انتقال نيافت؟

- آيا همه كانديدان مستقل وبدون احزاب سياسي بوده و آنها داراي نيروي نظامي   وملیشه هاي شخصي نمي باشند ؟

- آيا شما كه درآستانه انتخابات شدن قرار داريد به اين امرمتيقين هستيد كه نامزاد هاي محترم و معاونين شان همه بيوگرافي ها مربوط خويش رادرست نوشته اند ؟

- آيامدعيان پست رياست جمهوري كه بدون شك مسقيم و غير مسقيم از آن آگاهي دارند در موضوعات اختطاف اطفال اين كشور كدام مسووليت احساس كرده اند ؟

- آيا داشتن زندان هاي شخصي درنقاط مختلف كشور بدون اطلاع مركز به رئيس جهموري شدن شان كمك مينمايد ؟
تبلغات برخي تنظيم ها جهادي از بابت تجاوز شوروي سابق گوش مردم راكرنساخته بود. آيا درميان كانديدان كساني نيستند كه درگذشته ها و خصوصا بعد از پيروزي جهاد مردم افغانستان كه 12 سال مي گذرد با همان كشور هاي سابق شوروي و به ويژه از سرزمين همجوار افغانستان كه اين تجاوز صورت گرفته روابط علني و مخفي ندارند ؟

چطور شده مي تواند اگر كانديدي در مقام وزارت دوسال باشد كشور داراي استقلال سياسي بوده و اگر نباشد فاقد استقلال سياسي مي باشد .

پس كانديدان محترم بايست اول براي استقلال سياسي برزمندنه براي احراز كرسي رياست جهموري .

بادرنظر داشت مطالب فوق كميسيون مستقل انتخابات قابل انتقاد مي باشد كه به طور همه جانبه درمسايل كانديداتوري افراد غور و بررسي نكرده است.

نامه وارده در مورد مشكلات افسران

از آنجاييكه كدر هاي صادق ووطندوست ميتوانند مشكلات فراوان را از ميان بردارند. بايد كار به اهل كار سپرده شود واشخاص مسلكي جاگزين اشخاص شوند كه بر مبناي تمايلات قومي، زباني، حزبي وسمتي گماشته شده اند وهمچنان در مورد ذيل پيشنهادات ذيل را ارايه مي كنم. بعد ازين ازغضب زمين هاي دولتي وعام المنفعه توسط افراد قدر تمند مسلح دولتي جلوگيري گرديده وزمين هاي غضب شده دوباره مسترد گردد وبه گفته شاروالي كابل (قومندان بيل وكلند)

28000 نمره زمين كه به مردم برويت كاغذ توزيع شده بايدپولهاي مردم دوباره مسترد گردد.ابتدا زمين ها استملاك وبعد كميسيون بدون زور وزر به اشخاص مستحق آنرا توزيع بدارند ومشكل بي سرپناهي مهاجرين حل و فصل گردد.

بعضي ها مي گويند! دوران ستم تفنگ طالبي را گذشتانديم اما ستم قلم رژيم فعلي كمتر ازآن نیست بعضي ها معتقد اند برخي از مقامات دولتي مسلح در توليد كشت،نگهداري وترافيك مواد مخدر سهم دارند.آنها بايد از وظايف شان سبكدوش گردند وتحقيق صورت بگيرد كه واقعا 15000 هكتار زمين تخريب شده زرع ترياك بعد از چيده شده ثمرآن از بين رفته ويا قبل از آن؟ شهر كابل هنوز زيبا وصفا نيست محيط زيست نهايت آلوده بوده كه باعث بروز انواع امراض گرديده است. در حاليكه نيروي كافي كار در كشور موجود است ولي مرد كار از خارج كشور مي آيند وزارت امور داخله از ايشان ويزه و راجستر نمي پرسد كشور از اين الحاظ بي درب ودروازه معلوم ميگردد. از قطع جنگلات بخصوص قطع جنگلات پسته در ولايت بغلان كه توسط افراد ناشناس مسلح كه از جمله محصولات مهم صادراتي كشور است تحقيقات شود كميسيون وهيات باصلاحيت به محل اعزام وبه متخلفين مجازات داده شود، انجو سالاران مانند تفنگ سالاران در چوكات وزارت هاي پلان وانكشاف دهات قدرتمندان، آنها هيچگونه جوابگوومسئووليت دربرابر دولت نداشته خرچ ودخل تكس وماليه كرايه اجاره دفاتر شان را دولت نميداند وتحت پوشش خارجيان در حركت اند وبدين منوال عده ثروتمند مي گردند.پروسه خلع سلاح وملكي سازي بايد عادلانه عملي گردد. متاسفانه بايد گفت كه وزارت دفاع از نيروي چندهزار نفري افسران تنقيص شده قطعات استفاده درست نتوانست وهزاران افسربیکارماند. در دوسال ايكه گذشت آنها به تظاهرات زياد دست زدند زيرا مشكل شان حل نگرديد درميان آنها متحصصان وشايسته ترين افسران وجود دارد. اكنون وزارت دفاع به شركت شخصي ونمايندگي اقوام ها تبديل شده است. نسبت ضعف كار سياسي، عقيدتي وعدم درك پرسونل از حقانيت حكومت مركزي با وجود تامينات فوق العاده فرار نيز از قطعات دجزتام هاي اردو وجود دارد، مشت از افراد طور نامنظم در قرار گاه اردو در حدود چندین صد نفر درسه مرحله اصلاحات به حمايت تنظيم هاي مربوط خود باشيوه دنباله روي چاپلوسي با انكار از گذشته هاي خود ماهانه مبالغ زيادي دالر رابنام افسر سابقه دار و روشنفكر بدست مي آوردند در حاليكه ساير همرزمان شان تنقيص شده بيكار ومصروف مظاهره اند.

اينها كدام كار عملي را به نفع صلح وثبات كشور به پيش نمي برند، در حاليكه افسران ورزيده مسلكي متخصصين ومجرب تحصيل كرده در وزارت دفاع تاهنوز جاي خود را نيافته اند. 

حرف هاي فراموش ناشدني

هنوز دير نيست كه بسياري از حرف هاي كه در بر گيرنده مسايل عاطفي در روز هجدهم ميزان بود كه مردم آنرا با احساسات گرم و دورني خود و با يك نوع آماده گي قبلي به پاي صندوقهاي راي رفته و به كانديداي دلخواه شان راي دادند بيان كرد.

هيجانات واحساسات همان روز چنين بود كه وسايل جمعي ملي وبين المللي با آب و تاب آن آنرا انعكاس داد وبيمورد نيست كه برخي مثالها وصحبت هاي انجام يافته همان روز تاريخي را كه جمع بندي شده است به تفصيل گرفت.

بي بي نسا خانم 90 ساله نيز در حاليكه دست ها و پاهايش از شدت سرمامي لرزيد به محل رايدهي در ليسه بي بي سروري سنگري آمده و گفت كه بخاطري آينده ورفاه افغانستان راي خود را به كانديداي مورد نظر خود دادم.

همچنان دگروال متقاعد محمد يعقوب كاظمي كه هشتاد سال عمر داشت و تمام بدنش از ضعيفي مي لرزيد در جريان رايدهي چنين اظهار نظر نموده كه امروز آرزوي ديرينه ام بر آورده شد.

خانم 65 ساله كه از فاصله دور به شهر مزار آمده بود گفت: من عمر خود را خورده ام مي خواهم با را ي دادن در كاري شركت كنم كه براي اولاد ها و نواسه هايم خوشبختي و صلح تضمين شود.

درليسه ابوالقاسم فردوسي واقع مكرويان سوم به ساعت ده همان روز خانمي كه ديشب مراسم عروسي اش برگزا ر شده بود به مركز راي دهي مي آيد و بعد از راي دادن چنين سخناني ميگويد:

هنوز سرو رويم پراز سرخي و سفيده و زرك است ولي آمده ام تا راي بدهم و من خوش بخت ترين زن در افغانستان هستم زيرا ديشب عروسي خودم و امروز عيد همه مردم كشورم است.

و همچنان زني در همين ليسه به ساعت 2 بعد از ظهر با لباس عروسي از موتر گل پوش پايين شده و راي او و آن زن چنين اظهار نظر كرده بود به خدا اگر راي نمي دادم با خاطري آسوده به سالون نمي رفتم و مراسم عقد من نا آرام انجام ميشد.

بدين ترتيب اولين تجربه دموكراسي در چنین فضا انجام يافت و در حقيقت فصل نوين در تاريخ حيات سياسي اجتماعي كشور گشوده شد و مشاركت مردم تمثيل گرديد نتايج انتخابات مهم نيست كه كدام كانديد برنده كدام ها بازنده اند ولي عمده آنست كه مردم افغانستان در عمل نشان دادند كه با مشاركت وسيع خود در انتخابات ظرفيت بزرگي براي پذيرش دموكراسي دارند.

باوجوديكه يك مقدار نارضايتي ها گويا اينكه تخلف و تقلب وجود دارد شنيده شد اما انتخابات و تعين زعيم آينده هزاران بار بهتر از آن حكومت هاي است كه در افغانستان به زور آمده است.

ولی اینکه حکومت به نفع مردم کاری را انجام نمیدهد مایه تأسف است . حال كه انتخابات رياست جمهوري را پشت سر گذشتانديم و همه مان انتظار نتايج عالي آينده آنرا در تشكيل كابينه جديد و معرفي خدمتگاران واقعي به مردم داريم.

يك آزمون بزرگ ديگر در برابر مردم قرار دارد كه همانا انتخابات پارلماني است كه قرار است در بهار سال آينده داير گردد اين انتخابات رياست جمهوري فرق كلي دارد زيرا كه برخي نگرانيهاي در ذهن مردم از همين حالا خطور نموده است دليل آنكه عده از اقوام راي دهنده برمبناي تعلقيت قومي راي داده اند گر چه انتخابات درتمامي كشوريكسان وهمزمان آغازگرديد ولي انتخابات پارلماني شكل ديگري را بخود خواهد داشت دردو لويه جرگه قبلي اطلاع دارم كه دو برادر از يك خانواده كه هر دوي شان در مهاجرت بودند يكي از شهر و ديگري از يك ولسوالي غيابي انتخاب گرديد جالب اينست كه اين شخص به مردم آن ولسوالي هيچ بلديت نداشه و كدام باري درسالها سرنزده اما قوماندانان مقتدر در ولايت نامبرده گان را وكلا مردم به زرو اسلحه خود برگزيده و اعتراضات مردم هيچ جايي را نگرفت، البته اين از ذكر نام قوماندانان وولايات آن بنابر ملحوظات كه وجود دارد صرف نطر مي دارم. اما مخاطره در آن است كه اگر تعقل همه جانبه صورت نگيرد و در پروسه انتخابات آينده موضوعات زور وزر مطرح باشد به هيچ صورت نماينده گان واقعي مردم در پارلمان راه نخواهند يافت و همان طورهم گردید .

مردم انتظار نتايج عالي انتخابات رادارند

مردم افغانستان براي نخستين باربه پاي صندوقهاي راي دهي رفتند وبا سهم ارزند شان انتخابات راسپري نمودند كه در آن نقش زنان قابل ملاحظه بود. واقعا مردم باجوش وخروش زايد الوصف از انتخابات استقبال كردند تا آينده خود رابا ايجاد نظام جمهوري اسلامي خوب ودرخشان احساس كنند.بايد نگاشت كه مردم كشور باقبول تهديد ها ومشقات زنده گي عقيده مندي خودرا يكبار ديگر در تعيين سرنوشت شان با اثبات رسانيده ويك گام بزرگ ومهم تاريخي رابرداشتنديكي از ستونهاي اساسي دموكراسي راكه انتخابات بود دركشور بعد از گذشت چندين دهه تهداب گذاري نمودند وآنرابدست خود تجربه كردند آنعده محدوديكه در زير تاثيرات منفي قوم پرستي، زبان وسمت قرار گرفتند وياناآگاهانه بابينش هاي كم سياسي ومجبوريت هاي زنده گي ياترس از مقام وموقف اشخاص، داشتن قدرت اسلحه وپول ناگزيري خود را داشته اند، ماراعقيده بر آنست كه در انتخابات آينده كه آنقدر تاريخ دورنيست كاستي هاي موجود په مشاهده نخواهد رسيد. ولي هر گز نبايد اداره، افراد واشخاص داخلي وخارجي ايكه اين فضارا امروز وفردا به افغانستان مساعد ساختند از نقش آنها انكار كرد. درست است كه جامعه بين المللي، سازمان ملل متحد اتحاديه اروپا، ايالات متحده امريكا ونيروهاي سياسي ملي گرا، شخصيت  هاي معتبر جهادي، روشنفكران وطن دوست وعلم پرور، نظاميان بادرك وشجاع ما، اردوي ملي وپوليس ملي، دستكاه امنيتي، قوتهاي ائتلاف وآيساف همه وهمه دراين پروسه نقش داشتند.ولی بعضاً نقش منفی بازیدند از همه مهمتر باید دولت انتقالي اسلامي افغانستان نقش سازنده رادر ايجاد فضاي سالم بخاطر براه انداختن اين اتنخابات بازي می کرد.

عده ای از مردم برمبناي دلايل ذيل به زعيم آينده كشور راي داده ونتايج عالي آنرا در طي پنجسال وبطور اخص تاانتخابات پارلماني ايكه قرار است درآغاز فصل اول سال آينده برگزار گردد مي طلبند كه عبارت اند از:

1- جوانيكه از فاصله دور در ولايت باميان به صندوق راي خود راگذاشته ميخواهد تااز شرتفنگ نجات يابد.

2- محصل جوان به خاطر ليليه خوب فضاي مساعد درسي وعدالت اجتماعي راي داده است

3- خانم جوان براي رشد اقتصاد، فرهنگ وتعليم وتربيه راي داده است. معلولومعيوب براي اين راي داده تاجنگ ختم شود تاديگر كسي مثل او معلول ومعيوب نگردد.

4 -معلول ومعيوب براي اين راي داده تاجنگ ختم شود تاديگر كسي مثل اومعلول ومعيوب نگردد.

 5- افسران انفصال شده بخاطر تامين حقوق شان وايجاد اردوي واقعا ملي راي داده اند ولی خواست هایشان عملی نگردید.

6- اقوام مختلف بخاطر مشاركت ملي در جمهوري اسلامي آينده راي داده اند.

ولی خواست های شان عملی نخواهد شد .

 7- يك جوان بااحساس كشور بخاطر آن راي داده كه جمهوري اسلامي بايد نظام مردم سالاري وخاتمه دهنده زور گوئي وكودتا در كشورباشد.

 8- جالب تراز آن يك باشنده شهر مزار شريف مي گويد بخاطر آن راي داده كه رئيس جمهور آينده قوماندانان مقتدر مسلح را كه در دودهه بالاي مردم حاكميت داشته وروح روان اهالي را تسخير نموده اند اين افراد ابتدا بايد خلع سلاح وبعدا به ولايات ديگر تبديل شوند وبايد هم بركنار گردند درصورتيكه ملحوظات وخدمات شان نزد دولت برجسته است بايد تبديل گردند امابه ولايات ديگر.ولی برعکس واقع گردید ، زيرا دريك موقعيت ماندن كادر هاساليان متمادي پرابلم را ايجاد نموده است واكثريت خواهان آنند تاحكومت وكابينه آينده برمبناي ائتلافهاي گوناگون، سازشهاي بيمورد ومصلحت هاي غير لازم تشكيل نگردد، مردم انتخابات صورت گرفته رافال نيك گرفتند واميد واربدان هستند كه يك نظام مردم سالار برمبناي اصل شايسته شالاري در افغانستان بوجود خواهد آمد. و هنوز که چهار سال گذشت نظام مردم سالاربوجود نیامد.

انتخابات رياست جمهوري وپيامد هاي آن

تدوير انتخابات در كشور ما در موجوديت سلاح نشانه آنست كه مردم ما ديگر از جنگ خونريزي‏، قتل وقتال خسته شده اند وباوجود تهيدات مكرر تروريست هاباجرئت وشهامت به پاي صندوق هاي راي دهي رفتند وبه كانديداي دلخواه شان راي دادند. معني رفتن به سوي انتخابات آرزومندي داشتن يك نظام واقعي دركشور مي باشد كه مردم بي صبرانه انتظار آن رادارند. در هركشور نابساماني هاي زياد وجود دارد ازقبيل فقر وبي عدالتي. در پايتخت كشور لشكري ازگدايان به مشاهده مي رسد. هموطنان مابه خاطرپيداكردن يك لقمه نان از صبح تاشام كار پرمشقت را اجرامي كنند. نيروي كاري افغان هادر كشور هاي ايران وپاكستان بسيار ارزان است. امابرعكس عده از كانديدان رياست جمهوري زنده گي پرشان وشوكت دارند واخبار وجرايد متعلق به آن هاآرزومندي مردم راناديده مي گيرند. ويااينكه افراد متخصص درعرصه كارزار انتخابات را متقلبين مي خوانند‏، واگر درصورتي كه كانديداي مورد نظرشان برنده شود در آن صورت نه ازتخلفات سخن است ونه از موجوديت قواي خارجي نظام هاگذشته از نظربعضي ها بنابروابستگي شان به شوروي سابق وحكومات جهادي درچورو چپاول دارايي مردم وبيت المال نتوانستند حمايت همه جانبه مردم رابدست بياورند. طالبان عقب گرابه معارف وتحصيلات علاقه چندان نداشته وحكومت خدارادر زمين خدا اولين بار در تاريخ اسلام مي خواستند از طريق زور عملي كنند كه در نتيجه اين سياست خام شان ياغيان بين المللي وبنياد گرايان ازغرب تاشرق ازسرزمين هاي اسلامي تاغير اسلامي درافغانستان لانه كردند كه مورد تاييد مردم قرار نگرفتند. اداره انتقالي اسلامي افغانستان بارها و بارها از طرف كانديدان كه خود در آن سهم فعال داشتند نيز انتقاد شد گذشته از ان دموكرات هااز نقطه نظرعدم قاطعيت شان در برابر تفنگ سالاران كه خون ملت را چوشيده اند ودر نتيجه انتخابات موضوع ترس وتوزيع پول مثل آفتاب روشن گرديد، نيز كار هاي سازنده را به پيش برده نتوانستند. در كشور نظريات خيلي گوناگون در مسايل سياسي كشوري ما وجود دارد زماني كه با اقشار و گروهاي مختلف وحتي صاحب نظران صحبت گردد يكعده طرفداري ازحكومت داودخان دارند، ديگر از حكومت تره كي - نجيب الله راتاييد مي دارد. عده حكومت مجاهدين را بهترين دوره مي شمارد. هستند كساني كه حكومت طالبان را نمونه خوب نظم وامنيت قاطع مي پندارد. عده بيشماري آزادي وروش كنوني اداره انتقالي اسلامي رامي ستايند ورأي دهنده گان به آقاي دوستم ومحقق را منشا قومي به حساب آورده وآن را حركت ملي نمي شمارند.

نتيجه گيري انتخابات همين شد كه بود، مهم تصميم مردم بود كه آن را گرفتند ولي يك چيز غير قابل فهم مي ماند كه بعوض دكتوروپروفيسوررأي بيشتر رااشخاص عادي،كم تحصيل وفاقد سوابق نيك بدست آوردند كه بعد از سقوط طالبان درسه سال سپري شده درپست هاي مهم دولت كاركرده اند شايد دررأي زياد داشتن مقام گذشته وفعليه، امكانات مادي، حمايت يك كشور وياچند كشورخارجي، وموجوديت نيروهاي مسلح فعال خارج تشكيل نيز رول خود راداشته باشد

ولي روشن گرديد كه درمسايل انتخابات جنبه هاي ايديالوژيكي وقومي خيلي ها محسوس است.

دول خارج درپروسه هاي تاريخي وداشتن رهبران محبوب شان افتخار مي كنند امادركشورما بدون ازهمين انتخابات سايرتدابير انجام يافته رااكثريت تاييد نمي كنند به آن بايد اعتراف نمود كه باچنين روحيه ها، فكر نمي شود كه انتخابات پارلماني جنجال هاي خود رانداشته باشد.

تاجايي كه معلوم مي شود واگروضع بدين منوال باشد كه سردارهاي تفنگ بدستان بيشترين رأي راببرند، واضع مي گردد كه وكلاي منتخب رااكثرا تفنگ داران وعمال شان تشكيل خواهند داد و تشکیل داد.

برخي ازمردم ما عادت دارندازترواش مغزي ديگران صحبت كنند وياحرف هاي ديگران راحرف خودبشمارند.

بسياري هاي حقانيت زنده گي خود رادر وجود اسلحه، پول و تسلط قدرتمندان فكر مي كنند وازحقوق مدني ومعنوي شان چندان  استفاده لازم كرده نمي توانند.

مخالفت با مردم

بادرنظرداشت اوضاع نامناسب كشور مردم با شور وشوق به پاي صندوقهاي رأي رفتند وباجوش وخروش زايدالوصف به كانديدان مورد نظرشان راي داند،

هژدهم ميزان بهترين روز درحيات مردم افغانستان بود كه بار اول يكي از اساسات دموكراسي راتجربه كردند. 18 ميزان روزخاطره انگيز بود كه لحظات نادر وشور انگيزوحماسه خيزش درخاطرات هميشه باقي است، تمام منابع رسمي داخلي،وخارجي، راديوها وتلويزيون هاپروسه رأي دهي مردم رامورد تأييد قرار داده نه تنها اينكه زنده وبه موقع انعكاس داندبلكه مسوولين راازتخطي هاي موجود درلحظات معين باخبر ساختند.

درهژدهم ميزان آرزو همه برآورده شد ونقش اصلي مردم اعاده گرديد. زيراكه مردم اميد واريهاي زيادي را دست آوردند. وتمامي پلان هاي اخلاگران كه تشويش هاي زيادي را ايجاد نموده بودند.

ختمي گرديدودر حقيقت انتخابات، دهشت افگني راشكست داد.

سهم فعال 125000  هزار نيروهاي امنيتي دراين روز واخذ كارت رأي دهي توسط ده ونيم وميليون افغان واجد شرايط كه 41،3 فيصد آنرازنان تشكيل داد تعيين 25000 محلات راي دهي و5000 مراكز شمارش رأي 8 مركز شمارش ارادرسراسر كشور، نظارات به پروسه را دهي توسط نمايندگان 32 حزب سياسي.18 كانديدان دركنار 130000 هزارناظران ومشاهد ديگر پيروزي قابل وصفي است. جاي نهايت خوشبختي است كه هموطنان دورازميهن نيز در پروسه رأي دهي دين افغاني خود را باقبول مشكلات ادا نمودند طوريكه درپاكستان وايران هزار ها مهاجرين درپاي صندوق هاي رأي رفتند.

انگيزه مشاركت ملي اين بود كه مردم ديگراز جنگ خسته شده،حكومت توتاليتر وتفنگ سالاري رانمي خواهند. افغانها نقش اصلي ومحوري را دركارزار انتخابات مثبت بازي نموده وبه جهانيان ثابت ساختند كه مردم افغانستان مردم شجاع  ومصمم اند.

مردم مسلمان وباديانت افغان مي خواهند در روش زندگي خود تغيرات راوارد سازند چنانچه درقرآن عظيم الشان فرموده شده ( خداوند درحالت هيچ قومي تغيري را وارد نميسازد تاخود آن قوم درزندگي خود تغيرات رابوجود نياورد........)

امابا تأسف  فراوان بايد گفت كه همه اين دست آوردهاي ملت مظلوم افغانستان با تشکیل کابینه نادرست بعد از انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان ناکام به یأس و نا امیدی مبدل گشت.

هژده ميزان و پیامد های آن  

درهژدهم ميزان ده ونيم مليون افغان درپاي صندوقهاي راي دهي رفتند وبه زعيم دلخواه آينده شان دريك فضاي آزاد و دموكراتيك رأي دادند. درسراسر افغانستان  جريان راي دهي بدون كدام حادثه بزردگ موفقانه انجام يافت. اين اولين حادثه بود كه بعد ازچاردهه مردم افغانستان آن را بخوبي آزمايش كردند، تفاوت اساسي كه انتخابات سال 1383 با انتخابات سال 1344 دارد، درآن است كه درآن زمان رهبري انتخابات راخود دولت به نفع يك شخص به عهده داشت، احزاب سياسي وجود نداشت وناظرين ومشاهدان درپروسه انتخابات شركت نداشتند وهمچنان نماينده گان ملل متحد در آن حضورنداشتند. اما انتخابات رياست جمهوري سال 1383 تحت نظر سازمان ملل متحد صورت پذيرفت كه علاوه برآن نماينده گان 8 كانديدان و32 احزاب سياسي هفتاد هزار ناظرين و شصد هزار شاهدين نيز حضور نداشتند.اما انتخابات رياست جمهوري سال 1383 تحت نظرسازمان ملل متحد صورت پذيرفت كه علاوه برآن نمايندگان 18 كانديدان و 32 احزاب سياسي 70000 ناظرين و 60000 مشاهدين نيز حضورداشتند.

درسراسر افغانستان 21500 محل بخاطر راي دهي تثيبيت شد كه بخاطر نظم وامنيت واينكه مردم بتوانند بدون كدام تشويش راي خود را بدهند به تعداد 125000 نيروهاي امنيتي درروز انتخابات توظيف شده بودند.

دفتر مشترك تنظيم انتخابات درهشت منطقه (زون) شمارش آرا را تثبيت نمود.

درشهركابل نظم وترتيب انتخاباتي عالي بود همه مردم با شورشوق وتحمل سرما ونوبت گيري طولاني كه ساعت ها دوام نمود درپاي صندوق هاي راي رفتند. ودر شهر كابل هجده ناحيه بخاطر راي دهي ايجاد گرديد وهم چنان تدابير امنيتي وجود داشت كه درجهان هم مثال اش كمتر است چون مردم ازجنگها ومهاجرات ها خسته شدند همه ازته دل بسوي انتخابات رفتند، تاديگر مهاجر نشوند ودركشور شان صداي فيرشنيده نشود درمحلاتيكه هيچ تصور نمي رفت تعداد بيشماري از خانمها باداشتن چادريها وحتي زنان كلان سال به سنين 80 ساله به سوي صندوق هاي راي رفتند.

هر عقل سليم واقعا درك مي كند كه مردم افغانستان تاچه اندازه تشنه صلح وآرامش اند، كه اشتراك 42    فييصد از طبقه اناث شاهد اين ادعاماست. مع الوصف اين همه دست آورد هاكه مختصرا برشمرده شده برخي نقايص نيز دركار مسؤولين برگذاري انتخابات از قبيل بي  كيفيت بودن رنگها، موجوديت خارجيان عدم دادن موقع به نماينده گان كانديدان، ساختن كارت هاي جعلي نيز به مشاهده رسيد، ولي اين موضوعات آنقدر عمده نسبت كه كانديدان بهانه جو وفرصت طلب آن رابزرگ جلوه داده وهيچ نوع دلسوزي به مردم واحترام به آنها نشان ندادند. امابرعكس آنها باز باخلق سروصدا ازتحريم و واستعفا صحبت مي كنند وخوب مي دانند كه اكنون بسيار ناوقت بوده، ومردم افغانستان تصميم خودراگرفته اند وجالب اينست كه شايد ازميان 15 كانديد يكي برنده شود پس اينها به مردم چه خواهند گفت؟ گفته مي شود كه درتقلب كاري زياد تر افراد طرفداران همين كانديدان محترم دست زده اند، اكنون صف بندي ها مشخص گرديد، كه درپروسه انتخابات سه گروه مخالفت هاي جدي كرده وتلاشهاي زياد نمودند كه پروسه ناكام وياحداقل بدنام گردد. جريان راي دهي نشاند اد كه مردم مظلوم افغانستان به مسايل گروهي، قومي سمتي زباني ومذهبي علاقه ندارند وآنرامردود مي شمارند ولي برخي كانديدان به اين مسايل سخت دامن زدند. باتاسف بايد گفت كه يكي ازكانديدان خلاف توقع مردم اين روز پرشكوه را روز سياه درتاريخ دموكراسي خواند. اكنون مردم افغانستان ازكسي كه برايش راي داده اندو توقع دارند تازعيم آينده كشورشان درجهت تامين امنيت وثبات رفاه عامه، رشد دموكراسي وهمكاريهاي متقابل بين لمللي توجه بيشتر داشته وحكومت رااز نفوذ غير مستقيم بيگانه گان دور نگهداشته وكمكهاي جامعه جهاني راتحت كنترول شخصا قرار دهد وبه اين ترتيب كشور رابه سوي ترقي وآبادي بكشاند. هر زمانيكه مردم افغانستان به سطح زندگي بهتر رسيدند به حق اين رئيس جمهور خود دعاخواهندكرد ولی مردم هیچ چیزی را تا هنوز بدرستی لمس نکرده اند.

افغانستان و همسايگان

بدون شك مردم افغانستان بسوي انتخابات رفتند تا زعيم ملي شان را براي پنجسال تعيين كنند و رهبر آينده افغانستان پلان پنجساله خود را مورد تطبيق قرار خواهد داد اينكه كدام پيشرفت ها در حيات جامعه ما بوجود مي آيد فردا مطالعه خواهيم كرد و اگر حيات باقي بود آنرا نيز خواهيم نوشت حال كه اكتوبر سال ودوهزار و چار است يك موضوع در ذهنم خطور نمود كه افغانستان رامي خواهم درچند سطر كوتاه از آنجايئكه مدتي درپنج كشور همسايه اقامت داشتم در مقايسه باهمسايگان قرار بدهم درين نوشته هدف از تائيد سياست دولت ويا عدم تائيد آن نمي باشد بلكه مي خواهم بالاي پيشرفت ها اقصادي اجتماعي ودست آورد هاي علوم و تكنالوژي كشور هاي همسايه مانند چين . ازبكستان پاكستان .تاجكستان .ايران و تركمستان كه بدون از چين متباقي همه مسلمان اند ما و همسايگان ما در يك تفاوت كامل باهم زندگي داريم  طرز تكلم و تفاوت نسبي درزبانها و لهجه ها داريم معارف وتحصيلات كلچرو عنعنات وطرز لباس پوشيدن مافرق دارد. كشور ما ويران شده ودر آن فقر مرض بيسوادي بي سرپناهي بي امنيتي . زور گويي انواع واقسام تجاوز اختطاف گروگان گيري قاچاق مواد مخدر تروريزم استبداد بي كفايتي و بي عدالتي با هزاران هزار در دو دريغ حكومت مي راند همين اكنون در كابل لشكري ازگدايان وحود دارد كه عبور ومرور عابرين را در جاده ها مشكل ساخته است، نظم ترافيكي تا كنون به وجود نيامده كه باشندگان شهر كابل را عذاب مي دهد.

در تاجیكستان هم پنجسال تمام جنگ ميان مخالفان و حكومت رحمانوف در جريان بود ولي با تعقل جانبين هر دو طرف به آشتي و مصالحه روي آوردند و حكومت خود را ساختند ديگر آنجا مردم اذيت و آزار نمي بينند براي آوردن چنين وضعيتي برخي از رهبران ما هم كمك زياد نمودند كه خلق تاجك مشكور آنها اند. مردم اين كشورهمسايه ما توانستند با رهبران پيشين كمونیستي كه فعلا اقتدارگران ملي اند بسازند و بسوي بازسازي و نوسازي بروند.

ازبكستان نظم  واقعي پوليسي خود را دارد چنان رو به آبادي است كه چند سال بعد با شهرهاي پيشرفته اروپا همسري خواهد نمود، تركمنستان كه مانند افغانستان منابع سرشار طبيعي دارد اما از نعمت برق، گاز، مسكن، سركهاي اسفالت شده وسيع هم برخوردار است و سالها بكار است تا به تركمنستان رسيد، درين جمهوري ها از فير وصداي راكت وانفجاراختطاف اطفال خبري نمي شنوي، ظلم و تعدي واستبداد كمتر بمشاهده ميرسد. ايران و پاكستان د و جمهوري اسلامي كه از تطبيق شريعت در آنها زياد سخن زده مي شود و دايما علما ما را بيش از حد تحريك مي دارند تا با مردم سختگير باشند ولي در دوكشور مشاهده كرديم كه واقعيت ها غير اين ادعا ها است.

مولوي فضل الرحمن وقاضي حسين احمد رهبران جميعت العلماي اسلامي پاكستان وجمعيت اسلامي پاكستان در مورد باشندگان خود در خصوص عدم مراعات عرفهاي اسلامي خاموشی اختيار مي كنند وهرگز وطن شان را به خرابي نمي كشاند حتي كه يكي از آنها به خاطر منفعت كشور از پيروزي قريب الوقوع در پست صدارت نيز منصرف شد ايران كه خود شهر هاي زيبا و قشنگ دارد، 8 سال جنگ را با عراق سپري نموده، چشم بخيل كور كه چنان رو به ترقي است كه كابل چندین سال را ضرورت دارد تا اينكه به مشهد برسد.

زمانيكه به زيارت حضرت امام رضا (رض) در شهر مشهد و به مقصد دعا به مقبره امام خميني در تهران رفتم به شوق و علاقه آن مردم نسبت به گذشتگان شان حيران ماندم و ديدم كه دولت چه شرايط سهل را به زايرين و چه امكانات و سهولت هاي فراوان را به مردم مهيا ساخته است.

طوريكه در نلهاي آب اطراف زيارت ها آب يخچال جاري بود اما اگر بعد از زيارت از آرامگاه حضرت علي كرم الله وجهه فارغ شوي به مشكل آب خوب نوشيدني را ميتوان يافت.

ايران كه ديروز به مهاجرين ما بدرفتاري داشت و ده ها دفتر احزاب سياسي را بخاطر منفعت خود در مشهد باز نمود و هر حزب فكر مي كرد مقرب دربار ايرانيان است. من شاهد بودم كه مشاورين ايران در شهر مزار شريف فقط جانب يك حزب را مي گرفت و آن را تاگلو مسلح مي ساخت.

  اگر از كرده هاي پاكستان در حاكميت طالبان كه قلم گاهي عاجز از ذكر مي ماند بگذاريم همين اكنون پاكستان به دستور امريكا حاضر شده تا به طالبان بگويد كه در روز انتخابات در داخل كشورش مهاجرين افغاني را اذيت نكند ولي در داخل افغانستان گروه طالبان به كسانيكه به پاي صندوق راي مي ورند و انگشت شان نشاني مي شود، اخطار داده است كه انگشت آنها را خواهند بريد.

ازبكستان گروهك نظامي و سياسي خود را مجزا از خواست ملت افغانستان در يك ونيم دهه تجهيز و تمويل نمود تا جنگ در افغانستان كاهش نيابد وبنام قوم، سمت زبان، خلاف آرزوي مردم ما دست به تحريكاتي زد و نتيجه آن شد كه قوماندانان مقتدر، ثروت مند وسركش از قانون و حاكميت مركزي در ولايات بميان آمد كه به پشتباني همين دوستان همسايه به سپردن اسلحه شان حاضر نيستند، برخي قوماندانان ما از حقوق يك تبعه كشورهاي همسايه برخوردار اند زيرا پاسپورت آن كشور ها را دارند، رفت و آمد آزاد بدون اينكه مركز در جريان باشد دارند و در صورت ضرورت روساي جمهور كشورهاي همسايه را به سهولت مي توانند ببينند ودر حاليكه نمي توان رئيس جمهور خود را به آساني در كابل ملاقات كرد. كشور هاي همسايه مسلمان ما چيزي را كه بخود نمي پسنديد نه براي ما پسنديدند. به گفته مردم افغانستان برخي از كشورهاي همسايه ما از تنگدستي ما استفاده سو نموده و خيلي ها نا جواني كردند در حاليكه بنابر موقعيت مركزي ما بسياري از بلا ها را از سر همسايگان افغانها دفع نمودند كه روسيه و تاجكستان اين مطلب را خوب مي دانند.

تاجائيكه معلوم است افغانها نه جنگ را صادر كرده اند و نه هيروئين را. چون كشور در نتيجه جنگ ويران و مردم فقير شدند فلهذا بمردم غريب و درحال جنگ هر تهمت را ميتوان بست در هر كشور افراد فروخته شده وجود دارد و چون در كشور ما جنگ ابعاد گسترده را پيدا كرد افراد فروخته شده امنيت، رفاه، آسودگي مردم را در نظر نداشته با بازيهاي سياسي و منفعت جويانه مصالح علياي مملكت را زير پاي نمودند بهر حال اكنون كه ملت افغان حق دارد سرنوشت خودش را خودش بدست گيرد و باروي كار آمدن حكومت مردمي كه با آراي مردم در مسند قدرت جا مي گيرد انشا الله گليم جنگ و جنگ سالاري از وطن ما برچيده خواهد شد توقع ما و مردم ما از همسايگان اين خواهد بود با احترام به استقلال، آزادي و اتمايت ارضي كشور ما از مداخلت در امور داخلي ما دست بردار وار در فضاي صلح و امنيت و برابري زندگي نمايند حکومت فعلی ازتأثیر همسایگان در سیاست و تجارت نجات نیافته است .

صلح و امنيت متضمن ترقي در جامعه

امنيت مهمترين و اساسي ترين مساله ايست كه در حيات يك كشور بالا تر از همه مسايل مورد بحث قرار دارد. درنتيجه تحولات كمتر از سه سال دولت انتقالي اسلامي افغانستان دست آوردهاي معين ومشخص خود را در عرصه هاي مختلف زندگي مردم دارد، از جمله امنيت نسبي سراسري، رايج ساختن پول واحد افغاني، بازگشت هزاران مهاجربه كشور كار درجهت تامين وحدت ملي شكست تروريزم رشد وتوجه به معارف وتحصيلات عالي،تلاش درجهت امحاي بيسوادي اعمار وترميم سرك ها مواظبت در عرصه صحت را ميتوان به گونه مثال نام برد. تدوير كنفرانس بن تشكيل لويه جرگه اضطراري ولويه جرگه تصويب قانون اساسي بعد از انتظار سالها بزرگترين رويداد تاريخي وسياسي در كشور است زيرا زندگي مردم بدون قانون بيش ازين مهفوم  نداشت واصول زندگي مردم واقعا توسط قانون تنظيم ميگردد چنانچه در قانون اساسي كشور اين مطلب بطورشايسته در نظر گرفته شده است به خصوس در ماده 44 قانون اساسي به انكشاف تعليمي زنان توجه گرديده است.

انفاذ قانون احزاب سياسي كه بر طبق آن منسوبان قواي مسلح قضات وحارنوالان نميتوانند عضويت احزاب سياسي را داشته باشد توام باپروسه ملكي سازي گام مهم ديگريست كه براساس آن درين روز ها قوماندانان قول اردوهاي بلخ ننگرهار وقندهار بحيث والي وقوماندان امنيه همان ولايت تعين گرديدند. ناگفته نبايد گذاشت كه پروسه جديد ديموكراسي سازي از اجلاس بن آغاز گرديده كه تدابير بزرگ سياسي بعدي باقدمهاي مثبت وماندگاري به سوي ديموكراسي، مردم سالاري قانونيت عدالت وصلح وثبات در كشور گذاشته شد ودر نتيجه حكومت فعلي در سطح بين المللي تحت نظر سازمان ملل متحد مشروعيت بيشتر كسب نموده همچنان ازصلاحيت ها ومسئووليت ها كاري هر چه بيشتر قانوني دركشور استفاده گرديد تا با درنظر داشت اصل حقوقي كاردرست به پيش برود .

واينكه با نزديك شدن انتخابات رياست جمهوري وسياسي نهاد هاي مدني احزاب سياسي موسسات بين الملل دولتي وغير دولتي وآغاز پروسه بزرگ وقانون در تاريخ افغانستان قدمي بسيار مثبت ومهم ديگري در جهت تحقق مردم سالاري وايجاد فرهنگ ديموكراسي در كشور جنگ زده مان افغانستان خواهد بود.

نگرانیهای مردم ازسیاست احیا وباز سازی کشور

درست، دگرگونیهای کمترازسه سال آخر درکشور پیامدهای ناگوار وتاسف بار نیز باخود داشته است باوجودحضورنظامی کشورهای مختلف برخیها از آزادی ودموکراسی برداشت نادرست میدارند مردم توسط قوماندانان مسلح دراسارت روحی وسیاسی قراردارند. سلطه جنگ سالاران موجودیت افراد ملیشه یی هرنوع اشکال قانونیت حاکمیت مرکزی راسلب نموده بجای قانونیت وعدالت زور گویی تمرد یاغیگری، رشوه جعل اختطاف فساد وقاچاق مواد مخدر راببار آورده است. درحال حاضر فساد اخلاقی نسبت به هرزمانی در کشور بیشتر گردیده ودربرابر چشمان اعضای کابینه اطفال کشور اختطاف گردیده بفروش می رسند ومافیای قاچاق کودکان فعالانه درکابل و ولایات عمل می دارند. متاسفانه طوریکه دیده میشود هنگام بروز مشکلات امنیتی مهم وجاروجنجال ها اعضای محترم کابینه برای راضی نگهداشتن دوستان خارجی وکسب حمایت آنها بامسایل فوق الذکر چشم پوشی میدارند .همه مردم ازموجودیت زندانهای خصوصی وشخصی در کابل وولایات اطلاع داشته که باعث مختل شدن اوضاع امنیتی گردیده است. ازبي کفایتی ارگانهای امنیتی کشور است که حتی خارجیان خودسر وبی بندوبار به ایجاد زندان خصوصی دست زده اند.حادثه 8 جوزا 1385مبین این حقیقت که مردم مانند حوادث 3 حوت 1358 از شرف و حیثیت و شهداهای خود دفاع کردند طی عمر 4 ساله دولت انتقالی اسلامی و ریاست جمهوری مردم ما شاهد انواع قانون شکنی ها، تخطیها خودسری هاوایجاد بی امنی هاعدم اطاعت فرمانداران ومسوولین ولایات بوده اند. مردم افغانستان دوران طالبان وقبل ازآن چه شکنجه وفشارهای طاقت فرسایی نبود که متحمل نشدند ولی هنوزهم که انتخابات به حاکمیت افراد مسلح خود سر پایان داده نشده وحکومت های خودکامه وملوک الطوایفی بانفوذ قومی شبه نظامیان درکشوردرمحسوس است. ملیشه هاحاضر به تسلیمی اسلحه نیستند وترس ازآنست که بیشتر مسلح نگردند زیرا مداخلات کشور های همسایه به اشکال مختلف هنوز ادامه دارد زیرا آنها از بی نظمی در افغانستان به نفع خود سود برده وباتحکیم قدرت مرکزی مورد سوال در عرصه بین المللی قرار خواهند گرفت. مردم افغانستان ترکیب بدنه اساسی حکومت فعلی را از افراد بلند پایه قبل از طالبان می دانند که بنابر ضعف شان زمینه پیروزی الفاعده رامیسر ساختند. ازهمه مهمتر اینکه دولت پیوسته بامسایل سیاسی،نظامی واقتصادی دست به گریبان است به مسایل فرهنگی که بدون آن دموکراسی واقعی تامین شده نمی تواند توجه اندک دارد. درکشور معنویت تخریب شده که مستلزم کار پیگیر وصادقانه می باشد. حتی مواردی وجود دارد که درجنایات وبدیها افتخار  میشود وقلم به دستان وشاعران عقب جنایت کاران می روند. بنیاد های فرهنکی کشور بازسازی شده وفرهنگیان کشور به شکل پراکنده در حالت مهاجرت زیست دارند. تربیت عناصر فرهنگی در دستور روز دولت انتقالی اسلامی قرار ندارد اساساً بنیاد های فرهنگی دارای خط مشی معین نبوده وفرهنگ جدید به اساس تقاضای زمان عیار نمیگردد اکادمی علوم افغانستان تیاتر وسینماهای کشور آفریده های فرهنگ درشرایط کنونی نیستند وتاجایی نمیتوانند باشند که دلایل آن فوقاً برشمرده شد.

حكومت آينده چگونه بايد باشد؟

اصل روشن است كه حكومات‏، احزاب ودولت هايكي پي ديگر مي آيند ومي روند ولي آنچه باقي مي ماند، مردم است كه سازندگان واقعي تاريخ اند. اكثراً حكومات   هاباپيشكش نمودن شعار هاي خوب به قدرت ميرسند، ولي بيشتر بعدازرسيدن به قدرت به گفته هايشان عمل نميكنند.مردم فكر كرده زعماخود راتعين ميدارند. چنانچه درافغانستان رئیس جمهور  ازطرف مردم در18 ميزان انتخاب گرديد اكنون انصاف براوشان است كه چگونه حکومتی را كه خدمت گار همين مردم ايكه به وي راي دادند بسازد، تركيب وبدنه اساسي حكومت اش ازكدام اشخاص تشكيل گردد. حال كه ملت صبور مانخستين انتخابات رياست جمهوري رابه پايان رساندن واولين رئيس جمهور راازطريق اراده مستقيم وراي مستقيم برگزيدند،  ارزودارند ومي خواهند، شايسته سالاري وصداقت يك اصل عمده امور باشد واين اصل به اساس لياقت و شايستگي، فهم وتجربه برجسته گردد، تاباشد كه قانونيت تطبيق گردد. اصل قانونيت است كه مصوونيت وامنيت راببار مي آورد. قانون يعني مجموع دساتير وراهنماي عمومي كه درآن اراده شخص وفرد حكمفرمانيست، وبرهمه اتباع دولت قابليت تطبيق يكسان را دارد وضامن سعادت يك ملت است بخاطر تطبيق قانون اساسي در افغانستان بايد بهترين هاوشايسته هابكار گماشته شوند، لازم مي افتتد درراس وزارت خانه هااشخاص مسلكي تعين شوند  نه اشخاص سياسي. بدون شك وزارت پست عالي دردولت است. هروزير بايد فوق العاده درمسلك خود وارد باشد ودرنظرداشت تحصيلات حتمي است طورمثال وزير معادن وصنايع بايد جيولوجیست خوب باشد، وزير معارف بهترين نمونه لياقت، اخلاق وتربيه درعرصه معارف باشد كه مردم فرزندانش رابه اواعتماد كرده بتوانند، وزيرداخله شخص مسلكي ،بادسپلين ومنظم باشد، وزير خارجه بايد سياست مدار خون سرد وپاك سرشت باشد وامثالهم.

دركابينه بايد افراد مسلكي ومتخصصين تعين شود تاامين وحسابده به مردم باشند. بيمورد نخواهد بود كه يك تجربه دولت داري زمان شاه اماالله رابياد آورد پنجسال اول حكومت  شاه امان الله بخوبي گذشت ولي بعد تر موجوديت اختلاف نظر دركابينه افغانستان درموردسياست داخلي وخارجي ايجاد شد كه باعث ضعف دولت جوان افغان گرديد البته صدر اعظم باوزير خارجه وشخص شاه اختلاف نظر نداشت بلكه درحكومت مركزي ولايات كشور يك قسمت عمده مامورين دولت باطرح هاي جديد دولت مخالف وكساني هم بدشمن  تبديل شده مي رفتند. فقط فساد اداره بود مردم افغانستان رااز حمايت وپشتيباني دولت باز داشت،ضربات ماليات روز افزون، رشوت مامورين وبي اعتنايي دولت در برابر مشكلات مردم دولت رامنفور ساخت . دركابينه كه در نظر است ساخته شود در صورتيكه در تعين وتقرر شخصيت هاي متخصص، به كار آگاه شايسته  ونيك نام مطرح نباشد، خلا ميان مردم وبخصوص روشنفكران ودولت بوجود مي آيد و مردم همکاری صادقانه را اجرا نخواهند کرد که در نتیجه حوادث دلخراش و منفی بوجود می آید.  ازطرف ديگر افغانستان واقعا به كابينه متخصص وكار آگاه ضرورت دارد كه بتواند درجلب وجذب كمك هاي موسسات بين الملي وتشويق سكتور خصوصي درنظام آينده كشور مطابق خواست هاي مردم عمل نمايد. به قوت هرچه بيشتر كابينه، پارلمان قوي نيز مي افزايد درپهلوي ساير موارد مانند وحدت ملي، عدالت اجتماعي توجه به معارف رسيد به وضع معيشتي معلمان واستادان وبالابردن كيفيت تحصيلات عالي بايد در دستور كار قرار داشته باشد. حكومت كه ازتركيب وزرا تشكيل مي شودتحت امررئيس جمهور فعاليت مي دارند، وطبق ماده هفتاد و دوم قانون اساسي اين وزاربايد داراي تحصيلات عالي تجربه كاري وشهرت نيك باشد،درآنصورت كدام اشكالي بوجود نخواهد آمد. ولي به هيچ صورت تقسيم قدرت به حساب آرابدست آورده شده چندان منطق ندارد.زيرا ماوهموطنان رنجديده مان باچشم سرشاهد بوديم زمانيكه درسال 1367 بعد ازتشكيل شورامشورتي راولپندي حكومتي ساخته شد وبعد از انتقال قدرت در افغانستان هر كس طبق راي طرفداران خودش خواستار صلاحيت هاشد وهر كه هرچه دلش خواست انجام داد سلسله مراتب، دسپلين وجايگاه آمرومادون فرق نمي شد بدين لحاظ وبه گفته يكتن ازقوماندانان قدرتمند، حكومت ازهم پاشيد،  وطالبان ظهور كردند.

با گذشت هر روز پوليس ملي قوت مي گيرد

سياست نوسازي وبازسازي امروز درتمام ساحات زندگي مردم افغانستان اعم ازملكي ونظامي باجديت تعقيب مي گردد. تعييرات وتبدلات، نوآوريها وتجديد نظر ها در مسايل تشكيلات اداري نظامي درموارد مختلف زندگي احساس مي  گردد. درطي سه سال كه از عمراداره موقت واداره انتقالي اسلامي گذشته درجنب تغييرات دربخش هاي اردوي ملي وامنيت ملي، پوليس نيزنيروگرفت وشعار پوليس خدمتگارجامعه به مردم قابل درك گشت. رهبري وزارت داخله همين اكنون به آ رگانهاي مربوط درولايات ولسواليها قابل لمس بوده، قطعات وجزوتامها مربوط پوليس ملي نسبت به هر وقت ديگر قابل ملاحظه است. ابتكاروزير داخله درمواظبت تخنيكي ومادي پرسونل ايجاد نظم ونسق عسكري، تشكيل وافزودمعينيت جديد مبارزه عليه مواد مخدر ومبدل ساختن تعداد پوليس ملي به آينده هاي نزديك به پنجاه هزارتن تبديل وتغيير واليان ولسوالان ازمحل كار دايمي شان ويازاد گاه شان به مناطق ديگر كشور، ايجاد پوليس ملي در بخشهاي گمركات وبنادر به مثابه نيروي سالم دربرابر مليشه هاي خودسر وبي بند وباربه معني واقعي كمك به مردم ونماد ازحاكميت مركزي در محلات کمتر قابل مشاهده است. تبديل ساختن قومندانان قول اردوها وتعيين آنها به حيث واليان وقومندانان امنيه والايات همچو بلخ،هرات،ننگرها،وقندهاررامي توان نمونه خوب كاري دراين وزارت تلقي كرد.اينكه آقاي جلالي بارها باشفافيت وعلنيت دست داشتن برخي از مقامات بلند پايه دولتي رادر كشت،توليد وقاچاق مواد مخدر اظهار نمود ناساز كاًري شان را در برابر اين حركات ناسالم وبد نام كننده در سطح ملي وبين المللي نشان مي دهد. که این موضوع حتی منجر به استعفاشان گردید با وجوديكه دوماه سپري شده معينيت مبارزه عليه مواد مخدر درراس قرار دارد به پيروزيهاي معين دست يافته است مثلا درهمين مدت چرس به مقدار 1182 كيلو گرام،ترياك مقدار9034 كيلو گرام بدست آمده وحريق گرديده است وهكذابه اندازه 9031 جريب زمين از وجود  خاشی خاش وبنگ پاك سازي شده است. به گفته سخنگوي وزارت داخله دست آورد هاي درمورد تعليم وتربيه،سطح اكمال وبيداري عالي پوليس وجود دارد كه بي مورد نيست ازآموزش 1000 تن از افراد پوليس دربخش قوت هاي سرحد ي وكنترول رژيم هاي سرحدي وعبور ومرور ازمرز هاي كشور به خارج،فعاليت هاي آمريت هاي پاسپورت كنترول ازچگونگي صحت و سقم پاسپورت هاي مسافرين درسرحدات هوايي وزميني كشور بوسيله افراد پوليس،تفاهم وهمكاري باارگانهاي گمركي وامنيت ملي، امنيت نظامي رامي توان به حساب آورد. فراغت 7000 تن از موسسات تعليمي نظامي وتعيين بستي شان در قطعات وجزوتامها، اخذ امتحان كانكور ازمتعلمان سي وچار ولايات بدون استثنا بخاطر تامين عدلت اجتماعي وتساوي حقوق به اقوام ساكن كشور جهت شموليت به اكادمي پوليس همه وهمه نمايانكرفعاليت هاي هدفمندومثمراين ارگان مي باشد. باتفاوت ازاينكه كدام وظايف خطير وپرمسووليت دربرابر منسوبان پوليس ملي قرار دارد نكاًرنده دست اورد هاي توفيق يافته راچندان كافي نمي پندارد. طورمثال درموضوع قتل حيدري محصل پوهنتون كابل درروزروشن وفرارقاتل آنهم خارج ازمرزهاي كشور ضعف پوليس ملي رانشان داد وحوزه امنيتي مربوط خيلي ها غفلت نموده اند، ومثال دوم نگهداشت سه كارمند ملل متحد در داخل شهر كابل به مثابه اسيران جنگ خلاف تمام سنن وارزشهاي ملي واسلامي جامعه ماباوجود فتواي شوراي علماي افغانستان به حيثيت واعتبار كشور مادرعرصه بين المللي تاجائي كه جامعه جهاني درداخل كشور مانمايند گان خودرا دارند، كاست، وماجراي آنها درطول يك ماه به موضوع داغ روز مبدل گشت لازم برآنست وبودكه ارگانهاي امنيتي بايد وبايست پلانهاي تدابيري بخاطرخنثي ساختن حوادث قبل ازوقوع داشته باشند كه بامساعي مشترك باسايرارگانهااجراگرديده  وپاسخگوي نيازمنديهاي امنيتي كشور باشد. پوليس درايجاد نظم بايدسعي وتلاش فراوان داشته باشد تاآسايش بميان ايد تازمانيكه نظم وبازپرسي درمسايل امنيت بوجود نيايد. ساير ارگانهاي دولتي تاجران ملي بين المللي ،ژورنالیستان داخلي خارجي، موسسات داخلي غيردولتي خارجي وداخلي، معلمان ومتعلمين نمي توانند باروح آرام وآسايش فكري كارنمايند ودرآنصورت نمي تواند سرمايه گذاري وتوليدات صورت بگيرد.

كشورهاييكه ازجنگ وياازچنگال سايركشور ها نجات يافته اند اولً  امنيت راتامين وبعداً به ارتقاي سطح توليد شان توجه نموده اند، درصورتيكه سرمايه گذاريها صورت بكيرد. سطح توليد نيزبالامي رود ودرنتيجه آن هزار ها انسان شغل وكارپيدامي كند وبيكاري از بين مي رود مي دانيم كه بيكاري مايه فقر وفساد است كشور ما درنتيجه جنگ  هاي بيهوده ويران گرديده علاوه برانكه هزار ها شهيد ومعلول بجاگذاشت به مخروبه نيز مبدل گشت همه سعي وتلاش درآن جهت است كه امنيت تامين گردد وافغانستان آباد ومعمور شود. درحال حاضرمردم افغانستان ازپوليس ملي خود توقعات آنرا دارند تا امنيت شان تامين شود تابتوانند بخاطرآرام وآسوده بدون مداخله تفنگ بدستان انتخابات پارلماني رادربهار سال آينده سپري نموده ووكلاي خودرابه دلخواه خود تعين بدارند وخود صاحب سرنوشت گردند.         

از روشنفكر تا روشنفكر

راديو بي بي سي چندي قبل سروصدا را از قول برخي صاحب نظران و علاقمندان به مسايل سياسي افغانستان به نشر سپرد كه در آن ازخط سوم راه سوم و فكر سوم صحبت ها بعمل آمد.

اين حركت را در صورتيكه حركت بسوي كاهش منازعات مخاصمت ها و كشمكش هاي روان در كشور تلقي كنيم كار نيك و قابل وصف است كه جريان جديد آنرا تعقيب مي دارد.

روشنفكران با روند روزگار خود موافقت ندارد آنها دو راه دارند يا تلفات مي بينند ويا اينكه تسليم ميشوند.

روشنفكران مكلفيت دارد چه در سطح پايين و چه در سطح بالا در صدد اصلاح كارها با يك خوش بيني به پيش رود.

روشنفكر واقعي آن است كه درهرموقف و مكان كه موقعيت دارد نمونه مثال خوب به ديگران و هموطنانش باشد.

بر همين قشر قابل حساب لازم است تا در مواردي كه منافع ملي ووحدت ملي كشور را زيان بار باشد صداي اعتراض شان را بموقع بلند نمايند.

روشنفكران و تحصيل كردگان از هم تفاوت دارند همه تحصيل كردگان روشنفكران شده نمي توانند روشنفكران با ضمير روشن با ديد وسيع تحليل و تعمق درجامعه رفتار ميكند اما تحصيل كردگان تمام موازين روشنفكري را دارا نمي باشند.

با درنظر داشت برخي خصايل وعاداتيكه در وجود برخي روشنفكران ما وجود دارد فكر مي كنم ولازم نخواهد بود از نام همه شان صحبت شود زندگي بسياري از زوشنفكران وآنهم دست اندر كاران قلم از لحاظ اقتصادي در حالت بدي قرار دارد در جامعه فاقد اقتصادي قوي سياست هاي خوب و علما تنظيم شده بميان نيامده و دموكراسي در آنجا درست تمثيل نمي گردد كه اين موضوع آنها را به مجبوريت هاي زيادي كشانيده است.

تا جاييكه ديده مي شود بعضي ها مواضع روشنفكري خود را درست حفظ كرده نتوانستند در مسايل كشوري گر چه آنقدر مجبورهم نبودند افراط وتفريط نمودند و مانند ماش به هرطرف لوليدند عده از شاعران و نويسندگان به تعقيب هم مسكان  خود نرفتند و آنها را رها ساختندو جانب داري از جنايت كاران و تفنگ سالاران نمودند و بدين شكل به معاملات بزرگ وخطرناك سياسي كه درعقب منافع مالي مطرح بود دست زدند.

تعدادي از روشنفكران در وجود قومندانان بيسواد تبعيض و تعصب قومي را كه شايد بدان چندان عقيده مند نبودند اما به خاطري تحريك قومندانان جهت كسب شهرت و تبارز شخصي خود شان وسرانجام براي بدست آوردن پول خلاف همه موازين پسنديده مردم ما دامن زدند و حتي سخن را بدان جاكشاندند كه حتي ارتباط قومندانان را در بيرون مرزها نيز تامين كردند.

زمانيكه ديوارهاي مصنوعي بين مردم ما در سال 1371 فرو ريخت كدرهاي جهادي و دولتي باهم بزودي چنان آشتي كردند كه گويا در چارده سال گذشته كدام واقعه رخ نداده باشد ولي همين صميميت ها وفضاي باز بعد از چند ماه محدود نسبت تحريكات حلقات خارجي از هم گسست و تعصب و تبعيض را افراد با سواد در جامعه ما نسبت به كارگر و دهقان و مردم عادي بر زبانهاي آوردند و بدان عمل كردند.

باري در انتخابات وكلا جوزا 1381در لويه جرگه اضطراري در تاشكند مهاجر بودم گر چه سطح زندگي روابط و مناسبات مهاجران تفاوت زياد داشته 5 نفراز ميان ديگران خود را به وكالت كانديد نموديم خانمي خود را نمانيده زنان وشخصي دومي به گمان اكثريت بودن مهاجران از مناطق شمال شرق كشور ؤ سومي با راي قابل ملاحظه به نمايندگي از يك جريان سياسي چپي و چارمي كه داراي تحصيلات عالي نيز بود نه بخاطرتحصيل اش و نه اينكه با سطح وزارت در حكومت استاد رباني كار كرده بودؤ بلكه از آن لحاظ برنده شد كه پول وافروحمايت قوم خاص خود را داشت كه از افغانستان نيز حمايت تفنگ سالاري را با خود داشت.

اما متاسفانه روشنفكران بودند كه دراين جريان در نقش كاسه هاي داغ تراز آش با چهره هاي حق بجانب هيجاني وبا يك نوع كبرو غرور با پشت پاگذاشتن به تمام موازين و اخلاق روشنفكري وجاگيري در محدوده قومي بدون عاقبت انديشي از روي احساسات عمل كردند.

آنها با تهديد وتحقيرديگران و مصرف هزاران دالر آنهم نه بر مبناي تعقل بلكه  كاملا به خاطر نمايش قوت قومی خود در كشور بيگانه وآنهم كه كانديد برنده در لويه جرگه راه نيافت و چه رسد كه مشكلات اناني را كه برايش گلو پاره كردند بازگو مي كرد دست يازيدند.

نگارنده به نماينده گي از روشنفكران كه 70 فيصد اين جماعت ها را تشكيل مي دادند نسبت نداشتن دالرؤ دفترؤ موتر و سكرتر راي مغلوب را بدست آوردم ؤ سرانجام درك نمودم كه عده از روشنفكران كه ديروز از وحدت ملي و عدالت اجتماعي سخن مي گفتند امروز عملا درعقب صاحبان پول و سرمايه روان اند و براي كسب اهداف مادي خودشان حركت كردند.

هيچگاه نمي شنوم كه جريانات روشنفكري با يك نظر عام و حتي توافق بيش از 50 فيصد در مسايل متحدانه دريك راه بروند اين موضوعات زماني خوب خواهد شد كه سطح اقتصاد كشور بالا رود مثال تازه اينست كه در يك كشور جنگ زده مانند افغانستان كانديداتوري 18 نفر در پست رياست جمهوري و گذشته ازآن چه ها نبود كه به آدرس يك ديگر نگفتند شورا كانديدا در بين خود اتحاد نظر نداشتند وكساني كه بيشتر از ديگران لاف مي زدند حتي يك فيصد آرا را بدست نياورد ولي در آمريكا كه چقدراقتصاد قوي دارد صرف دوكانديد وجود داشت آقاي جان كيري و بوش هر دو خط مشي متفاوت داشتند آنرا اعلان كردند ورقابت هاهم بدون دشنام دادن ها آغاز شد وجان كيري بدون اينكه به خشونت دست بزند ناكامي خود را پذيرفت و مردم امريكا را به اتحاد دعوت كرد.

كانديدهاي افغانستان كه خود را روشنفكر قلمداد مي كردند حتي انتقاد معقول را به آدرس خود پذيرا نبودند.

ناگفته نبايد گذاشت كه روح و روان روشنفكران كه مردم افغانستان ازآنها توقع زياد دارند درقرا وقصبات ولسوالي ها و مراگز شهرها ولايات وحتي پايتخت چنان تحت تائيد ونفوذ دولت مردان قرار دارد كه تشكل و استقامت دهي شان درامربازسازي افغانستان نوين كار دشوار در برابر خط سوم ؤ فكر سوم راه سوم  می باشد.       

ايجاد نظم و اسايش در شهر كابل تنها مكلفيت شاروال نيست

درسه سال آخير ازشهر کابل درادبيات مروج مابنام شهر سوخته، کابل ويران، تکزاس کوچک وغيره تعريف شده وگاهي برخي مبصرين اين شهر را نمايشکاه آخرين مودل موتر هاتوصيف مي دارند، به هر صورت هرچه بنامند وبناميم کابل پايتخت افغانستان است که درآن بيش از چند مليون انسان اکنون زندگي دارد، گرچه مساحت اش کوچک است، اما مزدحم وباجمعيت شهريکه خارجيان نظامي وغيرنظامي زياد پائين وبالا سرکردان اندوسايط باربري مسافربري همه وهمه بابايسکل وموتر سايکل مشترکا درجاده هااش درحرکت است. هيچ گوشه شهرخالي از مردم نيست درنفس شهربي سرپناه گان زيرخيمه ها شب وروز خود را سپري مي دارند ومهاجرين بي سرپناه درتعمير هاي مخروبه ونيم کاره که نهايت رنج آوراست زندگي مي دارند. مردم بدين منوال سه سال رابااميد هاي فراوان پشت سرگذشتاندو آخرين تصميم خودرا درانتخاب رئيس جمهوردلخواه شان ابراز داشته وبارديگر اشتراک فعال وعلاقمندي خاص خودرا دربرگذاري وختم موفقانه مراسم تحليف رئيس جمهور منتخب جلالتمآب حامد کرزي ومعاونين محترم شان احمد ضيا مسعود واستاد کريم خليلي نشان دادند مردم افغانستان شاهد تدابير بزرگ تدوير مجمع عمومي مبارزه عليه مواد مخدر بتازيخ 19و20 قوس که ارزش زياد همانند 17 قوس بخاطر حفظ واعاده افغانستان درعرصه ملي وبين المللي دارد نيز بودند. درحال حاضر اتباع کشور درداخل وخارج انتظار تشکيل کابينه کارفهم دلسوزومسلکي رادارند تامشکل شان راکه دايما ازطريق وسايل اطلاعات جمعي داخلي وخارجي انعکاس يافته رفع سازند. نگارنده درگفتگو هابا مردم شهر کابل در يافتم که مردم بي صبرانه مي خواهند که مشکل شان ازنظرترانسپورت،برق، درصورت امکان استفاده ازگازوبالارفتن کيفي سطح تعليم وتربيه درسطح مکاتب وپوهنتون ها مواظبت ازکودکستانها، تهيه سرپناه به مهاجران وتوزيع زمين به مستحقين حل وفصل گردد. زيرادوام زندگي بعد ازاين وبدين منوال به همه باشند کان شهر کابل خسته کن شده است .

درساير عرصه ها چندان موفقيتهاي عملي نداريم بايد تمام مسولين مانند شاروال کابل درموارد ايجاد نظم وآسودگي به شهر وندان احساس مسووليت نمايند. ازدحام ترافيک افزايش موترها معلوم نبودن مسير اصلي حرکت موتر ها استفاده نکردن از پياده روها ودرست نفهماندن مردم دراين مورد رامي تون مثال آورد. درسه سال گذشته جلسات متواتر کابينه به روز دوشنبه دايروتصاميم آن ازطرف رئيس عمومي اداره امور همان شب ابلاغ ميگشت، ولي معلوم نکرديد که بنابرکدام دلايل تصاميم اش همه جانبه عملي نشد، دست فروشي در بسياري ازکشورهامعلوم است امامزاحم عبورومرورمردم نمي شوند، حکومت مي تواند يک جاي معين بايک نظم وترتيب خارج ازمحلات مزدحم در نقاط مختلف شهر ايجاد واين اشخاص به دولت ماليه وپول كم وبيش از اجاره زمين بپردازند، تابراي همه سهولت باشد که خوشبختانه چنين محلات مساعد درشهر کابل موجوداست.

رياست تصدي ملي بس تاهنوز نتوانسته است مشکلات مردم را دراستقامت هاي مختلف شهرکابل مرفوع سازد با وجوديکه کشور هاي دوست تعداد زيادبس ها رابه مردم افغانستان کمک کرده اند، ولي زمانيکه به سرويس درايستکاه ده افغانان انتظارشويم، تعداد زيادي ازمردم رامنتظرسرويس مي بينيم که ازروش بد نگرانان ودريوران اين رياست وبي کفايتي اين اداره زمزه مي کنند. مايه مسرت است که تاجايي دراين اواخرچه از کمک دولت وچه توسط سرمايه داران وتاجران ملي وصاحبان شرکت هاي خصوصي وانفرادي چهره شهر کابل تغيرشکل نموده است واگرازموضوع طرزلباس پوشيدن وسليقه هاي شخصي مردم دراينجا صرف نظرکردد برخي فاکتهاي منفي وناآرام کننده نيزوجود دارد طور مثال درساحه ماموريت ناحيه پنجم شهر کابل موارددزدي وسرقت به مشاهده رسيد باشنده گان اين ساحه شاهد سرقت يکعراده کرولايک تن از وکلاي منتخب شهر کابل جنراتورلمپه ديش انتن ها وبايسکل ها از جوار منازل رهايشي مردم بوده اندوهمچنان شاهدجرياني بودم که شب 15 بر16 قوس دربلاکهاي عسکري بي بي مهروراننده به عوض اينکه قبلا تيلفون نمايد سحرگاهان ساعت5 صبح براي انتقالي کسي ازمامورين بلند پايه دولت آمد وبا اجراي هارن هاي زياد باعث مزاحمت اطفال ومريضان گرديد عوض اينکه منزل موصوف راتک تک کندواورااز آمدن خود آگاه بسازد  تمام ساکنين دوروبرراناآرام ساخت وجالب اينست که تصورشود خدا ناخواسته افغانستان دربرابرکدام جنگ خارجي قراردارد وتمام ملت بايست در احضارات درجه يک باشد، واينگونه مثال ها زياد است. کشور مانه تنها اينکه درجنگ عليه تروريزم والقاعده درگيراست وکم وبيش ناآرامي هارا دارد که اين نا آرامي هادراکثرنقاط دنياديده مي شود ولي انقدرکه شاخ وبرگ داده مي شود، نيست زيراتدابير سياسي 18 ميزان و17 قوس درفضاي کاملاامن وآسايش برگزار گرديدولي امروز ازافغانستان به مثابه کشور مصروف درمواد مخدر درسطح جهان نام برده مي شود، واينکه تعداد زيادي به آن معتادشده اند،سخت نگران کننده است که درشهر کابل متاسفانه زيادي شنيده مي شود، محروميت هاي اقتصادي تا جائي يکتعداد رابه اين کارواداشته ولي مي دانيم که نفع زيادآنرا مافياي بين المللي برده ومي برد. بدين ملحوظ بود که رئيس جمهور افغانستان جلسه ملي رادر مبارزه عليه مواد مخدر داير نمود که  کشور راهمانطوريکه ازتروريزم وکمونيزم نجات داد، از هيروييزم نيز نجات دهد. اکنون ازيک مشکل ديگر درشهر کابل سخن دررسانه هاي حمعي مي رود که همانا پيدايش ورشد مرض ايدزاست که در افغانستان سابقه ندارد. درحاليکه مردم ما از ديدگاه مذهبي، اخلاقي وملي ازآن نفرت دارند. باوجوديکه درکشور25 سال جنگ وبرادرکشي ادامه داشت، اما مهاجرين افغاني درخارج که خود شاهد اين جروبحث ها بودم باافتخار مي گفتند که افغانها تروريست وهيروينيست ، نيستند ومرض ايدزرانمي شناسد.

مردم افغانستان پاک اخلاقي پاک بدن ومنظم اند که دربرابر  زورتسليم نمي شوند. ماکه هزارها انسان خود را قرباني اهداف اين رهبروآن رهبر ساختيم فقيروغريب شديم آگاهانه وغيرآگاهانه جنگ نموديم بايد ديکر حيثيت واعتبار ملي وبين المللي افغانستان راازلحاظ شرافت وپاکيزه گي اخلاقي بادر نظرداشت ارزشهاي والاي دين مقدس اسلام بلند نگهداريم.

پروسه خلع سلاح به كندي اما به خوبي پيش ميرود

چون افغانستان دريك منطقه حايز اهميت خاص استراتيژيك قرار داشته و با رعايت از ايجابات جيوپوليتيكي و جيوستراتيژيكي منطقه غرض مقابله و مبارزه با تروريزم و جنايات سازمان يافته قاچاق سلاح و مواد مخدر مي بايد افغانستان از نگاه نظامي قدرت و قابليت متوازن و متناسب آنرا داشته باشد تا نقش مهم وارزنده را در تامين ثبات منطقه ايفا نمايد.

فلهذا تقويت و اكمال اردوي ملي افغانستان كه بتواند پاسدار صلح، امنيت، مدافع استقلال ملي، تمايت ارضي ووحدت ملي باشد به مقصد هرچه بيشتر ارتقاي قابليت رزمي، بيداري خطاي وسياسي هوشياري رزمي حفظ اعتبار ملي و بين المللي اش بايستي در صدر وظايف دولت قرار گيرد.

درست سه سال قبل از امروز دوجبهه وجود داشت در يك ساحه محدود كشور جبهه مقاومت باپشتيباني مردم افغانستان و در طرف مقابل شبه نظاميان طالبي باهم در جنگ و ستيز بودند كه سر انجام با وقوع حوادث 9 و11 سپتمبر اوضاع بين المللي تغير نمود، و جامعه جهاني كه بعد از فرو باشي اتحاد شوروي سابق افغانستان را فراموش كرده بود بار ديگر ضرورت همكاري را به مردم افغانستان درك كردند، زيرا فهميدند كه خود به اين مشكلات دچار خواهند شد كه عمليات نظامي عليه القاعده و رهبران اسامه بن لادن آغاز و حكومت شان درافغانستان سرنگون كه در نتيجه اجلاس بن اداره موقت در كابل ايجاد گرديد كه متعاقب آن دولت انتقالي اسلامي افغانستان بوجود آمد.

برمبناي همين توافقات قواي ائتلاف و نيروهاي آيساف نيز به خاطر دفع و طرد عمليات تروريستي القاعده و به خاطر همكاري به مردم رنجيده كشور حضور نظامي يافته اند كه اشتراك كننده گان جلسه بن به آمدن اين قوت ها به داخل كشور توافق كردند.

در قبال سياست هاي نو سازي و بازسازي كشور اولويت داده شد تا اردوي ملي نيز بازسازي گردد كميسون بازسازي در اردو ايجاد و تا جايي موفقيت ها به دست آورد تا اردوي افغانستان باكميت نه چندان اما با كيفيت بهتر تنظيم شود  (دوصد مرد جنگي به از صد هزار سياهي لشكر نيايد بكار)

اكنون چهارقول اردوي ساحوي طبق همين پروگرام ايجاد گرديده و قول اردوي مركز با نوع بهتر از هرزمان در تحكيم صلح و ثبات كار مي كند. در قرار گاه وزارت دفاع ملي 1500 نفر شامل ريفورم ها در چهار مرحله گرديده اند و به تعداد 21 قومانداني جلب و جذب به خاطري اكمال صفوف اردو در مركز و ولايات ايجاد گرديده است.

مراكز تعليمي نظامي و كورس مساعي قرار گاه در قرار سابق غند 52 مخابرفعاليت داشته كه در آن مداومين از افراد متخصص تحت پرورش و تعليم اساتيد و مربيون نظامي كشور هاي فرانسه و آلمان قرار دارد نشرات نظامي وزارت دفاع مجله اردو هفته نامه دفاع دايماً مسايل مربوط به نظامي  را منعكس مي سازد.

روابط بين المللي نظامي افغانستان با كشور هاي خارج بهتر از گذشته ها با يك استراتيژي خاص آدامه دارد و افسران مجرب اردو بخاطرتبادل تجارب به كشورهاي خارج سفر دارند و آموزش مي بينند چنان كه چند قبل هياتي از بلند پايگان اردو به خاطر همكاري بيشتر به اكادمي ملي نظامي افغانستان عازم كشور تركيه شدند وبعد از يك سلسله توافقات و اميدواري ها دوباره به كشور مراجعت كردند.

فراغت 750 نفر از بيست و يكمين كندك تعليمي مايه خورسندي ماست مهمتر از همه تا كنون 26000 افراد خلع سلاح شده و 23000 آنها به زنده گي ملكي سوق شده است كه آن جمله 2511 نفر در ماين پاكي و 245 نفر در بخش اردوي ملي تنظيم گرديده اند. و به گفته سخنگوي وزارت دفاع ملي تا حال نود در صد اسلحه سنگين كه شامل 3960 عراده جات تانك ها وزرهپوش ها مي باشد جمع آوري گرديده است واينكه فرقه 53 شبرغان به تعداد 349 نفر را شامل پروسه دي دي آر نموده و پروتوكول لغواين فرقه به امضا رسيده است گامي است به سوي صلح و ثبات در كشور. ولي همه اين اقدامات را علاوه بر تدابير فرهنگي، مطبوعاتي اجتماعي نمي توان بسنده و به موقع محسوب نمود زيرا رئيس جمهور منتخب و حكومت جديد، تقاضا و اميد هاي فراوان را به اردوي ملي بسته اند، تامين امنيت در اولين روزهاي كار حكومت جديد، نظم و دسپلين در مركز و ولايات آماده گي به خاطر انتخابات پارلماني كه قرار است در بهار سال آينده صورت گيرد مستلزم كارو پيكار فراوان مي باشد و تا آن زمان اين خواست مردم است كه در كشور نبايد يك ميل سلاح نزد افراد غير مسؤول باقي بماند تامردم افغانستان توانسته باشند در مركز ولايات ولسوالي ها و كلاي مورد نظر خود را بدون ترس و خوف تعيين نمايند.

بدين ملحوظ سلاح ها قبلا بايد جمع مي گرديد و اكنون بايد جمع گردد.

يكي از موانع جمع شدن سلاح را تحليل گران موجوديت مليشه هاي خودسر و بي بند و باربه هراسم عنوان كه است مي دانند كه اين موضوع به قوت و تاثير تفنگ سالاري افزوده و به كشت، زرع ترافيك و قاچاق موار مخدر ياري مي رساند كه نفع بيشتر آنرا به جيب مافياي بين المللي وافراد و اشخاص مستقل در داخل كشور مي باشد نسبت به دهقانان افغانستان همين موضوع مانع تسليمي اسلحه گرديده و مخالفت هاي بيمورد را به وجود آورده است. ما را عقيده بر آنست كه تازمانيكه اردوي ملي و پوليس ملي در افغانستان قوت و نيرو نگيرد روحيه آرامش در ميان مردم بوجود نيامده و باور كامل به ميان نمي آيد.

سال نو از بهارش پيدا است

بعد از آنكه مراسم تحليف اولين رئيس جمهور منتخب ومعاونين اش در قصر سلام خانه باشكوه وجلال سپري گرديد، مردم اين جشن را به مثابه جشن ملي تلقي كردند كه بيانگر روش مردم سالاري در آينده بوده واعتماد ملي مردمان اين سرزمين را بيان مي نمود. در حقيقت بااين خوشي ملي وسراسري كه همه مردم ما گوش به آواز بودند عزت وآبروي مملكت در سطح جهان بالا رفت. اشتراك نمايندگان 52 كشور جهان و5 سازمان بينالمللي وحضور بيش از 600 نفر از نمايندگان با صلاحيت وپر نفوذ جامعه مااز داخل كشور همه وهمه اثبات كننده اين ادعااست.

طوريكه گويند سال نو از بهارش پيدا است جلالتمآب  آقاي كرزي در اولين بيانيه شان بعد از مرور كوتاه به مشكلات عمده مردم افغانستان سخن يك تن از موي سفيد آن ولايت بادغيس را كه گفته است".. حكومت سالم ازيت ميخواهم..." تكرار نمود و وعده آنرا داد تا اين خواست عملي گردد .

در اين روز ها نخستين گامهاي مثبت برداشته شد و رئيس جمهور اولين فرماني در مورد ثبت دارايي هاي اشخاص بلند پايه دولتي اعم از نظامي و غير نظامي را صادر نمود كه در برگيرنده تمام مسايل مبني برداشتن جايداد هاي منقول و غير منقول بوده، كاربرد آن نيز در اين فرمان تصريح گرديد.

سياست دولت در قبال تطبيق قانون اساسي پيرامون تشكيل كابينه شايسته سالار با در نظرداسشت تحصيلات وزرا با قوت پاقي مانده است، زمان كار رئيس جمهور الي ختم انتخابات پارلماني نيز يك دوره با اهميت كاري و مشكل خواهد بود.

اولين مجلس كابينه جمهوري اسلامي افغانستان با حضور مستقيم وزراي سابق در 23 قوس داير گرديد كه معرفي آقاي احمد ضيا مسعود به حيث معاون اول رئيس جمهور و معرفي آقاي محمد كريم خليلي به حيث معاون دوم نيز پخش از آن را تشكيل ميداد.

مسئله اساسي ايكه در اين روزها رياست جمهوري عملاً و نظراً به آن پرداخته است موضوع مبارزه عليه مواد مخدر است كه آقاي كرزي جهاد را عليه آن اعلان داشت اند. دولت اين موضوع را با جديت تعقيب مينمايد زيرا كشت و زرع ، توليد و ترافيك مواد مخدر به مراتب خطرناك تر از تجاوز شوروي يعني كمونيزم و تروريزم است، زيرا كمونيزم و تروريزم ريشه بيروني داشت و جرياني بود كه خلاف اراده مردم از خارج سازماندهي گرديده ولي آنچه كه از داخل كشور سازماندهي شده مافياي جهاني است كه درآن دخيل و مستقما درآن دست دارند هستند كساني كه از اين مدرك ناجايزو نامشروع دركشور منطقه و جهاني ثروت زياد انداخته اند گرچه دهقان كشور ما از آن نفع لازم نبرده ونمي برد علماي ديني باصدور فتواي شرعي چه از نقطه نظر صحي ديني ، افغاني و حيثيت بين الملي كشت و ترافيك ترياك را محكوم كرده اند ولي هيروئيزم با قوت دركشور موجود است، گرچه ده فصيد از مردم که در آن دست دارند نمی توانند از نود فیصد متباقي مردم افغانستان نمايندگي كنند .

به اساس تصاميم جدي دولت درعرصه مبارزه عليه مواد مخدر دراين اواخر دست آورد ها وجود دارد چنانچه درولسوالي هاي شولگره و چمتال بلخ مقدار زيادي ترياك دستگير ودر ولسوالي ها مارجه نادعلي وموسي قلعه ولايت هلمند امسال كوكنار كشت نشده مردم اچين و شينوار نيز حاضر به زرع آن نشده اند باكمك جامعه جهاني دولت مصمم است تاشرايط معیشتي خوبتر را براي جلوگيري از كشت كوكنار به دهقانان افغانساتان معيا سازد تلاش اساسي ديگر دولت در مورد اصلاح ادارات است تا جلو اختلاس رشوت و حيف و ميل دارايي عامه رابگيرد و موسسات غير دولتي داخلي و بين الملي را مستقما تحت كنترول خود قرار دهد وانجوهاي منفعتي وغير منفعتي را تفكيك كند تلاش فراوان وجود دارد تادست اختلاس گران قطع شود. اينكه اينجوها توانسته اند مردم زيادي را به كار بگمارند كه رقم 50000 نفر شامل در انجوهاقابل ملاحظه است وكار نيك تلقي مي شود كه دولت از آن استقبال مي دارد واز همه مهمترپروگرام همبستگي ملي است كه درنظر است تا 6000 قرا رابازسازي كند كه رهبري آن راوزارت انكشاف دهات به دوش دارد. بازسازي درعرصه هاي امنيتي ونظامي باسرعت جريان دارد واز اردوي ملي گرفته تاپوليس ملي همه وهمه به شكل لازم آن بازسازي مي شوند، افغانستان هنوز داراي يك اقتصاد ملي نيست واساسات اقتصاد بومي در جامعه وجود دارد، در حال حاضر 40 فيصد اقتصاد كشور را رشد اقتصاد ملي تشكيل مي دهد وبرخي هاچنين استدلال مي دارند كه 60 فيصد اقتصاد افغانستان از ترياك بدست مي آيد چنين تحليل وجود دارد كه توليد 4600 تن ترياك وبدست آوردن سه ميليارد سود ازآن رقم بسيار ناچيز است ولي متاسفانه كشور مارادر قطار اول كشور هاي صادر كننده مواد مخدر قرار داده است. معلوم است كه هيچ دولت وحكومت نمي تواند سالم رشد كند، مشروط برآنكه توجه به اقتصادملي خود نداشته وسكتور خصوصي اش رشد نكند زيراوزارت كاروامور اجتماعي ضرور يات كاري مردم رانسبت كمبودبودجه وتمويل مالي رفع كرده نمي تواند دادن كاربه 62000 نفر ازطريق اين وزارت حلال مشكلات نبوده چه رسد كه در صورت كاهش برخي از وزارت خانه هابدون تشويق ورشد سرمايه گذاري وتشويق وجلب وجذب تاجران ملي وبين المللي به مقصد سرمايه گزاري در حاليكه حكومت آينده ازآن سخت پشتيباني خواهد كرد بتوانيم مشكل 400000 تن از كارمندان ومامورين عادي جمهوري اسلامي افغانستان را كه معاش كافي ندارند در شرايط كنوني مرفوع بسازيم.

به اساس كدام آمادگي هاامتحانات كانكوراخذمي شود؟

سياست مداران ماپاليسي سياسي وبرنامه هاي كاري خود راتعقيب مي دارند، مامورين وكارگران واهل كسبه پي كاروبارخود مصروف اند،نتايج كار خودرا يوميه، هفته وار، ماهوار وربع وار لمس مي كنند واز دست مزد خود زندگي مي دارند. كارمندان انجوها شب وروز درپي مفاد سرگردان اند،اينكه مي برند ويامي بازند ولي داراي يك سرگرمي اند.مامورين كم معاش بي سرپناه وبي بضاعت به آينده هامي نگرند. مهاجران در خارج به اميد صلح وثبات، توافق رهبران، قوماندانان وكابينه جديد دل بسته اند. اماسه سال گذشت وحمل سال 1384 كه آغاز سال تعليمي است فرا رسيدني است اجلاس بن اداره جديد رادر افغانستان بوجود آورده وعملا مي بينيم وضع معارف كشور را گرچه نسبت به هروزارت حرف هاوسخن هاي زياد ازين وزارت درجلسان كابينه، درسطح ملي وبين المللي مطرح شد بنام كچكول معارف كمكهاي رهبران جهادي وقوماندانان مقتدر جلب گرديده وبسياري ازكشور هاي جهان كمك هاي زيادي نموده اند وبرخي پسران ودختران جوان جهت تكميل تحصيلات ورشد مهارت هاي مسلكي شان به خارج نيز سفر نموده اند،وركشاپ ها، سيمينار ها جهت تبادله تجارب تدوير يافت وچند فيصد اگر كيفيت داشت درنتيجه تبليغات وزير اسبق معارف وبلند پايگان آن وزارت فيصدي درجه موفقيت بلند تلقي مي گرديد، اماوضعيت تعليم وتربيه به گونه كه وانمود ميشد وميشود در كابل وولايات آنطور نيست. هنوز در افغانستان مناطق وجود دارد كه مكاتب رسمي ندارند وشاگردان درمكاتب عملي تدريس مي شوند بدين ملحوظ كشور هاي دنمارك، سويدن وجرمني بيش از يك ميليون دالر راكمك نموده اند. دوش دوش، عجله، شتاب وهيجانات  شاگردان رابه خصوص آناني راكه از صنف 12 فراغت حاصل نموده اند ومصمم اند تاراهي كورس هاي طلوع ونظر زلمي شوند واين كورس ها توانسته اند شماري زيادي از فارغان صنوف يازدهم را ازاطراف واكناف شهر كابل جمع نمايند گفته مي شود كه وضع معارف در سه سال گذشته خيلي ناخوش آيند بوده است. شاعري گفته است: خشت اول گرنهد معمار كج  تاثرياميرودديواركج  همين نوجوانان معارف امروز كشور كه محصلان ومحصلات بعدي ونسل آينده ساز كشور اندباسيستم آموزشي مروج در كشور چطور مي توانند انجنيران، نظاميان، پيلوتان، وزيران، قوماندانان وخلاصه متخصصين كار زار بازسازي كشور در ده سالگي هاشوند. زيرا خودشاگردان معترف بدان اند كه در طول سال تعليمي يك برسه حصه كتب درسي خود را تمام نكرده اند،استادان شان بعضا كم تجربه، كم تحصيل، بي حوصله وبي معاش بوده اند. همين دليل آنها رانچندان علاقه مند بدرس ساخته وغير حاضري استادان رازياد ساخته است، در صحبتي كه باچند شاگرد داشتم آنهامي گويند اگر تحصيل زمان مهاجرت در پاكستان وايران ويك مقدار ذخاير علمي در افكار خود نمي داشتيم امروز درپوهنتون جاي پاي نمي داشتيم واينكه در مورد امتحانات كانكور همه ساله چه شايعات است وكيها كامياب مي شوند وتقسيمات به چه گونه صورت مي گيرد وكدام افراد در كدام فاكولته ها مي روند بحث مربوط وزارت تحصيلات عالي است. ولي در وزارت معارف برخي معلمين دوتايمه اند يعني به اين معني كه به شغل دوكانداري، تكسي راني، ادويه فروشي ودر كمپاين تبليغاتي كانديدان رياست جمهوري كار كردند،زيرا آنها كوپون، امتيازي وبخششي رانمي شناسند ومعاشات شان الي 60 دالر مي باشد كه زندگي معلم بااين قيمت هاي سرسام آورد هر گزرنگ نمي گيرد،دستان بسياري از معلمين كشور مااز بابت كار زراعتي پرآبله است، هم دهقان،هم نجاروهم گلكاراند.اگر در ماه جدي 20000شاگرد امتحان بدهد در چنين وضعيت مكاتب صرف توا ن رفتن به كورس ها، پرداخت فيس كورس وكرايه تكسي راشايد 1000 نفر داشته باشند و 15000 كه در پوهنتون شامل مي شوند براساس كدام آمادگي پس در فاكولته ها شامل مي گردند. محصل پوهنتون كه كه حداقل اخلاق انساني داشته باشند هرگز دست به قتل وهم كورس خود اقدام نمي ورزد،دركشوريكه علم ودانش، فهم وفراست فرهنگ كلتور، سليقه وذوق قدر وقيمت نداشته باشد آينده اش خوب نمي باشد مردم دنیا به فهم ودانش خود پيشرفته اند. در كشور هاي پاكستان، ايران آسياي ميانه افراد بيسواد بسيار كم است. خداوند ج در حاليكه طلب علم برهر مسلم ومسلمه رافرض دانسته است. حضرت محمد ص فرموده است كه علم راطلب كنيد حتي در چين همچنان حضرت علي كرم الله وجهه به علم وكسب دانش سخت احترام داشت وفرموده اند كه .... اگر كسي بمن حرفي بيآموزاند او درحقيقت مولامن است... افغانستان از

لحاظ اقتصادي،نظامي، فرهنگ، ساختمان،تعليم وتربيه خيلي ها عقب مانده است،مردم كهن سال ما مي گويند كه سي سال قبل افغانستان ازهر لحاظ نسبت به همسايگان ما بالاتر وخوبتر درمنطقه مي درخشيد. اين جنگها بود كه بيهوده آغاز وبي نتيجه ختم مي گردد ولي بدبختي هايش در كشور ما اثرات خيلي ها منفي را كذاشت. دركشوريكه غناي فرهنگي ومعنوي اش برباد شده باشد واقارب ووالدين شان به تعليم وتربيت فرزندانشان بي علاقه گي نشان دهند پس گفته شاعر كه :

چوشمع از پي علم بايد گداخت.

كه بي علم نتوان خدا ار شناخت.

چطور عملي شده مي تواند، برخي شاگردان مي گويند شيوه تدريس استادان ما كهنه است، باز پرسي ازمتعلمين، مصاحبه ها، گفتگوهاي بازتلويزيوني، راديوي در مورد پرابلم هاي تعليمي بسيار كم است، سطح تعليم وتربيه، كيفيت و ميتود درسي در سطح پايين قرار دارد، بگوومگو، مناظره، مشاعره، مشاجره ورقابت ها و كانكور هاي ازمايشي، مسابقات درسي، سپورتي، سيرهاي علمي، دروس پراتيكي هنوزعموميت ندارد وهنر نقاشي رسامي، خطاطي وموسيقي كم بها داده مي شود.

دوتن از شاگردان ممتاز شهر كابل قصه مي كنند كه درليسه هاي كه آنان درس خوانده وفراغت حاصل نموده اند، واسطه بازي، زورگويي بالايي استادان وشاگردان،به زورنمره گرفتن، سواستفاده كردن ازموقف والدين واقارب، درجريان دروس اخلال گري عمدي، خصوصاً ازجانب متعلمين وابسته به پايگان دولت زياد بوده است، در تمام مكاتب موضوع پوشيدن یونيفورم عجيب وغريب به نظر مي خورد، مكاتب بنابرضعف اداره مديران اش سيستم تعليمي وپرورشي درست نداشته و ميتود ها وشيوه هاي بكار بردآن مورد علاقه مندي عده اي ازشاگردان قرار ندارد اگر در معارف وتحصيلات عالي هميشه سياست بازي باشد وبجاي كسب دانش وتخصص بايست به تمايلات وزيرومعين ديده شود در آنصورت گناه خواهد بود زيرا: كفراگراز كعبه خيزدكي مي ماند مسلماني درمكاتب عدم مراعات نظافت درصحن هاي مكاتب، صنف ها، اطراف ونواحي تعميرهاي تدريسي وضاحت ديده مي شود كه محيط پاك دربسياري از محلات فراگيري علوم و دانش گسترده نيست كه باابتكار عمل مسوولين وبا براه انداختن كار هاي داوطبانه ورضا كارانه مي تواند كه اين مشكل حل شود هنوز شاگردان هستند كه در زير خيمه ها در عدم موجوديت تشناب ها ونبودن آب صحي ونداشتن لباس پاك ويونيفورم لازم مكتبي زنده گي دارند وطوريكه گويند عقل سليم در بدن سالم است، توجه به سالم بودن ضعيف بوده وپروگرام هاي تفريحي در مكاتب كم بوده وهكذا احساسات نازنده كه ناشي ازفقدان شور وشعب ميهن دوستي وگرايشات ناسالم وتعلق بندي هاي منفي در مكاتب محسوس است. پس اگر آقاي نور محمد قرقين وزير منتخب معارف كابينه جديد كه شخص متجرب اداري اند چنين نقايص كه در سه سال گذشته وجود داشت بالاي آن غورودقت ننمايد پس آن شعري كه گفته بودند:

اگر اين مكتب ومعلم بود

حال طفلان خراب مي بينم

به وضاحت ديده خواهد شد.

 

می گویند ، كمك هاي نظامي بين المللي اردوي ملي را تقويت مي بخشد

 

 به مقصد هر چه بيشترارتقاي قابليت رزمي بيداري نظامي سياسي وهوشياري عسكري وحفظ اعتبار ملي وبين المللي اردوي افغانستان به كمك هاي نظامي بين المللي نياز منداست.

زيراسه سال قبل بنام اردوونماد هاي عسكري بجزازگروپ هاي مسلح تنظيمي ديگراساساً قطعات وجزوتامهاي منظم عسكري وجود نداشت. همين بود كه اجلاس بن درمسايل نظامي مشروعيت آنرا داد تاقواي نظامي پيمان ناتو يعني نيروهاي ائتلاف وآيساف در كابل وبرخي ولايات مستقر گردد تااين قوتهاي نظامي كشور هاي دوست دولت افغانستان  در پهلوي مبارزه عليه تروريزم والقاعده وياغيان بين المللي در تشكيل وبازسازي واستقرار مجدد جزوتامهاي عسكري كه از مدت ها آرزوي آن برده مي شود كمك وياري رسانند، كه آرام آرام بادر نظر داشت اقتصاد وبودجه در ريفورم ها وتغيرات تشكيلاتي اش اقدام مي ورزند. در سياست هاي نوسازي وبازسازي كشور اولويت داده شد تااردوي ملي بازسازي اساسي گردد كه بتواند به مثابه سپر مطمعين دفاع از دست آوردهاي لويه جرگه هاي تاريخي مردم افغانستان تقش خودرا انجام داده ووظايف بر شمرده فوق را اجراكند. از ميان همه كشورهاي جهان بازسازي اساسي اردو را ايالات متحده امريكا وپوليس ملي را كشور آلمان عهده دارشده است، روي همين پروگرام ها بتعداد بيش از 35 كشورجهان در تمام عرصه هاي زندگي نظامي اعم از تخنيكي، مادي، لوژستيكي، صحي، آموزشي وتعليمي كمك هاي فراوان رامبذول داشته اند. در اين اواخر موفقيت هاي بيشمارقطعات وجزوتامهاي اردوي ملي دربرابر حملات مخالفان ودهشت افگنان، مقابله باتروريزم دستگيري افراد مظنون رهزن وقاتل در مسير شاهراه ها، گرفتاري قاچاق بران همراه بامواد مخدر،كشف مقادير سلاح هاي مختلف النوع وانبار هاي مهمات وخنثي سازي حملات بمب گذاري چشمگيراست. فهرست كشور هاي كمك كننده طويل است امانمي توان ازآنها كه درباز سازي اردوي افغانستان كمك كرده اند نام نبرد طورمثال جمهوريت هاي چك، البانيا، رومانيا، پولند، جرمني، ايتاليا، بوسنيا، بلجيم، اسپانيا،كوريشيا، هنگري، مصر، كانادا، سويزرليند، استونيا، دنمارك، آيسلند، تركيه، فرانسه، امارت متحده عربي، پاكستان، هندوستان، قزاقستان، چين، كوريا، لتوانيا، فنلند، تايلند، منگوليا، سلواكيهابه اردوي ملي افغانستان كمك فراوان نموده اند حتي كمك هاي قطرويونان نيز به اردوي ما رسيده است. از ميان همه جرمني، فرانسه وتركيه نقش فعال تري درپروگرامهاي تربيتي، تعليمي وآموزشي داشته است. كمكهاي كشور هاي ناروي، آلمان وتركيه دربخشهاي تهيه ادويه وضرورت هاي رياست صحيه واكادمي علوم طبي وپولي كلينيك مركزي اردوي ملي در صدر همه كشور هاقرار دارند.سازمان ملل متحد وظايف خود رادر خلع سلاح عمومي وبه خصوص در خلع سلاح نوجوانان زير سنين 14 الي 17 سال در 15 ولايات شمال، شمال شرق وزون مركزي انجام داده وآنهارا به زندگي ملكي باسر گرمي لازم سوق نموده است، ايالات متحده امريكا كه ثقلت اساسي كار بازسازي اردوي ملي را عهده دار است يكجا باجاپان، سويدن وآلمان بيش از 5 ميليون دالر را دراختيار يونيسف قرارداده است تابه اين نوجوانان كمك هاي لازم صورت گيرد. كشور تركيه حاضر شده است به اكادمي نظامي ملي افغانستان كمك نمايد و هكذا 25372 تن از پرسونل اردوي ملي را تحت پرورش قرار دهد .

خوشبتختانه و از بركت همين تلاش هاست كه امروز در كشور 24 مركز جلب و جذب و5 قول اردوي ساحوي فعاليت منظم داشته دوشادوش نيروهاي ائتلاف و ظايف مهمي راپيش مي برند اين ها همه باهم يكجا گرديده تا 95 فصيد اسلحه سنگين جمع آوري شود بتعداد 30000 تن خلع سلاح و 26000 آنها به زندگي ملكي سوق گردد. درنتيجه تطبيق پروسه دي دي آر براي آنعده از قومانداناني كه در اين بخش از خود شايستگي وصداقت ابراز داشته اند براي 2 سال از 350 الي 650 دالر امتياز تقاعد عملا پرداخته مي شود. از ميان 195 قطعه وجزوتام سابق وزارت دفاع 115 قطعه وجزوتام آن لغو گرديده است. در اين روز هاشبكه انترنت در قرار گاه ستر درستيز وزارت دفاع ملي به ابتكار رياست مخابره افتتاح وشروع به فعاليت نمود كه در حقيقت روابط كاري نظاميان  اردوي افغانستان رابا نظاميان بين المللي سهل ساخته است وآنها رابدين وسيله نزديك مسازد. البته ارقام ذکرشده به همان تاریخ تعلق دارد .   

پيروزي، به آساني بدست نمي آيد

براساس خصوصيات ر واني که درجامعه ماوجود دارد،البته نه به سطح كل، بل عده ازافراد واشخاص، شرايط، اوضاع واحول موجود راباحالات گذشته هيچگاهي در مقايسه نسبي قرار نمي دهند وهميشه عادت دارند كه از نقطه نظرانتقادي درمسايل سياسي، اجتماعي، اقتصادي جامعه برخورد نمايند اگر كدام زمامدار خوشش آمدوياكدام امتيازي ازش گرفته باشد به تعريف وتوصيف اش بجاوبيجامي پردازد واگر كسي سود شخصي نبرده باشد ولواينكه اين شخص خدمات خوب رابه جامعه انجام داده باشد مورد تائيد اين چنين اشخاص قرار نداشته وحتي باعصبانيت واحساسات همه نيكي هاي چنين اشخاص راناديده مي گيرند، شايد چنين اشخاص زيادرنج روزگار راچشيده باشند ويااينكه مصاب به تكليف اند كه نمي توانند خودراباشرايط زمان عيار سازند ويااينكه ازپيروزي هاي بدست آمده اپراز خوشي ورضائيت نمايند ونواقص كار را طورانتقادانه بخاطر اصلاح كار هابيان كنند ونه بخاطربرهم زدن پروسه ايكه منافع ومصالح هزاران هموطن مادرآن نهفته است طورمثال در بسياري محافل شخصي ورسمي وطنداران بحث هاپيرامون تشكيل كابينه جديد وخط مشي دولت صورت مي گيرد وبادر نظرداشت پيچيدگي هاكه در جامعه افغاني وجود دارد اين پيروزي كه به آساني بدست نيامده وهر دست آورد كار ساده درافغانستان نمي باشد كه آنرا ناديده مي گيرند.

گروهاي جنگي كه افغانستان را درطي سه دهه اخير به قبرستان مبدل كردند، نبايد ديگر خودرا وارثين کشور ومردم تلقي كنند وبه بهانه هاي مختلف گويااينكه فلان كس چرا وزير نشد وفلان كس وزير گرديد يك نوع بي اعتمادي رادرميان مردم نسبت به حاكميت مركزي خلق نمايند.زيرا اين كابينه مطابق مواد قانون اساسي كشور صورت گرفته كه بسياري از منتقدين فعلي خود اشتراك كننده گان همين لويه جرگه تاريخي تصويب قانون اساسي كشور بودند وجنگ شد يار بايددايما سرشديار باشد ودر بعدي خيلي هاناوقت ميباشد هرسياست مدار درقضاياي سياسي واجتماعي بايد سنجيده شده گام بر دارد تشكيل كابينه جديد قدمهاي بزرگ واساسي دولت است كه بايك همنظري وهم خواني صورت  می گرفت عكس العمل مثبت در ساختار كابينه جديد در سطح ملي وبين المللي توقعات واميد واريهاي را بيشتر ساخت كه متعاقب آن در چوكات وزارت خانه ها وولايات نيز تغييرات اساسي رونماشد كه خود مشاركت ملي راتمثيل ميكنند. اكنون بروزرا وواليان است كه بااتكابر اساسات دين مبين اسلام وحفظ اعتبار كشور خود رادر تطبيق اهداف دولت نمونه مثال باشند وطوريكه هستند.

رهاشدن ازتعلقات گروهي، حزبي وسمتي بايد در صدر وظايف كار حكومت باشد زيرا ضررآن به مردم است پاكيزه گي نفساني،اخلاقي واحساس مسووليت در برابرملت ومردم انديشيده ديدن بالاي اينكه چگونه اقتصاد كشور وعايد سرانه اتباع. از200 الي 700 سالانه برسد مايه خوشي ماخواهد بود اكنون ازبركت سياست نوسازي وبازسازي و دموكراسي نيمه كه وجود دارد اهل قلم، مطبوعات وبه خصوص ژورناليستان كشور ماباجرات از مسؤولين ميپرسند كه چرابه مردم دروغ گفته ميشود، چراخلع سلاح  عمومي صورت نميگيرد برق نيست وفعاليت ترانسپورت محسوس نمي باشد. ناگفته نبايد گذاشت كه وضع امنیتی نسبی خوب است، ديگر شبه نظاميان مسلح مذهبي مردم رااذيت نمي كند وجنگهاي تنظيمي وكوچه به كوچه به فضل خداوند[ج] ديده نميشود واينكه سرقت مسلحانه، خشونت سرما، وبرخي ناآرامي در مناطق سرحدي از طرف گروه هاي تروريستي سازماندهي ميگردد تامواد مخدر راترافيك نمايند شبكه بين المللي قوي دارد كه مردم افغانستان بدان موفق خواهند گشت. اكنون نه تنها مبارزه عليه تروريزم بلكه جمع آوري اسلحه پاك سازي ادارات از عناصر قانون شكن به مقصد تحكيم قانونيت واصوليت وايجاد ريفورم هاواصلاحات در سيستم قضائي وعدلي كشور درصدر وظايق قرار دارد. نقش اردوي ملي درتامين صلح وثبات دركشور نيز برجسته گرديده وتاجائي ريفورمهاي چند مرحلهاي در وزارت دفاع به ارتقاي سطح زندگي خانواده هاي افسري كمك فراوان نموده است. گزارش كميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان در مورد متخلفين حقوق بشر واينكه مردم مادر آستانه برگزاري انتخابات پارلماني اند،خود مبين تامين اصل عدالت دراجتماع است قرار گرفتن پارلمان قوي در كنار رئيس جمهور درذات خود ميكانيزم قانونمند راايجاد ميدارد. كه كار هاي حكومت رابه درستي استقامت دهي خواهد كرد. افغانستان درحال حاضر به مناسبت داشتن صلح وثبات نسبي، داشتن رئيس جمهور منتخب وكابينه نزديك به مردم ورويدست داشتن سياست احياوبازسازي مورد احترام زياد همسايگان وجهانيان قرارداشته وبه عضو جامعه جهاني مبدل شده است كه درگذشته هاچنين پيش آمد وروش حتي از جانب همسايگان مسلمان ماكه وجود مشترك زياد داشتيم در حاليكه همين ملت ومردم بودند محسوس نبود دليل آن اين بوده است.

كه درسرزمين جنگ وبه مردم بي اتفاق كس علاقه ندارد كه كمك نمايد وحتي مشوره سالم گريز ازبحران رادهد. نگارنده امروز مسروربدان است كه كشور دوست ايران سرك دوغارون رابه طول 123 كيلومتر به استقامت ولايت هرات بامصرف 60 مليون دالر مورد بهره برداري مردم افغانستان قرار داده واز تربت جام كار پروژه برق راالي شهر هرات به ارزش 14 مليون دالر تكميل خواهد نمود امروز تمام جهان در مورد كشف وازبين بردن مواد مخدر وشكستاندن تمام شبكه هاي ارتباطي قاچاق مواد مخدر واطفال افغانستان تازه آزاد شده از جنگ هاي بيهوده راكمك خواهد كرد،باور مندم اگر شبكه هاي كوچك وبزرگ مواد مخدر درسراسر دنيا محونگردد جهان سالم ومحيط پاك وجود نخواهد داشت اين مرض به تمام جهان خطر ناك بوده  اگر در مورد تصميم مشخص وتدابير قوي اتخاذ ننمايند،وضعيت چندان خوبي نخواهند داشت.اقدامات پاكستان در مورد گر فتاري اعضاي القاعده در شهر كويته موجب خوشي هردو كشور است واينكه كشور هاي همسايه پاكستان وازبكستان حاضر شده اند23 فروندطياره نظامي افغانستان رادوباره مسترد نمايند گامهاي ارزمند در تامين روابط نيك همسايگي ماخواهد بود ودر فرجام بايد افزود كه اين پيروزي هاي كوچك وبزرگ در عرصه ملي وبين المللي توسط جمهوري اسلامي افغانستان به آساني بدست نيامده است.

نقش قواي مسلح درتحولات سياسي اجتماعي سه سال اخيركشور

پس ازتدوير اجلاس بن، لويه جرگه، اضطراري وتصويب قانون اساسي اداره موقت ودولت انتقالي اسلامي افغانستان سياست نوسازي وبازسازي را رويدست گرفت، زيرازمانيكه اداره موقت بوجود آمد، تمام عرصه هاي سيستم حكومت ودولت ازهم پاشيده بود وايجاب آنرا مي كرد كه كار از سطح ابتدايي آن درتمام ساحات اعم ازملكي ونظامي آغاز گردد، تا باشد كه تغييرات وتبدلات نوآوريها وتجديد نظر ها درتمام مسايل تشكيلاتي اداري ونظامي رونماگردد. چنانيكه رئيس جمهور جمهوري اسلامي افغانستان به مثابه سرقوماندان اعلي قواي مسلح كشور باتوجه هميشگي شان دربخش هاي مختلف اردوملي، پوليس ملي وامنيت ملي فرامين احكام وهدايات لازم راعدالموقع صادر نموده اند. دولت درمدت زمانيكه گذشت پروسه جمع آوري سلاح وملكي سازي رادر صدرهمه وظايف قرارداد  ودرپي اصلاح نظام امنيتي پوليس ملي واردوي ملي سعي وتلاش فروان به خرچ داد تاسلاح رااز شانه هاي افراد غير مسوول كه درچوكات اردوي ملي تحت اداره حاكميت مركزي اجراوظيفه نمي دارند، پائين كند وبدين ملحوظ هسته هاي جديد وتشكيلات نوين رادر اردو رويكار گرفت دراين مقاصد اساسي استقامت دهي جوانان شامل خدمت به اشتغال آزاد، تحت پرورش قرار دادن آنهاوازطرف ديگر رهائي آنها از تحت تسلط بودن شان ازدست تفنگ سالاران بوده تاآنها از تحت تسلط بوده شان ازدست تفنگ سالاران بوده تاآنها هر چه زودتراز زندگي نظامي كه در آن تخصص ندارند به زندگي ملكي روي آورده وهرچه درتوان دارند  دربازسازي ووسازي كسور كه بيشتر به آن نياز دارد. به مصرف برسانند بازسازي اردوي ملي به كمك ايالات متحده امريكا بسرعت وخوبي پيش رفت نموده وتاحال هزاران سرباز وافسرطبق پلان وپروگرام هاي تعليمي مورد ترتيب وپرورش نظامي قرار گرفته اند. درايجاد پوليس ملي كمك جامعه بين المللي بخصوص كشورهاي جرمني وايالات متحده امريكاباشدت وجديت ادامه دارد تاحال 7000 تن افسران پوليس ازموسسات تعليمي نظامي وزارت امورداخله فراغت حاصل نموده وبيش ازيك هزار افسرپوليس مسلكي دربخش هاي قوت هاي سرحدي بخاطر ايجاد نظم درسرحدات زميني وهوائي توظيف شده اند كه وظايف مختلف راباهماهنگي ساير ارگانهاي همچوامنيت ملي، گمركات ومسوولين بنادر موفقانه به پيش ميبرند. درتحولات بزرگ سياسي، اجتماعي سه سال گذشته قواي مسلح افغانستان باحفظ بيداري عالي نظامي وسياسي شان وداشتن احضارات محاربوي نقش برجسته راايفانموده ووظايف خودرا در آستانه تدوير اجلاس بن لويه جرگه هاوبطور اخص درهژدهم ميزان روزتاريخي وسرنوشت ساز به مردم افغانستان كه اولين تجربه تاريخي بود وهمچنان بتاريخ 17 قوس منسوبان قواي مسلح ازهيچ نوع فداكاري، جانبازي بخاطر اجراي مراسم تحليف اولين رئيس جمهور منتخب ومعاونين محترم شان دريغ نورزيده ومهمتر ازهمه گردانده اين محفل آقاي علي احمد جلالي وزيرامور داخله بود درنتيجه همين عرق ريزي وسنجش علمي بكار برد پلان هاي امنيتي بود كه جريانات روز هاي تاريخي 18 و17 ميزان وقوس باشوروشعف وبدون بروزكدام حادثه منفي دركابل وولايات تحقق يافت. بدين جهت بود كه جلالتماب حامد كرزي رئيس جمهور، جمهوري اسلامي افغانستان درنخستين بيانيه علمي سان بعد از بجاآوردن مراسم تحليف بتاريخ 17 قوس درقصر سلام خانه خطاب به حاضرين گفتند. نيرومندي سكتور امنيتي وتامين كامل امنيت وثبات وپايداري درسراسر كشور، امحاي كشت وكوكنار مبارزه باتوليد وقاچاق مواد مخدر جمع آوري سلاح وملكي سازي زدايش فقر، توليد ثروت وتلاش براي رفاه عامه بخصوص درمناطق روستائي حراست ازقانون ونگهداشت آزادي هاي مدني وحقوقي بشري مردم پيگيري ممتدو دوامدار اصلاحات اداري جهت تقويه اداره، جلوگيري از رشوت، فساد وسواستفاده ازبيت المال سپردن كار به اهلش،تحكيم وحدت ملي، باز سازي ونوسازي كشور، همكاري متقابل بين المللي، ما انشاالله تاپايان پنج سال دوره رياست جمهوري، خود را به تحقق اين مشي متعهد ودر برابر ملت پاسخگو مي دانيم. چون افغانستان در يك منطقه حايز اهميت خاص استراتيژيك قرارداشته وبارعايت ازايجابات جيوپوليتكي وجيواستراتيژيكي منطقه غرض مقابله ومبارزه با تروريزم وجنايات سازمان يافته قاچاق اسلحه وخصوصا مواد مخدر كه رئيس جمهور در جلسه ملي مبارزه برضد مواد مخدر كه پس از مراسم تحليف تدوير گرديد در صحبت عالمانه شان بدان چنين اشاره كرد: غيرت افغانيم اين شرمساري رانمي پذيرد..  برمبناي پاليسي جمهوري اسلامي افغانستان ريفورم تشكيلاتي وزارت دفاع آغاز از سنبله 1382 تاحال در سه مرحله باقرار گاه خصوصي انجام يافته و 33 فيصد قدم چارم ريفورم تشكيلاتي تطبيق گرديد در پهلوي آن پاليسي ها وطرح هاي جديد شامل استراتيژي ملي نظامي پاليسي به شموليت اردوي ملي تامينات مادي وتخنيكي پر سونل دي دي آر شده، ارتقا ظرفيت مراكز تعليمي درخصوص بالابردن مهارت مسلكي افسري وتوجه به تقرروانتخاب كادر هاي نظامي كه در مراحل مختلف گام به گام ترتيب وعملي گرديد در مجموع همه وهمه راه هاي حل پرابلمهاي نظامي بسوي احياي اردوملي است كه پيگيرانه عملي ميگردد به گونه مثال ميتوان از چند نمونه بارز آن ياد آوري كرد به تعداد 304 نفر افسر ومحصل غرض تحصيلات كوتاه مدت وطويل المدت بااستفاده از بورس هاي تحصيلي به كشور هاي تركيه كانادا، ايتاليا، هالند، تاجكستان وآلمان اعزام شده اند تاسيس دومركز جلب وجذب در كابل وپروان وبيست وشش مركز جلب وجذب ساحوي بخاطر اكمال صفوف اردوي ملي كشور بافعال نمودن محلات تجمع جوانان داوطلب در ارتقاي كمي پرسونل نقش خوبي ايفا كرده است كه درنتيجه تعداد زيادي در مركز وولايات بعد از فرا گيري آموزش نظامي در مركز تعليمي نظامي كابل به قول اردوي مركزوقوماندانيت هاي ساحوي اردوي ملي اعزام شده اند. اسلحه ثقيل جمع آوري شده با تفكيك اسلحه توپچي، زرهي راكت انداز ها، ماشيندار هاوسايط انجينري شامل 7796 ضرب كه 96 فيصد رادر برميگيرد. به اساس راپور وزارت دفاع ملي بيش از 36 هزار نفر از پرسونل اردوخلع سلاح شده اند تعداد افرادي كه به ملكي سازي سوق شده اند وبه آغاز نوشروع نموده اند به تعداد 29000 نفر مي رسد تعداد قابل ملاحظه از سر بازان داوطلب به مركز تعليمي اردوي ملي جهت اكمال جزو تامهاي قول اردوهاسوق واعزام شده اند بايد گفت كه اين همه دست آورد هاي حاصله ناشي ازانتقال آرام قدرت كه در ساهاي گذشته خونين بوده است ميباشد جلوگيري از جنگ هاي داخلي تصويب قانون اساسي نسبتاً دمواكراتيك آغاز باز سازي اردو وپوليس ملي افغانستان بازسازي قسمتي از شاهراه ها مدارس بازگشت صد ها هزار مهاجربه كشور ايجاد بيش از سه صد نشريه و برگزاري انتخابات . بجاآوردن مراسم تحليف رئيس جهمورومعاونين اش درهفدهم قوس از پيروزي هاي است كه زمنيه علمي شدنش درموافقت نامه بن ميسرگرديد .

بسياري از آگاهان مسايل افغانستان براين نظر اند كه موافقيت نامه بن سبب شد تا افغانستان حركتش را به سوي جامعه مدني قانونمند وبا ثبات آغاز نمايد شرايط كنوني اصل عمده تامين امنيت صلح و ثبات دركشور است كه با تقويه قواي مسلح بدان ميتواند دست يافت و فراهم شدن فضاي صلح در افغانستان خود بخود تحقق دموكراسي بتامين حقوق بشر وباز سازي كشور جنگ زده را برآورده ميسازد .     

مردم چه ميخواهند و مسئولين چه ميگويند

درحال حاضرمردم افغانستان درآستانه تدوير انتخابات پارلماني قراردارد، وازاين نقطه نظر اميد هاي زيادبه حكومت جديد بسته اند، واين كابينه را يگانه مرجع ومنبع آرزوي خود مي دانند، اينك مايه خرسندي است كه سرشماري نفوس در30 ولايت به پايان رسيده وبرطبق مواد قانون اساسي نماينده گان مردم افغانستان 249 كرسي را ودرمشرانوجرگه 112 كرسي كه آنهم 1،3 فيصد آن  را جلالتماب ريس جمهور منتخب خواهند برگزيد، دارااند.

موجوديت فيصدي زيادي زنان درپارلمان مبين تساوي حقوق زن ومرد در افغانستان است واينكه به كوچيان ومعلولين حق داده شده است، درذات خود توجه دولت افغانستان رابه سر نوشت قاطبه ملت نشان مي دهد.همه ساكنين اين سرزمين مي خواهند، بابرگزاري جشن بزرگ انتخابات پارلماني راموفقانه به انجام برسانند، ولي بسانگرانيها درين روزها نيز به ميان آمده است كه درنتيجه آن برخي  ناخوش آينده ها راببار آورده است. مردم افغانستان آنچه راكه تعلق به تقديرات الهي است مانند سردي هوا وباز شدن جبهه سرد وسقوط طياره، غرقي شدن كشتي وسر انجام سونامي درهندوستان واندونيزيا، بدرستي مي دانند وتن به حكم خداوند(ج) داده اند. اما مسايل همچو قتل واختطاف، سرقت وكشتن هموطن خود را به شمول كودك وتاجر ملي واينكه تدابير قوي دربرابر شيوع امراض گرفته نمي شود ويا اينكه علت سقوط طياره معلوم نميگردد وهكذا ازموضوع سم پاشي چي درهلمند باشد وچه درننگرهار ودرحاليكه دولت ورئيس جمهور باآن شديدا مخالف است، اين مسايل آنها را نگران ساخته است.هرشخص با احساس نمي توانددرقبال مسايل همچو درگيري هاي قومي در ولايات بغلان وفارياب به خاطر غصب زمين هاي شان توسط زور مندان وهكذا درمورد جان دادن 104 نفر در نتيجه سقوط طياره وازبين رفتن صد ها انسان وچندين راس حيوانات درلوگر،بدخشان،غوروزابل خاموش باشد. اينكه برف باري نويد شادابي وبركت است امانجات اطفال وكلان سالان ازامراض سياه سرفه وسينه بغل نيز اقدامات جدي رااز حكومت مي طلبد.گرچه امكانات دولت افغانستان ضعيف است، امابايد شريفانه اعتراف نمود كه بايد همه اين مشكلات درسه سالي كه گذشت، سنجيده ميشد كه امروزبه كابينه جديد آسان ترمي گردد.چندروزقبل يعني در 20 و21 دلو وزراي دفاع، ترانسپورت صحت عامه ومعين وزارت امورداخله درمبارزه عليه مواد مخدر بابرگزاري كنفرانس هاي مطبوعاتي در مقر وزرا تخانه هاي دفاع وداخله دربرابر ژورناليستان داخلي وخارجي قرار گرفته وبه سوالات شان به ترتيب ذيل جواب دادند. وزير دفاع گفت: نيروهاي اردوي ملي وپوليس ملي به تعداد لازم ازنظر كمي درعمليات نجات طياره كام ايراشتراك كردند شرايط بدجوي وموجوديت ماين هااز زمان روسهاما رابه مشكل دچار ساخت ومانتوانستيم دراين مدت علت سقوط طياره راروشن سازيم، اينكه قبل ازپاي عساكر آيساف، اردوي ملي وپوليس ملي كسان ديگر درآنجا رفته باشند واموال واجناس شهدا رابه سرقت برده باشند همه دروغ باشد. جنرال وردگ علاوه كرد: درمورد نجات طياره ازآخرين تكنالوژي پيشرفته ومدرن استفاده برده ايم، ماتدابير شديد امنيتي مانند روزهاي انتخابات رارويدست گرفتيم وباهماهنگي كامل باقبول هرنوع قرباني در خدمت هموطنان قرار داشتيم وقرار خواهيم داشت وزيرترانسپورت گفت:در مرحله نجات هيچ نوع تأخير صورت نگرفته است سربازان دردومتري يك ديگر راديده نمي توانستند، ميدانهاي هوائي كشوردچار مشكلات شديد است بيست وسه سال جنگ در افغانستان همه چيز رااز بين برده است فضايي هوايي مابدست مانيست زيرااز يكطرف بلندي كوه 1000 فت بوده وما در واقعيت ظرفيت تخنيكي نداريم دريك ودوسال آينده شايد امكان تسلط ما در فضاهوايي مسير گردد بگرام اجازه نشست رابه طياره داده بود ولي اينكه نشست نكرده است هنوز معلوم نيست.

همچنان وسايط و ظرفيت كنترول فضا و تكنالوژي انرا نداريم و افراد مسلكي ما همه در خارج اند . وي افزود كه تمام معلومات ها بدون از سخنان خودش و جنرال عظيمي در مورد سقوط طياره درست نمي باّشد.

وزير صحت عامه گفت: در وزارت داخله ما يعني وزراي داخله، صحت عامه فوايد عامه. عودت مهاجرين، انكشاف دهات وتعداد از روئساي مربوط وزارتخانه ها باتشكيل جلسه كه ادامه خواهد داشت آماده گي خود را در برابر سردي شديد در سراسر افغانستان كه پرابلم هاي زيادي را ايجاد نموده است ابراز نموديم.

فیصله کردیم تامها جرین بی سرپناه به تعمیرات دولتی ومکاتب انتقالی شوند، راه ها اساسی بازنگهداشته شود تا به قرا وقصبات کمک گردد. وبه خاطر کمک به مردم آزار دیده ازشدت سرما وزیردفاع دوفروند هليکوپتر رادراختیار ما گذشته که تیل هليكوپترها راوزیر صاحب انکشاف دهات عهده دار گردیده است تاتیم صحی به محلات برود چنانچه دوکتوران رابه ولسوالی خروار فرستاندیم واینکه دردوولسوالی بدخشان تعداد زیاد اطفال وکلان سالان ازمرض سیاه سرفه ازبین رفته وحتی گفته می شود که تاحدود 300 راس حیوانات از بین رفته است. وزیر صحت عامه درآخیر افزود: که شدت سرما کشور های اروپائی رانیز به عذاب ساخته است حتی شخصیت های بلند پایه ان کشور ها از این ناحیه نا آرام اند. دردوسال گذشته به تعداد 35000طفل از ناحیه مرض سرخکان در زمستان ها جانها عزیز خود را ازدست داده اند وشماژورنالیستان در آن زمان چرااین موضوع را تحت شعاع مطبوعات قرار ندادید.... جنرال محمد داود معین مبارزه علیه مواد مخدر وزارت امور داخله در کنفرانس مطبوعاتبی 21 دلو درمقر وزارت داخله گفت: دولت افغانستان وشخصی جلالتمآب آقای کرزی وهمه مامخالف سم پاشی در ساحات مختلف کشور هستیم این تبلیغات تازه نیست، بل درسالهای 20003  - 2002 نیزچنین تبلیغات راقاچاق بران براه انداخته بودند، تا مردم از دولت فاصله بگیرد. واینکه درننگرهارسم پاشی صورت گرفته هنوز نتایج تحقیقات معلوم نیست، که بعداز روشن شدن به اطلاع مطبوعات می رسانم. امروز ماهمه به شمول سناتوران کشور امریکا نماینده کشور انگلستان قوای ائتلاف وآیساف توافق کردیم که دیگر نباید سم پاشی صورت گیرد، همین اکنون هیئت به ولسوالی نورزاده رفته تاتحقیقات نماید. مامی خواهیم باقناعت مردم از طریق بزرگان بعداً والیان وقومندانان امنیه مواد مخدر رامحوبسازیم وازنمونه های ننگرهار ولغمان استفاده نمائیم دراین ولایات استعمال قوااز مرکز لازم دید نمی شود. مسوولین ودهاقین ولایت هلمند کشت کوکنار رامحو می دارند، تاحال در18 ولایت کوکنار محو شده است، طوریکه درهلمند 50 فیصد، درننگرهار 70 فیصد، فیصد، درننگرهار 70 فیصد درلغمان 80 فیصد ودربدخشان مردم داوطلبانه  حاضرشده اند تا 60 فیصد بدخشان تعهد سپرده اند که بعد از پاک شدن مناطق شان ازوجود برفها عملا به محوکوکنار اقدام خواهند وزید زیرا که مردم عملا از این پدیده منفور، حرام و بدنام کننده نفرت حاصل کرده اند. وزارت امورداخله عملاً 15 تیم ارزیابی رابه ولایات اعزام نموده و15 تیم دیگر دراین روزها فرستاده خواهد شد این 30 تیم تا شش ماه کارمی کند وبه ترتیب که درهر تیم 8 نفربا 2 عراده موتر مجهز بوده که جمله 60 موتر و240 نفر میگردد. آنها تمام نقاط افغانستان راارزیابی خواهند نمود، که بعد از ارزیابی وسروی توسط قوای محلی مادرمرکز قوای محو خاشخاش را داریم ولی از آن استفاده نکرده ایم، دلیل آن اینست که درقدم اول ازنیروی مردمی، ثانیاازقوت حاکمیت های محلی یعنی والیان وقومندانان امنیه استفاده می شود، ودرصورت عدم موفقیت آنها قوای مرکزی استعمال می گردد. خواسته های مردم آنچه که درآغاز سخن گفته شد، همان بود، مسوولین بلند پایه انچه گفتند ووعده دادند نیز همان شد، اکنون مهم انست که ژورنالیستان مسایل ذکرشده رابدرستی تعقیب نموده ودرکنفرانس های بعدی شان بادر نظرداشت همین حرف های بیان شده به سوالات به پردازند تا باشد که اذهان مردم روشن گردیده ومردم افغانستان مانند سایر مردمان جهان درروشنی اوضاع واحوال امنیتی، نظامی صحت عامه ومحیط زیست قرار گرفته وخود آگاهانه بدانند که چه می خواهند ومسوولین چه می گویند وچه می کنند.       

وزارت ترانسپورت درآسوده گي مردم نقش عمده دارد

از تشكيل كابينه جديد مدت دو ماه ميگذرد، وقتي مساعد بود كه تغييرات كادري ونوسازي تشكيلاتي دروزارت خانه ها بوجود ميامد، دربرخي وزارت خانه هااين كارچيزوناچيز صورت گرفته ودربعضي ازوزارت خانه هابادر نظرداشت يك سلسله معيار هاوسنجش هاي علمي باتقرر وزراي جديد كدام تغييرات مثبت به چشم نميخورد.ازيك واقعيت هم نبايد چشم پوشي نمود كه وزارت خانه هاي جديد التاسيس وآنعده ازوزارت هاي كه باهم مدغم شده اند مشكلات زياد داشتند كه بايد دراين مدت حل وفصل ميگرديد.  دروزارت خانه هائيكه اساسات كاري،دفتر وديوان ووسايل مخابره مامورين صاحب تجربه وترانسپوت معين براي حمل ونقل مامورين شان دارند، مشكل كمتر است و اداره سالم آن مربوط مي گردد به ابتكار وتحرك شخص وزير مربوط. بادرنظر داشت اقتصاد ضعيف وازهم پاشيده كشور وزرا نميتوانند اقدامات عاجل درافزايش معاشات مامورين شان انجام دهند، زيراكارهاي انجام نه يافته سه سال گذشته اثرات منفي رامانند بدبختي هاي دو دهه جنگ دروزارت خانه ها به جاگذاشته است.اصل سخن دراينجاست كه نتايج كارهابايد حلال مشكلات مردم دروزارت خانه هاباشد، ازيكطرف رئيس جمهور رضائيت داشته باشد وازسوي ديگر سطح زندگي مامورين بالا رود دراصل مامورين وسيله مهم وكليدي روابط ميان حكومت ومردم اند اين عمل بستگي لازم به كارآيي پرسونل داشته وبررهبري آن وزارت لازم مي افتد تاروي اهداف ملي ومصالح عام كشوري توجه وهمياري ممالك كمك كننده رابدرستي وخوبي جلب وجذب كرده بتواند. به گونه مثال درنتيجه ادغام دووزارت يعني ترانسپورت وهوانوردي، ملكي وتوريزم دولت يك وزارت راترجيح داد تادرچوكات حكومت كار وفعاليت نمايد وبه نام وزارت ترانسپوت ناميده شد، اين وزارت كه درابتدا يك سلسله پرابلمهاي خود راداشته ولي اكنون امورش موفقانه تحت رهبري وزيرجوان كابينه جمهوري اسلامي افغانستان به پيش ميرود. درگام نخست طبق پلان دكتور قاسیمي كاهش تشكيلات اضافي به موفقيت كاري شان افزوده واينكه امور مربوط رادو معينيت ترانسپورت زميني وترانسپورت هوايي كه دركنار آنها  معينيت اداري جهت تعيين تقرر، استخدام كادر وجود دارد آسان وسهل ساخته است. ازمقدمه طويل اگر بگذريم هدف عمده ما اينست كه مردم كابل و ولايات همانطوريكه انتظار موجوديت برق 24  ساعته، گاز، سرك وطبابت رادارند ودرقبال همه موضوعات جهت حمل ونقل شان درداخل وخارج كشور شديدا نيازمند به ترانسپورت هوائي وزميني فعال، بدون انتظار وخسته ناكننده اند. وزارت ترانسپورت به دوشكل ودربخش هاي عامه وسكتور اقتصادي عمل مي دارد وبنام هاي سكتور خصوصي ودولتي ياد ميشود، سكتور دولتي راموجوديت ملي بس ها در كابل وشهر هاي عمده افغانستان متجسم ساخته است وهمچنان فعاليت هاي كاماز هاي باربري در كابل، قندها، هرات، مزار شريف وپلخمري نيز شامل اين سكتور است. سكتور خصوصي دربرگيرنده تمام موتر هاي   افغانستان، اتحاديه هاي مربوط سكتور خصوصي است كه اتحاديه هاي باربري وتكسي راني ودر مجموع تمام وسايط نقليه كشور رادربر مي گيرد وبه گفته آقاي سيد احمد روئين معين ترانسپورت زميني همه درچوكات معينيت ترانسپورت زميني تنظيم اند. وزارت ترانسپورت صرف 3فيصد ازبخش سكتور خصوصي كميشن اخذ ميدارد كه اين در ذات خود عايد سرشاري است كه تحويل بانك هاي دولتي شده وازاين مدرك تاجايي معاشات مامورين واستادان پرداخته ميشود درحال حاضر به ارزش 500 مليون افغاني به دولت تسليم داده شده است، موجوديت ده رياست دراين معينيت اگر به كيفيت كاري آن توجه بيشتر گردد، بسياري ازپرابلمهاي موجود ترانسپورتي جامعه رامرفوع ميسازد رقم فعاليت 1027 واسطه باربري ومسافر بري رقم خوب است اما ناكافي. باافزايش نفوس دركشور وتقاضاي مردم،رفت وآمدمهمانان وخارجيان موجوديت چند بال طياره محدود در شركت آريانا وبعد هاقرار گرفتن شركت كام ايردرپهلوي وزارت ترانسپورت با در نظرداشت منافع شركت مربوط با آنكه يك بال طياره بوئينگ شان دراين روز هاسقوط نمود كه براي تمام ملت افغانستان عزاي ملي گشت، ناچيز است. موجوديت چند بال طياره غيرفعال شركت هاي كام ايروآريانا ولواگر ملكيت كام اير وياكرايه گرفته شده باشد، به حكومت خوش آينده نيست، ولي چاره كاري آن كمتر است، موجوديت دوميدان هوايي بين لمللي دركابل وقندهار كه قندهار اكنون نظامي شده است، همه وهمه مشكلات مردم افغانستان رامانند كشور هاي خارج وحتي كشور هاي همسايه حل كرده نميتواند. اينكه وزارت ترانسپورت تاختم سال 1384 داراي يك پروگرام معين بخاطرتطبيق پروژه هاي خود است مايه خرسندي ماست كه درجهت آسوده گي مردم افغانستان نقش عمده دارد كه عبارت اند از: پروژه احياي مجددتعميروركشاپ رياست تخنيكي پروژه احياي مجدد سيستم كاناليزاسيون ميدان هواي بين المللي كابل. پروژه احاطه مسجد ميدان وكانكريت ريزي پياده روهاي آن. پروژه احياي مجدد تعمير هواشناسي. پروژه احياي محدد سيستم آبرساني وترميمات تعمير ترمينال ميدان هوايي بين المللي كابل در صورت عملي شده اين پروژه ها ميتوان گفت كه سهولت هاي فراوان به مردم شهر كابل در گام نخست ودر مراحل بعدي به ولايات كشور به عمل ميايد، كه خود زمينه هاي رفاهيت وآسودگي گام به گام ومرحله به مرحله رادر حيات اجتماعي مردم مساعد ميسازد.

آنهاييكه پول وحامي دارند درپست هاي بلند مقررمي شوند

در ششم فبروري 200وند5 مضمون تحت عنوان...... كابينه جديد وچشم انداز سياست افغانستان در پنج سال آينده...... را به قلم هارون امير زاده درسایت آريايي انترنت مطالعه نمودم كه نامبرده در يك قسمت از مطلب خويش چنين گفته است. واقعيت اين است كه محترم حامد كرزي با يك جهش از حكومت فراقومي به حكومت انحصار قومي گذار نموده است. موصوف با استفاده از نبوغ سياسي آقاي خليل زاد مشاركت اقوام را درحكومت جديد صرف با ديكوريشن ونمايش چند مقام بي ارزش براي عده نموده است اين در حاليست كه با تصاحب مقامات كليدي در دست يك گروه خاص در كشوريكه اين مقامات سمبول قدرت نظامي واقتصادي به شمار مي آيند به بحران قوميت در اين كشور سخت دامن زده است..." در بخش ديگر از نوشته هايش چنين آمده است:....."

امااكنون كه سرنوشت مردم افغانستان بدست يك گروه انحصار طلب در تحت حمايت مستقيم خليلزاد ،امريكا باشعار فريبنده دموكراسي وتكنوكراسي قرار گرفته است اين احساس خلق شود كه رهايي از استبداد طالب به معني رهايي كامل از استبداد تاريخي نبوده است . زيرا باتوجه به كشش آقايان كرزي وخليل زاد به طرف طالبان ترس ازآن وجود دارد كه استبداد شريعت طالبي مي تواند در لباس تكنوكرات تداوم يابد"....

اينكه آقاي امير زاده براي كناررفتن برخي وزرا متاثر گشته واز آنها به نيكويي ياد نموده نظريات شخصي خودشان است ولي آنقدر به واقعيت ها هم نزديكي ندارد زيرا از كساني كه ايشان طرفداري نموده اند، آنها صرف به خاطر منافع شخصي شان هر چيز را بهانه قرار مي دهند ومردمي را كه از كارهاي دروني آنها آگاهي كامل ندارند هميشه آله دست قرار داده ومي دهند صرف به خاطر ثروت مند شدن خود كارمي كنند آنها را برحق نشان مي دهد، افراد خود خواه وچنان تنظيمي وتنك نظر اند كه به پسر كاكا همسايه وحتي برادرشان درسه سال حكومت گذشته اداره موقت وانتقالي صادق نبوده اند. مدعيان حقوق اقوام مظلوم باز هم ازمظلوميت ومحروميت حرف مي زنند ويخن آقاي كرزي را مي گيرند كه بما حق داده نميشود وخودشان حق ديگران را بيش از يك دهه تلف كرده اند،

دلچسپ از همه بقاي تفنگ بدستاني است كه بايك عالم پررويي پيهم ودر هر دوره يي بحیث والي وقومندان در پست هاي وزارتهاي داخله ودفاع تعين مي شوند همين هاكه حال هم در كرسي ها لميده اند ومي خواهند باقوت بيشتر تكيه بزنند آنهاي اند كه در محافل شخصي به آقاي كرزي دشنام مي دهند ولي همين ها والي مي شوند قومندانان مي شوند دليل آنست كه حامياني وپول هاي كلاني دارند به همين اصل سياست مي كنند. اين بسيار مهم است زيرا كساني كه اقتصاد خوب ندارند كرايه موتر وخرچ هوتل وواسطه نداشته باشند رئيس جمهور را به آساني ديده تمي توانند كسانيكه پول دارند با پلانهاي حكومت مخالفت هم اگر داشته باشند. در پست هاي بلند تاسطح والي ومعين مقرر شده مي توانند اين وضع كه سه سال دوام كرد درك مي كنم كه 5 سال ديگر بدون كدام تغيري ادامه خواهد يافت نه معاشات افسران بالامي رود نه مامورين صاحب معاش خوب ميشوند نه حقوق شهدا ومعلولين براورده مي گردد ونه مشكلات عودت كننده گان حل خواهد شد زيرا سياست نوسازي وبازسازي جديد است .اما كادر هابه خصوص در ولايات كهنه اند واين درذات خود با همديگر در تضاداست ومهم تر از همه آنهاييكه طي ساليان متمادي حاكميت خويش به خاطر خدمت از يك ولايت خود به ولايت ديگر نرفته ونمي روند درصورتيكه از نظر آنها افغاستان يك افغانستان است پس والي جوزجان چرابه خوست وياوالي كندهار به بدخشان تعيين نمي شود وحاضر نيست در آنجاخدمت كند. آقاي امير زاده بايدبه حيث فرد باسواد ورسالتمند اين كشور معترف ميبود كه فاصله بين گفتار وكردار زياد وجود دارد وبايد در شرايط زيست كابل از نبود برق وگاز وترانسپورت صحبت نمود طور مثال وعده هاي گرم وداغ روز هاي اول اسماعيل خال در مورد رسانيدن برق  به شهر يان كابل سردشده مي رود وفاميل هاي اكثريت پولداران وصاحبان مقامات كه معاشات خوب وفوق العاده دالري هم دارند دركابل زندگي نمي كنند ودر كشورهاي همسايه وخارج سكونت گزيده،خود ايشان تاهنوز پاسپورتهاي خارجي دايمي در اختيار دارند. دايمادرسفراند وفرزندانش درآنجا ها تحصيل مي كند تاوزيران آينده كشور شوند ومانند پدران شان در آينده بالاي مردم اين سرزمين حكمراني كنند ملت رنجديده افغانستان همانطوريكه غرق در منجلاب ودربيسوادي هستند همانگونه نگاه خواهندشد. گذشته ازان همه هست وبود كمك هاي كه سرازير مي گردد بنام هاي مختلف از اين كشور دوباره كشيده مي شود پس آقاي اميرزاده بايد مشكل مارا از ناحيه انحصارگران قدرت كه لباس هركشور دنيا را به تن كرده چيغ وفرياد سرمي دهند درك كنيد كه بدترين حالت كساني دارند ورنج روز گاررا با بيعدالتي هاي بي سابقه كساني ميكشند كه شناخت روابط تنگاتنگ ندارد. آقاي اميرزاده: در دهاي مارا كه دراين سه سال ديديم به شمول بيكاري وحتي اختطاف اقارب مان چه مي شورانيد. ازآنها كه شما ستايش مي كنيد يكبار حساب جايداد هاواملاك هاي راكه رديف كرده اند، بپرسيد در آنصورت من باشما موافق هستیم در تمام بي عدالتي موجودتنها آقاي كرزي مقصر نيست واين ديگران بودند كه خودرا بدرستي نشتاختند وقوم ومردم خودرافراموش كرده ومنافع آنهارا پايمال نمودند.

بحث هاي گوناگون پيرامون كابينه جديد

پس از انتظارزياد،سرانجام در سوم جدي 1383 فهرست وزرا جديد طي فرماني توسط رئيس جمهور جلالتماب حامد كرزي اعلان گرديد. دانشمندان صاحب نظران وباشندگان اين وطن حتي مهاجرين ازميهن دور نظريات خودرا پيرامون كابينه جديد ابراز كردند وازآن مانند روزهاي نزديك به 18 ميزان استقبال نمودند.

آقاي جاويدلودين سخنگوي رئيس جمهور از طريق راديو درهمان شب تشكيل كابينه به سوالات شنوندگان پاسخ هاي ارايه نمود ودر ادامه سخنان اش كفت..... بالاتر از70 فيصد كسانيكه دركابينه آمده اند، چهره هاي تازه هستند وبراي شان فرصت داده شد تا به افغانستان خدمت كنند. اگربه لست كابينه ديده شود تمام وزراي تحصيلات عالي دارند به خاطريكه هدف رئيس جمهورهمين بوده كه قانون اساسي عملي شود تركيب كابينه طور است كه در آن حداقل ده نفراز وزرافعلي تحصيلات بالاتر از دكتورا دارند وده نفرشان به سطح دكتورامي باشند ويك تعداد آنها به درجه ماستري تحصيلات دارند. هيچ نوع علاقه تنظيمي وگروهي درنظر گرفته نشده اگركسانيكه هم آمده اند درگذشته وابسته گي هاي داشتند ازآنها جدا تعهد گرفته شده كه هدف شان خدمت به مردم باشد. وبه خاطري مي آينده كه رئيس جمهور اطمينان دارد كه آنها براي مردم خدمت كرده مي توانند وشايسته گي وتخصص خدمت را دارند......

بدين ارتباط رئيس جمهور منتخب افغانستان به روز جمعه 4 جدي مصادف 24 درسمبر درقصر گلخانه ارگ رياست جمهوري ساعت 2 بعد درقابل ژورناليستان خارجي وداخلي تشريف آورده وبه جوابات سوالات پرداختند. فضاي كنفرانس بسيار دوستانه وصميمانه بود ورئيس جمهور نسبت به هروقت ديگرخوش و خوشحال به نظر مي رسيد،. نگارنده نیز درین کنفرانس شرکت داشتم . 

درجريان كار كنفرانس آقاي كرزي شوخي هاي زياد به رسم محبت باژورناليستان نمود كه درجريان كنفرانس يك ژورناليستان خارجي سردار جي روز تولد رئيس جمهور راتبريك گفت وتحفه را كه عبارت از يك كلاه بود، براي آقاي كرزي تقديم كرد، از اين زمان تاهنوز دوماه سپري نشده است. رئيس جمهور گفت. . .. . بسيار خوشحالم كه بعد از دير مدت شمارا مي بينم وامروز افغانستان ازتروريزم نجات يافته است، لويه جرگه ها، پروسه انتخابات، گزينش رييس جمهور. همه وهمه به خواست ملت به خوبي سپري شد وامروز شما كابينه جديد راباخود داريد بعد به سوالات نوبت دادند كه درجوابي سوالي درمورد تنظيمي بودن وتخصصي بودن كابينه حامد كرزي فرمود. لست كانديدان به نظر دقت مطالعه گرديد وكابينه ئي ساخته شده براي بازسازي افغانستان ماديگر وقت خودرابي جامصرف نخواهيم كرد وبه جواب سوالي كه درپست هاي كليدي به زنان سهم داده نشده وهم خلاف وعده تان باز هم جنگ سالاران دركابينه مانند اسماعيل خان جاداده ايد، درجواب كفتند..... ديگر پست كليدي وغير كليدي بعد از اجلاس بن مفهوم خود راازدست داده است، حالا همه وزارت ها همچوفوايد عامه، شهر سازي ومسكن، اقتصاد ومعارف امور زنان همه وزارت خانه هاي اساسي اند. ملت ما درجهاد ومقاومت شهيد دادند، معيوب ومعلول شدند  اينكه وزارت شهدا ومعلولين رابه يك زن اعتماد كرده ام بخاطرآنست كه به مردم خدمت كند وحقوق شهدا معلولين رابدست آورد ودر مورد اسماعيل خان بايد گفت كه اويك مجاهد است اودر راه بازسازي هرات دست آورد هاي خوب دارد، سرك،معارف، وبرق رادرهرات بخوبي تنظيم نمود وتجارب خوب بازسازي رادارد، بدين ملحوظ وزير انرژي وبرق تعيين شد، تا برق كابل رافعال بسازد وفرق اساسي ميان تفنگ سالار ومجاهد درآنست كه تفنگ سالار مردم رااذيت ميكند ومال مردم رامي خورد ، اما اسماعيل خان يك مجاهد است جهاد كرده است وسه سال زندان طالبي راسپري نموده ودرايران مهاجر گشت آقاي كرزي ادامه داد كه ..... ديگر مابه سياست بازي ها علاقه نمي گيريم وفرصت آنرانيز نداريم كه وقت خودرا به ساختن كميسيون ها براي بررسي اعمال وزرا گذشته ضايع  كنيم ولي اختلاس ومردم آزاري رانيزنمي خواهيم دركابينه قبلي همه برادران وخواهران خدمات زيادي نموده اند واگرخواهش، همكاري با ما داشته باشند دربخشهاي ديگر دولت كار كرده مي توانند، طورمثال آقاي شيرزي چه درولايت قندهار وچه كه متصدي وزارت فوايد عامه بودند، خدمات بزرگي رانجام داده اند. به اين سوال كه درسه سال گذشته ترحم زيادداشتيد آيادر 5سال آينده بيرحمي خواهيد كرد؟آقاي كرزي به جواب گفتند:

من بيرحمي ندارم ولي سخت گيري لازم بخرچ خواهم داد تا منافع علياي كشور راتامين وجلو فساد واختلاس را بگيرم.

درجواب سوال كه آيا كنارزده شده گان در راه باز سازي مخالفت نخواهند كردكه منظور ازآقاي مارشال فهيم وقانوني بود،ومحترم كرزي گفتند.... اكنون مردم افغانستان درك خوب دارند كه ما نظام مردم سالار رامي خواهيم وبسوي مردم سالاري مي رويم وجاي مخالفت صرف در پارلمان است،يك حزب سالم مشروع ومفيد مي تواند حكومت را انتقاد كند ومبارزه سالم را پيشبرد اما حكومت براي كاركردن وبازسازي در افغانستان مصروف است ما حكومت حزبي وسياسي نمي خواهيم. ولي ما مي خواهيم برق، معارف، تحصيلات آسودگي وارتقاي سطح زندگي خوب عايد سرانه 200 تا 500 و700 برسد هدف ما ارتقاي سطح زنده گي مادي مردم است وبراي اينكار وقت به سياست نداريم. اين آرزوهاي ما بوده كه برنده شديم وبه هر عضوكابينه پروگرام هاي عليعده داريم. ودر پي اصلاح ستره محكمه ولوي خارنوالي هاخواهيم بود ودرمورد قانوني ومارشال يك برادر مجاهد وداراي عاليترين رتبه نظامي است اوعزت وآبروبلند دارد. آقاي قانوني جوان بااحساس است كه بااوازنزديك صحبت داشتم اومي تواند 16 فيصد راي خورابه 55 فيصد برساند ودربيرون ازدولت حزب بسازد ومبارزه كند ومن اوراكمك خواهم كرد تا55 فيصد راي ببرد ورئيس جمهورشود. درجواب سوال ژورناليست ديگر درمورد عدم اعتماد شان به آقاي بشر دوست وزير اسبق پلان آقاي كرزي گفت: من ازبشردوست وافراد مانند اوكه پاك انديش وپاك كاراند حمايت مي كنم، بشردوست دوست من است ولي ازتصميم اش دايما حمايت مي كردم ولي نحوه تصميم اش نادرست بود زيرااوقبل ازاينكه بمن وكابينه قبلي موضوع لغو 1935 انجورادر ميان بگذارد، ازطريق اخباراقدام كرد. من ازطريق اخبار آنراشنيدم هرموضوع اصولي كه ازطريق مراجع مربوط بمن برسد قابل حمايت است واگرآقاي بشردوست ازمن خواهش نمايد دريك جاي ديگر آنراتعيين خواهم كرد. دراخير آقاي كرزي مسئله تاخير كابينه راتحقيقات درمورد درجه تحصيلات وتابعيت دوگانه وزراخطاب نمود وافزود كه تمام وزرا تابعيت دوگانه شان راواگذار شده اند وهمه آنهاتعهد سپرده اند كه بعد ازاين داراي يك تابعيت وآنهم افغاني خواهند بود. 

برخي مسايل عمده در راه انكشاف وترقي افغانستان

درشرايط كنوني درعرصه ملي مبرم ترين موضوع تامين صلح وثبات دركشور است كه بتواند متضمن رفاه وآسودگي مردم گردد، بدين ملحوظ به هروسيله، كه مي شود وطبق هرپروگرام كه است. بايد پروسه دي دي آر تكميل گرديده وتمام اسلحه ثقيل وسنگين كه درتشكيل وزارت دفاع است جمع آوري وطي يك فرمان درگام دوم سلاح هاييكه نزد افرادغيرمسؤول وجودداشته وهمه خارج تشكيل اند نيز جمع آوري شوند تابه شكل واقعي درافغانستان برنامه هاي انكشافي عملي گردد درحاليكه بيرون شدن اززندگي نظامي به معني خارج شدن از ارزش هاي نظامي نيست ودولت آنعده قومانداناني راكه داوطلبانه درپروسه دي، دي، آرپيوسته اند كه تعداد شان به 22 نفرميرسد بادادن رتبه  اعزازي، تقدير نامه هاي مزين به امضاي رئيس جمهورومعاشات دالري از 350 الي 650 دالر تقدير به عمل آورده است كه تايكسال ازطرف يونماوسال دوم اين معاشات ازطرف دولت افغانستان پرداخته مي شود. تاحدي مشكلات راكاهش داده است درپهلوي ان ازآنها تعهداخذ مي شود تاديگر هيچ نوع حركات نظامي راانجام ندهند، درموجوديت اسلحه بيم وخوف هم دروجود خارجيان وهم دروجود متخصصين داخلي كه درراه آبادي وشگوفائي وطن گام مي بردارند پيدامي گردد. كشت وزرع، ترافيك وقاچاق مواد مخدر درحضور سلاح گسترش يافته است گفتني است برخي نهادهاي امنيتي باباندهاي فعال قاچاق مواد مخدر،همدست اند. دريك سخن سلاح ومواد مخدر ورشوت ستاني، بيروكراتيزم رشد يابنده در كشور فساد اداري واخلاقي همه موانع در راه انكشاف افغانستان اند بطورمثال: ربودن وقتل دختران درهرات به شكل مرموزانه باعث بي باوري شده است دراين وضعيت بدون شك نه سيستم هاي تعليمي و تربيتي رشد مي كند ونه كسي يا مسوولي پيدامي شود كه درمورد امحاي بيسوادي كار كند. مي دانيم كه درطول سالهاي جنگ سيستم تعليم وتحصيل ازبين رفته است وبدبختي هاي بعدي همه ناشي ازبيسوادي وناداني تاجايي بوده است، خدمات اجتماعي نبود سيستم مواصلاتي قانع كننده، انرژي برق وصحت عامه جوابگوي خواست مرحله كنوني نيست، مرگ وميراطفال كلان سالان وزنان درگوشه وكنار مملكت سخت نگران كننده است. معلوم است كه درهمه جاكادر هابر مبناي اصل شايسته سالاري وتخصص نصب وتقرر نيافته اند تادر حل اين مشكلات دلسوزي ودلجوئي داشته باشند وبرخي از كشورهاي همسايه نامرئي دست به تشديد بحران درافغانستان ميزنند وهنوز كه قوتهاي ائتلاف وآيساف درافغانستان حضور نظامي دارد آنها ازاوضاع ناآرام در افغانستان لذت برده وآسايش خودرادربد بختي افغانستان مي بينند.چون ازافغانهاومحاسبات كه باآنهادرآينده ميشود، هراس دارند.درحاليكه افغانستان هميشه درتامين روابط نيك وحسن همجواري باكشور هاي همسايه بارعايت اصل عدم مداخله درامور داخلي يكديگر تكيه مي دارد وازكشورهاي جهاني وموسسات خيريه كه خواه ازطريق حكومت وياخواه ازطريق انجوهاي داخلي وخارجي مردم افغانستان راكمك نموده انداظهار سپاس گزاري ميدارد. مشكل اساسي ايكه دربرابر دولت افغانستان قراردارد هماناحل پرابلمهاي مهاجرين است مهاجريني كه درداخل كشوراند بنابرعلل مختلف به زادگاه خودرفته نمي توانند به انهاطوريكه لازم است برخورد نميشود آنهااز هرنقطه نظرمشكلات دارند جنگ ها آنهارا تا قاره ديگر رساند دراروپانيز مشكلات دارنداتحاديه اروپاآنهارابه دوگروپ بنام پناه جويان وپناهندگان تقسيم نموده وپناهنده به كسي گفته ميشود كه ويزه وپاسپورت دايمي دارند وكسانيكه ويزه موقت دارندبنام پناه جويان ياد شده وكشورهاي ميزبان خواهان آن اند كه آنهابايد به افغانستان بروند گوياامنيت تامين است وقواي ائتلاف وآيساف دركابل حضوردارند بدين ملحوظ بايد...درحاليكه مهاجران خانه كاروشغل نداشته باشند تمام استعداد هايشان به شمول چندمبلغ كه باخود مي آورندمصرف ميگردد. نمايندگي هاي سياسي افغانستان بايد به انهاكمك كند ويك تعدادزندانيان افغاني در كشورهاي روسيه پاكستان وايران وجود دارد كه بايد توجه كميته هاي صليب سرخ توسط والدين آنهاجذب گرديده وياميعاد حبس باقي مانده شان رادرافغانستان سپري نمايند. تمام پرنسيپ هاي كنوانسيون بين المللي حقوق بشر درمورد مهاجران مراعات شود واخراج اجباري شان رفته رفته درقبال ساير بحرانهاي ديگر پرابلمهاراخلق مي كند شرايط زندگي مهاجران ازهم فرق دارد مهاجرين كه ازخيمه هاي سوزان پاكستان وياازخشت پزي هاي ايران برمي گردند بامهاجرين اروپاوامريكافرق زياد دارد زيرا آنهاازيك شرايط تعليمي،تحصيلي فرهنگي وصحي ديگر برميگردند. شايد كدام رقابت درميان باشد تاساير كشورهاخواهان برگشت مهاجرين نشده اند دربرگشت مهاجرين ازايران وپاكستان عقب نمانند اگرپروسه برگشت داوطلبانه وبه رضايت آنهم به شكل تجربوي وتدريجي صورت بگيرد مي تواند مشكلات زيادي راازميان بردارد برگشت مهاجرين درصورتيكه برخلاف توقعات مردم افغانستان كه يگانه منبع كمك هاي مالي به خانواده هااست اگربدون درنظرداشت تمام موضوعات سياسي،اجتماعي وخاصتا امنيتي صورت گيرد علاوه بربرخي ناملايمات سياسي واجتماعي درحاليكه هنوز بحرانهاي ديگروجوددارد به تشديد بحران هامي افزايد، چنانيكه نمايندگان مهاجرين ازاروپاگفتند مهاجرين برگشت كننده سربازان بيكار دراردوي بي سرنوشتان افغانستان هستند كه اينجانه خانه است نه وظيفه ونه امكانات ...كشورهاي اروپائي مي خواهندنشان بدهند كه كشورهاي راكه ازلحاظ فشارسياسي دريك مرحله بحران قرار گرفته اند اين مشكل رامي خواهند ازسرخودكم بسازند وبراي مهاجران جديد زمينه رامساعد بسازند. ازميان تمام كشورهاي دنياازطرف اخيرافغانستان ششمين كشوري است كه درفقر قراردارد و5 كشورديگردر افريقامي باشد، آياباچنين وضع فقروتنگدستي ظرفيت پذيرش مهاجران مهيااست؟ بهترآنست تامشكلات مهاجران موجودازچمن حضوري وچمن ببرك وتمام نقاط كشورحل گردد وبعدا يك مليون مهاجرافغان كه درپاكستان است دعوت شود، زيراكثريت آنها دروضعيت بدي قراردارند وبايست براي آنهاسهولت هاوامتيازات داده شود مانند كسانيكه به پروسه دي،دي، آر پيوسته اند زمين هاي بكروباير دشت هاي ليلي بكواحيرتان وشيرخان وامام صاحب بايد به مهاجران توزيع شود.

تاريخچه ارگ

بعد از آنكه امير عبدالرحمن خان براريكه سلطنت جلوس نمود اول بفكر اعمار قلعه مستحكمي بنام ارگ شاهي افتاد كه مركز سياست ومقرپادشاه افغانستان قرار گيرد به اين منظور ساحه تقر بيادو صد جريب زمين رادرسمت شمال وشمال شرقي كابل در جوار ميدان شيرپور تخصيص داد وبه اعمار يك قلعه مستحكم كه در وسط باغ وسيع وشادابي قرار گيرد پرداخت وارگ موجوده كابل را تهداب گذاري كرداين قلعه طبق معمول انوقت با ديوار هاي كنگره دار كه با تيركش ها وساير وسايل دفاعي مجهز باشد در نظرگرفته شده بود محاط گرديد خندقي هم در اطراف ديواري مذكور حفر گرديد كه هميشه آب درآن دند ميشد در چهار كوشه اين ديوار عریض چهار برج مقبول مخروطي تيركش هاي توپ وديگر وسايل دفاعي اعمار گرديد جهت قبول سلام رعايا وجشن ها عمارات مجللي را نزديك درب بزرگ شرقي ارگ بنام سلام خانه بنانهاد در داخل ارگ عمارات متعددي از قبيل دفتر شاهي حرمسرا وساختمان هاي رهايشي عمله و فعله دربار، خزانه، ميخزين ( گدام اسلحه) قطعات محافظ محبس طباخي گدام مواد خواركه وامثال آن ساخته شد ازآن اوان  تاكنون ارگ مركز سلطنت وقصر پادشاهان وروساي جمهوري افغانستان به استثناي دوران حفيظ الله امين بوده است در هر دوره محلقاتي به آن افزود شددر مرور زمان مطابق ايجاب وقت تعديلاتي در آن بعمل آمده كه از هرحيث داراي مزايايي فراواني گرديده است. از ميان همه قصر دلکشا عمارت باشکوهي است كه در شمال غرب ارگ شاهي در وسط باغ ارگ واقع است كه دفتر كار شاهان ومحل پذيرائي زعما وسران كشورها ومهمانان  دولتي ميباشد درين قصر اكثر مراسم بزرگ شاهي ودعوت هاي مجلل سلطنتي در آن زمان برگزار مي گرديد. اين قصر با شكوه در داخل تزئينات وفرش تابلوهاي قيمتي وساير اشياي زينتي بحدي افزون داشت كه ميتوانست جلال عظمت سلطنت افغانستان نمايندگي كند و پادشاهان  روساي جمهور سفرا وساير مردميكه در آنجا بخضور پادشاه بارياب مي گرديدند رمزي از هستي معنوي پادشاه ملت ودولت افغان را درك مي نمودند اين قصر در آغاز سلطنت اعليحضرت امير حبيب الله خان ساخته شد پادشاهان وروساجمهور ي كه تاحال ارگ رامحل كار خود انتخاب وازينجا جامعه افغانستان را رهبري نموده اند عبارت اند: از امير عبدالرحمن خان، امير حبيب الله خان، امير امان الله خان اميرعنايت الله خان، حبيب الله خان كلكاني محمد نادر شاه اعليحضرت محمد ظاهر شاه. سردار محمد داود خان نورمحمد تره كي، ببرك كامل دكتور نجيب الله ضبغت الله   مجددي برهان الدين رباني، وملا رباني وكيل ملا محمد عمر ميباشد.  آخرين رئيس دولتي كه اين قصر را محل كار خويش قرار داده است، حامد كرزي است اوبه تاريخ سيزدهم جدي سال 1380 به اساس توافقات بن به به صفت رئيس اداره موقت افغانستان انتخاب گرديد وبعداٌ در لويه جرگه اضطراري دوره كارش را نماينده گان مردم تمديد نمودند كه سر انجام به تاريخ 18 ميزان به حيث رئيس جمهور جمهوري اسلامي افغانستان براي پنجسال انتخاب گرديد وبه تاريخ 17 قوس مراسم تحليف رادر محضرنماينده گان مردم افغانستان ومهمانان خارجي درقصرسلام خانه ارگ بجااورد ،محل کارشان  ارگ جمهوري اسلامي افغانستان است در حال حاضردرحرمسرا باباي ملت اعليحضرت محمد ظاهرشاه با خانواده اش زنده گي دارد در مقابل حرمسر امسجد به گنجايش 200- 250 نفرنماز گزار موجوداست كه به خاطر اداي فريضه نماز اعمار گرديده كه كار مندان داخل ارگ به سهولت ميتوانند امور ديني رادر آنجا ادا نمايند . در كوتي باغچه كه داخل محوط ارگ است موزيمي موجوداست كه دران اثار قيمت بهاي مانند اثار طلاتپه وديگر اشياي قیمتي درآن نگهداري ميشود كه خوشبختانه از دستبرد طالبان وديگر كسانيكه چند بار ارگ را متصرف شدند مصوون مانده است در قصر نمبر 1 رئيس جمهور بود وباش داشته ودر قصر گلخانه كار وفهاليت ميدارد اين در زمان بابا ملت محمد ظاهر شاه ساخته شده است در اطراف واكناف قصرگلخانه كه نزديك به محل كار ريس جمهوراست رياست دفتر،رياست مطبوعات رياست تشريفات رياست مالي رياست اسنادوارتباط رياست قلم مخصوص رياست كدرو پرسونل، شعبه تهيه وتداركات رياست دولت قرار دارد در داخل حرمسرا كتابخانه وجود داشت كه در ان كتب تاريخي وسايسي فراوان جهت مطالعه موجود بود كه آغاز از امان الله خان تا حكومت برهان الدين رباني مورد استفاده قرار ميگرفت. به قول شاهدان عيني طالبان به بهانه موجوديت مجسمه ها در ارگ اين كتب تاريخي را تاراج نموده یا سوختاندند ويا اينكه كتب مذكور را از بين ردند. ارگي كه فعلا ارگ رياست جمهوري نام گرفته است هنوز زخم هاي از اصابت راكت ها توپ ها گلوله ها در سينه دارد ودولت كنوني هنوز نتوانستند است اين ارگ تاريخي رادرتمامي  ابعاد بازسازي  و تعمیرنماید برخي اقدامات دررابطه به احيا مجدد ارگ صورت گرفته كه از جمله ترميم حرمسرا ترميم قصر گلخانه  اعمارآشپزخانه عصري ومدرن در جوار آشپزخانه سابق ترميم قصر هاي نمبر1 ونمبر 2 ترميم تعميرات رياست هاي دفتر شوراي امنيت آرشيف كوچك وطعام خانه را كه توسط رياست خدمات داخله ارگ صورت گرفته ميتوان نام برد از جمله كار هاي مفيد ديگر عمر اني درداخل ارگ همانا اعمار مسجد در قصر دلکشا اعمار تعمير جديد درجنب قصر سلام خانه در آستانه برگزاري مراسم تحليف ترميم قصر هاي سلام  خانه ودلکشا پاك كاري تمام ساحات ارگ ساختن وآماده كردن چمن،گل و گلزار با موجوديت چهار چنار كه سابقه قرنها دارد به زيبائي ارگ چنان افزوده كه نمائي داخل ارگ را نسبت به هردوره حكومت داري زيباتر جلوه مي دهد. ترميمات كوتي باغچه نيز از كار هاي خوب داخل ارگ است آن بخشهاي ارگ كه در آينده بايد مورد ترميم اساسي واحياي مجدد قرار گيرند عبارت اند از. در مجموع تمام ارگ به شمول چهار برج وديودار هاي احاطوي آن ترميم گردد.

تعمير اساسي قصر دلکشا، تيلفونخانه ها ترميم قسمت قصر شب جمعه ترميم نماي غربي قصرسلام خانه صورت گيرد. جويهاي آب رساني، پاركها، تعمير ترانسپورت وآرشيف هاي داخل ارگ نيز به بازسازي ضرورت دارد. بخاطر اجراي كار هاي ناتمام ترميماتي آنهم با سيستم جديد وعصري به گفته مسوولين خدمات ايجاب مبلغ سي ودومليون وچهار صد هزار دالر امريكايي را مي دارد در حال حاضر به تعداد 51 نفر مامورين و 265 تن اجيران در داخل ارگ كار ميكند هكذا به تعداد 53 تن از پرسونل طور خدمتي از طرف موسسات بين المللي معرفي شده اند وهم چهار تن از مشاوران در داخل ارگ مصروف ميباشد كه جمله 372 نفرميشوند. البته پرسونل محافظ وامنيت گاردملي محافظين  شخص رئيس جمهور وپرسونل امنيتي وخدماتي وپرسونـل خدماتي باباي ملت شامل ارقام فوق نمي باشد.

فضای آرام امنیتی برای انتخابات پارلمانی مساعد میگردد

طوريكه انتخابات رياست جمهوري با همكاري مردم به موفقيت انجاميد وهيچ نوع خشونت وحادثه منفي قابل بحث در آن به وقوع نه پيوست كه اين خودمبين وحدت ويكپارچگي مردم ماست.

اصلاحات اداري درسطح ولسواليها وولايات، تعقيب پروسه دي. دي. آر، جمع آوري سلاح از تمام قطعات سابق اردو زمينه ساز خوبي براي برگذاري انتخابات خواهدبود. مسوولين وزارت دفاع پيوسته اصرار مي ورزند كه تاختم سال 1383 باهمكاري جامعه جهاني پروسه جمع آوري سلاح به پايان ميرسد واسلحه هاي سبك از نزد افراد غير مسوول اگر در محلات باقي بماند طي يك فرمان از سراسر كشور جمع آوري خواهد گرديد، ولی چنین نگردید.

سياست آشتي ملي ومصالحه ملي نيز يكي از اولويت هاي كاري دولت است وبدين مقصد عفويك تعداد طالبان كه معتدل وميانه روهستند واز اعمال گذشته شان پشيمان باشند چون خون به خون شسته نمي شود، در صورتيكه ديگر به حركات نظامي توسل نورزند وبه شكل صلح آميز درباره زنده گي خود راآغاز نمايند واعمال خشونت را انجام نداده وخواهان امتيازات بزرگ نباشند ونخواهند كه حكومت را به داخل حكومت بسازند وروابط شان را با يك تعهد وصداقت با گروه هاي تندروومسلح ايكه از بيرون مرز اعمال تروريستي را عليه مردم، اردوي ملي وپوليس ملي انجام مي دهند، قطع نمايند، ميتواند به انتخابات پارلماني مفيد واقع گردد. دركار انتخابات پارلماني حقوق زياد وسهم مناصفه به زنان در نظر گرفته شده است وگزارش كميسيون حقوق بشر در مورد نقض حقوق بشر وجنايات جنگي گام مثبت ديگر در برگذاري موفقانه انتخابات خواهد بود كه فضاي مطمين سياسي وامنيتي را ببار مي آورد.

مردم افغانستان توقع دارند،تا انتخابات پارلماني از قوم پرستي وسمت گرايي وخلاصه كلام مبرا از تمام حركات منفي كه به صلح ووحدت ملي صدمه ميزند، انجام يابد. قواي مسلح افغانستان يعني اردو، پوليس ملي ونهاد هاي امنيتي بيشتر از گذشته هافعال گرديده ودر ميان مردم جاگرفته اند، چنانچه چند يوم قبل به همكاري داوطلبانه مردم مناطق كشور به تعداد هشت ذخاير اسلحه ومهمات كشف وضبط گرديده كه دو ذخيره آن را نيروهاي ائتلاف كشف نموده است. اين خود آماده گي هاي نهاد هاي امنيتي را به خاطر برگذاري انتخابات نشان ميدهد.

اگرسعي شود كه افغانها از جنگ وخشونت دست كشند ودر سرزمين آبائي بدرستي مسگن گزين شده ودريك فضاي وحدت ملي كليه تدابير سياسي واجتماعي خودرا برگذار نمايند وهكذا رمينه هاي كار وتحصيل در كشور مساعد گردد، مهاجرين مااز ديار بيگانگان دوباره عودت نمايند خوب خواهد بود، فكرمي كنم هيچ كس بااين آرمان مخالف نخواهد بود.

نااميد شيطان مي باشد، وبه گفته اروپائي ها" آرزو داشتن زيان كردن نيست...."

در دور دوم انتخابات رياست جمهوري بايد چنان شرايط آماده باشد كه تمام افغانها در وطن شان باشند هيچ ناراضي وهيچ مهاجري در بيرون باقي نماند همه مردم دريك جبهه وسيع ملي تحت يك شعار وحركت ملي بسوسي آبادي اين وطن مخروبه از صميم قلب بشتابند وافغانستان را درشمار كشور هاي پيشرفته جهان قرار دهند. بدون شك انتخابات پارلماني وقرار گرفتن قويترين اشخاص درپارلمان دركنار رئيس جمهور منتخب كار هاي مهم واساسي را در راستاي باز سازي كشور حل وفصل مي دارد. در اين روزهارسانه هاي گروهي از به تعويق افتيدن انتخابات زياد سخن ميگويند اين كار مربوط رئيس جمهور كشور است تازمان برگزاري انتخابات را تعين كند. تاخير انتخابات به مقصد تثبيت وتدقيق هر چه بيشتر نفوس شماري از يكطرف واز سوي ديگر بخاطر آمادگي هاي لازم صورت مي گيرد. ضرورت ها بود كه بايد رئيس جمهور انتخاب مي گرديد اكنون لازم است شتاب وعجله نشود، آمادگي هاي جامعه جهاني، برداشت فكري مردم، گزينش بهترين هاوخوبترين ها به حيث نمايندگان مردم در شوراي ملي اعم از مشرانوجرگه وولسي جرگه يك زمان ويك تفكر عميق ونوين را ايجاب مي دارد. موضوع انتخابات پارلماني افغانستان به جهانيان نيز سوالات را به ميان آورده است چنانچه بارنت روبين كارشناس امريكائي ومولف اثر فروپاشي افغانستان در مصاحبه اختصاصي باظاهر طنين دربيست وهفت فبروري اين موضوع را هردوچنين به تحليل گرفته اند:

"..... در اوج نگرانيها در مورد وضعيت امنيتي وپيچيده گي روند سياسي گذار به ثبات، افغانستان با گام هاي لرزان به سوي انتخابات جمهوري وپارلماني مي رود. در حاليكه بايد هدف انتخابات ايجاد يك دولت فراگير ومشروعيت قدرت باشد، ترس آن وجود دارد كه يك انتخابات شتاب زده كه زير سايه تفنگ برگزار شود ومردم نتوانند آزادانه وبدون فشار راي خود رابه صندوقهاي بريزند، به پايان بحران كمك نكند ومشروعيتي را كه انتظار مي رود به بار نياورد...."

در موضوع بارنت روبين تماس گرفته وبعد از تحليل همه جانبه از اوضاع افغانستان وكار كرد ها وعدم موفقيت هاي دولت در سه سال كه گذشت، تمام مسايل را بايك پيشبيني باز گونموده است جهت مطالعه موضوعات بيان شده از جانب شان، علاقه مندان مي توانند به سايت انترنيت آريائي مراجعه نمايند.

موصوف تاكيد كرده است ... كه تنها دولت افغانستان، پول واسلحه يگانه منابع قدرت در افغانستان نيست. به گفته او حمايت جامعه بين المللي منبع ديگر قدرت است.البته آقاي كرزي كار زياد انجام داده است كه براي فعاليت جامعه بين المللي در افغانستان خط دهد. اما اگر اويك برنامه روشن داشته باشد وحاميان سياسي خود را متشكل سازد وبعضي تصميمهاي قاطع در باره تغير اداره، برخورد با افراد معيني كه در برابر اومقاومت ميكنند، اتخاذكند، جامعه بين المللي از او حمايت خواهد كرد.چرا كه به گفته آقاي رابين فقط آقاي كرزي به كمك جامعه بين المللي متكي نيست، جامعه بين المللي نيز به او متكي است وبايد از او حمايت كند. تصاميم روشن آقاي كرزي كمك خواهد كرد كه جامعه بين المللي وحتي ايالات متحده امريكا در جهت درست گام بردارند........

آقاي رابین  اضافه مي كند:... كه آقاي كرزي به عنوان يك رهبر داراي توانائي هاي زيادي براي رهبري كشور است. ولي مهم است كه از اين توانائي ها استفاده شود. اما در واقع رهبري سياسي افغانستان بدون شك با انتخابهاي سخت روبروست. كاردريك محيط گنگ، برخورد باوضعي كه زير كنترول كسي نيست، وهمكاري ميان آنانيكه زبان يكديگر را نمي فهمند، اغلب به اشتباهات مي انجامد. در وضعي كه انتظارات مردم از دولت ورهبري سياسي بيشتر اخلاقي است، چگونه مي توان ميان صلح وعدالت، ثبات ودموكراسي راهي را برگزيد كه مردم آن را بپذيرند ووجدان بشري ناظر بر افغانستان راضي باشد......

روبين افزود".... من فكر ميكنم البته بسياري از مردم خواهان اين هستند كه افغانستان به عنوان يك كشور اسلامي طوري كه هست، به يك كشور آزاد، دوكراتيك وثروتمند مبدل شود. ولي اگر واقع بينانه صحبت كرد بايد گفت ناممكن است كه افغانستان به همچوكشوري در سپامبر سال جاري كه انتخابات برگزار ميشود مبدل گردد. ناممكن است كه قدرت جنگسالاران وفرماندهان را تاسپتامبر سال جاري ريشه كن ساخت، حتي اگر رئيس جمهور اين جنگ سالاران وفرماندهان را بر كنار كند. چراكه هنوز سيستم دولت واداره، پوليس وارتش، توانائي آن را ندارند كه قدرت را دراين مناطق در دست بگيرند. آنچه كه واقع خواهد شد ظهور جنگسالاران جديد وجنگ بين خود فرماندهان خواهد بود. بايد يك دوره گذار وجود داشته باشد. مردم اين را درك خواهند كرد اما متاسفانه آقاي كرزي واضح نساخته است كه دوره گذار چيست .چگونه عملي مي شود. باوجود اعلاميه هاي عامي كه او عليه جنگسالاران وتروريزم ودر باره دموكراسي داده است، مردم را براي حمايت از برنامه خود بسيج نكرده است....."

اين نظريات گفته شده ، بالا در بعد ها کاملاً صدق پیداکرد. ايشان كه تبعه خارجي اندو اگر چه در مورد افغانستان تحقيقات زيادي كرده اند ولي درست بوده است هيچ خارجي افغانستان را به شكل لازم آن نمي شناسد بدين ملحوظ تصاميم ونظريات پيرامون مسايل افغانستان كه درآن افغانها تقش اساسي نداشته باشند، همه جانبه نبوده وبه سرمنزل مقصود نمي رسد اين خود افغانها اند كه رئيس جمهور انتخاب كردند وپارلمان خودرا انشاالله مي داشته باشند وزنده گي مرفه وآرام را در پرتو قانون اساسي كشور خواهند داشت.این حرف ها صرف یک آرزو

بود .

چگونگي استفاده از فرمان رئيس دولت در مورد پاسپورت

هر روزوقتي به دفتر مي آيم مسيري را طي ميكنم كه ساختمان رياست پاسپورت وزارت داخله وسفارت جمهوري اسلامي ايران قراردارد وگاه گاهي جهت اجراي پاره اموررسمي به مطبعه دولتي وياوزارت ترانسپورت مي روم از نزديك سفارت جمهوري اسلامي پاكستان ميگذرم كه در اين سه محل اشخاص زيادي به خاطراخذ پاسپورت وياويزه هاي اين دوكشور همسايه صف بسته اند واين حالت همه روزه دوام دارد اينكه هموطنان ماجهت كاربه كشور هاي پاكستان وايران مي روند ويا اينكه هنوز هم خانواده هاي شان در آنجا زنده گي دارند وتاهنوز زمينه هاي باز گشت شان مساعد نيست وده ها پرابلم ديگر... بايد گفت كه اخذ ويزه هاي اين دوكشور كه ازيكي رايگان بوده وازديگري نيز چندان قيمت ندارد،نسبت به هر كشور دنيا كه در افغانستان نماينده گي هاي سياسي دارند آسان وسهل است دليل عمده ان در گذشته فقر وبيكاري فراوان درافغانستان بود فلهذا از سي سال به اين طرف است كه نيروي كاري ارزان در ايران وپاكستان همين بازوان تواناي اين مردم زحمتكش است كه دربرابر پول ناچيزوامتيازكم در سراسر دنيا استعداد هنر و دانايي وتوانايي شان به مصرف ميرسد اين مهاجرين افغاني بودند كه شهر هاي نهايت عقب مانده ايران وپاكستان راآ باد ساختند.

دراين بحث نمي خواهم پيرامون سياست كشور هاي ايران و پاكستان درمورد مهاجران افغاني مقيم انجا چگونگي كار وزنده گي شان چون از نزديك در كمپ ها نرفته ام صحبت نمايم هكذا درشرايط كنوني به باز گشت شان دركشور چندان موافق نيستم زيرا وزارت محترم امور مهاجرين و عودت كننده گان آماده گي پذيرش آنهارابه شكل كه لازم  است نداشته و مشكلات آنها را حل كرده نمي تواند و گذشته از آن آقاي داكتر اعظم داد فر كه جديدّا به حيث وزير اين وزارت تعين شده و فقط چند مدتي را سپري نكرده است كه در حساب تشخیص كادر ها مربوط خود به پرايلم مواجه گرديده است چنانيكه به گفته تني چند از افراد مغرض رئيس متجرب و سابقه دار مهاجرين ولايت سمنگان را بدون آنكه وظيفه بعدي او را مشخص بسازد و بدون كدام دليل و موجب بركنار نموده و شخص ديگري را كه دراين بخش سابقه ندارد مقرر ساخته كه اين عمل شان باعث بروز سروصدا درميان ساكنين ولايت سمنگان گرديده است .

بيان مختصر فوق درخصوص كشور هاي همسايه بود كه بزرگترين رقم مهاجرين كشور درآن جا زنده گي دارند و هكذا شمه از كار و فعاليت وزارت امور مهاجرين نيزتذ كررفت ولي اكنون ميخواهم براصل عنوان انتخابات كرده خود برگشته بحث چگونگي پاسپورت ها را كه به چه شكل و چه گونه است از نظر خود و از اثر معلو ماتيكه از آقاي تور نجنرال محمد خليل (امين زاده) رئيس پاسپورت وزارت داخله به د ست آورده ام درسطور پايان با درنظرداشت محتوای فرمان شماره 780 مورخ 7 عقرب 1383 رئيس جمهور جمهوري اسلامي افغانستان در باره تعديل، ایزاد وحذف بعضي مواد قانون پاسپورت كه درآن به ابتكار وزارت امور داخله يك سلسله سهولت ها فراهم گرديده انجام دهم. اول اينكه مطابق اين فرمان تكس پاسپورت ها از 1100 افغاني به 700 افغاني ودر خارج به 20 دالرتقليل يافته وصرف به پاسپورت تجارت درخارج 1000 دالرتكس داده ميشود درداخل كشور هر دوپاسپورت يك سال است وهمچنان معياد اعتبار هردو الي پنجسال است درصحبت ايكه باجنرال امين زاده داشتم او رايك شخص آگاه وآشنا به وضع جاري درافغانستان يافتم وهكذا موصوف برايم يك افسر سابقه دار ومسلكي پوليس معلوم گرديد وبالاي كارش حاكميت داشته پرسونل اش را درست هدايت ميداد وبالاي آنها اعتماد داشت. همه ميگفتند كه درفضاي كار پيشين اين اداره از مردم بيچاره رویه خشن وهمچنان مظاهر اخذ رشوت هويدا بود كه به اصطلاح آب را گل آلود ميساخت تاماهي بگيرد. فساد اداري در ذات خود زمينه را براي رشوت ستاني مساعد ميسازد. جنرال امين زاده ميگويد! به خاطريكه مجرمين از چنگال قانون فرار نكنند من از تمام مراجع حقوقي، عدلي وقضاي وارگانهاي كشفي تقاضا كرده ام كه لست چنين اشخاص را به شعبه ممنوع الخروج ارسال نمايند واگر كدام مجرمي از بيخبري پاسپورت ميگيرد رياست مقصر نيست وبدين ملحوظ از تمام قومانداني هاي امنيه ولايت تقاضا نموده ايم كه لست مجرمين خود رابه ما بفرستندكه تنها ولايات كاپيسا وننگرهارفرستاده وساير ولايات ارسال نكرده اند بعد از بدست آوردن لست يك نقل آنرا به پوليس سرحدي ونقل ديگرش رابه رياست قونسلی وزارت خارجه ميدهيم تا هيچ مجر مي نتواند از پنجه قانون فرار نمايد واين كار ها را توسط مديريت هاي پاسپورت كه در چوكات قومانداني هاي امنيه فعاليت دارند عملي مي سازيم گرچه مديريتهاي پاسپورت ولايات از لحاظ تشكيلاتي مربوط قوماندانيهاي امنيه اند . ولي از لحاظ سوق واداره ور هنمود وابسته به رياست پاسپورت اند .

او افزود : براي جلوگيري از بيروكراتيزم قديمي و سراگردانيها بيجا اتباع و دوري جستن از خرافات مامعيار اخذ پاسپورت را تذكره قبول كرده ايم چون به سوي دموكراسي مي رويم هيچ امتيازي براي هيچ كسي قابل نمي شويم و در مناطق ايكه تاهنوز تذكرندارند پروگرام توزيع تذكره راپلان داريم و موجوديت فزيكي شخصي با تذكره اش در اخذ پاسپورت شرط حتمي است ولي درموضوع تمديد موجوديت شخص حتمي پنداشته نمي شود.، زيرا تاگيرنده امضاو شصت نكند صاحب پاسپورت نمي شود اگر چنين نشود از تقلب جلوگيري كرده نمي توانيم فساد اداراي ازا داره پاسپورت رخ بسته است ما پاسپورت هاي   ولايات غزني وردگ لوگر ، باميان ، كاپيسا ، پنجشير و باميان را اجرا كرده ايم كه صرف درسال 1383 به تعداد 37027 پاسپورت سياحت 5945 پاسپورت تجارت و 244پاسپورت مريضي به تعداد 1945 پاسپورت زيارت كربلا وبه تعداد 8275 وثيقه مرورحج اجرا شده است موصوف علاوه كرد : ما تفاهم بارياست ثبت احوال نفوس داريم تا تذكره ها يكسان و يك نواخت باشد و علايم فاریقه شامل تذكره ميگردد كه جعل به ميان نيايد و تذكره و پاسپورت در حقيقت لازم و ملزوم يكديگراند ... رياست پاسپورت پاسپورت ها را از وزارت ماليه بدست مياورد و درولايات مستوفيت ها كه قرار اطلاع چون افغانستان بنام جهموري اسلامي افغانستان ياد ميگردد فلهذا در نظراست تاپاسپورت هاي جديد چاپ گردد. هيچ كشوري تاهنوز درسيستم پاسپورت كمك نكرده است، اماكشورآستراليا وعده كمك را در سيستم كمپيوتري پاسپورت نموده است. در مورد اتباع خارجي بايد گفت كه اتباع خارجي در شرايط كنوني زياد در موسسات بين المللي انجوها وكارهاي فرهنگي مشعول اند كه در وزارت خانه هاي جمهوري اسلامي افغانستان ثبت وراجستر ميباشند به آنهاويزه اقامت داده ميشود كه بعداً براساس آن ويزه كثير المدت اخذ ميدارند كه معياداش الي يكسال داده ميشود ودربرابريك ماه 10 دالر اخذ ميگردد ودر برابر اخذ ويزه كثيرالمسافرت اتباع خارجي 20 دالر ميپردازند كه آنها به ويزه هاي وزارت داخله رفت وآمد به خارج ميكنند درپاسخ سوالم كه باويزه هاي خارجه چه تفاوت ويزه هاي وزارت داخله دارد، امين زاده گفت: وزارت خارجه په پاسپورتهاي ديپلوماتيك وخدمت اتباع خارجي واعضاي ملل متحد ويزه ميدهد واگر از ويزه اقامه اتباع خارجي وقت اضافي سپري گردد تايك ماه روز دو دالر وبالاتر از يك ماه روز 5 دالر جريمه مي پردازند كه از مدرك ويزه اقامه وكثيرالمسافرت مفاد بزرگ عايد دولت ميگردد. طورمثال در يك ماه دلوبه اتباع خارجي 2154 ويزه اقامه وبه تعداد 1212 ویزه كثيرالمسافرت داده شده گرچه ارزانترين نرخ در سطح جهان است ولي باآنهم در ظرف يك ماه مبلغ 108622 دالر ازين بابت تحويل بانك گرديده كه ميتواند در معاشات استادان، معلمين ومامورين كمك شود. رئيس پاسپورت ميگويد كه پاكستانيهاي زياد تذكره وپاسپورت افغاني دارند كه در لندن وعربستان بنام افغان شناخته شده اند آنهاپول قرضه ميگيرند ازدواج بادختران خارجي ميدارند وبه هرخوب وخراب ايكه دست ميزنند چون پاسپورت افغاني دارند بنام افغانستان ياد ميشود اين پاكستانيها در دوران حاكميت طالبان به آساني توانستند پاسپورت كشورمارابدست آورند ومتاسفانه 90 فيصد افراد مغرض در حاكميت شان رايگان كه در ساير كشورها ارزش فراون معنوي دارد صاحب اين امتياز گرديدند بدين ملحوظ است كه دربسياري ولايات نظم په وجود نيامده است. خلاف فرمان محترم رئيس صاحب جمهور در محلات كشور باپاسپورت ها اقدام شخصي صورت ميگيرد وهر قوماندان وآمر پاسپورت از جيب خود پاسپورت به دوستان خود توزيع ميدارند. بيست وسه سال جنگ نظم پاسپورت رانيز از هم پاشيده گرچه اكنون كار در حال سپردن به اهلش ومدتي كمي است كه انتظام به ميان آمده وما در بهبود اين وضع در بخش كاري خود لطف ومهرباني آقاي جلالي را باخود داريم.

وضع دروزارت شهدا و معلولين نگران كننده است

وزارت شهدا و معلولين درچوكات حكومت به خاطر مواظبت از فاميل هاي شهدا رسيده گي به وضع و حالت معلولين و معيوبين جنگ و كمك به آنها ايجاد گرديده درسه سال گذشه درراس اين وزارت آقاي عبدالله وردگ قرار داشت و اكنون خانم صديقه بلخي اين وزارت را رهبري مي دارد گزينش موصوف دراين پست بدين منظور بوده است تا به ورثه شهدا و معيوبين كمك بيشتر را منحیث يك زن و يك خواهر انجام دهند زيرا مي دانيم زنها مهربان دلسوز و باحوصله اند . وزير جديد نمي داند كه دراين وزارت كاررا از كجا آغاز نمايد ميتوان گفت كه افغانستان اگر درآسيا فقير ترين كشور محسوب ميگردد در كابینه جديد وزارت شهدا و معلولين به گمان اغلب فقير ترين وزارت است درحاليكه مي خواستم به دفتر وزير صاحب بروم از دروازه دخولي بعد از نام نويسي و تلاشي الي منزل دوم بعد ازپرسش محافظين نظامي با فاطمه عسكرزاده معرفت حاصل نمودم و اين دوشيزه جوان و خوش برخورد مرا بدرستي درك كرد بدون كدام معطلي نزد وزير صاحب رفتم و مطلب لازم را با برخورد نيك شان بدست آوردم اصل مطلب دراين است كه درسه سال گذشته به وارثين شهدا ومعيوبين جنگ توجه نشده است اينكه اين رادمردان به چه شكل ودر كدام حالت جانهاي شيرين خود را از دست داده اند و يا معيوب شده اند مهم نيست بل مهم آنست كه آنها شهدا و قربانيان جنگ درافغانستان اند كه حقوق شان بايد خوبتر و بهتر پرداخته شود از عدم همكاري برخي كشور ها وموسسات داخلي و خارجي و حتي دولت انتقالي اسلامي افغانستان درك كردم كه شايد اينها مجرم باشند كه درراه آزادي و استقلال كشته شده اند و يا معيوب ومعلول گرديده اند عبدالله وردگ به گفته آقاي نظري به كشور ها همچو امريكا ، چنين ، ماليزيا ، ايران ، پاكستان ، جاپان ، تايلند وغيره سفر نمود اما بادستان خالي برگشت وزارت شهدا و معلولين فاقد تعمير ميباشد وزير بايك معين و بخشي از مامورين خود دريك بلاك واقع مكرويان كهنه كه مربوط شهر سازي و مسكن مي باشد در جوار كودكستان مصروف كار است ومعين ديگر بايك تعداد از مامورين اش در جوار سيلومركزي مصروف انجام وظيفه مي باشد اين وزارت داراي 1617 نفر است كه داراي 13رياست درمركز و 34 رياست در ولايات اند كه روساي ولايتي تعمير ها را به كرايه مي گيرند و گاه ناگاه از يكجا به جاي ديگر ميروند نه تنها اينكه يك ضربه اقصادي از مدرك پرداخت كرايه شان داريم  بلكه به وارثين شهدا ومعلولين نيز يك سرگرداني را بار آورده است جالب اينست كه رساي مركزي اين وزارت داري تليفون و موتر نيستند تنها وزير و دومعين شان موتر دارد موتر وزير نها يت مستعمل بوده  موتر تعقیبي ندارد وزير جديد توانسته است 2جريب زمين را براي آسايشگاه به كمك وزارت زراعت و ساحه 3جريب زمين رابراي اعمار تعمير وزارت احكام ريس صاحب جهمور را اخذ بدارد اما اينكه چه وقت ليليه ساخته مي شود و معيوبين تاصنف 12درس بخوانند وكسان اش كه علاقه دوام تحصيل را به پوهنتون ها داشته به انجام معرفي شوند و تعدادي كه از 12فارغ و باسواد مي گردد صاحب كسبه شود وزارت كار و تامينات اجتماعي آنها را بتواند حذب نمايد معلوم نیست دست آورد عمده اين وزارت طي سه سال گذشته فقط درآموزش 105 نفر از پروژه هاي گلدوزي و خياطي دركابل و ننگرهار و دريافت 550 نمره زمين از پروژه چهل دختران شهر كابل مي باشد كه معيوبين آنرا رايگان بدست آورده اند مطابق فيصله شوراي وزيران توزيع زمين به شكل رايگان به ورثه شهدا و معلولين از پروژه هاي دولتي و به كارگماشتن 5 نفر ازصد نفر در ادارت دولتي از معيوبين كه لازم است عملي نگرديده است به ورثه شهدا ومعلولين ماهانه 300 افغاني كه درسال 3600افغاني مي شود كمك مي گردد كه امتياز ناچيزي است دراين وزارت به تعدا 79441معلول و به تعداد 261788شهدا راجستر است كه داراي كتابچه هاي حقوق مي باشند از آنجائيكه از بودجه انكشافي خبري نيست فلهذا درمركز وولايات تعمير ساخته نمي شود درطي سه سال ايكه گذشته اين وزارت توانسته كمك هاي محدودي رااز بعضي كشور ها وموسسات خارجي بدست آورد چنانكه 9 عراده موتر مستعمل رايونما كمك نموده است كشور عربستان سعودي يكپايه جنراتوار بزرگ و كشور هاي ايران و پاكستان چندقلم اموال را مانند بيش از هزار تخته كمپل ماشين هاي خياطي پتوو جمپر ها تحفه كرده اند  ايالات متحده امريكابه تعداد شش هزار باسيكل را به معيوبين و لايات توزيع نموده است موسسات خارجي مانند جي ، تي ،زيد وسي ، دي ، پ بادادن اجناس واقلام همچو 2000 پايه ماشين خياطي و گلدوزي 200 پايه ميز و چوكي ماموريت بيش از 60 پايه كمپيوتر ها مختلف النوع 7 قلم ظروف به رهبري وزارت و 17قلم قرطاسيه يك عدد سيف و تقريبا 700متر مربع فرش ايراني به اين وزارت مساعدت نموده اند كه مدير تهيه و تداركات از جمع و قيد و چگونگي و توزيع و تقسيم اجناس متذكره ابراز نا آگاهي نمود موسسه اس ، آر، اي هفت لاري مواد غذايي را كه شامل لوبيا ، آرد ، روغن ، شير مي باشد تحت نظارت نماينده گان مربوط موسسه به ورثه شهدامعلولين توزيع نموده است بزرگترين كاري كه انجام نه شده و تا جايي تقصير ازرهبري شان نيست همانا منظورنه شدن پروژه ها ي پشنهاد شده شان را در بخش هاي حرفوي آموزشي و ساختماني تشكيل مي دهد كه تا يازده پروژه بوده است بدين لحاظ درسال آينده صرف چهار پروژه پيشنهاد شده كه سه پروژه ساختماني و يك آن حرفوي ميباشد كه وزارت انتظار منظور آن رامي كشد درخاتمه بايد گفت كه عدم دست آورد هاي فوق بوده است كه ماشاهد تظاهرات و اعتصابات چندين مرتبوي معلولين و معيوبين حتي باپوشيدن لباس سفيد رنگ يه گونه كفن و آماده گي سوزاندن شان توسط پطرول به معني ترك دنيا واحساس تنفر شان به دوام زندگي بوده ايم .

پروسه خلع سلاح نوجوانان به شدت ادامه دارد

حكومت افغانستان درسه سال گذشته نه تنها نا كامي هاي زياد، بلكه دست آورد هاي دارد كه نميتوان آنرا نا ديده گرفت انتخابات براي اولين بار در تاريخ كشور وتصويب قانون اساسي رابعد از چهل سال مي توان تهدابي براي آينده افغانستان شمرد. انكشافات، تحولات وباز سازي راكه درآن همه زندگي صلح آميز ومرفه را بدست خواهد آورد، اساسش بعد از آغاز اجلاس بن ولويه جرگه هاي اضطراري وتصويب قانون اساسي گذاشته شد. بازسازي در عرصه هاي مختلف اقتصاد ومنجمله قواي مسلح رااگر مختصرا مثال بياوريم كه در آن چه روشنائي هاوجود دارد درقبال مسايل باز سازي اردوي ملي وپوليس ملي كه مطبوعات زياد ازآن بحث مي كند پيشرفت هاي اقتصادي مايه خوشي است طور مثال افتتاح اعمار پروژه بندبرق سلما در ولايت هرات به كمك كشور دوست هندوستان  به ارزش 80 مليون دالر در ولسوالي چشت آن ولايت كه 170 كيلومتر از مركز فاصله دارد ودر نظراست درچهار سال تكميل گردد نه تنهااينكه صد هاتن از باشندگان آن محل صاحب كار مي شوند بلكه از يكطرف 42 ميگاوات برق به مردم مي دهد وهكذا 25 هزار جريب زمين راآبياري مي دارد هدف ام از ياد آوري موضوع اينست كه اگر تعداد همين شكل پروژه هازيادشود به جواناني كه خلع سلاح مي شوند كار در پروژه هاباعث مصروفيت گرديده ودهقانان كه آب داشته باشند اشتغال خوب در كار بالاي زمين هاي شان پيدامي كنند ازميان 8000 نوجوان مسلح در كشور مناصفه آن كه 4000 باشند در اين اواخر په كمك يونما خلع سلاح شده اند كه در سنين 14 و17 قرار داشته واز 15 ولايت افغانستان چون شمال ،شمال شرق ومركز مي باشند كه متاسفانه 78 فيصد آن بيسواد بوده در اين رابطه ايالات متحده امريكا، سويدن، جاپان وآلمان بيشتر از 5 مليون دالر رادر اختيار يونسيف قرار داده است تانياز مندي هاي آموزشي وبهداشتي اين كودكان رافراهم كند گرچه اين نوجوانان علاقمندي خودرادر عرصه هاي مختلف مانند زراعت، خياطي، مالداري، قالين بافي ودر آموزشهاي فني وحرفوي نشان داده اند البته سازمان ملل متحد در پهلوي اينكه چنين كمكها رامبذول داشته دريك موضوع ديگر نيزاشاره نموده است كه عبارت ازمبتلا بودن برخي از آنهابه بيماري هاي مقاربتي مانند ايدز مي باشد كه گويادر زمان خدمت شان كه واضحاً به زور وفشارصورت گرفته است گرچه از موضوع ذكر محرميت شده ولو اينكه ازطريق راديوهاواخبار پخش گرديد ديگر موضوع كدام محرميت ندارد ولي هدف ازآن شايداين باشد كه فلان نوجوان فرزند فلان كس كه درمدت خدمت چندساله اش در فلان قطعه عسكري ويا مليشه ئي در فلان ولايت مربوط آن قوماندان صاحب اين مرض رادارد، گفته نشود وياگفته شود واينكه اين نوجوانان در بخشهاي آشپزخانه هاورخت شوئي مصروف بوده اند كه هردوكارپاكي وپاكيزه گي است پس چراباعث بروز اين امراض وسروصدا گرديده است البته بدنامي حاصله از ناحيه كشت وزرع، نگهداشت وترافيك مواد مخدر كه نفع آنرا دهاقين افغانستان بسيار ناچيز مي برند وبيشتر نفع آن را مافياي بين المللي برده وده فيصد اسخاص كه دراين كاراشتغال دارند وازآن نفع داشته اما90 فيصد مردم افغانستان رادر عرصه بين المللي خوب معرفي نمي كند واعتبار كشور ماراچون نقطه آغاز گرودهليز و معبر همه سياست هاهستيم كه سياست هيروئييزم نيز شامل آن است، خيلي هاكاسته است، رهبري كشوردر صدد آنست كه اين معضله را ازبين ببرد وبجاست كه رئيس جمهورعليه آن جهاد اعلان داشته است. ولي نگرانيهاي ديگر چون موجوديت اطفال به قول خارجيان در صفوف قواي مسلح خارج تشكيل به كميت قابل ملاحظه وآنهم به سنين پايين خود عيب بزرگ به خانواده هاوآنانيكه آنها راعوض مردان كلان سال به وظايف متفرقه گماشته اند وآنها يعني كسانيكه در رائس اين قطعات قرار داشتند بايد فرزندان خود را دراين كارمي گماشتند نه فرزندان مردم غريب وبيچاره را در صورتيكه پدران شان بالاي مردم امرونهي مي كردند در آنصورت فرق نمي داشت كه پسران شان بيسواد مي ماند فاكت هاحاكي ازآنست كه فرزندان اين چنين اشخاص دربهترين مكاتب وپوهنتون هاچه در داخل وچه درخارج كشور مصروف تحصيل به كمك پولي نامشروع پدران شان مي باشند. ازاين مطلب اگر بگذريم اين بدنامي ديگر در بين نوجوانان مسلح كه تاهنوز بوي شير مادر از دهانشان مي آيد ووالدين شان به چه نازونعمت آنها راتربيه كرده اند كه مي خواستند نو نهالان شان در آينده سازي جامعه مانند گل وگلاب مي تابيد نه اينكه به مثابه بردگان از آن هادر اين عصر كار گرفته شده وحتي شرم آور تر كه درقرار گاه هاي نظامي مورد سواستفاده جنسي قرار گيرند كه باعث بروز امراض اين وآن شود و تاسرحد سخن كشانيده شودكه سازمان ملل متحد موضوع راتعقيب نمايد وهكذا پلانيكه خلع سلاح شده آنهاباشدت اش جهت آموزش وپرورش شان به مقصد استفاده ازنيروي آنها در كارباز سازي وعمراني كشور بود بااخبارناخوش ومايوس كننده ايكه بارديگر به عزت وآبروي مردم افغانستان تعلق دارد، دنبال ميگردد.

امنيت اولويت نخست جهموري اسلامي افغانستان

بعد از اجلاس بن ، دائر شدن لويه جرگه هاي اضطراري و تصويب قانون اساسي ، چه درزمان اداره موقت و چه درهنگام دولت انتقالي اسلامي افغانستان و چه درهنگام دولت انتقالي اسلامي افغانستان و چه حالا كه مسوليت رياست جهموري اسلامي افغانستان حامد كرزي باتكیه براعتماد مردم عهده دار است، سياست نوسازي و بازسازي در تمام اين مراحل هدف اصلي واستراتيژيك شان بوده است . زمانيكه 4 سال قبل اداره موقت بوجود آمد درواقعيت امردرتمام عرصه هاي زندگي مردم مشكلات فراوان وجود داشت، سيستم حكومت ودولت تقريبا ازهم پاشيده بود. بعد از بوجود آمدن اداره موقت ايجاد مي نمود تاكارازسطح ابتدائي دربخش ملكي ونظامي طوربنيادي آغاز گردد تاباشد كه نهاد هاي راستين قوت هاي رزمي مسلح ملي ومردمي افغانستان دروجود وزارت دفاع ملي ووزارت امورداخله ودرچوكات اردوي ملي وپوليس ملي عرض اندام نمايد.

بخاطر دفاع مطمينانه ازتماميت ارضي وحاكميت ملي وبه مقصد ارتقاي هرچه بيشر قابليت رزمي، بيداري نظامي، سياسي وهوشياري عسكري،وغيره، دوستان بين اللملي جناب کرزی حاضرشده اند تابه اردووپوليس ملي كشوركمك هاي معين مشخص نظامي راانجام دهندوتاجائي كه معلوم است علاوه برقول اردوي مركزي چهارقول اردوولايت هرات ،بلخ ، قندهار، وپكتيا براساس تشكيلات جديد وريفورم هاي نوين ايجاد گرديد وبرمبناي همين اصول قول اردوي هوائي ومدافعه هوائي به زودي هابه پاي خود مي ايستد،جاي نهايت خوشي است كه امروز بيش از35 كشور دنيا حاضرشده است تااردوي ملي رادربخش هاي مختلف اعم ازتخنيكي، مادي، لوژستيكي، صحي، آموزشي وتعليمي كمك نمايد كه مقدم برهمه مي توان ازايالات متحده امريكا وكشور هاي جاپان وآلمان نام برد.

درحال حاضر اردوي ملي توان آنرادر خود نمي بيند كه بطور مستقلانه حملات مخالفان، دهشت افگنان وتروريستان رادفع وطرد نمايد ولي قواي مسلح افغانستان قادر به تامين امنيت سراسري در مجموع  كشور تاهنوزنشده است كه حضور نظامي نيروهاي ائتلاف وآيساف دريك مدت ديگر درداخل افغانستان يك امرضروري از نظر وزارت دفاع  پنداشته مي شود، فلهذا نيرومندي سكتور امنيتي وتامين كامل امنيت وثبات پايداردرسراسر كشوريكي ازوظايف مهم واساسي جمهوري اسلامي افغانستان راتشكيل مي دهد. تامين امنيت، سهولت هاي فراوان رابه مردم افغانستان مهيا مي سازد، درآنصورت است كه ، هرتبعه افغانستان ازآزادي هاي مدني وحقوقي اش فقط درپرتوحاكميت قانون، صلح وثبات مستحكم برخورد دارخواهد بود. 

پروسه جمع آوري اسلحه وملكي سازي باكيفيت لازم آن بخاطر تقويت اردوي ملي صورت مي گيرد كه روي همين هدف تغيرات لازم را دررهبري وزارت دفاع به عمل آمد.

پروگرام جمع آوري اسلحه، ملكي شدن وآغاز زندگي نوين دراين اوآخير تا جائي رضايت بخش است،تقويت ورشد پوليس ملي نيز به كمك جامعه بين اللملي به خصوص كشور هاي جرمني وايالات متحده امريكا ادامه دارد وفعاليت هاي منسوبان وزارت داخله قابل لمس است، طوريكه بيش از 42000 افسروسربازدر شهرها وشاهراه توظيف اند تاامنيت راتامين بدارد.

 به توكل خداوند(ج) انشاالله تعداد پوليس ملي به پنجاه هزار وقواي سرحدي به 12000 نفر تاختم سال 2005 ميلادي خواهد رسيد.

بخاطر مبارزه عليه مواد مخدر ايالات متحده امريكا وعده تسليمي يك تعداد هليكوپتر هارابه وزارت امورداخله افغانستان نموده است.

بدون شك مردم افغانستان انتظارنتائيج عالي انتخابات راداشتند كه كابينه جديد مطابق خواست آنها تشكيل گرديد درحقيقت انتخابات سبب شد تاافغانستان حركتش رابه سوي جامعه مدني، قانونمند وباثبات آغاز نمايد.

درشرايط كنوني اصل عمده تامين امنيت، صلح وثبات دركشوراست، كه باتقويه قواي مسلح بدان مي توان دست يافت، وفراهم شدن فضاي صلح درافغانستان خود به خود تحقق دموكراسي، تامين حقوق بشروبازسازي كشور جنگ زده رابرآورده مي سازد.

كمك هاي جامعه جهاني به مهاجرين افغاني خيلي ها ناچيز است

امروز بخشي اعظم تبليغات ونشرات داخلي و خارجي كشور ما وجهانيان را موضوع كمك بررسي و موجوديت مهاجرين و بيجاه شده گان از يك محل به محل ديگر و از يك كشور به كشور ديگر تشكيل مي دهد و تا جائي بالاي كتله هاي عظيم مردم كه بنابر دلايل مختلف از يك گوشه دنيا به گوشه ديگر آن نقل مكان كرده اند نه از روي ترحم بشر دوستانه بشر بلكه بخاطر سود جوئي از نيروي كاري و حضور فزيكي شان دركشور هاي ميزبان تجارت هاي بزرگ سياسي و اقتصادي صورت گرفته وحتي در موارد نظامي از آنها استفاده شده است . براي اينكه سخن به درازا نكشد مي خواهم چند سطوري پيروان چگونگي زيست تعداد محلات و آماده گي هاي لازم دولت مردان به مهاجرين كشور صحبت نمايم همه مي دانيم كه افغانها بزرگترين نفوس مهاجرين جهان را تشكيل مي دهند بيست و پنج سال جنگ در اين كشور فقط تعدد كثير مهاجرت را افزوده و فرهنگ و كلتور مردم را تغير داد .

سه سال قبل افغانستان در حدود بيش ازشش ميلون مهاجران رادر جهان داشت كه عمدتاً به حالت غربت وآواره گي درايران و پاكستان مهاجرين بسر برده و در 70 كشور دنيا اين مهاجران وجود داشتند و دارند كه يك برسوم حصه دنيا را تشكيل مي دهند .

با ايجاد ادراه موقت و به اميد تحكيم صلح وثبات در كشور وبه آرزو هاي خدمت به كشور جنگ زده بودكه در حدود چهار ميلون مهاجر دوباره از كشور هاي مختلف جهان به وطن عودت نمودند .

كارمندان وزارت مهاجرين و عودت كننده گان نيز بادلسوزي به موضوع عودت مهاجرين نگريسته و تاحد امكان تلاشهاي لازم رابه مقصد عودت با عزت آنها بادر نظر داشت ظرفيت جذب دركشور انجام داده و توجه برخي حلقات خارجي ايرا كه پيوسته از حقوق بشر و حقوق مهاجرين حرف مي زنند به اين مسله جلب

ازميان همه آقاي دكتور عبدالقادر احدي،‌ رفيع الله رستاقي، و انجنير محمد سميع وديگران كارهاي بزرگ را پيش برده اند . طي 4 سال گذشته مؤسسات ملل متحد در مورد توانمنديهاي اين وزارت وديگر موارد مبلغ سه ونيم ميلون دالر را كمك نموده است. 

دربلند برن و ارتقاي سطع مهارت ، كارداني وكسب تخصص كورسها ، سيمينارها وركشاپها از طريق ملل متحد وآي اوايم سازماندهي گرديده و به تعداد 358 تن از كارمندان اين وزرات وبه تعداد 3372 تن از مهاجرين و بيجاه شده گان درمركز وولايت آموزش ديده اند .

رياست پلان برنامه ها وپروژه هاي مختلف راطي زمان گذشته درعرصه هاي گونا گون زندگي كه در برگيرنده پروژه هاي حرفوي ، قالين بافي، خياطي،‌لحاف دوزي،‌ و آموزش كمپيوتر مي باشد با ارايه معلومات از اوضاع كشور و جهان انجام داده است .از ميان همه كشور هاي دنيا صرف استراليا از طريق آي اوايم مبلغ 452000 دالر راعملا به اعمار تعمير فعلي و مهمانخانه وزارت مساعدت نموده و آماده گي خود را بخاطر ساختار بلاكهاي رهايشي به ارزش چهارونيم مليون دالر نشان داده است كه قرار است اين كمكها جلب شده و بلاكها ي رهايشي درساحه چهل دختران اعمار گردد ،‌اما شاروالي كابل تا هنوز هم نتوانسته زمينهاي دولتي و غير دولتي را در آنجا استملاك نمايند تا باشد كه اين كمك وعده شده عاجل را به خود جلب بدارند .

منابع وزارت ميگويند كه توزيع زمين دركابل و هژده ولايت افغانستان آغاز شده و پروگرام شلتراز طريق موسسات ملل متحد تا جائي عملي گرديده كه درحدود 6000 خانه احيا و بازسازي شده است اين بدان معني است كه خانه درحال تخريب مهاجر بادادن يك تعداد چوب ، كلكين و دروازه توسط خود مهاجر اعمار مجدد شده است .

ناگفته نباید گذاشت كه وزارت امور مهاجرين درمقابل چالنج هاي فروان قرار دارد درعين حال كه درمركز و ولايات به نبود دفاتر كاري مواجه اند علاوه برآن درسال گذشته سرماي شديد وغير قابل تحمل مهاجرين بي سرپناه و بيجاشده گان را سخت آزاريد، كه تلفات جاني را نيز در قبال داشت همين اكنون درشهر كابل تعداد 170000 بيجا شده گان موجود اند.مسئولين شاكي از آن است كه در عمق قضایای مربوط به كمك به مهاجرين قرار ندارند.

طرحها و پروژه هاي كه تهيه ميگردد وزارت ماليه و غيره منابع منظور نفر موده و موسسات خارجي سعي ميكنند كه زير نام كمك به مهاجرين سرو صداي زياد را خلق نموده و با مصارف هزينه گراف، خدمات كمتر را انجام دهند . موسسات ملل متحد مقيم خارج و كميساريهاي مربوط آن خود پروتو كول رامي بندند واز كشور دونر امداد را بدست مي آورند و مسولين وزارت مهاجرين را بعداً درجريان مي گذارند معلوم نميگردد كه به چه اندازه پول قرار داد شده باكدام كشور ، چقدر بدست آمده و چقدر در آينده داده مي شود . فقط پولي مي آيد و از راه هاي ديگرمي رود به مستحقان نميرسد و حتي حكومت را درجريان واقعي نمي گذاريد .

ساختار دفاتر درمركز و ولايات و خريداري زمين از بودجه عادي انكشافي اگر منظور مي شد حداقل مشكل مهاجرين رارفع مي ساخت مبلغ گزاف كه سالانه بخاطر كرايه دفاتر رياست مهاجرين درولايات پرداخته ميشود درسه سال گذشته ميتوان صاحب 30 تعميردرولايات مي بود .

مشكل عمده ديگري مهاجرين رادر كابل موجوديت دووزارت دريك استقامت تشكيل ميدهد علاوه بر وزارت مهاجرين وزارت مشاوريت درامور كدرهاي متخصص كه درراس آن آقاي منگل حسين قرار دارد با تشكيل 50 و 60 نفر عرض و جود نموده كه اين خود پرابلم است دربرابر آقاي اعظم داد فر. منابع رسمي وزارت اظهار ميدارند كه ما حاضريم با تشكيل وزارت مشاوريت مدغم شويم تااجراآت دوگانه بعمل نيايد. درميان مهاجرين هم افراد باسواد و هم افراد بي سواد . وزارت دربرابر همه شان مسوليت دارد درصورت كه باافراد مسلكي مهاجر تشكيل جداگانه كار نمايد مشکلاتي زياد را ببار مي آورد . آقاي منگل حسين ميتواند مشاورريس جهمور درامور مهاجرين و عودت كننده گان باشد عدم موجوديت مركز كاريابي به مهاجرين آنها راسخت اذيت ميكند . در خارج در برخي از كشور ها كه مقامات افغاني آنقدر رفت و آمد ندارند مانند امارات متحده عربي، عمان و عربستان سعودي مهاجران به مشكلات دچار اند.

كشور مسلمان عمان در سرما شديد ايكه گذشت 232 افغان مهاجر را پاي لچ و سرلوچ با بي حرمتي و توهين وارد كابل ساخت كه مهاجري را از آنجمله ملاقي شدم كه چنين شعري را برایم خواند:

مرا گر پيغمبر نبودي از او

به تخم عرب مي فگندم تفو
 

كشور هاي ميزبان همچو ايران، پاكستان جرمني هالند و دنمارك تحت نام مهاجرين غير قانوني افغانها را اذيت ميكنند.

پاكستان دايما از جنگ افغانستان و از موجوديت مهاجرين امتياز بدست آورده است اين كشور تعداد مهاجرين را در صوبه هاي خود زياد نشان ميدهد تا مانند سالهاي جهاد كه پول بيشتر را به خود ميگرفت و مقدار كمي آنرا به تنظيم هاي جهادي ميداد اكنون به تجارت ارقام مهاجرين افغاني پرداخته است افغانها مهاجر نسبت به هر جا در پاكستان زنداني زياد دارند كه تعداد زياد بدون كدام جرم به زندان افگنده شده اند.

در حاليكه دولت افغانستان افراد مسلح متجاوز پاكستاني را كه به حريم مقدس زميني ما تجاوز نموده بودند به احترام حسن همجواري و همسايگي تاريخي بار ها و بار ها رها ساخته است با تحليل همه جانبه از وضع مهاجرين در خارج از كشور و بيجا شده گان در داخل به اين نتيجه ميرسيم كه اولا بايد در استراتيژي ايالات متحده در قبال افغانستان تغيير جدي وارد گردد و تا باشد كه ملل متحد و كميشنري هاي مربوط آن در امور مهاجرين نيز پاليسي خود را تجديد نمايند و كمك هاي ناچيز خود را تقويت بخشيده و مساعدت هاي قابل لمس را عملاً به مهاجرين افغاني عودت كننده گان و بيجا شده گان مبذول دارند.

تحكيم سرحدات ركن اساسي دكتورين تدافعي

پس ازحادثه يازدهم سپتمبر اوضاع نظامي- سياسي درجهان ومنطقه بكلي تغيرنموده وتوجه كشور هاي جهان دريك موضوع عمده جلب گرديده كه همانا خطرتروريزم درسطح بين اللملي بود.

ستراتيژيست ها به اين نظرشدندتا مبارزه عليه تروريزم بين اللملي شدت يابد. زيراازان ديري نگذشت كه حادثه مادريد تعدادي زيادي رابه خاك وخون كشاند. سه سال قبل لانه هاي اساسي تروريزم درافغانستان باقوت فعاليت داشت كه حتي امنيت منطقه رامورد سوال قرار داد. وقتي جلسه تاريخ بن حامد كرزي رابه حيث رئيس اداره موقت افغانستان تعين كرد، موصوف بالفعل رئيس اداره مملكتي شد كه دران بيست وچند سال جنگ بيداد كرده بود.

حامد كرزي باتيم كاري اش بايد درنوسازي وبازسازي ان دست به كارمي شد. دولت درآغازين روزهاي تاسيس خويش به فكر تشكيل اردوي ملي وخلع سلاح شد. هرچند اين سه پروسه مهم بادشواري هاي مواجه شد، امابه پيش رفت مملكت تادندان مسلح كه هرگوشه آن به دست يك حزب ويايك گروه مسلح بود، آهسته آهسته درچوكات وپروگرام عملي كه دولت طرح كرده به قانونيت خويشتن را آراسته ميسازد.

همان بود وگفتني اند كه ضرورت آن ميرفت كه برمبناي توافقات بن قواي ائتلاف دعوت گردد تابه كمك مردمان منطقه وبه خصوص افغانستان شتافته ولشكرپيش رانده شده تروريزم درافغانستان رامنهدم سازد

خوشبيني هاي زياد وجود دارد كه امروز وضعيت خوبترازهرزمان ديگردرمنطقه است. جمهوري اسلامي افغانستان بخاطرايجاد نظم وامنيت داخل كشور، دفاع مطمينانه ازسرحدات كشور، تماميت ارضي وحاكميت ملي داشتن نيروي 70000 نفري اردوي ملي داشتن62000 پوليس وقواي سرحدي راكافي تلقي مي دارند ودلايل كمي اين رقم راكمبود بودجه وعدم كمك هاي جامعه بين اللملي

مي دانند.

ازجريان سفراقاي حامد كرزي به پاكستان دراولين روزهاي سال نوچنين نتيجه گيري لازم بعمل آمدكه آفغانستان وپاكستان متحد واقعي استراتيژيك امريكا درمنطقه عليه تروريزم اند. كميسيون سه جانبه ايجادشده درسال 2003 نقش عمده رادر انكشاف وامنيت منطقوي به مقصد حفظ وبقاي  منافع بزرگ و حيات ملي هردوكشور دارد كه پرستيژ ايالات متحده امريكا رادرعرضه بين اللملي نيزارتقاداده است. بدون شك مشكل مواد مخدرنيزبستگي به فعاليت تروريزم دارد، تروريستها ازمدرك توليد تجارت وترافيك موادمخدرسود زياد برده وبدين ملحوظ درنگهداشت تشنج درمنطقه تلاش مي ورزند. حكومت بريتانيا بادرنظرداشت اين وضعيت تصميم كمك 700 مليون دالر رانموده است.

ايالات متحده امريكا درسال جاري 2005 درمبارزه عليه تروريزم مليارد هادالرراتخصيص دادهاست. درحاليكه اين كمك ها به خاطر رشد اقتصادي كشورمان بايد صورت مي گرفت، زيراافغانستان به فقر وتنگدستي دچاراست.

ايجاد كميته منطقوي مبارزه باتروريزم بااشتراك كشور هاي همسايه ومنطقه كه امريكا تضمين كننده انست، بساتغيرات مثبت رادر اوضاع منطقه رونما ساخت حكومت پاكستان آخيرا علميات هاي نظامي را درجنوب وزيرستان انجام داده وپوليس آن كشور درد ستگيري گروپ از افراد القاعده درشهر كويته چندي قبل توفيق يافت .

واپس دهي طيارات افغاني آموزش نظامي افسران اردو وپوليس افغانستان در دوره طولاني تردر اسلام آبادگام مثبت ديگري روابط  مادر عرصه نظامي است . ولي همه دستارود ها ناكافي بوده زيرا سراحدات ما باكشور هاي همسايه به خصوص با پاكستان به درستي تحكيم نگرديده و مداخلات از بيرون مرز ها هنوز هم مشاهده ميگردد.

افغانها بر تحكيم روابط هر چه بيشتر وخوبتر با كشور دوست و همسايه پاكستان علاقه دارند زيراپاكستان اولين كشور بود ، كه به جهاد مردم افغانستان كمك نمود است . به پاس همكاري هاي مردم آن كشور بود كه تعداد از زندانيان پاكستان به بركت ماه مبارك رمضان در كابل رها شدند .اگر يك بازنگري قاطع دروضع سرحدات انجام نگردد و كنترول كامل درنوار هاي سرحدي بعمل نيايد واز ايجاد كمپ هاي واقع درنقاط سرحدي كه گروه هاي تخريب كار را مورد تعليم و تربيه به خاطر خرابكاري قرار مي دهند جلوگيري صورت نگيرد، مشكلات زياد به ميان آمده و ميايد .

فعال شدن قوت هاي سرحدي كشور و ساير نهاد هاي امنيتي در جلوگيري از عبور و مرور باندهاي تروريستي تعميم و تبادل تجارب مثبت وايجاد مساعي مشتركه در رساندن اطلاعات پيرامون فعاليت هاي تروريستان نتايج مثبت را ببار خواهد آورد .

مشكلات طالبان كه باصوبه سرحد پاكستان چندان روابط بدي ندارد، هنوز موجود است .

آنهائيكه ناآگاهانه درداخل كشور ما از مرز ها گذشته و برخي تخريبات راكه طبعاًتلفات مالي وجاني زيادي را در قبال دارد انجام مي دهند، دشمني با مردم افغانستان ميكنند در حاليكه بار ها اعلام شده كه طالبانيكه حاظراند اسلحه را برزمين گذشته و قانون اساسي مصوب لويه جرگه را قبول نمايند مي توانند به حيث افراد اين كشور در منطقه خود زندگي نمايند ، زيرا اكنون حكومت منتخب در افغانستان به ميان آمده است زمان آن فرا رسيده است كه افراد القاعده و  بيگانيگان را بايد از طالبان افغاني جدا سازيم . آنهائيكه افغانها را تحريك مي دارند تا باعث خرابي خاك شان شوند بايد از مرز هاي پاكستان اخراج گردند .

صلح و ثبات در افغانستان صلح و ثبات در منطقه است امنيت منطقه در واقع امنيت جهان است .

نبايد مهاجرين افغاني مقيم پاكستان كه هنوز هم زمنيه هاي خوب باز گشت شان در افغانستان مساعد نيست مورد اذيت قرار گيرند و تمام زندانيان افغاني در پاكستان به استقبال شايسته از انتخابات پارلماني رها گردد، واز نمونه خوب كشور روسيه درمورد زندانيان استفاده شود و در حقيقت اين طرز برخورد روند صلح و ثبات را در منطقه تحكيم مي بخشد.

پرابلمهاي عمده دهاقين افغانستان

تحولات بسازياد درافغانستان تحت عناوين گوناگون بوقوع پيوست نه انقلاب ظفرنمون هفتم ثورونه انقلاب اسلامي و عدالت پسند هشم ثور به اين زحمت كشان كه ستون اساسي جامعه راتشكيل ميدهد ، زند گي خوبتر و بهتر بخشيدند در جمهوريت سردارد محمد داود نسبت بيكاري به ايران و پاكستان آواره شدند و نيروي كاري خود را در برابر پول كم فروختنددرسالهاي بعداز دهاقين در جنگهاي تنظيمي استفاده شده ، تعداد زياد كشته و معلول از خود بجا گذاشتند . در ماه حوت دريك صحبت ايكه بابرخي از صاحب مقامات وزارت زراعت، مالداري ومواد غذايي داشتم چنين دريافتم كه ارزش آنرا دارد پيرامون وضعيت زراعتي ومالداري چيزي در حدتوان بنويسم از آنجايكه سال جديد 1384 در آغاز يدن است، شايد كه خالي از مفاد نباشد ازيك واقعيت نميتوان چشم پوشي كرد كه طي بيشتر از دودهه جنگ وشش سال خشكسالي هاي متواتر به سكتور زراعت ومالداري بيشتر از همه ضرر رسيده است،سيستم هاي آبياري تخريب ومراكزتحقيقاتي تكثيري تخم هاي بدري واشجار مثمراصلاح شده،كلينيك هاي حيواني ولابراتوار هاي حفاظه نباتات واستيشن هاي ميكانيزه زراعتي شديداَ خساره مند گرديده جنگلات طبيعي ازاثرجنگ هاونبود حكومت مركزي قوي ومسلط نبودن به تمام اوضاع كشور باعث گرديده كه بيرحمانه قطع وبه خارج از كشور قاچاق گردد.علفچرهاي كشور از اثرعوامل طبيعي متضرر گرديده واژطرف افراد خودسرو روزگوي متصرف وبه زمين هاي زراعتي تبديل شده ساختمان ودفاتر وزارت زراعت درمركزوولايات كاملا تخريب ويابه شكل نيم كاره باقيمانده بود اقتصادي ملي افغانستان در نتيجه اختلاف وجنگ هاي 23 ساله وخشكسالي هاي متواتر چند سال اخير شديدا خساره مند وعوايد ملي افغانستان به حداقل رسيده است نمي خواهم كار كردهاي سه ساله وزارت زراعت ومالداري راواينك درآنيده چه خواهد گذشت تفصيل دهم زيرا به خطا مي روم به سبب اينكه نگارنده انجنير مسلكي زراعت و داكتر حيوانات نيستم ، ولي از آنجاييكه درميان مردم و نزديك هاي پغمان قشنگ و زبيا درهمسايگي فاضل بيك و قرغه و در درون جامعه زندگي دارم درموارد مختلف مي توانم برداشت هاي لازم خود را داشته باشم كه مردم چه مي خواهند و مسوولين چه مي كنند و دهاقين ما از چه ناحيه رنج مي برند درحاليكه به همه معلوم است كه پرهيزگارترين باتقوا ترين و متدين ترين مردم دنيا افغانها اند كه اكثريت قاطع آنها را دهاقين دراين كشور تشكيل مي دهد ولي شكار شدن دهاقين كشور توسط مافياي قاچاق مواد مخدر و مافياي داخلي كه بوسيله كشت توليد، وقاچاق مواد مخدر امرار حيات مي كنند و توليد روز افزون ترياك درافغانستان حيثيت و اعتبار ملي و بين الملي كشور عزيز و ملت سربلند ويرافتخار مارا زيرسوال برده كه گناهي قدرتمندان مسلح اند كه اين اعتبار را خدشه دار ساخته اند .

دهاقين افغانستان فريب قاچاق بران رامي خورند ياحاصل رنج ودستمزدشان به مفت و رايگان به يغما برده ميشود و يااينكه مسوولين امور بطور شايد و بايد آنها رامساعدت نمي دارند و درهر حالت مافيا اربابان و سرمايداران و مامورين بي كفايت و بيرو كرات و كاعذ پران عناصري اند كه دهاقين كشور را آزارمي دهند درصحبت ايكه به ارتباط سال نو و فصل بهار باداكتر عبدالغني باشنده فاضل بيگ داشتم ايشان كه فرد مسلكي زراعت وصاحب قوريه دراين دهكده اند يگانه عايد خانواده خود را از مدرك فروش انواع مختلف نهالان دانسته درجريان سخنانش گفت :

از جمله كمك هاي ايكه تحت عناوين مختلف به دهاقين افغانستان صورت مي گيرد 90% آنرا موسسات خارجي بخود اختصاص مي دهند 5% آنرا قدرتمدان داخلي مي گيرندو 5%  به دهقانان افغانستان مي رسد استثمار مطلق دهاقين از جانب رئيس انجو ، ملك قريه ومسوول خارجي به شدت جريان دارد او افزود باري درحكومت طالبان موسسه جرمن - افغانستان  شخصي انگليسي بنام مستربار كه چندين ماهه معاشات افغانها را كه دركلينيك كار نموده بودند نپرداخته ، فرار كرد هيچ نوع كمك ها و مساعدت هامفت و رايگان نيست در شيوه كي كابل بنام كمك كود و تخم بذري دربرابر پول فروخته شده است گفتي اند قرنطين امراض نباتي و حيواني در انتقال نهال از پاكستان و تاجكستان درست در نظر گرفته شود و هيچ گونه خدمات لازم در زمنيه صورت نمي گيرد گذشته از آن في نهال مبلغ 50 افغاني از طرف وزارت زراعت به مردم فروخته شده است درحاليكه مامورين زراعت از خريد آن اباورزيده اند زيرا اصله نهال هاي وارد شده مبتلا بمرض بوده ، زيرا هواي پاكستان نسبت به هواي افغانستان فرق دارد وآنجا گرمسير است واينجا سرد سير عدم جلوگيري از امراض ضربه بزرگ اقتصادي به دولت و مردم افغانستان دارد قبلا ريشه هاي درخت پسته كشيده شد ودربعد ها مردم افغانستان حتي محتاج به خريداري نهال از پاكستان شدند اينك آرام آرام افغانستان بسوي ثبات و بازسازي مي روند وناگزير است نهال هاي از دست داده خود را دوباره خريداري نمايد درصورتيكه توليدات نهال گسترش و توسعه قوريه ها درتمام قروا قصبات مروج گردد مناطق زياد دراختيار وزارت زراعت است كه بايد به دهاقين تحويل داده شود ومامورين مسلكي زراعت از باغبانها قيموميت داشته آنها را از نظر آب كودوسامان و آلات زراعتي بايد ياري رسانند بخشي ديگر موضوعات فعاليت زراعتي  و حيواني است در مناطق ايكه آب نيست چاه هاي عميق بايد حفر گردد و مخزن هاي آب دربالاي تپه هاي ساخته شود و چه خوب خواهد بود اگر آب از بالابه پائين سرانشيب گردد در ساير مناطق جهان از آب خوب استفاده مي گردد منظره جوي و جويبار آب و مخزن وذخيره و حوض لذت خوب دهقاني دارد افزايش فارمهاي حيواني درپرورش ماهي داري گاوداري وعسل داري مصروفيت زراعتي است مواد خوراكه ماهي و عسل در طبعيت فراوان و جود دارد ماهي به آب پرورده مي شود وعسل گل و چمن و گلزار را تصاحب مي كند درسيستم گاوداري كه از شير تازه آن استفاده ميشود بايد نسل هاي خوب آورده شود تانتايج خوب بدست آيد وزارت زراعت مالداري و مواد غذائي كه مهمترين واساسي ترين وزارت جهموري اسلامي افغانستان است كار خود راتاجائي مثبت دركمپاين 1382 باتوزيع مقدار زياد تن كود كيمياوي و 30 هزار تن تخم بذري انجام داده است و ساحه 145 هزار هكتار زمين را درحفاظه نباتات و مجادله عليه ملخ ها پاك سازي كرده و همچنان 952 هكتارزمين را دراحداث فوريه جات جنگلات تخصيص داده وهم كارهاي مبهم را درايجا 425 باب كوپراتيف بسر رسانده اند كه نمي تواند همه اش رابسنده تلقي كرد توزيع 38683 تن كود يوريا فاسقيت درساحه 11025 هكتار زمين و فعاليت 13 فارم تكثيري تخم ها اصلاح شده رقم خوب است از كشور هاي همچو كوريا ، ايران ، امريكا ، تركيه ، جاپان، سنگاپور ، امارات متحده عربي ، هندوستان ، آلمان ، مكسيكو ومصر كه درعرصه هاي مختلف زراعتي مالداري و مواد غذائي به كشور ماكمك كرده اند بايد اظهار تشكر نمود اما پرابلمهاي زياد دربرابر وزارت زراعت قرار دارد كه درسال جديد بايد حل گردد  زماني آن فرارسيده است كه دهاقين افغانستان درپرتو سياست نوسازي و بازسازي ازراه هاي مشروع و سالم براقتصاد خود تسلط نمايند وبگذارند كه افغانستان نيز مانند هالند در زراعتي بودنش ممتاز جهان گردد.

برخي دست آوردهاي وزارت ترانسپورت را نميتوان ناديده گرفت

مردم هر كشور به هر سطح ايكه از لحاظ اقتصادي زندگي دارند نيازبه داشتن سرك، ترانسپورت وبرق وگاز اند. مردمانيكه اين پرابلمهاي اوليه زنده گي شان حل نباشد واز مزاياي زنده گي لذت نبرند مردمان عقب مانده دنيا گفته مي شوند. موجوديت سركهاي خوب ودوطرفه ووسيع، مسافرين راخسته نمي سازد. احداث سرك هاتا آخرين قريه به مردم سهولت هاي زياد را بوجود مي آورد چه از نقطه نظر امنيت وثبات وچه از نقطه نظر كارهاي عاجل صحي مفيد است. افغانستان كه فاقد سرك ها خوب، ترانسيورت درست وگاز وبرق لازم است، ازآن لحاظ است كه مردمش سخت رنج نبود آنرا مي كشند، كار وزارات هاي ترانسپورت، فوايد عامه وانرژي برق لازم وملزوم يك ديگر مي باشد كه عناصر عمده در رفاهيت مردم محسوب مي گردد. اگر سرك داشته باشيم وترانسپورت نداشته باشيم ويابرعكس آن مشكلات خود راحل كرده نمي توانيم. متفكرين دلسوز افغانستان در اين مسايل خوب مي انديشند. حالت ترانسپورتي نسبت به سه سال گذشته تغير نموده است، امروز خوشبختانه در 29 ولايات افغانستان بس هاي ساخت هندوستان فعاليت داشته واين كشور افغانستان را باكمك رايگان 400 عراده بس ياري رسانده وجاپان 111 بس را دراختيار مردم ماقرار داده است ايران 50 بس وروسيه وپاكستان 50 كاماز و200 لاري رابه مردم افغانستان تحفه كرده اند اين عراده جات به آسوده گي مردم نقش داشته وهم عوايد ترانسپورت سكتور خصوصي رادر مقايسه باسال هاي 1381 و1383 از 60 مليون افغاني به 470 مليون ارتقاداده است. در آغاز سقوط طالبان اين كشور صرف داراي يكبال طياره بود واكنون گروپ قوي از طيارات مسافر بري كشور در 13 شهر داخلي و13 شهر هاي خارجي در رفت وآمد اند كه كارمندان بخش ترانسپورت هوائي واداري كشور را 25 زنان تشكيل مي دهد كه در اين جامي توان نمائي از اشتراك فعال قشر زنرا در فعاليت هاي بسا دشوار اجتماعي مشاهده نمود، ولي هنوز كه هنوز است اين وزارت نتوانسته است تمام مشكلات مردم را در دوبخش حل وفصل نمايد كه آقاي قاسيمي وزير جوان ترانسپورت عدم بازسازي سيستم ترانسپورت را مشكلات وكمبود كادر هاي مربوط در 10 و15 سال آخير وانمود ساخته وظرفيت هاي كاري را ناقص مي شمارد وراه حل آنهارا در گزينش افراد مسلكي وتخنيكي مي پندارد. ملي بس هاخدمات معتبر ومطمين رابايد به مردم افغانستان انجام دهند، ترانسپورت حلال بسياري از مسايل زنده گي مردم است وپيوند مردم راباقراو قصبات، ولسواليها ومراكزولايات تامين مي كنند. مردم افغانستان فقير وغريب اند توانمندي كرايه واجاره گرفتن موتر هاي همچوتكسي، كروناوتونيس راندارند وهرجا وبيجا كه به ميل دريوران بس هاتوقف مي كند اين بيچاره گان كه ساعتهادر انتظار اش بودند وچنان خسته وگرفته اند كه بااندك سخن به جنگ مي شوند ونمي خواهند اين چانس رفتن به خانه را از دست بدهند واين رنج راهمه روزه مي كشند وگوش مقامات نيز كراست كه در مورد باوجود شكايات مكرر وارسال نامه هابه روز نامه هاي دولتي ولي بازهم كدام تصميم از طرف وزير ترانسپورت وحكومت اتخاذ نگرديد، مسافرين حتي با بدرفتاري وبدخلقي هائي دريوران وكليزان مواجه اند، هيچ پايتخت ممالك دنيا باوجود لاف وپتاق وزراي كابينه مانند كابل كثيف وآلوده بدون برق وگاز، بي نظم ونسق، نا امن ومزدحم وخسته كن، بدون ترانسپورت وترافيك موتر نيست، اين شهر واقعا شهر بي پرسان وبي دروازه بيش نيست. اينجاست كه مردم شيمه حركت راپيدانمي كنند ودر فقر وناتواني زنده گي مي كنند وسالهااست كه شكار معامله گران سياسي اند وبدون اينكه در زندگي شان كدام تغيري بوجود بيايد به آن ادامه مي دهند.به صد هابس ضرورت است تا مشكل حداقل ترانسپورتي مردم رفع گردد واينكه حكومت چرانمي خواهد ازيك تجربه مثبت زمان دكتور نجيب الله در مورد فعال شدن پروژه بس هاي برقي استفاده نماید متحير ميمانم. زيرا ازيك طرف ازلحاظ اقتصادي عوض خريداري پطرول ازبرق استفاده مي شود وازسوي ديگر از كثافات هوا بخاطر پاكيزه گي محيط زيست جلوگيري به عمل مي آيد.

به مقصد جلوگيري از تخريبات سرك هابايد ا ستندرت هاي بين المللي ازطرف دريوران ومالكين وسايط باربري ومسافربري مراعات گردد و34استيشن در34 ولايات اعمار شود وگذاشته نشود تا وسايط اضافه نورم باشند.

متاسفانه در مسير راهها براي مسافرين مساجد براي اداي نماز،توقف گاه هاراحت بخش رستورانت ها مستريح، حمام ها وغيره وجودندارد وهر موتر جاي معين خود را نمي داند، گرچه نمي توان از افغانستان فورأ اروپا ساخت ولي نبايد مسايل بيان شده را در پنجسالگي ها فراموش كرد زيرا همه اين موضوعات براي راحت مردم خيلي هاباارزش است،يك راه حل وبهبود در وضع آنست كه بايد وسايط باربري درچارفصل از طريق كوتل شيبر بگذرد ودر تمام جهان چنين نيست كه وسايط باربري از مقابل ارگ ورياست جمهوري وحومه آن يكجا با وسايط سبك در خط السير باشد بهتر است تا موتر هاي بارداردرپايتخت از طرف شب حركت كند. چنانچه عده از مردم كابل در24حوت نسبت آلوده گي محيط زيست در شهر كابل دست به يك مظاهره عظيم زدند ومظاهره كننده گان مسله عقل سليم در بدن سالم را جدي گرفته وخواستارآن شدند كه افراد بي كفايت از ادارات دولتي كنار روند وجاي خود را به ديگران تخليه بدارند ودر كار ها مصلحت هاي غيرلازم ضروري پنداشته نشود واشخاص پاك نفس، راست گو ودلسوز درپست هاي مختلف دولت قرار گيرند.

ادارات دولتي مانند،يك زنجير اند كه تازماني رياست ترافيك كابل وشاروالي كابل يكجا باوزارت ترانسپورت چهار ترمينل را در چار گوشه شهر آباد نساخته ومورد بهره برداري قرارندهند در شهر كابل قواعدترافيكي مراعات نمي شودوهركز نظم واقعي بوجود نمي آيد.

هنوزكنترول ازفضايي هوايي كشور دخول وخروج مسافرين داخلي وخارجي ازميدانهاي هوايي بين المللي ضعيف است. ميدان هوايي كابل كوچك بوده وصرف دريك زمان ظرفيت سرويس دهي دوپروازرادارد.

رهبري دولت بايد به آن فكرباشد تايك سالون موقت جديدرا به مسافرين آماده سازد.

مي دانيم كه داشتن ميدان هاي بين المللي اعتباريك كشور راسخت در انظارجهانيان بلند مي برد زمانيكه به ميدان هوايي بين المللي شهر هاي تهران واسلام آباد كه در همسايكي كابل قرار دارند، سفر شود ديده مي شود كه همچو زمين وآسمان با كابل مافرق دارند. علاوه بر آن ميدانهاي هوائي هرات ومزار شريف فعاليت خوب ندارد زيرابه استندرت بين المللي به عرض 60 متروطول سه ونيم كيلومتر ساخته نشده ودر صورت نامساعد بودن هوادر كابل مانند حادثه سقوط طياره بوينگ شركت كام اير كه تاهنوز علت سقوط اش معلوم نيست، نسبت نامساعد بودن هوا پرواز ونشست صورت گرفت. شهر پشاور احازه خروج مسافرين را از داخل طياره در چنين حالات اضطراري نمي دهد وشهر دوبي در فاصله بعيد قرار دارد كه خطر احتمالي ختم مواد سوخت متصور بوده وده ها پرابلم ديگر... براي خريداري ووسعت بخشيدن ظرفيت كاري بايد كليه تدابير از قبل سنجيده مي شد به گفته يكي از مسؤولين بلند پايه وزارت ترانسپورت با خريداري سه بال طياره جديد در سال آينده بايد شركت دولتي آريانا درچنان سطح ستندرت بين المللي قرار گيرد كه بتواند باشركت هاي بين المللي ديگر رقابت كند.موضع اعمار ترمينل ميدان هواي بين المللي كابل كه ظرفيت 800 مسافر رادريك وقت داسته باشد، مسئله عمده است كه اولويت ترانسپورت رانشان مي دهد كه اعمار آنرا كشور جاپان به ارزش 35 مليون دالر بوسيله كمپني جاپاني بنام جايکا عهده دار گرديده است، بازسازس ميدان هوائي كابل راكشور تركيه به كمك بانك جهاني به ارزش 19 مليون دالر عهده دارشده است كه تاكنون 12 مليون دالر مصرف گرديده است. اكنون باسنجش هاي علمي ايكه از طرف وزارت ترانسپورت صورت گرفته است در نظر است تاميدان هوائي لوگر با ارزش 600 مليون دالر، ميدانهاي هوائي هرات ومزار شريف با ارزش 60 مليون دالر وفعال شدن پروژه هاي بس هاي برقي بامبلغ 25 مليون دالر، اعماروبازسازي گردد كه حكومت افغانستان برايش كشور هاي دونر راجستجودارد. در مجموع به تعداد 63 پروژه هاي خدمات ترانسپورتي اند كه به مبلغ 207 مليون دالر ضرورت دارند كه بايد در سال جاري از طرف وزارت ماليه منظوري داده شود. علي الرغم كمك هاي بانك هاي انكشاف آسيائي وبانك جهاني به وزارت ترانسپورت كه اولي وعده همكاري 30 مليون دالر را درسال 1384 و40 مليون دالر را درسال 1385 نموده است اماباز هم اين كمكها پاسخگوي نيازمنديهاي مسايل مبرم ترانسپورتي در شرايط كنوني به مردم افغانستان نمي باشد.

درصورت عدم الحاق مجدد خلم به سمنگان مردم تاشقرغان درجريان انتخابات پارلماني به مشكلات مواجه ميشود

شهر خلم دروسط ايبك ومزارشريف قراردارد گرماي نفس گيرتابستان اش خسته كننده نيست زيرا اطراف شهر رانهرهاي پرآب وزمينهاي سرسبزوباغات ميوه فرا گرفته است انجير،انار، شاه توت، انگورفيروز نخجيرش وخربوزه تاشقرغان شهرت جهاني دارد مسيرخلم – كابل شاهراه بزرگ تجارتي وحياتي افغانستان  است. خلم تاريخچه از تاريخ كهن افغانستان است. بندر حيرتان،كلدار وتاشگذرجزئي از تماميت ارضي حاكميت اعلي خلم درادوار تاريخ بوده است به تعداد 60 نفر ازباشنده گان ولايت سمنگان به مدت ده يوم مي گرد دباعبور از سالنگ هاي سرد به كابل آمده اندتامشرف به ديدار به حضور محترم كرزي شده ومشكلات شان را درميان بگذارندآنها توانستند به نماينده گي از باباي ملت طبق پلان كه صحت شان خوب نبود، سترجنرال سردار عبدالولي را در حرمسراي به تاريخ 21حمل ملاقات كنندو درهمان روز باآقاي كريم خليلي معاون دوم رئيس جمهور ديدند وتعداد زيادي شان كه شامل وكلاگذر.متنفذين متشكل از اقوام پشتون،تاجيك،هزاره،ازبك و تركمن بودندبه ترتيب بااستاد خليلي صحبت كردند ومشكلات خود را به زبان ساده وعاميانه طور تحريري وشفاهي به استاد بازگونمودند.

از جريان صحبت ها چنين نتيجه گيري گرديد كه دوسال قبل زمانيكه خلم به ولايت بلخ وابسته مي گردد از مردم اين ولسوالي كمتر مواظبت شده وبسياري حقوق شان در نظرگرفته نمي شود وعلاوه برآن از آبده كوتل تادوراهي حيرتان زمين هاوعلفچرهاي شان توسط اشخاص زورمند وخود سرغضب مي گردد وآنها به نسبت وابستگي به بلخ ازحقابه وعلفچرهايشان كه در ولسوالي رويي ودوآب موقعيت داردمحروم مي گردند.روي همين دليل بايك راه پيماني عظيم چندي قبل كه براه انداخته بودند درضديت باپاليسي وسياست حكومت مركزي نبوده بلكه نتائج اعمال خشونت بارزورگوئي واستبداد تفنگ سالاران وقومندانان  به اصطلاح دي.دي آرشده است كه كاسه صبرازآن لبريزمي گرددو چنين عمل صورت مي گيرد تاهنوز هم به گفته معلم صلاح الدين تفنگ داران دي دي ارشده به كار حكومت خلم مداخله مي دارندو اين چار كلاه هااندكه اوضاع را در منطقه متشنج ساخته اند وبه خاطرمنفعت شخصي شان ودوام زنده گي آسوده وننگين خويش به هرنوع توطيه ودسيه دست مي زنند.شب نامه بخاطرقتل معلم صلاح الدين به نشرسپرده اند كه به آقاي خليلي نشان داده شد زيرا معلم سخنگوي اين جنبش مردمي است نامبرده هنگام صحبت اش با آقاي خليلي تمام خواست مردم را مفصل توضيح نمود كه درجريان صحبت اش ازبسكه ظلم زيادي را متحمل كشته اند.اشك از چشمانش سرازيرگشت كه عده ديگر به شمول استادخليلي نيز گريه كردند درپايان معاون رئيس دولت روحيه مردم راباصحبت عالمانه شان بالابرد ووعده هرگونه همكاري را نمود نگارنده نيزازطرف نماينده گان مردم خلم درهردو ملاقات دعوت گرديده بودم درآغازمحفل بامعاون رئيس دولت هدف آمدن.60نفررا توضيح دادم نماينده گان مردم خلم قطعنامه گردهم آئي قبلی خود را با مشكلات موجود شفاهي وتحريري به رئيس دفترمعاون رئيس جمهور سپردند ودراخيراضافه نمودند تا زمانيكه مشكلات شان حل نگردد وبا رئيس جمهور ملاقات نكند از كابل بدون دست آويزبه خلم نمي روندواگر مشكلات شان حل نگرد د درانتخابات پارلماني سهم نخواهند.گرفت متن قطعنامه ومشكلات شان كه توسط خودشان به رشته تحرير در آورده شده است بدون كم و كاست چنين مي باشد.قطعنامه گردهم آئي اهالي ولسوالي خلم:

جلوخود سري ها وقانون شكني هاهرچه زودتر گرفته شود دراز بين بردن فساد اداري در ادارات ولسوالي توجه جدي صورت گيرد.

 

-                     درتقررمناسب درادارات دولتي اصل شايسته سالاري مدنظر گرفته شود.

 

-                     دراجراات محاكم.خويش خوري ها. قوم پرستي ومحل پرستي ومداخله افراد غير مسوول بخصوص در محكمه عدليه برموازين قانون اقدام -صورت گيرد.

توزيع غير قانوني ملكيت هاي دولتي وزمين هاي فارم ها توسط افراد واشخاص استفاده جوغيرمسوول وخائن هرچه زود ترخود داري گردد.

 

-                     به اوضاع رقت بار معارف توجه جدي صورت گرفته در تأمين رفاه ووسايل معيشتي استادان اقداماتي عملي صورت گيرد.

 

-                     زرع كشت ترياك وقاچاق هيروئين هرچه عاجل از بين برده شود

 

-                     مسوولين قبلي شفاخانه خلم (موسسه شمارتين پرس)مجدداً عوض موسسه فعلي برك درراس شفاخانه گماشته شود

-                     ملخ كه از جمله حشرات مضره بوده از گذشته ها در نابودي او اقدامات جدي صورت نمي گيرد.-                    

بناًخواهشمنديم كه ادويه به دسترس دهقانان قرار گيرد تا اشخاص استفاده جو از آن استفاده نه نمايند.

 

-                     در مورد جنگلات درقسمت هنگ وپسته كمافي السابق اجراات صورت گيرد وبه دسترس چار كلاهان گذاشته نشود.

 

-                     زمين هاي مالچرساحات خوش توت، خير آباد وتائب آبادتوسط اشخاص مغرض زرع وكشت مي شود كه ازآن بايد جلوگيري گردد.

 

-                     تخم بذري واصلاح شده كه براي دهقانان داده ميشود بايد به قيمت نازل باشد.                         

 

-                     درولسوالي خلم مردم نسبت نداشتن برق وآب آشاميدني صحي دچـار مشكلات اند.بايد درزمينه توجه گردد.

 

-                     قراريكه اطلاع موثق داريم به تعداد35000خريطه كود كيمياوي بنام كوپراتيف گرفته وفروخته شده موضوع بايدبررسي گردد

 

-                     ايجاد وتاسيس فارم زراعتي مالداري دامپروري وپيله وري نيز دراين ولسوالي امريست ضروري و حتمي

 

-                     چارعراده تراكتور زراعتي معه قلبه بخاطر فارم از كمك بلا عوض كشور ايران به فارم زراعتي نايب آباد داده شده بود كه سرنوشت تراكتور ها معلوم نيست وارگانهاي دولت ازمسوولین پرسان نمي كند.

 

-                     از اشخاص ذكر شده درقطعنامه كه به منافع ملي خيانت ورزيدند بايد پرسش به عمل آيد ونيزهئيت باصيلات از وزارت زراعت و ماليه بايد به خلم برود و موضوعات مالي را پرسان نمايند از اينكه تشكيلات ادراي خلم مربوط ولايت بلخ بوده بايد خلم مربوط سمنگان گرديده و درگام دوم لوي ولسوالي شود.

 

-                     انار از جمله اقلام عمده ميوه جات خلم بوده اگر مقامات مسوول تاسيس يك فابريكه شربت سازي را در نظر بگيرند مردم زياد صاحب كار مي شوند

 

-                     اجاره بازار دراين ولسوالي غير قانوني صورت مي گيرد شكايات وسروصداي مردم خيلي ها اوج گرفته و حكومت اقدام نمي كند درباره حق آبه صياد نيز غورو بررسي صورت گيرد .

 

-                     اگر به مردم زمين و حويلي توزيع نگردد شهر ازسكنه خالي و سرسبزي محيط و منطقه از بين خواهد رفت.

 

-                     انكشاف دهات خدمات خوبي را به مردم خلم انجام داده اند درحاليكه مردم خلم از ايشان اظهار سپاس میدارند و گسترش فعاليت شان را نيز خواهان اند.

                        ابومسلم سردار خراسان

ابومسلم خراساني مرد دلير و جنگجوي بود كه درابتدا از طرفدران سرسخت آل عباسي محسوب ميگرديد او درين راه نفوذ فراوان داشت دولتي رااز بين برد وبه جاي آن آنچه را ميخواست به وجود آورد .

او در حاليكه در خراسان نشسته بود اوضاع سياسي در كوفه به مرامش دور ميخورد وبه كسي كه او ميخواست به خلافت بيعت ميشد ولي بعد از آن با همين خاندان همسري كرد وسر اطاعت رافرونياورد.

درحركات و طرزكردار ابومسلم توجه به مفاخر انساني و احياي اقتدار ملي نمايان بود همين شخص در زندگي سياسي خويش‏، بنيان اقتدار عباسيان راتقويت كرد، وحتي برخي ازرقباي خاندان منصور را كه ازهمان تبار بودند ازميان برداشت، وازين پديد مي آيد كه در نفس ابومسلم دو داعيه مهم كار ميكرد: يكي غرور ملي وخراساني، ديگر تربيه عربي واثر فرهنگ تازي كه ابومسلم از كودكي درآن پرورش يافته بود .وهمواره اين داعيه قوي روش سياسي وكردار اورا تحت تاثير قرار ميداد،ودر بين هر دو همواره مضطرب بود. محمد عبدالغني حسن در نوشته خود تحت عنوان: عيار نامدار ابومسلم خراساني، در مورد بي وفايي وجفاي منصور خليفه عباسي كه منجر به قتل ابومسلم گرديد ذكر كرده است:.... به اين صورت منصور رقيب خراساني خودرا كه درراه تقويه خلافت بني عباس مردم بسياري را كشته بود واورا يگانه دشمن بزرگ خود ميدانست، ازبين برد، وبه سرهنگان لشكرش جوايز هنگفتي داد،وبه زير دستان شان نيز پول فراوان بخشيد، تابر قتل ابومسلم احتجاجي نكنند وايشان چون به آن جوايز خليفه ازدربار باز گشتند،باخودمي گفتند مابادار خودرابه پول بفروختيم. برخي هاعلل ناكامي اين مرد بزرگ راغرور شديد ملي واحساسات تند جواني اومي دانستند، زيرا ابومسلم در وقت قتلش 35 يا37 سال داشت. مسلما در اين سن هر شخص زيادتر تابع احساسات مي باشد تا تدبير سنجش وتعقل. گويند كه ابونصر يكي از در باريان ابومسلم،به نرفتن اش به دربار منصور راي داده بود چون بعد از قتل ابومسلم همين ابونصر نزد منصور رسيد ازاو پرسيد: ايابه ابومسلم اشارت رفتن به خراسان راكردي؟ بونصر گفت:بلي اي اميرالمومنين اورا برمن منتهابود ومرا پروريد چون ازمن مشورت خواست خيرش را گفتم. واگر اكنون توهم مرابپروري، وباز راي مرادر مورد بخواهي آنچه نيكوبه نظرم آيد خواهم گفت. ازروايت طبري هم اشكار است كه دوستان ابومسلم اورااز آمدن به در بار منصور بازداشته واين خطر راديده بودند، ولي اعتماد وعقيدتي كه ابومسلم در اثر تربيه كودكي نسبت به دودمان ابراهيم امام يافته بود اورابه عاقبت بدش كشانيد. درست است كه ابومسلم به سبب سهوهاي سياسي ويا زرنگي ودسيسه انگيزي طرف مقابل به ناكامي كشته شد، ولي نتايج اين حركت ملي اورا در ادوارما بعد، به احياي دولت هاي خراساني وتمركز اقتدار ملي درين سرزمين مي بينيم كه همه نتيجه ودوام سعي اوست .عبدالحميد مبارزدر اثر خودتحت نام ازسقوط سلطنت تاظهور واجراات طالبان بعد از تحليل وقايع ساسي افغانستان در مسله جشن نوروز واساسات برگزاري ان با در نظرداشت سنن مردم افغانستان تماس گرفته ودر جاي ازابومسلم خراساني در مورد ميله گل سرخ مزار شريف چنين ياد آوري كرده است:عقيده براين است ابومسلم خراساني جنازه اميرالمومنين را پنهاني به بلخ آورد ودر خواجه خيران از نظرخوارج پنهان گذاشت ونگهداشت. در قرن نهم بزرگان وقت به شمول عليشير نوايي به زيارتگاه رفتند مزار ولوح سنگ آرامگاه مبارك را پيداكردند وبارگاهي ازكاشي هاي زيبا برآن برافراشتند.عليشير نوايي كه در راس هيئت بود اطلاع مفصلي از اين حادثه عصر به در بار هرات نوشت. ازآن روز به بعد شهر بلخ بنام مزار شريف مسمي ومعروف گرديد، شاعر معروف جامي ميگويد :

گويند مرتضي علي در نجف است

دربلخ بيا ببين چه بيت الشرف است 

جامي نه عدن گوي نه بين الجبلين،

خورشيد يكي ونوراو هر طرف است. 

نوايي گويد :

گوهري غايب شد اندر قعر درياي نجف

اين زمان ازﻗﺑﺔ الاسلام بلخ آمد پديد

مزار حضرت علي كرم الله وجهه را در نجف گويا هارون درسال 175 ه- در موقع شكار يافته ودر 366 عقدالدوله ديلمي عمارتي برآن ساخت وپس از آن وسعت داده شد.

نکات لازم در نویسندگی

برای نویسندگی بهتر وخوبتر که مورد انتقاد خوانندگان قرارنداشته باشد ابتدا بایست ادبیات زبان مادری خودرایعنی پشتو ودری رادانست. ازآنجاییکه پشتو ودری بازبان عربی درهم آمیخته است که ممکن نیست بعضی ازلغات های عربی را طورمطلق ازآن بیرون کشد. طوریکه می دانیم برخیها نویسندگی وسرودن شعررابه ارث می برند.

باید کوشش گردد که نحوه استعمال واژه ها مفردات ترکیبات جمله ها واصلاحات زبان راکه براساس ان نوشته ها صورت می گیرد. مطلع بود وبالای ان حاکمیت داشت.داشتن معلومات آفاقی واطلاعات کافی از اوضاع ملی وبین اللملی تاثیربسزایی درروش نویسندگی دارد. هیچ نویسندنمی تواند خوب بنویسدتااینکه آثارفکری وقلمی استادان فن را مطالعه نکند.

گرچه نکاتی که درنویسندگی باید مراعات شود زیاد است ولی دو فاکتور آن خیلی هابا ارزش است اول اینکه نویسندگی مانندهرکاردیگر به تمرین زیادضرورت دارد تمرین درنویسندگی هم بدین گونه است که نویسنده پیوسته درصدد استخدام الفاظ وابداع معانی وبه کاربردن کلمات زیباوجمله های پرمعنی باشد.

تمام کوشش وهمت وی در رعایت پساوندها،پیشاوندها،کامه، ندائیه، علامه، نقطه..... وغیره باید باشد، خلاصه الفاظ وجمله هادرست به کار رود.

قوت ونیرو کافی نویسندگی بستگی به تمرین دوامدار دارد، چنانچه درنظام عسکری میگونید"... هرچنددرمیدان تعلیم عرق زیادریخته شوددرمیدان محاربه خون کمترمی ریزد.....".

تولستوی نویسنده مشهور روس بیست بارکتاب" جنگ وصلح" خودراپاکنویس کرد وبارآخیرهم سری به میدان جنگ زد وتمامی نقاطی راکه درکتاب ازآنها نامبرده یاوصف کرده بود، از نزدیک دید، البته به مرور ایام که قدرت بهم رسانید و در نویسندگی چیره دست شد، که به یک قلم چیزهای بنویسد و ضرورت به پاکنویس کردن را نداشته باشد.

دوم انیکه در نگارش باید اصل حوصله وخونسردی مراعات گردد، عجله و شتاب در نویسندگی زیان زیاد دارد. نویسندهای که با فکر پریشان و حواس نا جمع و شتاب زده چیزی مینویسد، جالب توجه نخواهد بود.

نوشته هادراخبار مجلات وروزنامه ها باید حساب شده و سنحیده شده باشد زیرا که با سوادان آنرا مطالعه میدارد، جلب نظرمردم عامل وانگیزه می خواهد. عامل تحریک شوق مردم وانگیزه میل آنهابه یک اثر ونوشته بستگی دارد که اثر از نظروضع درست واصول فنی تاچه اندازه تکمیل است، کسانیکه برای خلق اثر شان فکر درست نکرده وزحمات زیاد نمیکشند چگونه میتوانند مردم راتحت تاثیر نوشته های خودقرار دهند.نگارش با روند تکامل جامعه تفاوت ندارد که دارای چه سان نظام است بستگی به سطح آگاهی، اطلاعات ومعلومات مردم است که نویسندگان، شعر اوقرهنگیان توسط وسایل اطلاعات جمعی رادیو، تلویزیون، جریده، مجله، ماهنامه، وسالنامه به آن خدمت می دارد که اساس کار نویسندگی راتبلیغات تشکیل می دهند. سخن جذاب، نیک، راهگشابه مردم بوده وحیثیت عطری رادارد که درآن صورت مهم نيست كه از كدام دکان وازکدام عطار خریداری شده است. آدولف هتلرگفته است..."....اگرتبلیغات متداوم، زیرکانه صورت گیرد، میتواند ملت راازیک جابه جای دیگربجنباند..."اوکه نویسنده ومبلغ قوی بود، کارنویسندگی اش راتوام به گوینده گی ازچند نفر محدود آغاز وبعد به دوهزار وسرانجام نیم قاره اروپارامسخرساخت. آنزمانی دیگر بود، اكنون زمان دیگر است، که نویسنده باید درنوشته هابیطرفانه قضاوت داشته وآنچه می نویسد درچهره ووجود خودش دیده شود اگرازبیعدالتی سخن می زند پس خودنباید جانبداری ازظالمان نماید. شخص فرهنگی نباید تحت تاثیر مادیات قرار گیردوزندگی مردم راکه از قلم او انتظار خوبی های زیاد دارند باحمایت وتقویت یک جانبه اش از شخصی، گروهی وقومی به تباهی بکشاند. فرهنگیان یعنی دست اندر کاران مطبوعات بایدازبخالت وحسادت دورباشند شخصی تاریخ افغانستان رادر گذشته هانوشت ودانشمندی دیگر که شمار شان خیلی هاکم است به عوض اینکه در متن ومحتوا کتاب اعتراض کند ویاحداقل آنرا مطالعه نموده باشد در مورد تعلقیت قومی نامبرده به سخن بردازی آغاز نمود که اصولا چنین نباید باشد، دراصل استعداد هامنطقه، قوم و زبان رانمی پذیرند. 

رهبران چگونه به اين جا رسيدند

طالبان در شرايطي ظهور كردند كه مردم ازجنگ وخونريزي خسته شده بودند واز گروهي كه نويد بر قراري صلح وامنيت را به ايشان مي داد حمايت مي كردند ظهور طالبان در حقيقت ناشي از ضعف اداره در بر قراري دولت فراگير وبا ثبات در افغانستان بود، رقابت وفرد گرائي منفي به عنوان دو شاخص اصلي در افغانستان سبب گرديد كه طالبان با سو استفاده از وضعيت عمومي موجود به سرعت خود را به دروازه هاي كابل برساند. رقابت ميان حزب وحدت وحزب اسلامي، طالبان را كمك بسياري نمود وهنگامي كه مسعود حملات وسيع وهمه جانبه خود را عليه حزب وحدت افزايش داد، حزب وحدت پنهاني نيرو هاي طالبان را در خط مقدم مستقر ساخت، اما طالبان بعد از اطمينان از استقرار در كابل بر خلاف توافق قبلي حزب وحدت را خلع سلاح نموده، در اطراف كابل مستقر گرديدند.

ائتلاف دولتي هرچند كوشيد طالبان را از كابل عقب براند، اما تصرف هرات از سوي طالبان نشان داد كه دولت رباني تا چه اندازه از كنترول اوضاع ناتوان گرديده است وبه ناچار دست دوستي به سوي حزب اسلامي حكمت يار رقيب سر سخت خود دراز كرد. اين كار هم سودي در بر نداشت زيرا طالبان در 1996 از طريق ولايت پكتيا وارد كابل شدند وبه حكومت چهار ساله رباني خاتمه دادند. سقوط كابل بدست طالبان مرحله خونين ديگري را در تاريخ وسياست افغانستان گشود. براي اينكه انتظار مي رفت گروه هاي رقيب كه به شدت بسر خورده وتضعيف شده بودند.

پس ازين ماجرا راه حل جدي براي جستجو راه هاي ديگر نيافتند ودر گيري ها ميان جناح ها ادامه پيدا كرد وهنوز هم كه سه سال تمام گذشته است به اشكال ديگري ادامه دارد پس از فتح كابل به دست طالبان نيروهاي دولت به دره پنجشير عقب نشيني كردند كه البته اين امر تلفات سنگين را به هر دو طرف وارد ساخت. درين هنگام دوستم افغانستان را نسبت اتحاد جنرال مالك با طالبان به قصد ازبكستان ترك گفت كه درنتيجه بادغيس به دست طالبان افتيد ومتعاقب آن مزارشريف نيز سقوط كرد. جالب اينجاست كه حتي با وجود سقوط كابل بدست طالبان به عنوان نيروي كه برخاسته از همين درگير ها وآشفته گي ها بود در گيري ها همچنان ادامه يافت، سران تنظيم ها در طول همين مدت داراي كدام برنامه مشخص و واحدي نبودند، زيرا هر يك صرفاً بر حسب شرايط وموقعيتي كه درآن قرار داشت متحدان ودشمنان خود را بر مي گزيدند اين فرايند تا آخرين روزهاي سقوط طالبان به چشم مي خورد تنوع گروپ ها واحزاب در عرصه مسايل سياسي ونظامي ايجاب ميكرد كه رهبران گروهاي جهادي براي وصول هرچه سريع تر به يك توافق صلح پايدار، راه مذاكره را در پيش مي گرفتند تا جنگ داخلي هرچه سريع تر پايان مي يافت اما مساله آنجا بود كه نوع نگاه رهبران به مباحثي همچو حكومت، سياست، كسب قدرت و راه هاي پايان مخاصمه ومنازعه به حدي متفاوت ومتضاد بود كه نمي توانست آنها را به سوي يك آرمان مشترك رهنمون شود. رهبران سياسي افغانستان با ايفاي نقش هاي گوناگون در سه دهه اخير در پروسه پر فراز ونشيب تحولات افغانستان بر دامنه جنگها واختلافات وكينه توزي هاي قوم مدارانه افزودند وكار راتا جاي به پيش بردندكه به جنگهاي خونين انجاميد. درجريان پروسه انتخابات و اعلام لست كانديدان به پست رياست جمهوري افغانستان حتي برخي از كانديدان صريحاً بدان معترف بودند كه ظهور طالبان نتيجه اعمال خود رهبران جهادي افغانستان است كه يك تعداد شان بخاطر پيروزي طالبان با آنها همكاري داشته ولي زمانيكه درك نمودند طالبان آنها را از صحنه سياسي ونظامي مي راند، ايشان خود را جدا ساختند، پس از بوجود آمدن اداره موقت وتصويب قانون اساسي كه تمام رهبران به استثناي ملامحمد عمر آخند و گلبدين حكمت يار در آن اشتراك نداشت متباقي همه شان حضور داشتند ودر موضوع انتخاب شدن به حيث رئيس جمهور نيز از حلقه معين سياسي خود پا بيرون مانده نتوانستند و در ميان اقوام ومناطق مختلف كشور طوردوامدار ظاهر نشده وسخنراني نكردند همه صحبت ها وتدابير سياسي اتخاذ شده از جانب شان در سطوح معين باقي ماند.

چگونگي دوستي با امريكا از ديدگاه مختلف

اگر بيني كه نابينا وچاه است

اگر خاموش بينشيني گناه است

كشورهاي همسايه ومسلمان ما، اكثريت ممالك دنيا روابط وميانه هاي نيك ودوستي عميق وتنگاتنگ با ايالات متحده امريكا دارند زيرا ايالات متحده امريكا چه در سياست وچه در اقتصاد وچه در نظامي گري اولين ومقتدر ترين كشور دنيا است. سوال در اينجاست كه ما افغانها چرا با در نظر داشت اينكه مي دانيم در سياست وتجارت بايد با دست اول سروكار داشته باشيم ازين دوستي دوري مي جويم زیراکه امریکا را می شناسیم  كشور ما ومردم ما بهر كشوري وهر مردمي كه دوستي ميكنند كاري نيك است، اما حرف عمده در آنست ما كه نبايد در دوستي وكار در موسسات خارجي هيچگاهي اساسات دين مقدس اسلام، عرف وعنعنات پسنديده مردم، غرور و افتخارات افغاني ورسم وكلتور جامعه را ناديده بگيريم و بر سياست مردان كشور لازم است در دوستي با هر كشوري منافع ومصالح علياي مملكت را در نظر داشته باشند نه منافع شصي وقومي شانرا افغانهاي كه با خارجيان كار ميكنند بخوبي مي دانند كه خارجيان كه به افغانستان جهت كار وخدمت مي آيند آنها از محيط ها وفضاي ديگر با فرهنگ خودشان داخل كشور مي شوند اين بدست خود افغانها است كه آنها را در رعايت اساسات مقدس دين اسلام و كلتورو رواجهاي پسنديده مردم ما دعوت كنند تا در هنگام اقامت موقت شان منحيث مهمان خاطرات خوب از افغانها با خود ببرند.

طوريكه تجربه نشان داده است در زمان موجوديت روسها در افغانستان برخي افغانها ئي بودند كه جهت بدست آوردن برخي امتيازات در اين مناسباتها افراط مي كردند وفرهنگ روسي را پذيرا شدند كه نتايج تلخ آنرا بعد از شكست اتحاد شوروي در آثار وكتب كه توسط نويسندگان روس نوشته وچاپ گرديد، مطالعه نموديم.

دولت ها بميان آمده قبلي در چندين دهه آخر در روابط با كشور هاي خارج افراط گونه برخورد نموده اند، كه نتایج مثبت ببارنه آورده است.

بنيان گذار روابط امريكا وافغانستان رئيس جمهور ايزنهاور بودكه در سپتامبر 1959 براي يك ديدار رسمي وارد كابل شده بود و مورد استقبال شهريان كابل قرار گرفت. كه اين موضوع دوستي بعد از گرايش داود خان بسوي شوروي به سردي گرائيد در زمان تجاوز شوروي در افغانستان اين دوستي با بخش از نمايندگان وتنظيمها مستقر در پاكستان آغاز وبعد از شكست تروريزم مرحله نوين خودرا مي گذراند، معلوم است كه در هر جا مردم با مردم دوستي مي كنند وهر انسان چه مرد وچه زن باشد با همجنس خود محرم است و در مناسبت ها افرادي پيدا مي شوند كه تحت شعار هاي گوناگون يا اين مناسبات را براه درست مي كشانند ويا اينكه براه نادرست.

درين رابطه روزنامه آرمان ملي در 16 ميزان نامه يك نويسنده افغان را عنواني رئيس جمهوري ايالات متحده امريكا سرتاپا كه يك صفحه روزنامه را در بر داشته به نشر سپرده كه در يك بخش آن چنين آمده است:

" ...... گروهي ازعناصر فرصت طلب خودشان را مقرب امريكايي ها جازده اند، تعبير بسيار ناجوري از دموكراسي مي دهند وبرخلاف ارزش هاي متعارف ديني واخلاقي در نشراتي تبليغات مي كنند كه مصارف شان عمدتاً از سوي موسسات غيردولتي وخارجي تامين ميشود اين گروه كه گفتيم اجباراً در پايتخت دور هم اند، مي خواهند از شهر كابل، از اين شهر شهيدان،ازاين آشيانه غازيان وجوانمردان، از اين شهر مبارك ومقدس، يك ميكده وعشرت سراي بين المللي بسازند ....... "

" ....... تصور عام اين است كه تاريخ به عقب بر مي گردد وبا تغيير ذهن وزمان عين حوادثي رونما ميشود كه در زمان حضور نيروهاي ارتش سرخ برسر مردم افغانستان آمده بود ديروز زير نام سوسياليزم وحقوق كارگران وزحمتكشان با ارزشهاي واعتقادات اسلامي مبارزه ميشد امروز همين مبارزه زير درفش ديموكراسي، حقوق بشر وحقوق زن بجلو كشيده مي شود....."

نظريات درمتن مكتوب يا نامه سر گشاده ارسال كننده مربوط خودش است ولي بايد بنويسم وقتيكه آقاي كولن پاول به افغانستان سفر نمود راساً از وزارت زنان افغانستان ديدن كرد وجناب شان خود اعتراف كرده اند كه محبوبيت امريكا درجهان اسلام پائين آمده است. درست است كه زنها در دوران طالبان از حقوق تحصيل محروم بودند اما قبل از آن يعني در دوران داكتر نجيب الله، استاد رباني وحكومت آقاي كرزي به تحصيل خود ادامه مي دادند واكنون مطابق قانون اساسي كشور از حقوق مساوي برخوردار اند وجالب اينست كه به خانمهاي تحصيل يافته در شوروي سابق توجه بيشتر صورت مي گيرد نسبت به مردان تحصيل يافته در شوروي سابق.

با تجارب ايكه از كشور هاي آسياي ميانه بدست است به يك مطلب تكيه دارم كه بدون شك افغانستان ويران آباد خواهد شد سركها احداث مي گردد، شايد در شهر ها اسفالت شوند، تعمير ها زيبا، هوتل هاي قشنگ و رستورانت هاي عروسي مدرن، باغها وحوض ها، معارف وتحصيلات عالي بهتر سطح در آمد خوب، كودكستانها ليسه ها ومكاتب عالي، كلينك ها وشفاخانه ها وساير مواظبت هاي مادي همه وهمه بوجود مي آيد ولي اينكه تعدادي ازهموطنان در كدام سطح اخلاقي قرار مي گيرند صرف الله پاك مي داند.

در فرجام بايد نوشت كه مردم مظلوم افغانستان طي يك جهاد عظيم، دو مليون كشته بخاطر حفظ ننگ وناموس شان داده اندوبخاطر ايجاد يك جمهوري اسلامي دودهه مبارزه مسلحانه نموده اند تا يك افغانستان آزاد، اسلامي، مترقي وسربلند داشته باشند وبا در نظر داشت مسايل فوق مردم افغانستان مشروط بر آنكه مقدسات شان احترام گردد بدوستي با جهانيان علاقه مند خواهند بود زيرا اين ملت نسبت بهر ملت دنيا رنج فراوان روزگار را چشيده اند.

يك خاطره كوچك از زندگي .....................

ترك آروز كردم رنج هستي آسان شد

سوخت پرفشانيها اين قفس گلستان شد

بيدل

درحاليكه از تحصيلات عالي برخور دار هستم و چند كشور خارج را ديده و تحصيلات خود را تمام كرده ام برخي تجارب و اندوخته ها دارم كه روي مسايل و طندوستي و دلسوزي به مردم افغانستان كه هيچ نوع تبعيص و تعصب بااقوام و مناطق كشور را در وجود خودنمي بينم به آن مباردت مي ورزم باافتخار مي توان گفت كه در هر جريان و حركت سياسي كه بوده ام زمانيكه مشاهده نمودم كه حركات خلاف منافع كشور اند از آنها بريده ام .

طوريكه معمول شده هر نويسنده در افغانستان در مضمون خود و اثرش عكس و بيوگرافي خود را می چسپانند و از خود مستقيم و غير مستقيم چيزي مي گويد .

من از جمله آن روشنفكران و صا حب نظراني ام كه باداشتن درجه تحصيل دوكتورا در رشته تاريخ كه دوسال مكمل در حكومت كرزي و معاونيت اول فهيم صاحب كه آمر مستقيم من نيز بودند و گذشته از همه باصد ها مشكل از مر زتر مز گذشته بخاطر خدمت به اردو باعالم ازآرزوهاي نيك وآن هم به نمايندگي ازافسران مهاجر آسيا ميانه بعد از سپري نمودن (6) سال مهاجرت به وزارت دفاع آمدم . مشاهده نمودم كه آقاي دلاور غير از امضاء بعضي مسايل يوميه ديگر فاقد صلاحيت ها بوده و جالب تر از همه من ايشان را نه از حساب مهاجرت بلكه از زمان تورني خود ميشناختم كه درقول اردو نمبرسوم مادون اش بودم . ولي ايشان خلاف توقع ومسايل ياد شده در مهماني ميهن يار با من محبت نشان نداد درحاليكه ما از او توقعات زياد داشتيم يك دو باري كه به احترام اش رفتم به گفته مردم خود را نه خوارید . كه درنتيجه دوسال بيكار ماندم باو جود لطف و محبت فراوان ستر جنرال گلزارك حدران كه شناخت قبلي بااو نداشتم دراو را باز ديدم برايش پيوسته مراجعه مي كرد ، كه اين موضوع باعث رشك ديگران گرديد و سفارش خط ها از هر كس به جناب رحيم ورگ و محترم بسم الله خان بردم اما مقرر نشدم و دو سال تمام كوشش كردم درمورد تعين بستي و صحت گذاشتن رتبه جنرالي ام مارشال صاحب را باوجود خط آقاي دگرجنرال محمد داود كه اكنون بحيث معين مبارزه عليه مواد مخدر كار ميكند ملاقات كنم اما بدان نيز موفق نشدم لطف استاد رباني و تلاش عتيق الله عاطفمل نيز كاري نه افتيد واستاد ترفيع اعطا نموده شان را برمن دفاع نتواستند جالب اينست با هركه مانند استاد ربانی، عتیق الله بريالي ، جنرال پاينده ناظم و ديگران روبرو ميشدم نگارنده رادرناوقت آمدن مقصر مي دانستند كه بعد ها باشنيدن همين كلمه يك نوع حساسيت پيدا كردم ، زيرا چند ماه محدود گذشته بود كه به كشور آمدم . من معترف ام كه درجهاد و مقاومت مسلحانه نبوده ام ، ولي درعرصه نفس در زمان قدرت و صلاحيت ام دركشور درزمان تحصيل و در وقت مهاجرت جهاد و مقاومت فرهنگي زياد به شمول نگارش 6 اثر علمي و تحقيقاتي نمودم كه دو اثرم به پول شخصي ام اقبال چاپ يافت كه آقايون جنرال دوران ، جنرال رزاق و حشم سعد سفير افغاستان در ازبكستان آنرا بخوبي مي دانند . اينكه من دراين جواني واين قدر تاليفات در مورد اردو كه اكنون زمان كار وخدمت ام فرا رسيده است به اساني اردو را وداع گفتم سخت متاثير ام . من مجبور شدم اما رهبري وزارت دفاع از اينكه حكومت ائتلافي دارند ومن در احزاب  سیاسی مسلحانه وجيره خوارشان عضويت نداشتم مرا نپذيرفتند وگذشته ازآن به حضور داشت استاد حدران بسم الله خان كه قبلا از من تعريف و توصيف مي كرد و به تقررم در پست رياست حالت اضطراروعده داده بودند كه نسبت انحصار جنبش جنرال دوستم شخص ديگري تقرريافت و بعدها و عده تقررم رابحيث قوماندان اكادمي ملي نظامي دارند با واسط شدن استاد حدران، بسم الله خان 180 درجه تغير مفكوره داد و مرا توهين كرد كه هرگز فراموشم نمي شود و شاهد قضيه حدران بود اما احساس پاك حدران رانسبت بخود وساير افسران هرگز فراموش نخواهم كرد درحاليكه از بركشت مهاجرين سخن در كابينه زياد است ومن تازه از مهاجرت برگشته بودم دو باره خواستم به پاكستان باخانواده اين بار مهاجرشوم زيرا ملل متحد تا شكند ديگر كارت مهاجرت براي من نمي داد وهم خاد ازبكستان اجازه دخول را بمن نمي داد، تاجنرال صاحب دوستم نمي گفت ورسيدن به جنرال  دوستم در دوازده سال بخاطر حل اين وديگر مسايل كار مشكل شد. اطرافيان نزديك دوستم كه عده آنها ازديار اصلي من اند هرگز نخواستند كه من جنرال دوستم راملاقات كنم، وبعضي مسايل را در مناسبات شمال وكشور دوست ازبكستان همسايه ما مطرح كنيم اين دوستان فكر مي كنم كه به قوماندان شمال دايما مي گفتند كه نگارنده ازشمال افغانستان نه بلكه ازشمال افريقا شايد آمده باشم ماهمه مي دانيم كه رهبر جانب افغاني درازبكستان صرف آقاي سترجنرال عبدالرشيد دوستم اند. بهر صورت دركابينه آقاي كرزي همه يك رقم نيستند. بخاطر دريافت كار بسيار در هارا تك تك زدم وحتي از جناب سردار ولي به وردك صاحب نامه به زبان انگلسي بردم كه صلاح الدين اين بار مرا اجازه به دفتر معاون اول وزير دفاع نداد.

در حاليكه همان روز از هفت خوان رستم گذشته به آن مقام رسيده بودم بعد آقاي عيسي رحيمي مرا به ملكي شدن تشويق كرد و به كمك كميسيون اصلاحات ملكي واداري و نقش مثبت اسماعيل خيل و محترم عزيزي صاحب و لطف واحترام زايدا لوصف احمد يوسف نورستاني وزير آبياري منابع آب و محيط زيست در بست دوم در آنجا تعين شدم كمتر به ساحه ملكي قدم ماندم سرانجام به لطفهاي بعدي آقاي هيواد مل موافقه آقاي لودين بامعاش 9 هزار افغاني براي خود كار يافتم ولي همقطارانم در وزارت دفاع حداقل هر كدام از 500دالر معاش كمتر نداشته و همه دگر جنرال و تورنجنرال شدند ودايما به كشور هاي غربي بجاي شرقي مي روند و مارشال صاحب مي گويد مااردو غيرسياسي مي خواهيم درحاليكه همه تنظیمي وياشكلاً غيرتنظیمي تعهد سپرده به يك تنظيم در زمان مهاجرت ام در تاشكندو تاكنون باصراحت چه شفاهي و چه از طريق مطبوعات كشور مخالف طرح سيستم فدرالي در شرايط كنوني بودم كه طراحان ا صلي اين موضوع خود نيز در حال حاضر از طرح آن منصرف شده اند باري در 18 اسد سال 1382 به مثابه يك مهمان دركنگره تحريك ملي وحدت از طرف جنرال خدايداد دعوت شدم آقاي رسول محمد مرابه سخنراني دعوت كرد دعوت شدگان وسخرانان همه خواهان ايجاد شاهي مشروطه در افغانستان بودند ساز ماندهي مجمع عمومي را آقاي عبدالحكيم نورزي به عهده داشت كه خود در اين مجمع از سمت معاونيت رياست عمومي امنيت ملي استعفا داد ، وحكومت آقاي كرزي را بسيار انتقاد كرد در اين مجمع محترم سلطان محمود غازي بحيث رهبر حزب وآقايون و اصفي و نورزي به حيث معاونين انتخاب شدند ايشان  دسته جمعي اعمال حكومت را كوبيدند .

بعد ها نورزي از غازي صاحب انشعاب كرد و اورا سخت رنجاند بابراه انداختن مارشها و تدوير جلسات حمايت خودرا ازكرزي صاحب اعلان داشت كار احزاب مربوط خود شان است كه باگرفتن امتياز و چوكي ها اعلام همبستگي دارند ودر نداشتن آن مخالفت اما من در جمله دو هزار اشتراك كننده مخالف همه شان در صحبت خويش در مورد حكومت شاهي قرار گرفتم كه باعث خشم آقاي نورزي بالاي دوست ام رسول محمد گرديد گرچه من آگاهي قبلي نداشتم كه صحبت مي كنم و آقاي عزيزالله و اصفي به نظر مستقل من ارزش قایل شد، وسرانجام درلويه جرگه هر دو حمايت خود را از آقاي كرزي اعلان داشته و نام افغانستان را به حيث جمهوري اسلامي افغانستان پذيرفتد . رفقايم نيز بالاي من غضب شدند و خبر نگاران را موقع ندادند تا از من سوال كنند ديگر من مورد پذيرش آقاي نورزي قرار نگرفتم اما كاكا خواند اقاربم آقاي وآصفي از من به نيكوئي ياد كرد.

بدين ترتيب يكبار مورد انتقاد تمام جنبشی ها در شمال و تاشكند درحساب رد فدراليزم قرار گرفتم و بار ديگر درسه سال آخير درمورد جهموري اسلامي و حكومت شاهي همه ميدانيم و قتيكه درمواقع حساس يك نفر مخالف دو هزار دركابل و مخالف چار هزار درتاشكند ومزار شريف باشد هر گز در كشوري مانند افغانستان شامل و ظيفه نمي گردد . من باعقل كم خود افتخار آنرا دارم كه درهر دو موضوع برنده شدم و باوجود تخريبات نادرست به آدرس خود و عدم كاريابي درطي دوسال بااين سطح كمبود كادر ها وعدم دريافت معاش خوب وظيفه ايماني ووجداني خود را انجام داده ام برداشت كم من چه بود مردم مارفت وآمد آزاد باهمسايگان ما ايران و پاكستان دارند و همه مامسلمان ايم كشور هاي شان به نام جهموري اسلامي ياد مي شود براي اينكه از طرف آنها تحريكات صورت نگيرد و طوريكه گويند : همسايه ز همسايه گيرد پند خربوزه ز خربوزه گيرد رنگ و از يكطرف هزار ها روشنفكر و مجاهد درطي بيش ازسه دهه دراين وطن بخاطر افغانستان و اسلام خون ريخته و جان هاي عزيز شان را از دست داده اند براي ارج گذاري به مقام والاي شهداراه آزادي، استقلال وناموس وطن نام گذاري افغانستان به حيث جهموري اسلامي افغانستان در عرصه ملي و بين الملي تعقل و تفكر عالي نمايندگان لويه جرگه تصويب قانون اساسي افغانستان را نشان مي دهد .

كانديدان ریاست جمهوری  چه گفتند؟

از 17 سنبله الي 17 ميزان

1-عبدالطيف پدرام گفت:

مسله تحريم انتخابات كما كان در جاي خود باقي است و15 نفر كانديد در عدم فضاي ديموكراتيك به روش تحريم ادامه خواهند داد ......

..... ازآغاز مخالف حضور نيروهاي خارجي بوده درعين حال نگهداري افغانهارادرزندان هاي خارجي به هيچ وجه نمي پذيرد.......

.....نظام فدرالي زمينه رامساعد خواهد ساخت تاقدرت ميان مركز وولايات تقسيم شده وازسوي ديگرشورا هاي خود گردان محلي درسطوح محلات وولايات ايجاد گردد ......

....امريكاوبريتانيا با همكاري پاكستان وسعودي طالبان رابراي برانداختن نظام مستقل ملي ونسل كشي در افغانستان ايجاد كرده بودند، بدون غارت گري ، سرمايه داري بابحران مزمن روبرو خواهد شد. ...چون بحث نظام فدرال در افغانستان بوسيله غير پشتونها، مطرح شد تلقي چنين است كه برخلاف منافع پشتونهااست.......ماجمهوري فدرال مبتني بر اصول دموكراسي را به عنوان تنهاراه حل براي اختلافات اقوام مطرح مي كنيم.

....... اگر مردم خواهان به محاكمه كشانيدن مجرمان جنگي شدند هيچ نيروي مانع اين عمل نخواهد شد .....

......لويه جرگه يك نهاد كهنه .......از " ".....فلسطين، عراق وافغانستان..." 

....تغيرات اخير در كابينه دولت رايك دسيسه عليه اسماعيل خان والي هرات خواند........... دولت حامد كرزي شبه حكومت طالبان است اماتنهاتغير چهره كرده است ......

....... افغانستان در امور داخلي هيچ كشوري مداخله نكرده و عدم وابستگي وبي طرفي دايمي خود را حفظ خواهد نمود.........

آقاي معصومي....... دولت آينده افغانستان در صورت كاميابي پدرام به هيچ كشور اجازه نخواهد داد تا در داخل افغانستان پايگاه نظامي تاسيس نمايند.

......افغانستان در مبارزات جهاني در برابر تروريزم اشتراك خواهد كرد و از توليد اسلحه كشتار جمعي و آزمايش هاي هسته ئي حمايت نخواهد كرد.

......در دولت انتخابي آقاي پدرام حركات ضد حقوق بشر ممنوع قرار داده ميشود.

...... حامد كرزي سعي دارد پارلمان به زودي تشكيل نگردد.

.....كنگره ملي بر اين عقيده است كه نيروهاي ائتلاف تابع مناسبات بين المللي و قوانين ساز مان ملل متحد باشد.........

2- حامد كرزي گفت:

....تروريزم مرز نمي شناسد وهر نوع پناه گاه براي تروريزم امنيت وثبات منطقه وجهان را تهديد مي كند

...زمادير داخوشيزي چي وگرزم، خلكو به مینح دكانديد به توگه ولار شم متاسفانه ماته داشرايط مهياندي.....اولادافغانستان دربازار هاي منطقه به فروش رسيد كشور ماابداًنبايد دير درموقعيت قرار گيرد كه مردمش مجبور به مهاجرت شده، زندگي غربت را متحمل گردند وعزت شان زيرپاشود. ...تعهد من در انكشاف معارف منحيث قوه محركه جامعه نه تنها پابر جاست، بلكه بيشترخواهد گرديد. ......دكوكناروكشت زما دحكومت دكمزوري كولو، اونورو سيموته دخوريدلوهحه ده.....سعودي عربستان دگوتوپه شماريو هيواد دي،چي افغانسان ئي لومري په رسميت پيژندلي، 220 مليون دالر هم مرسته ئي كري، اوددي هيواد ترخنگ ولاردي.   ...... كابينه كه در مجلس بن به وجود آمده كابينه ساخته دست من نبوده است....... 

  3 - همايون شاه آصفي گفت:

....دكرزي حكومت ايتلافي دي، ملي نه دي، اونه اردوملي ده، دكرزي لويه اشتباه پرته له خلكو پر وسله والواعتماد و، زه به په خپل حكومت كي توپكسالارته حاي ور نه كرم وسلي به تولي كرو.

.......په هيواد كي دصلاحيتونو پرخاي مصلحتونو خخه كاراخيستل كيژي اودولتي حوكي هم دائتلافونو په معيارويشل شوي دي.......  ....باهيچ يك ازرقباي خود ائتلاف نخواهم كرد. وحدت ملي، استقلال، مناسبات حسنه باهمسايگان، بازارآزاد اقتصادي، خلع سلاح، مبارزه بامواد مخدر.....

ازنظر بهداشتي افغانستان آخرين كشورجهاني است وازهرهزارزن، 1600 نفرآنها در موقع زايمان جان خودراازدست ميدهند واين درحاليست كه مرگ مير كودكان كمتراز5 سال دركشور بسياروحشت ناك وغير قابل تصور است ....  ....متاسفانه درحكومت فعلي اين اعتماد متقابل وجود نداردوبين ملت و دولت فاصله زياد ايجادشده است........

...زنان افغان فقير ترين زنان دنيا راتشكيل ميدهد. ...خلاصه زنان امنيت فردي واجتماعي ندارند...

.... اين ناكامي دولت ناشي از عدم قاطعيت رئيس آن ومتكي نبودن به ملت بوده است.....

...آقاي كرزي نه تنهاكدام مشكل راحل نكرد، حتي مشكلات اضافه ديگري را هم خلق كرده ، باز سازي افغانستان تاخود افغانها اراده نداشته باشند اين مشكل است كه ازخارج حل شود وناكامي كلان آقاي كرزي هم همين است ......آقاي كرزي درسياست خارجي نمره صد گرفته است، درسياست داخلي نمره صفر گرفته كه به اين ترتيب اقاي كرزي فعلا از محبوبيت چنداني برخوردار نيست....دحامد كرزي استعفانه وركول دانتخاباتو دتحريم دليل نشي كيداي.

....براي حامد كرزي در مبارزات انتخاباتي مقامات حكومتي فعاليت مي كند.......

نيلاب مبارز معاون آصفي...... دولت ها حق بخشیدن جنايت كاران را ندارد و بايد اعضاي پارلمان در اين باره تصميم بگيرند.......

 

4-      ميرمحمد محفوظ ندايي گفت:-

جهت حل مشكل سرحدي با پاكستان افغانها به يك رفراندم عمومي ضرورت دارند، مسئله ديورند يك مسئله بسيار جدي است.....

.... تروريزم زاده غرب است وآن گروه هاي است كه از خارج از افغانستان به سرحدات اين كشور منتقل گرديده اند، لانه القاعده را قوت هاي استعماري واستعمار جهان در افغانستان در اين كابل زيباي تان تهداب گذاري كرده اند ..

..... هرگاه من بتوانم اعتماد مردم را بدست بياورم، از اسم هاي آن عده اشخاص كه از طريق تشبثات موسسات غير دولتي وباند هاي منحرف، به فروش وقاچاق مواد معدني وساير فرآوردها مصروف هستند منتشر خواهم كرد.....

....ريشه تمام نابساماني هاي موجود اداري در كابينه كنوني است......

...طالبان فرزندان همين سرزمين هستند وازحقوق شهروندي برخورداراند...   ...بيش از280 سال است كه درافغانستان دست نشانده گان حكومت ميكنند...   ...4 و5 مليون دالرغارت شده است ....

...ممكن است خيلي از رهبران جهان به قاچاق مواد مخدر دست داشته باشند....   

.......حكومتي كه بدون راي اعتماد پارلمان افغانستان تشكيل شود، چه قسم حكومت خواهد بود.........

 

 

5- حاجي محمد محقق گفت:-

...اولا بايد مجلس انتخاب شود وبعدا حكومت انتخابي تشكيل شود.......

.....كرزي صريحاًقانون رانقص كرده است.زيرا طبق قانون اساسي وفيصله هاي بن معياد حكومت انتقالي 2 سال بودو4 ماه اضافه گذشته است و4 ماه كه گذشته مشروعيت ندارد. قانون اساسي فيصله هاي بين المللي را ردنمي كند.....   .... قرار گرفتن افرادسمبوليك دراداره كشور نميتواند مشاركت عمومي رادرقدرت تمثيل كند....  .... زلمي خليل زاد سفيرامريكا از اوخواسته است كه تا با آقاي كرزي ديدار كند مابه اصلاحات سياسي برعلاوه اصلاحات اقتصادي واجتماعي نياز داريم....

...اگر به كمك جامعه جهاني يك افغانستان طلايي هم بسازيم اماتعادل قدرت رادر نظر نگيريم نسل هاي بعدي اين افغانستان طلايي راتخريب خواهد كرد......          

......حكومت انتخابي من در قدم اول با توجه به بحران قدرت تلاش خواهد كرد.......

......مسله بر خورد دوگانه به مهاجرين در جريان ثبت نام در ايران و پاكستان همچنان شفاف نبوده و از طرف هيچ مرجه زيربط روشن نگرديده  وابهامات رفع نگرديده است.......

عزيز رويش سخنگوي محقق: دولت فعلي درتمام عمر دونيم ساله اش به كار شكني متهم است....باحزب اسلامي هيچ گونه مشكلي ندارم.

...... توقع من ازكشور هاي دوست اين است كه درمسايل سياسي وانتخابات افغانستان بيطرف باشند .

.... فكر ناپاك سياسي بيشتر از دست هاي ناپاك محكوم است .

.... قدرت مداران اولين نا قصان بوده اند .

.......در صورت پيروزي در انتخابات ايجاد وحدت اقوام و انكشاف متوازن در مناطق مختلف را مورد توجه قرار مي دهم.......

.......در دوره انتقالي بيش از چهار و نيم مليارد دالر وارد افغانستان شد اما سهم مردم باميان چه بود؟

.....اگر كدام كانديد به نفع من بگذرد من برايش خوش آمديد مي گويم ولي خودم تصميم ندارم به نفع كسي از انتخابات صرف نظر كنم..........

.......اما با تقلب و راي سپيد هيچ گاه رضايت و حمايت مردم به سوي تحكيم پايه هاي حكومت حاصل نخواهد شد..........

محمد مبارز سخنگو محقق.........بهتر است مردم براي حفظ وحدت ملي جنايت كاران جنگي را عفو كنند.....

عزيز رويش: وائي د دوي تول وسله وال حواكونه بي وسلي شوي دي.....

6- سيد اسحق گيلاني گفت:-

زور حق بوده ونه حق زور.....

مافقيراني هستيم كه به سرزمين غني زندگي ميكنيم......

.... خارجيان كه به لباس خواهران ومادران ما دست زده اند بايد وطن مارا ترك گويند......

.... انتخابات آزادانه ومنصفانه نيست، زيرا آقاي كرزي توسط گروپ هاي كارت دهي به مردم تفهيم كرده است كه برايش راي دهند......

.... آرزوي ها مردم ما دستخوش اميال عده اقتدار گر،‌خود خواه فرصت طلب گرديد ..... دافغانستان خلك به اساني نه قانع كيثري بايد په عمل كي دديموكراسي له لاري قانع شي ..... حامد كرزي مجبور دي چي جور جاري وكري .

......آقاي كرزي ا داره چي خوب نبوده در طول سه سال نتوانسته است ملت افغانستان را درست رهبري كند واقعا حيثيت و وقار افغاني را حفظ كند.......

.......كه زه كامياب شم دمالياتو را تولولو سيستم به بيا را ژوندي كرم ....

اسماعيل قاسميار معاون گيلاني ...... نحوه برخورد با جنايات كاران جنگي را حق مردم دانست و گفت امر مسلم اين است كه هيچ كس نبايد از قانون فرار كند...

7-عبدالستار سيرت گفت:-

.......قضابايد خپلواكه وي ، عامه ذهنيت داسي دي دامريكي او افغانستان تولتاكني يوله بل سره نيغ په نيغه تر اولري.

.......زما له امامانو، استادانو او خطيبانونه نه دا هيله ده چي خلك وپوهوي، ترحو هغوي خپله رايه دخپل وجدان او ضمير له ورسري به وركري...

.........در صورت پيروزي يكي از اعضاي اين شورا در انتخابات ساير اعضاي آن كه كانديدان رياست جمهوري اند به حيث همكاران نزديك رئيس جمهور آينده افغانستان كار خواهند كرد........

ممكن است افراد كه مسووليت رسيدگي به جرايم جنگي را به عهده مي گيرند خود از مجرمان باشند وبنا بر اين ابتدا بايد بدنه دولت را از وجود كليه كسانيكه كه احتمال دارد عامل جنايت شده پاك گردد.......

.... درصورت پيروزي در انتخابات قانون اساسي را مطابق متن مصوبه لويه جرگه اصلاح كرده وبا عاملين آن برخورد قانوني خواهد كرد.....

8-عبدالحفيظ منصورگفت:-

دولت بدون پارلمان قابل تحمل نيست........پارلمان موقت آنانيراكه به جعل قانون اساسي پرداخته اند مجرمين خواهند دانست .......كرزي نمي خواهد حكومت داشته باشد كه تاعلاقه دارراخودتعين كند.......دوستي باخارجيان رانسبت به دوستي با افغانها ترجيح ميدهد......كرزي فردبسيار عادي بودكه به قدرت رسيد........اوپارلمان نمي خواهد، انتخابات رابه تأخير انداخت، به مناظره حاضرنمي شود، كرزي فرد مستبد وديكتاتور است..........كرزي عوض تقويه اردوخواهان ، آمدن بيشتر نيروي هاي خارجي ازبيرون است.......كرزي ازجمله موسیسين گروه طالبان ونماينده شان درنيويارك بود.........مابايد نظام رابسازيم كه اگر شيطان هم رئيس جمهورشود هيچ كاركرده نتواند.......كرزي ميخواست تروريزم راباسكولاريزم نابودكند، .....اين سياست گروه هاي افراطي رابيشتر به جنگ تشويق كرد......ماهمچو اسماعيل خان كدر داريم ولي وزير داخله ازخارج ميآيد........اگرپارلمان نداشته باشيم وقت وزير هابه چاپلوسي مي گذرد................. آقاي كرزي نشان داد كه هيچ دغدغه يي در مورد دين ندارد.

9-غلام فاروق نجرابي گفت:-

.....من بيگانه ستيز ام نه بيگانه خيز ......تحت عنوان جلسه بن اراده بيگانه گان دركشور مامسلط گشت.......ماسر زمين هاي ازدست رفته خود رادوباره اعاده خواهيم كرد....   

..... برنامه ملكي سازي مهم است، پروسه دي دي آر كاملا مورد تائيد است كه تطبيق گردد.

..... خلع سلاح مهمترين كاري بود كه بايد به وسيله دولت موقت اجرا مي شد.

.......عوامل بيرون از افغانستان را در اين زمينه دخيل دانست و گفت...... بايد در ابتدا قدرت هاي كه اقدام به ارسال اسلحه به اين كشور كرده اند پاسخ دهند.........

10- احمد شاه احمدزي گفت:-

حامدكرزي د 15 كانديدانو مشوري ته غاره نژدي، دوي به له ملت نه وغواري او انتخابات به تحريم كري.......هيچ امكان براي برنده شدن آقاي كرزي در انتخابات وجود ندارد. فرضيه پيروزي وي خيلي سست وبي پايه است........        

....... توافق بر محدوديت كانديدان رياست جمهوري وجود دارد.

...... نظام موجوده بدستور شريعت هيچ عمل نكرده است، شراب بجاي آب نوشيدني استعمال ميشود.

....... مسئله سازماندهي اجتماعات بزرگ اعتراض آميز وتظاهرات عليه آقاي كرزي زا مطرح مي سازيم.

..... دي دي آر پروسه هغه وخت درسته ده چي زه ستا امنيت تضمين كرم، نو داخو صحيح نده چي هم وسله درنه واخلم او هم امنيت ونه نيسم.

 

..... معاشونه درشوت اوفساد دمخنيوي لپاره بايد زيات شي، دا مرستي چي وشوي يوازي دكابل كندهار همداسي خراب پاتي دي نوري لاري جوري نشي 4.50 مليارد دالر تول ورك شول شارونه وتاسيسات همداسي وران پاتي شول.

...... اين به اين معني نيست كه ما اگر جنگ كرديم بين خود و مردم كشته شد فقط وفقط مجاهد است......

آنها كه از يك متر حجاب می ترسند، از ريش من مليون ها بار مي ترسند سلاح مجاهدين بايد با پول خريداري شود........

11-عبدالحسيب آرين گفت:-

......استعفا حامد كرزي باعث خلاي قدرت در افغانستان مي شود.

....دولت آينده افغانستان بايد براي تمام خانواده هاي شهدا، معلولان ومامورين دولت كوپون مواد اوليه تهيه وبين آنها توزيع كند.....

حاكميت بر مبناي وحدت ملي استوار است وحق حاكميت ناشي از خود ملت است وهيچ فرد و طبقه نميتواند فرمانروايي وحكمروايي كند مگر به نمايندگي از طرف ملت باشد.... آقاي كرزي همين اكنون موفق هست ولي بعضي چهره هاي كه در كابينه آقاي كرزي است مانع وي شده است.

12- وكيل منگل گفت:-

 ....سفر هاي خارجي كه به مصارف گزاف انجام مي گردد، كاهش خواهد يافت......روابط خارجي افغانستان براساس دين برحق اسلام وقانون اساسي كشور باكشور هاي جهان تنظيم خواهد شد...

 

...... دولت كنوني به دليل آنكه نتوانست اعتماد لازم را از مردم افغانستان حاصل نماید زیرا که  برنامه دي دي آر ناكام ماند.

...... با افغانهائیكه عامل بي ثباتي در كشور هستند، اگر تقاضا هاي شان در تضاد با دين اسلام و قانون اساسي و منافع ملي قرار نداشته باشد به تفاهم مي رسيم.

......اگر دولت مورد نظر من تشكيل شود طرفدار مجازات كردن جنايات جنگي خواهم بود.........

13- ابراهيم رشيد گفت:-

مطابق قانون اساسي كشور بايد عمل شود.....

14-عبدالهادي خليل زي گفت:-

 پروسه ثبت نام ناكام است زيرا كارت هاسفيد به مردم توزيع شده است....   

..... نامزدهاي احرازپست رياست جمهوري حق تحريم انتخابات را ندارند.

.....چي په تيرو لسيزو دافغانستان ملي يو والي سخت خورلي دي.

........براي باز سازي مملكت منابع طبيعي و پول هنگفت ضرورت است.......

......كه زه كامياب شم دتول افغانستان خادم به يم، دكنر خلك په افغانستان كي ميرني بچي دي، زه په دوي ته لومری توب حق وركرم............

  15- محمد يونس قانوني گفت:-

......بصورت مستقيم با حامد كرزي مذاكره نكرده ام اصلا توافق در دست نيست.

.... شرايط پيشنهاد شده از سوي آقاي كرزي مورد قبول وي وطرفدارانش نيست.

 ......قضيه مذاكرات به حدي كه در مطبوعات انعكاس يافت جدي نبود به اين بحث نقطه انجام گذشته شد، ديگر چيزي بنام مذاكره وائتلاف وجود ندارد........

......ما با انجنير احمد شاه احمد زي، استاد محقق، جنرال دوستم، عبدالستار سيرت و بقيه دوستان تفاهم داريم........

......پيشنهاد مذاكرات از سوي كرزي نوع دسيسه سياسي بوده است........

عالمي بلخي معاون قانوني:...... ما بايد رقابت هاي تسليحاتي را به رقابتهاي سياسي تبديل كنيم........

دولت كرزي به گرايشات قومي،سمتي،زباني متوصل شده است ..... مطابق قانون اساسي كرزي حق نداشت دوباره خود را كانديد كند....

تاج محمد وردگ معاون اول قانوني :.........كرزي او قانوني دواره مجاهدين دي، خو قانوني له كرزي نه دير پوه دي...........

16- مسعوده جلال گفت:-

.......پيروزي من پيروزي زنان افغانستان است ......

...... از مردم مي خواهم تا به شخصي راي بدهند كه در جهت استقرار و گسترش نظام قانون كار كند.

.......من برنده واقعي و برنده اصلي انتخابات قريب الوقوع خواهم بود در قسمت خط ديورند بايد بگويم كه مسايل عمده واساسي مان خط ديورند دريك لويه جرگه فوق العاده مطابق قانون اساسي جديد افغانستان حل و فصل خواهد شد...........

عالم اميني معاون مسعوده جلال .......نخست بايد از جنايات جنگي تعريف همه پذيري ارايه شود و بر مبناي آن بايد همه كسانيكه در دوره هاي مختلف مجرمين جنگي بودند مجازات شوند........

17- سيد عبدالهادي دبير گفت:-

....اخراج نيروهاي امريكا را ازكشور نخستين اقدام درصورت پيروزي درانتخابات مي شمارد.....

پر خلكو باندي دشپژو مياشتو عسكري ضروري بولي.

.... اگر مردم افغانستان به من اعتماد كنند نيرو هاي خارجي را از افغانستان بيرون خواهم كرد.

......در صورت پيروزي در مبارزات انتخابي شوراي علماي افغانستان را در چار چوب پارلمان اين كشور ايجاد خواهد كرد.........

18-عبدالرشيد دوستم گفت:-

شفيقه حبيبي: چرا حكومت موجود مانع ايجاد پارلمان در زمان لويه جرگه اظطراري شد، آنان از پارلمان مي ترسند.

فيض الله ذكي:....... اكبر باي در گروه انتخاباتي جنرال دوستم و در جنبش ملي اسلامي افغانستان هيچ گونه سمت ندارد و آنچه وي اظهار داشته نظريات شخصي اش بوده است.

 ......آقاي حامد كرزي و حكومت وي پاليسي هاي نا متوازن، نا پايدار وضد و نقيض را در پيش گرفته اند.......

.......شاغلي كرزي دطالبانو په وراندي جدي نه دي، په مليارد و نو دالر ئي بر لاسه كرل، خو هيچ ئي ورباندي ونه كرل..........

....اكبر باي... اگر ضرورت به نيروهاي مسلح باشد تمام مجاهدين حاضر اند كه به خدمت اسماعيل خان برسند....

ديگران درمورد كانديدان چه گفتند

آئينه زن................ كانديدان ديموكراسي راباآنارشيزم مي خواهند.

روزنامه چراغ:....... به سلسله مذاكرات ومعامله پشت پرده آقاي قانوني با آقاي كرزي پيشنهاد نموده كه وي حاضراست ازآقاي كرزي از انتخابات حمايت كند مشروط براين كه آقاي كرزي اشرف غني احمد زي وحنيف اتمررادركابينه آينده شامل نسازد.

ارمان ملي:...... دشاغلي حامدكرزي سياسي اوملي اعتبار دخلكو په وراندي ديرراتيت شوي دي.

معاملات پشت پرده قدرت يابازي ظالمانه بامنافع ملت.........

كوم وخت چي كرزي صاحب وقدرت ته ورسيدي په اولو خومياشتوكي ئي په خلكوكي محبوبيت شه زيادووخووروسته دبيرني لوئي جرگي نه چي كرزي صاحب خپله دسازش اوائتلاف كابينه جوره كرل په خلكوكي ئي ديرژر خپل محبوبيت اوملي اعتبار دلاسه وركري .

...........دحينو افغانانو قضاوت لادكرزي صاحب په برخه كي ديرتنددي اوهغه ته يايوگوداگي خطاب كوي اويائي حتي دشاه شجاع اوببرك كارمل سره مقايسه كوي.

آقاي كرزي ازتجاوزبه دختران افغان سخن نگفت..........

.....پنج دختردانشجودردفترفوكس موسسه به ظاهرخيره توسط كارمندان اين موسسه مورد تجاوز قرارگرفتند.

خليل زاد:..... بقاياي طالبان مي دانند كه انتخابات رياست جمهوري رويداد مهمي درافغانستان به حساب مي ايدواداره اين كشور راتاپنج سال تعين خواهند كرد......كانديدان خصوصاًدرمقطع زمان فعلي كه افغانستان درمقابل كساني كه مي خواهند ازاختلاف سواستفاده نمايند آسيب پذيراست.

‍‍‍‍‍‍ هفته نامه تکبیر:.....درگردهم آئي مردم جلال آباد و كنرها همه شان يك صدا كرزي راخاين خواندند وگفتند كه چهارونيم مليارد دالرراغبن كرده وهيچ كاري راانجام نداده است.

چند روز قبل آقاي كرزي رئيس اداره انتقالي كه همزمان كانديد مقام رياست جمهوري آينده كشور نيزميباشد براي پيشبرد كمپاين تبليغاتي خويش عزم سفر به گرديزومركزولايت پكتيا رانمود اما قبل ازان كه هواپيماي حامل اوبه زمين بيشيند راكتي به فاصله دوهزار متردورترازمحلي قرار بود اقاي كرزي فرودآيد اصابت نمود همان بود كه آقاي كرزي فراررابرقرار ترجيح داد...

 

هفته نامه سيرت....

كانديد ها برنامه مشخص براي زنان ندارند.

انظار ماازاقاي كرزي اينست تادر حكومت بعدي ازحدشعارهاي عوام فريبانه بيرون ايد ومردم رنج كشيده مارابه عمل قناعت بدهد وتيم كاري خوب تربراي خودانتخاب كند.

 

هفته نامه پنجره:..... دشمني تارقابت سالم سياسي فرق دارد. كمبود امنيت ووجود اسلحه چالش عمده دربرابرانتخابات است.

راديو آزادي:د انتخاباتو كميسيون..... كانديدان دي له پريكي سره سم له دولتي پوستونوهمدااوس گوشه شي، كانديدان دي غوندي په رسمي وختوتواودولتي حايونوكي دخلكوپه گدون نه جوروي.

داكتره نيلاب مبارز: افغانستان بريشناته دير ارتيالري، ترخوترخمكه لاندي اوباندي زيرمني اوخوان انساني خواك ئي ترملي كلتور پوري پركارولويژي خپلواك: توپكسالاران دتولتاكنوترغرفي پوري اغيزمن دي، راتلونكي ولسمشردي په عمل كي دخلكواطمينان خپل كري.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اختري:..... كانديدان دملي ضرورت داحساس اواساس له مخي نه دي وراندي شوي، بلكي دقوم له مخي دي، بريالي كانديد بايد له خپله امكاناتو كارواخلي.

ژان ارنو: افغانستان په جنوب كه د ائتلاف، اوپه شمال كي دايساف حواكونه

د برياليوانتخاباتودترسره كولوله پاره له موژسره مرسته كوي.

دكامي خلك:.... موژله كرزي نه ملا تركوو، انتخابات له موژ سره يو امانت دي، اوموژ به ئي اهل ته وسپارو.

پوهاند حسن كاكر: كرزي بايد له خپلي قبيلي نه دحان لپاره بادي گاردان وتاكي.

راديو بي بي سي: رهبران قدم تريزي درجنوب شرق افغانستان به مردم گفته اندكه درانتخابات به حامد كرزي راي بدهند درغيران خانه هاي انها سوزانده خواهد شد.

داكترعبدالله:  من درموردانتخابات خوش بين هستم.

راديو آزادي :   يگانه راه بيرون رفت ازمشكل زدوبندهاي گروهي براي بوجود آوردن قدرت سياسي افغانستان همين راه انتخابات است.

ازنظر علماي ديني افغانستان هرنوع سبوتاژ واخلال، درپروسه انتخابات جرم پنداشته شده وخيانت ملي بشمار مي ايد.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

هفته نامه استقلال:...... جناب كرزي مي بايد قبل ازينكه خودرابه عنوان كانديدان رياست جمهوري اعلام مي داشت بايد حساب يك يك پول مردم افغانستان راكه به نام همين مردم، جهان كمك كرده بود،مي داد.

روزنامه اراده:..... تاخير انتخابات بامصلحت ملي هماهنگ نيست.

ظاهرطنين : رهبران جمعيت اسلامي وشوراي نظارازيك طرف اقاي كرزي وطرفدارانش ازسوي ديگرعلاقمند  هستند كه مشتركابه سوي انتخابات بروند........

 

لطف الله مشعل:........ برخي ازرقباي سياسي اصلي اقاي كرزي خواستار تعويق انتخابات به مدت دست كم يك ماه شده اند.

هفته نامه وطندار:...... با آنان كه با تفنگ هاي شان به فرقه ها وگروه هاتبديل شدند وهمانند گرگ هايك ديگررادريدند وكشتند؟.......

كرزي بايك مانور حساب شده اسماعيل خان راخانه نشين كرد. حذف سياسي اسماعيل خان بسياري هاراوارخطا كرده به ويژه اناني كه به زور تفنگ، خودرادر قدرت شريك ساخته اند.

راديواشنا:....  بعضي ازقومندانان مسلح درولايت داي كندي ازفعاليت هاي تبليغاتي كانديد ها ممانعت نموده مردم راتهديد كرده اند.

مارشال فهيم.......... من خودم نخواستم بااقاي كرز ي ائتلاف كنم، زيرااوبرسرقول خودايستاده نيست ودرپي حذب مجاهدين است ...................................

...........اردوي جديد افغانستان صدفيصد غيرسياسي بوده ومانند گذشته ازآن به منظوربراه انداختن كودتاهاواغتشاش سواستفاده صورت نخواهد گرفت........

آرمان ملي:...... حامد كرزي رئيس دولت انتقالي اسلامي دراين روز ها هرجافرصت سخن گفتن مي يابد به مردم وعده هاي مي دهد كه طي سه سال گذشته حتي كوچكترين قدمي هم درجهت ترتيب طرحي براي تحقق  آن برنداشته است.

شكست كرزي درانتخابات يك امرممكن است .............

هفته نامه انتخاب:........ باتمام اين احوال معرفي كرزي آسان نيست.ايد يولوژي سياسي اومغشوش ومبهم است. اونه ليبرال است ونه سوسيالست ونه اسلامي گرا، نه مظهرناسيوناليسم است ونه يك شخصيت مورد وفاق ملي.

انگليسي رابالهجه امريكائي صحبت مي كند وسابقه مشاوريت درشركت امريكائي يونيكال رانيز دارد. چين اونشاني ازساكنان شمال افغانستان است. وكلاه قره قل، ريشه هاي اشرافي فيودالي اش رابازگومي كند اما اگرمنشي گري صبعت الله نشانه سهم اودرجهاد است ومعاونيتش دروزارت خارجه طالبان رانشانه چه بايد دانست؟ به همين خاطراست كه گفتيم معرفي اودشواراست شايدبتوان بسيارازنامزادهاراروي ايد يولوژي واعتقاد سياسي آنان معرفي كرد. اماكرزي رانمي توان گفت: كه برچه مسلك ومكتبي است.

نورمحمد تره كي وحامد كرزي از ماركسيسم روسي تا ليبراليزم امريكايي ...........

هفته نامه كابل:...انتخابات با وجود واهمه دولت در آرامش برگزار خواهد شد ...........

..... سياست مداران انتخابات را قومي ساخته اند..............

هفته نامه سيرت:...... حكمت يار مردم را اغوا مي كند.

روزنامه انيس:.......... وداع با اسلحه آرزوي هر افغان است..............

هفته نامه تكبير:....... اگر كانديدها متحد نشوند و اين اداره دوام كند وضع خطرناك خواهد شد. (سيد نورالله عماد)

.......... نظام كنوني هيچ شباهتي به دولت ندارد .......... (تاج محمد وردگ)

......... جناح غرب گرا آماده شركت در يك انتخابات شفاف فرا گير نيست ..........

خليل زاد:.............. زمونژ او حامد كرزي اريكي اونورو كانديدانو اريكي ديري شي دي .......

........... د جنگسالارانو دملاتير مخ پر ماتيدو دي پخواني زوري ختلي او مونژ پرختك په حال كي يو.

.........آقاي كرزي از افغانستان بسيار خوب نمايندگي كرده و در دوره وي در افغانستان پيشرفتهاي بزرگي بدست آمده است.

.......... انتخابات رياست جمهوري در افغانستان سيزده روز بعد موفقانه بر گزار خواهد شد و تلاش مخالفان اين جريان به جاي نخواهد رسيد........

دبشري حقوقو تولنه:......... دملي په تولتاكني كي شايي حامد كرزي بريالي شي خو په پارلماني تولتاكنو كي شائي حائي قومندانان او دهغوي خپل خلك بريالي اوپارلماني نه راشي.......................

روز نامه چراغ:.......... چناچه خود كرزي هم در جائي گفته بود به خاطري حزب نمي سازد كه او به تمام مردم افغانستان تعلق دارد و در يك كلام او يك شخصيت ملي است.

راديو آشنا:........ هيومن رايت واچ ويلي :........ داكتوبر پر 9مه دجنرال دوستم غوندي جنگسالاران چي اوس هم واكمن دي كيداي شي دانتخاباتو بهير گدو ودكري او خپل تسلط لاپسي زياته كري.

...........په شبرغان كي دشاغلي كرزي عكسونه حيري شوي او د دفتر مسوولين ئي وهلي دبولي دي ............

راديو آزادي :..... افراد محقق تلاش كردند تا سخنراني رهبران چار حزب سياسي را كه به هدف تجليل از ميلاد دوازدهمين امام شيعيبان و اعلام حمايت از حامد كرزي گرد آمده بودند اخلال كنند .............

ظهور افغان :.......... رفتن انتخابات به دور دوم براي مردم افغانستان حيثيت زهر را دارد.............

عبدالحسيب آرين، احمد ولي مسعود او سيد اسحاق گيلاني له حامد كرزي نه په مشروط دول خپل ملاتر اعلان كر..............

راديو بي بي سي:......... احمد ولي مسعود .......... كشمكش هاي انتخاباتي كه در حالت امروزي افغانستان جريان دارد به مفاد افغانستان نمي باشد ............

قسيم اخگر:...... آقاي كرزي باوجود كه مصروف ائتلاف است مي گويد كه من يك حكومت ائيلافي نمي خواهم.

احمد ضيا مسعود:....... دوره دونيم ساله گذشته يك دوره ناكام بوده بسياري از اعضاي كابينه مسوول آن مي باشد................

ظاهر طنين:...... ايجاد يك حكومت مركزي بر پايه زور و سركوب قدرت هاي محلي ناممكن است...........

مر دم بعد از انتخابات چه مي گفتند

1: عصمت الله باشنده شهر كابل : انتخابات رياست جمهوري درفضاي كاملا آرام ومصون برگذار گرديد.

2: حاجي حميد الله دغزني ولايت ......دتول تاكنو په نتيجه كي زمونژ هيوادته سوله او امنيت راشي او خلك په آرامي سره ژوند او كار وكري .

3: نفيسه شاگرد كورس بها........ روز هجده هم ميزان يك روز واقعأ تاريخي است زيردر آنروز انتخابات به صورت سالم و منظم برگزار شد.

4: ذكيه كارگر مطبه آزادي : اين انتخابات به خواست وارده مردم صورت گرفته واز مشروعت كامل برخور دار است .

5: زرمينه زرين كارمند وزارت صحت عامه : ......... من در جريان كار انتخاباتي مشاهده كردم كه هر كس با علاقمندي خاص براي شخص مورد نظر خود راي مي داد .

6: فهيم باشنده شهر كابل :.......انتخابات دركشور خيلي موفقانه و به خوبي سپري شد ومشكلاتي كه درمورد رنگ ايجاد شده بود هم زود حل گرديد.

7: محمد اسماعيل كاووسي معاون نشرات وزارت صحت عامه : .... من معتقد به جعل كاري دركار انتخابات رياست جهموري نيستم زيرا همين اكنون كه دويوم از جريان انتخابات مي گذرداينك رنگ نشان انگشتم تااكنون به وضوح ديده مي شود .

8: محمد اكرام الكوزي كارمند صحت عامه :....... درمحل انتخاباتي كه من غرض دادن راي مراجعه نمودم از اتخاذ وضع امنیتي بسيار خوب راضي هستم .

9: علي احمد دگروال متقاعد:....... من اين انتخابات را اولين تجربه دموكراسي دركشورم تلقي نمايم ..........

10: هفته نامه كابل:......... مردم انتظار شمارش آرا وبررسي تخطي هاي انتخابات راميكشند ...........

11: فاروق وردگ گفت........ انتخابات بدون خشونت ودرميان موجي از اتهامات تقلب پايان يافت .........

12: علي زاده ...... كميسون مشترك تنظيم انتخابات صلاحت و بررسي شكايات مخالفان راندارد ...

13: امين ساهر: ... مردم به صلح راي دادند.

14: كريم كيهان :انتخابات باوجود سنگ اندازي ها با موفقيت پايان يافت...  

15: ويليام مالي استاد پوهنتون ملي ايتاليا گفت ... انتخابات با چالش هاي جدي مواجه است...... ...اوگفت كه سيستم انتخاباتي براي پارلمان اورانگران ساخته است، زيرا فكر مي كند كه نتايج خوب نداشته باشد.......... مالي چنين ادامه داد... كه براي حل مشكلات افغانستان راه حل جادوئي ندارد. اومي خواهد مردم را درين باره به بحث ومناظره دعوت كند......

16: د امريكي د جمهوريت غوسبتونكو انتيتو ايي چي.... د يوي سروي له مخي چي دوي د افغانستان د شبني وزحي د تولتاكنو په امله كري ده داسي خرگند لری دی چي ولسمشر حامد كرزي د راي غوح اكثريت تر لاسه كري دي...

17: ..... قاسيم شاهرخي باشنده شهر مزار شريف ... من به اقاي كرزي راي دادم ولي از ايشان توقع دارم تا قبل از انتخابات پارلماني قومندانان مقتدر مسلح محلي را كه بيش از دو دهه اند در ولايت خود مسلط اند ابتدا خلع سلاح و بعدا به ولايت ديگر تبديل نمايند.....

18 :عبدالله خان كتوازي او نادر خان كتوازي وويل.... چي هغه كانديدان چي شوي تاكني نه مني ددوي به اند هغه داسي خلك دي چي د افغانستان د سولي او پرمختك غوستونكي نه دي.

19 :..... دگروال عبدالله گفت.... باوجود اينكه از كرزي نسبت نپرداختن حقوق ام خفه بودم ولي با آنهم برايش راي دادم.....

20: ... دگروال حبيب گفت..... در حوزه 5 انتخاباتي بيشتر قوم تاجيك به آقاي كرزي راي دادند...

21: حزب تفاهم و دموكراسي افغانستان ... در بيانيه خود تاكيد كرده است علي الرغم كاستي هاي موجود در انتخابات به دليل حضور گسترده مردم در راي دهي اين حزب از نتايج انتخابات پشتيباني ميكند.

22: راديو آزادي... هر خوك د تولتاكنو په اره ليواله وو. مهاجر و كورنيو ددي له پاره چي د هجرت شپي لندي شي نر اوشخو د تولتاكني پر خوا مخه كره او وويل ئي چي موژ خپله رايه ددي له پاره وكارو له چي خپل ولسمشر وتاكو تر خو په خپله جونكره په آرام دعزت سا و با سو ......... په رايه وركونكو كي آن رندو شخو هم خپله رايه ولسمشر ته وركره يوي رندي شخي رائي اچولو اره داسي وويل ...... ( چون موژ ته داانتخاباتو مشتركي اداره داكري وه جي تاسي نابينائي خوراي اچولي شي. دخپل اعتماد ور نفر خخه كمك وغواري. نوزما سره داعتماد نفر خپله خور مي وه او خپله رايه مي واچوله)

23- دگروال عبدالروف ....... با وجوديكه افسر مسلكي وتحصيل يافته هستم و دوسال است از حقوق امتيازات خود طور شايد و باشد بهره مند نشده و در جمله 15000 هزار افسران تنقیص شده قرار دارم و بارها به تظاهرات دست زده ايم باآنهم درك كه از رهبران و شرايط افغانستان دارم راي خود را باتحليل عميق به آقاي كرزي دادم .

24-  ظاهر طنين ...... تفاوت موضع گيري ها از اول آشكار بود در حاليكه در خانه آقاي سيرت از 14كانديد صحبت ميشد بعد آقاي محقق در روزدوم انتخابات گفت كه من جز اين تعهدات و امضاها نبودم و در روز  بعدش آقاي قانوني باتاكيد آنچه كه خودش خط قرمز منافع ملي ناميد مشروعيت انتخابات را پذيرفت كانديد ديگر آقاي آصفي نيز برخلاف آنچه در روز اول معاونش خانم مبارز در مبارزات انتخاباتي گفته بود ، گفت كه من به دموكراتيك بودن و به مشروعيت انتخابات يادر مجموع به حضور مردم دراين انتخابات احترام قايل هستم  به نظرمی رسد که از اولین لحظات در موضع گيري  كانديد هاي مختلف ابهام وجود داشته درعين زمان اول از ابطال راي صحبت شد بعداً از تحريم صحبت شد ، موضوع بسيار روشن وجود نداشت .

25- راديو بي بي سي ....... دننگرهار ولايت دشنبي دورحي دتاكنو په هكله په خپل غبر گون كي ويلي دي چي دا تاكني منصفانه وي او پدي پروسي كي هردول نيوكي غير قانوني دي .

26-     هيواد ..... شاغلي كوفي عنان .... دتاكنو دبريا له امله افغان ولس ته مباركي وايم ...

27-     ...اصلاح ...... ناظران ، انتخابات افغانستان راتاييد كردند .

28-     عبيدالله معلم كورس آموزش كابل سنتر ...... هجده ميزان يك روز تاريخي وسر نوشت ساز دركشور مامحسوب مي گردد .

29-   مير عبدالكريم كارمند دولت ......من تصور نمي كردم انتخابات به وقت معينه آن برگزار گردد انتخابات دركشور ما براي نخستين بار داير گرديد ......

30-   عزيز الله مسوول كورس كابل آموزشي كابل سنتر ...... من انتخابات هجده ميزان رافال نيك مي گيرم و اميد وارم كه اين انتخابات آغازي باشد براي صلح سراسراي وايجاد نظام مردم سالاري وهمچنان خاتمه دادن به نظام ها كودتائي وزور گوئي .

31-     فضل احمد سرباز ...... برگذاري انتخابات باتمام كاستي ها بزرگترين گاميست بسوي دموكراسي .

32-   منيلا كارمندنشرات وزارت صحت عامه :..... درحاليكه و ضعيت جوي خوب نبود باز هم مردم باوجود همه مشكلات فاميلي به مراكزراي دهي مي آمدند وراي مي دادند .

33-   راديو آشنا ..... دروسيي دخارجه چار و وزير ويلي چي روسيه په افغانستان كي هغه جهموريت ته در ناوي وكري چي دانتخاباتو له لاري ئي دافغانستان خلك غوره كوي ......

34-     جاويد دلاور ..... هنوز هم كه پنج روز از انتخابات مي گذرد آثار رنگ درشصت من باقي است .

35-   استاد فريدون : ...... من نمي دانم كه چرا كانديدان رياست جمهوري اراده مردم را احترام نكردند و مشاركت هموطنان ما را در انتخابات ناديده گرفتند و آنرا تقلب م تحريم رقم زدند .

36-     محمد رفيق باشنده كابل :...... من در مركز انتخابات هيچ گونه جبر وفشار و جعل كاري را مشاهده نكردم .

37-         احمد ضيا بابري :..... من از سالهاي متمادي انتظار چنين روز تاريخي را مي بردم خوشبختانه به آروزيم رسيدم .

38-     فيض الدين وكيل گولائي حصه سوم خيرخانه ..... درروز هجدهم ميزان فضا طوري بود كه مردم باخاطر آرام به پاي صندوق هاي راي گيري باچهره هاي بشاش مي رفتند ......

39-     سجيه بهگام ..... چون بيش از دوياسه كانديد اكثريت آرا را به دست نياوردند ، آن ها به ناچار تصميم تحريم انتخابات را گرفتند ......

40-     نقيت الله اخگر ...... مي خواهم كه رئيس جهمور منتختب آينده توجه قابل ملاحظه به جوانان که تا اين قشر آينده ساز نيز از مزاياي يك زندگي انساني برخور دار گردند .

41-         محي الدين مهدي گفت : ..... دربرابر راي احزاب بانمايندگان اقوام و نمايندگان گروه ها پست هاي وعده شده است .

42-         محمد موسي معروفي ...... رئيس جهمور منتخب همراي خود حكومت جديد رامي آورد .

پیدایش و انکشاف تروریزم

تروریزم یک پدیدۀ منفی بوده که به مثابۀ دانه سرطان دامنگیر بشریت متمدن گردیده است.

قبل از آنکه به مسأله تروریزم و چگونگی پیدایش آن پرداخت، ابتدا باید تحریف و یا تصویری از افراطیت و تند روی در اسلام داده شود.

تروریزم به مفهوم واقعی کلمه طوری یکه فرهنگستان فرانسه آن را تعریف داشته اند، رژیم وحشت می باشد، در اصل اسلام، دین نجات بخش و منزه از ترس و وحشت است، اما زمانی که دین اسلام را وسیله سیاست در چند دهه اخیر قرار دادند آن جاست که مسأله شکل دیگری را به خود می گیرد.

تروریزم باریخچه دوراز دارد، در قرن بیستم دول و کشور های مختلف جهان به خاطر منافع خویش به یک وسیله پر قوت مبدل می گردد و در آغاز قرن بیست و یک آشکار و علنیت کامل را با استفاده از تمام امکانات عصری و مدرن به دست می آورد.

تجاوز ارتش سرخ به خاک افغانستان در سال ( 1979 ) آن فرصت مناسب را فراهم ساخت طوری که ( 80 ) هزار مسلمان از سراسر جهان د رجنگ علیه شوروی در افغانستان و پاکستان داو طلب آمدند، پشاور پاکستان عقب جبهه را به دره های عصیان زده افغانستان وصل می نمود، این جنگجویان از استراتیژی نا مشروع رهبران خود هیچ آگاهی نداشتند، آنها در جنگ آبدیده شدند.

تند باد جهاد اسلامی ، د رکلیه کشور های مسلمان به حرکت در امد. این داو طلبان عراقی، اردنی، کردی، الجزایری، مصری، ترکی، سودانی، فرانسوی و بعدها ازبکستانی، تاجیکستانی، و چیچینی، پاکستان شیخ های عرب کسانی بودند که جرایم بزرگ جنایی داشته در کشور خود اصلاً زندگی کرده نتوانسته و تحت تعقیب قرار داشتند.

افراد این شبکه بین المللی قبل از جنگ های افغانستان از سال های ( 1970 ) به اینسو به اشکال گوناگون مشغول فعالیت های تروریستی بودند. آنها به تنها علیه شوروی جنگیدند، بلکه از نظر ایدیالوژیک چنان آماده بودند که در سطح بین المللی برای اجرای هر امری قربانی دهند.

پس از پایان جنگ علیه شوروی در زمانی که گروه های مسلح افغانی سلاح هایی را که در اختیار داشتند، به بوسنیا رفتند و در آنجا طی سال های ( 93- 1992 ) علیه نیرو های صرب جنگیده واکنون هم بر اساس گزارش های موخود در کنار اقلیت های مسلمان آلبانی الاصل وعلیه دولت یوگوسلاوی فعالانه در گیر اند، تروریست های پاکستان که در کشمیر به کشتار غیر نظامیان متوسل می شوند همه شان فارغ التحصلات مکتب تروریزم بن لادن اند، تنها در میان مسلمان نماها اسامه بود که مکتب تروریستی را در جهان افتتاح ساخت و سنگ تهداب آنرا در افغانستان گذاشت.

اگر از ترور شخصیت ها، افراد و اشخاص مهم و مشهور جهان صرف نظر کنیم تاریخ بشریت حوادث بزرگ تروریستی همچو بمب گذاری و گروگان گیری مسافران طیاره کشور مراکش در سال ( 1974 )، گروگانگیری یهودیان را توسط فلسطینی ها در بازی اولمپیای جهانی سال ( 1972 )، بمب گذاری خطوط هوایی هند در سال ( 1985 ) در نزدیک سواحل ایرلند که منجر به کشته شدن( 329 ) نفر گردید، در هفتم حوت ( 1989 ) بمب گذاری در سفارت امریکا در نایروبی که ( 291 ) نفر به قتل رسید، انفجار بزرگ در یک بلاک در شهر بیروت ( 161 ) نفر را از بین برد، در سی ام نومبر ( 1987 ) خطوط هوایی جنوب شرق آسیا جان ( 115 ) نفر را گرفت، ( 23 ) سپتامبر ( 1983 ) در نزدیکی دوبی بوئینگ ( 737 ) امارات متحده انفلاق کرد و ( 111 ) نفر را به هلاکت رساند، پرواز طیاره کلومبیا تعداد بی شماری را کشت.

در سال ( 1981 ) در تایوان ( 110 ) نفر به قتل رسید و از آن بیشتر بوئنیگ مالیزیا در اثر انفجارش جان ( 100 ) تن را گرفت، که همه آنها فراموش ناشدنی است.

تروریستان همگام باروند جهان پیشرفت و خود را در قید و بند ها نگاه نمی دارند، تروریستان پایگاه های آموزشی خوب دارند، وقت خوب برای آماده گی دارند، سلاح در دست به ارتکاب جرایم می پردازند، آنها از یک محل به محل دیگر به آسانی می روند، افرایش فعالیت شان همگام ساختن جهانی آنها است.

گروه ها و سازمان های تروریستی زیاد وجود دارد صرف مسلمان نمایان تروریست بی اصل و نسب و خرافاتی به اعمال شدید تروریستی و افتخاری تحت نام اسلام دست می زنند وسایر سازمان های تروریستی خود ها را به مذاهب وابسته ندانسته واکثراً سازمان های مستقل اند.

از سال ( 1983 ) به بعد تروریستان در کمپ های پاکستان به خاطر ویرانی در افغانستان اموزش دیدند. که بیشتر شان اعراب بودند، اسامه بن لادن ( 45 ) ساله در هنگام موجودیت شوروی ها در افغانستان وارد پشاور شد و به خدمت گذاری آماده گردید.

او با خود ( 2900 ) نفر نیروی جنگی با تفکیک ( 594 ) نفر مصری، ( 410 ) نفر تونسی ( 55 ) نفر مراکشی، ( 35 ) تن فلسطینی داشت و تعداد متباقی آن از اتباع کشور های امیرنشین خلیچ فارس بود که بعد از کم رنگ شدن جهاد و بیرون شدن شوروی ها از افغانستان که در آن زمان در خارج بود وارد جلال آباد گردید، جنگ جلال آباد را که مجاهدین و پاکستان ها باخت، مأیوسانه عقب نشینی کردند اما دیری نگذشت که حکومت نجیب الله سقوط کرد و قدرت به مجاهدین انتقال یافت. در سال های ( 1994- 1992 ) جنگ های شدید یه خاطر کنترول کابل بین گروه های مجاهدین رخ داد، بی نظمی و اعمال ناروا  بر مردم تحمیل گردید کشور خیلی ها در آتش جنگ می سوخت که از فلتر شرارت پیشه گان گروهی طالبان ظهور کرد.

اسامه بن لادن متهم به بمب گذاری مرکز تجاری نیویارک بود و سفارت خانه های کنیا و تانزانیا را منهدم ساخته بود که فراری حساب می گردید.

حکومت سودان به صلاحیت امریکا اخراج اسامه را امر داد، وی اولاً به پاکستان و بعداً عازم افغانستان شد و در ساحه دور تر از شهر جلال آباد سکونت اختیار کرد، مبلغ سه میلیون دالر را در اختیار طالبان گذاشت، این مبلغ در کشور فقیری مانند افغانستان که اقتصاد برباد رفته دارد مبلغ بزرگی بود که، با این پول گروه طالبان ایجاد شده و یک تعداد پاکستانی ها را خریداری نمود. آنها را تحت اداره خود در آورد وسیله سیاست تروریستی و ضد امریکایی خود ساخت نه تنها این کار بسنده شد، بل تمام یاغیان و تروریستان شبکۀ وی خود را در افغانستان منسجم ساخت تا به وسیله مجاهدین نادان تاجیک و تحریک اسلامی ازبکستان خواست مرز را عبور نماید و یک امارات بزرگ اسلامی را که در آن پنجاه کشور شامل می باشد طرح ریزی نمود تا تحت نام امارات اسلامی، امارات تروریستی را بسازد تا هر جا را بسوزانند، ویران کنند، بکشند، ببندند و اهداف خود خواهانه، قدرت طلبی و جنون آمیز خود را فاقد از همه معیار های اسلامی و بشری بالای ملل در بند کشیده جهان تحت عنوان شریعت خود ساخته اش تطبیق کند اوتا سر حدی پیش رفت که طالبان متحجر وسیله خوب برایش بودند، امارات متحده، عربستان سعودی و پاکستان قرار گاه اصلی تروریزم گشت و اسامه کهن سال داماد ملا عمر کور گشت.

افراطیون اسلامی تحت نام مسلمان بودن که شیخ های عرب عامل همه کار ها بودند سخت بهره کشی سوء کرده و دیگر مسلمانان ساده دل و خوش باور را فریب دادند تا حدیکه آنها را به سخنان دروغین خود به جنگ ها وا داشته اند آنها از فقر و تنگدستی، بی سوادی و ائین بودن سطح سواد همنگانی مردم استفاده ناجایز بردند.

در مناطق مسلمان نشین تشنج زوا به دامن زدن بحران ها، قتل عام و کشتار های دسته جمعی مانند کشمیر رو کرد پس از آنکه القاعده به یک مکتب مبدل گردید، در سال ( 1999 ) تروریستان ترکی عملیه انفجاری را در بلجیم اجرا کرده در سپتامبر سال ( 2001 ) در ایالات متحده امریکا که روز های فراموش ناشدنی یه بشریت، جهانیان را به لرزه آورده که تروریزم یعنی چه ؟

متعاقب آن حادثه قطار ریل در شهر مادرید کشور هسپانیا که تعداد زیادی را به خاک و خون کشید همه آن چالش های بزرگی در برابر جهان غرب و به خصوص ایالات متحده امریکا گشت.

تروریزم، افراط گرایی و قاچاق مواد مخدر یک مثلث عیب دار است که با هم وجوه مشترک فراوان داشته و در یک سخن مکمل یک دیگر اند، بنیاد گرایان اسلام افغانستان هنگام مهاجرت در پاکستان به خاطر کسب رضایت شیخ های عرب که اهداف حفظ منافع خانواده گی شان را داشتند بنام مردم افغانستان گریه می کردند، در مساجد چلتار ملنگی پوشیده، لباس مظلومانه به تن می کردند و بالای بوریا می نشتند تا کسب اعتماد اعراب خود فروخته را داشته باشند و آنجا ملنگ و علمای دین بودند و در وطن اصلی شان عاملین قتل و نقص حقوق بشر و نظلم اجتماعی.

بعد از سرکوب شدن طالبان و شکست القاعده در افغانستان که عامل اصلی حادثه یازدهم سپتامبر اند، حکومت القاعده چون جنگ با ابعاد گسترده ادامه پیدا کرد، طبق اجلاس بن ائتلاف ضد تروریزم بین المللی را که شامل قوت های امریکا و انگلیسی است به افغانستان ( کابل ) دعوت نمود تا باشد که دیگر حوادث مانند حادثه نیویارک به وقوع به پیوسته و از آن جلوگیری گردد قوای آیساف که به همکاری مردم افغانستان و قوت های ائتلاف به خاطر تعقیب عناصر تروریست حضور نظامی دارند، ولی معلوم است که القاعده، طالبان و گروه های تند روحکمت یار در تبانی با بنیاد گرایان پاکستان خصوصاً با صوبه سرحد با هم روابط نیک دارند خواهان بر هم زدن اوضاع امنیتی در افغانستان اند. آنها نمی خواهند که انتخابات پارلمانی افغانستان که در ماه سپتامبر آغاز می گردد در فضای مساعد و آرام بر گزار گردد.

بنیاد گرایان از احساسات پاک دینی مردم صوبه سرحد و مهاجرین افغانی مقیم پاکستان استفاده نا مشروع می نمود تبلیغات تلویزیون ایجاد خیبر گواهی مدعای ماست.

ضیاء الحق رئیس جمهور وقت پاکستان از نام مهاجرین و جهاد مردم افغانستان سخت به نفع خود بهره جست. او میلیون ها دالر کمک نقدی به منظور کمک به مخالفین دولت افغانستان از امریکا دریافت کرد و در قبال آن اسلحه و خدمات لوژستیکی در اختیار مجاهدین گذاشت.

انورالسادات رئیس جمهور وقت مصر گروه های نبیاد گرای اسلامی را که به خاطر مقابله با نفوذ گسترده اپوزیسیون چپ در مصر تحت حمایت قرار داده بود تشویق کرد که رزمنده به افغانستان بفرستند.

نتیجۀ این همه تحریکات همان شد که می بینیم، یک ارتش سرخ شکست خورد اما صد ها ویرانی دیگر به میان آمد که تحلیل گران امروزی می اندیشند.

چنانچه بیل پاول می نویسد: برنامۀ مبارزه گسترده امریکا و جهان غرب با شبکۀ القاعده، پیامد ها و نتیجه های پیش بینی نشده یی را به بار آورده است.

برخی پژوهش ها نشان می دهد از زمان حمله ( 11 ) سپتامبر ( 2001 ) به نیویارک، شمار مسلمانانی که گرایش های بنیاد گرایانه یافته اند افزایش پیدا کرده و حتی شمار زنانی که با بنیاد گریان اسلامی ازدواج می کنند نیز بیشتر شده است. از سوی دیگر حملاتی که به هدف از میان بردن مسلمانان مسلح صورت می گیرد به کشته شدن ده ها غیر نظامی انجامیده است.

دانشمند تاجیک پروفیسور اکادمی علوم تاجیکستان نیز نوشته است که:

دولت های متمدن غرب مملک های مسلمانان را به تعصبات دینی و بنیاد گرایی اسلامی متهم می کنند و از همکاری وسیع با آنها ابا می ورزند. لیکن چنان که از مطالعۀ گذشته و امروزه افغانستان معلوم می شود در اصل مصدر همه این تعصبات دینی و اسلام گرایی ها خود آنها بوده اند و بنیاد گرایی اسلامی یکی از ظهورات عکس العمل حقانی مسلمان ها در مقابل عملیات تجاوز کارانه دولت های غرب بوده است از آنچه گفته آمدیم، به این نتیجه می رسیم که فاکت، فاکت است، تخیل و نظریه پردازی کار دیگر، درس ها یازدهم سپتامبر ( 2001 ) نیویارک عبرت دهنده برای همه.

جهان تحت زعامت امریکا که بیشتر قربانی داده باید تروریزم را از ریشه خشک کند، ریشه های آن به هر هنری که است در افغانستان روبه خشکیدن است. وقتی اسامه بن لادن در افغانستان حضور داشت و عملیات یازدهم سپتامبر را از کوه های توره بوره سارماندهی کرد و هنوز هم که هنوز است از انترنیت او و طرفدارانش استفاده نموده، حضوریت خود را جهت ارتفای مورال رزمی پرسونل شان انعکاس می دهند، دیگر نباید امریکا گرچه از افغانستان و سعودی و پاکستان فاصله خیلی ها دور دارند، در خود امریکا به جستجوی تروریستان می بود، بلکه باید بیرون از امریکا در کشور های مانند افغانستان، پاکستان، عربستان سعودی، امارات متحده، اسرائیل و فلسطین رد پای تروریزم را جستجو می کرد.

برای کشور ها منفعت جو نباید شانس آن داده شود که از زندگی مهاجرین، موجودیت آنها و بر خورد های سطحی و نمایشی با تروریستان، بنیاد گرایان و قاچاچیان مواد مخدر برای خود ثروت اندازی کنند.

سازمان ملل متحد آغاز از ( 1372 ) در مورد چگونگی مبارزه علیه تروریزم و توجه به ختم جنگ سرد تلاش ورزیده است. بعد از ختم جنگ سرد این سازمان طور فعالانه در قبال مسایل ضدیت با تروریزم گام های متین واستوار بر داشته و در توسعه اقدامات حقوق کنوانسیون ها را آماده ساخته است.

بعد از سال های ( 1990 ) در آوان شکست امپراتوری شوروی که جهان به یک قطبی تمایل داده شد در ( 31 ) جنوری ( 1992 ) اولین اجلاس شورای امنیت پیرامون مخالفت با تروریزم، در نهم دسامبر ( 1994 ) قطعنامه ( 50 ) بر ( 60 ) و همچنان ( 11 ) دسامبر ( 1995 ) تاکید دوباره آن توسط شورای امنیت و اجلاس تاریخی شر ماشیخ به اشتراک امریکا، مصر و سر منشی ملل متحد پیرامون موضوعات فوق و بحث در مورد قطع جنگ در افغانستان و در ( 26 ) اپریل ( 1996 ) صدور اعلامیه از اجلاس لیما و لیون و پاریس به طور مشخص در موارد مختلف مجادله و مقابله علیه تروریزم بین المللی بنیاد گرایی و ممنوعیت کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر صورت گرفته است که متأسفانه نتایج سودمند را تا هنوز به بار نیاورده است.

امید بر آنست تا اتحاد همگانی جهان در عرصه مبارزه بر ضد این پدیده ننگین به میان آید تا دست آورد های معین و مشخص خود را در قبال داشته باشد.

قانون اساسی آینده کشور بایست متضمن

مشارکت همه مردم در قدرت سیاسی باشد

مردم افغانستان نسبت به هر وقت دیگر اکنون آگاه و بیدار اند.

آنها سخت به قانون اساسی نیاز داشته و میخواهند مانند سالهای ( 1343 ) و ( 1366 ) از طریق رسانه های گروهی به مسودۀ قانون اساسی آشنایی حاصل نموده، نظویات و پیشنهادات خود را از همین طریق انعکاس بدهند. زیرا قانون برای مردم و حکومت مردم سالاری وضع میگردد. ملت بی قانون دارای اعتبار ملی و بین المللی ضعیف می باشد.

در جهان امروز هیچ ملتی نمی تواند بدون قانون اساسی زندگی کند. قانون اساسی معتبرترین و مهمترین سند قانونی و مجموعۀ عالی ترین قواعد حقوقی است که رابطه های درست را بین خود و نیز رابطه ملت را با دولت تعین می کند.

قانون اساسی، ضامن حفظ حقوق جامعه، حافظ منافع افراد ملت در برابر قدرت حاکمه از یک سو و برابر تعدی و تجاوز افراد قدرتمند از سوی دیگر می باشد.

در زمان کمتر از دو سال بر اساس علاقمندی مردم و انتخاب نماینده گان شان به هر شکلی که بوده است. کنفرانس بن و لویه جرگه های تاریخی تدویر یافت و در نتیجه ادارۀ مؤقت و دولت انتقالی اسلامی به میان آمده. مردم به قانون سالاری علاقمند اند اما دست آورد های رژیم را در عرصه ملی و بین المللی بخصوص در اموارد اقتصادی، بازسازی کشور، ایجاد اردوی ملی یو خلع سلاح عمومی کمتر بها داده و به عوض اشتراک جناح های اساسی که پرابلم های زیاد را ایجاد نمودند به اصل شایسته سالاری معتقد شده و ترکیب و تناسب قومی، نفوس محل و تنظیم متمایل نیستند.

گروهی جمهوری پارلمان می خواهند گروهی از شاهی مشروطه و تعدادی جمهوری اسلامی را پیشنهاد دارند. گرچه تعین کننده، ملت و ممثل آن لویه جرگه خواهد بود اما با آن هم کار مقدماتی، توضیحی از جانب دولت شرط اساسی می باشد که هم برای تحکیم صلح و ثبات و هم برای فراهم آوری زمینه های بازسازی و اعمار دو باره کشور مفید وافع میشود.

در موافقنامه بن که به اساس آن داره مؤقت و دولت انتقالی به وجود آمد چنین فیصله گردیده است: قانون اساسی بر پایه اصول اساسی اسلام، دموکراسی، عدالت اجتماعی، حکومت قانون و تهداب بین المللی افغانستان استوار خواهد بود.

جنگ های بی حاصل، شکست شیرازه حکومت، مهاجرت ها و فرار مغز های متفکر جامعه در کار قانون و قانونگذاری تاثیر خود را دارد اما مردم نظریات فراوان مختلف و گوناگون پیرامون قانون اساسی آینده شان دارند چون برای یک گروه ساخته نمی شود بایست به آراء مردم ارج گذاشت و اشتراک شان را فعالانه در نظامی که بعد از تصویب قانون اساسی تشکیل می گردد. لازمی دانست در قانون اساسی کشور تمام حقوق و آزادی ها منجمله حق ملکیت، حق کار، حق تعلیم، آزادی بیان و مطبوعات حق شخصی و مدنی در آن انعکاس یافته و عملی گردد.

انتخاب پارلمان در سمنگان با تقلب پایان یافت

دموکراسی که حکومت مردم بر مردم و توسط مردم را گویند در وجود انتخابات آزاد، عمومی، سری، مستقیم و عادلانه میسر است، تا پارلمان را تشکیل دهد. به گوبه مثال اگر یک انسان را دولت فکر نمایم در حقیقت مغز انسان پارلمان یا قوه مقننه بوده، دست و پایش قوه اجرائیه ( حکومت ) و قلب اش عبارت است از قوه قضائیه ( محاکم و څارنوالی ) است. حکومت با همآهنگ ساختن کار با پارلمان می تواند کار های بس بزرگ را به نفع جامعه انجام دهد.

انتخابات جریانی است که مردم به یک و یا چند شخص مورد نظر خود رای اعتماد می دهند و رای چیزی است که از اعماق قلب مردم سر چمشه می گیرد. این خیلی های مهم است که مردم از لحاظ سطح زندگی اقتصاد و سیاسی در کدام حالت قرار دارند.

واضیح است مردم ایکه سواد عادی ندارند، هنوز هم در سایه تفنگ و تفنگ سالاران زیست نمایند و از لحاظ اقتصادی در بدترین شرایط معیشتی قرار داشته باشد، چگونه می تواند در انتخابات فعال باشد: پس فقر که زاده همه تخلفات است ابتداء بایست علیه آن مبارزه گردد.

بسیاری از مردم ما در انتخابات پارلمانی اجیر گویانه، گروگان شده و معامله گرانه و علایم خود فروختگی نشان دادند. در حالی که مردم از بازی های سیاسی سخت خسته اند و بازی به نفع خود را بدست خود باختند.

از یک طرف حرکات مردم در قبال انتخابات نیز قابل درک است، صاحبان تفنگ، زر و زور با پیشتیبانه احزاب سیاسی تقویه شده شان از بیرون به هر عمل غیر شرعی و غیر عرفی در موضوع انتخابات دست زدند، صاحبان زر و زور به گونه مثال در ولایت سمنگان نماینده گان واقعی مردم را که منافع افغانستان، تحکیم صلح و ثبات را در کشور در نظر داشتند به نام های این و آن بدون آن که به حال خود ببنیند از صحنه انتخابات راند اند، به اهلیت، تجربه، پاکی، شفافیت، تحصیل و فهم و دانش، سوابق نیک کاندیدان مستقل دراین ولاء صحه گداشته نشد، بل از هر نوع دسایس و توطئه ها تا سرحد خطر تهدید به مرگ آنها روبرو شدند اما این کاندیدان با شهامت و طبق اصول تا آخیر خط مبارزه را ادامه داده سهم و دین ملی خود را به قبول هر گونه زحمات ادا کرند.

جناب مشتاق احمد اهل بنگله دیشی که رئیس بخش داخلی آن کریم خان بود، خود در صحبت هایش که با من انجام داد بدان معترف بود که توان مندی کنترول لازم را بر پروسه انتخابات در سمنگان نداشته و از نظر او بیست سال بعد افغانستان انتخابات واقعی امکان پذیر است زیرا او گفته مردمی که سواد ابتدایی نداشته و در کجا ورق امضاء نموده و در کجا ورق رای دهی در مقابل عکس کدام شخص صحه بگذارند و صلاحیت شان بدست دیگران که آنها را مورد معامله قرار می دهد از کدام انتخابات سالم می توان نام برد.

او گفت ازبک به ازبک، تاجیک به تاجیک، پشتون به پشتون رای داد و افراد وی نسبت نبود راه های خوب مواصلاتی نتوانسته از پروسه رای دهی کنترول نماید. کارمندان دفتر تنظیم مشترک انتخابات که از محل بود نه به جانب داری از کاندیدان پر قدرت از لحاظ زر و زور عمل می کردند.

این گفته مشتاق احمد برایم قابل تأیید است که رای برنده گان بر مبنای تعلقیت قومی و تنظیمی بود. در پهلوی آن استفاده از زور و ترساندن مردم را با وجود توزیع لنگی ها،چین ها وپول نقد آنهم دالر در بر می گرفت. این که کارمندان سایت ها و دفتر تنظیم مشترک و ترجمانان، انگلیسی به دری، راست را دروغ  و دروغ را راست ترجمه می کردند، و با وجود معاشات کافی دالری به نفع برخی کاندیدان دست و پا می زدند که قابل تعجب بود.

می خواهم واقعیت گذشته را صادقانه بنویسم که تعبیر نگردد با زنده بهانه می جوید در سمنگان مسؤولین سایت ها هر چه خواستند با استفاده سوء از نادانی مردم انجام دادند.

کمیسیون سمع شکایات در این ولایت هیچ مختلف را جزا داده نتوانست و فی فا ( بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه ) کاری را بدرستی پیش برده نتوانست.

بر اساس راپور ناظرین ما از محل رای دهی شب ( 27 ) سنبله سر معلمۀ مکتب ده اصیل ( نسوان ) قریه خرم با اخذ ( 1500 ) دالر امریکا از یک کاندید مقتدر و زور گو رای بیشتر از خانم ها را با فریب به کاندید مورد نظر خود ریخته و حتی در شمارش آرا بنابر کدام دلایل که بود نیز توظیف گردید. با وجود شکایات مکرر به مشتاق احمد، عبدالهادی شکیب و احمد فهیم و محمد ظاهر مسؤول سیاسی دفتر تنظیم از مزار شریف  که توسط ناظرین صورت گرفت هیچ اقدام عملی صورت نپذیرفت و بر عکس آن تقاضای ناظرین را به باد تمسخر گرفتند، آقای محمد ظاهر با اکت و ژست آمرانه از ترجمه شکایات به مسؤول خارجی چندان علاقمندی نشان نمی داد به گمان اغلب موصوف به نفع جنبش جنرال دوستم کار می کرد.

تخطی ها مشهور وعلنی بود. نگارش ( 1700 ) ورق رای دهی به یک خط و قلم در ولسوالی رویی و دو آب به گفتۀ اکبرنیازی و انجنیر کمال الدین تا تاریکی از کاندیدان مستقل و با قوت ولسی جرگه به نفع یک کاندید و مثابه آن به گفته حاجی محمد موسی کاندید دیگر ولسی جرگه در مدرسه تیخونک و خریداری رای مردم در آنجا مصداق این حرف هاست. حین اجرای کمپاین رسمی خود به مناطق مختلف و همه جا این ولایت رفتم. تماشای دره صوف هاو رویی و دو آب برایم جالب بود. مردم در منطقه دره صوف پایین از چگونگی پروسه رای دهی در مدرسه زیره کی که دو قوماندان در حال نزاغ به نام های رئیس ابراهیم و حاجی داملا عبدالحکیم در آن زندگی داشته و دارند یکی از جمعیت اسلامی و دیگری از جنبش اسلامی است به مقدار پنجهزار رای از تحت نفوذ رئیس کریم با پرداخت مبلغ پنج هزار دالر امریکایی به نفع آقای قانونی در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته خریداری شده بوده است، صحبت می کردند.

احزاب سیاسی همجو افغانستان نوین و حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان پول فراوان در اختیار سران اقوام قرار دادند و مردم را نیز تحت فشار قرار دادند تا به نماینده گان شان رای دهند.

بر سینه تعداد از جوانان کارت نظارت از نام حزب افغانستان نوین بود در حالی که این حزب رسمی و علنی در ورق دفتر تنظیم مشترک کدام کاندید مستقل خلاف همه موازین اسلامی، اخلاقی، افغانی، مورد تخریب قرار گرفتند و تهدید شدند، عدۀ از کاندیدان کدام برنامه کاری و پروگرام مشخص در صورت پیروزی به کرسی و کالت نداشتند با نصب پوستر ها، توزیع پول و حمایت باداران بیرون مرزی شان به ستور حزب شان عمل نموده که ده چند آن را از مردم بیجاره سمنگان تا حال اخذ نموده اند.

کاندیدان زورمند و قوماندانان اسبق نیرومند با چنان هیبت و شان و شوکت در کمپاین شان حرکت می نمودند که کاندیدان کمزور از نظر پولی و پشتیبانی سیاسی از آنها می ترسید حتی وکیلی را دیدم که با ترس از کاندید دیگر آزدانه در شهر ابیک گشت و گذار نمی توانست مردم ریاست جمهوری و یورناما را انتقاد می کردند وهزاران زنگ تلیفون زدند تا کسانی که عاقلانه از لست کشیده بودند چرا دوباره، بعد از ( 21 ) سرطان شامل لست گردیدند. در حالیکه شورای امنیت ملل متحد نیز آنها را در لست تروریستان درج کرده که در اخبار دولتی و غیر دولتی کشور نیز از آنها نام برده شده و هزاران جنایات شان ثبت است.

در کمپاین رسمی به چندین عراده کاماز مهمات و اسلحه را از منزل این گونه کاندیدا به سوب مزار شریف آورده شد. پروگرام دی دی آر اصلاً هیچ در سمنگان تطبیق نشده است موجودیت اسلحه باعث مردم می گفتند: تابعیت دو گانه وزراء، ثبت دارایی صاحبان قدرت در سه سال گذشته، پروسه خلع سلاح صرف شعار بود و عملی نگردید، فقط چند یوم قبل از ( 27 ) سنبله در قریه موهو ولسوالی رویی و دو آب از جانب طرفداران مسلح یکی از کاندیدا مقتدر و برنده سمنگان بالای خانمی که شوهرش دلاور نام دارد به روز روشن تعرض جنسی در محضر عام صورت گرفت و متخلفین تا هنوز مجازات نشده اند، زیرا مردم از ارگان های څارثوالی و محاکم کشور بی باور اند.

مردم می گفتند ما راه خود را گم کرده ایم. امیدواری هایکه به کرزی صاحب داشتیم بعد از تشکیل کابینه اش ما را مایوس ساخت، عدۀ زیادی صریحاً گفتند ما بدین ملحوظ به پای صندوق های رای نمی رویم. از حدود ( 170000 ) نفر ثبت شده در سمنگان صرف ( 110000 ) اشتراک کرد که مقدار زیاد آن ورقهای سفید و با طل به نظر رسید.

عدۀ از مردم سمنگان تصامیم حکومت را جدی در امور زندگی شان تلقی نمی کردند و می گفتند جای علم و معرفت را جبراً و قصداً جهل می گیرد. نتیجه آن شد که افراد و اشخاص که اصلاً وظایف پارلمان را تفکیک کرده نتوانسته و در یک دنیای از بی خبری زندگی دارند، به پارلمان راه یافتند.

کسانی که برنده گان اول، دوم و سوم شدند وابسته به احزاب سیاسی همچوجنبش ملی اسلامی افغانستان، حزب افغانستان نوین و حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان که منابع پولی دارند، هستند، اما اولی کاملاً بی سواد، دومی و سومی دارای تحصیلات خصوصی.

نمیدانم نقش افراد بیسواد در پارلمان چه بود؟ توقعات مردم چه گونه انعکاس خواهد یافت؟ روی چه لحاظ وبر اساس چه مصارف نیم میلیون دالر و سه میلیون هزار دالر صورت گرفت؟ و این پول ها از کدام منابع و روی چه مقاصد داده می شوند؟ مردم سمنگان در جهاد و مقاومت شان نامور اند، اما خرابی های جنگ نسبت به هر سر زمین در این ولایت محسوس است.

زندگی خراب مردم از لحاظ اقتصادی نبود برق حتی در مرکز ایبک، آب آشامیدنی صحی، کلینیک های سرک ها و از همه وضعیت خراب و خیلی ها مأیوس کننده معارف سخت نگران کننده بود.

جالب این بود که یک مبلغ یک تن از کاندیدای ولسی جرگه شهر ایبک را متعلق به یک کاندید می پندارد و می گوید این شهر فلان کس است: فکر می شود که موصوف قبالۀ شهر را یا از رئیس صاحب جمهور کشور همسایه گرفته باشد، و منطقی است که جناب کرزی صاحب تا هنوز قباله یک شهر را به یک قوماندان نداده است.

اتباع سمنگان حق و نا حق اگر به دو حزب نیرومند که قبلاً نام برده شد عضویت، تمایل و علاقمندی نداشته زندگی عادی، شخصی، تجارت شان و حتی روابط قومی میان شان تیره می گردد این احزاب سیاست بنیاد گرایی و قومی را پیشه کرده اند که بسا خطر ناک می باشد.

خوشبختی ما در این بود که اتنخابات در فضای امنیتی نسبی پایان یافت مانند مزار شریف، کدام کاندید به قتل نرسید بهر است در پارلمان چندین کمیته بنام کمیته های وکلای بیسواد در قبال سایر کمیته ها تشکیل گردد تا سواد آموزی مدت پنج سال به آنها، پیش برده شود و تا زمان که با سواد می شوند به جای شان شخص دیگری امضاء کند تا در مرحله دوم مشکل بیسوادی شان حل گردیده و خدا کند تا آن زمان اسلحه نیز جمع گردد.

در جریان کمپاین انتخاباتی صحبت هایی که با اقوام و مناطق مختلف این ولایت داشتم برایم یک مکتب بزرگ بود. واقعاً کار دربین مردم نهایت مشکل است، مردمی که به سر نوشت خود تصمیم گرفته نمی تواند، در گروگان تنظیم و قوماندان قرار داشته و روشنفکری اش به خاطر کسب چند امتیاز مادی، دنبال رو باشد، چه نوع انتخابات را میتوان سراغ داشت و از کدام دموکراسی میتوان حرفی به زبان آورد؟

برخی مقامات بلند پایه حکومت محل حتی، کارمند ارشد وزارت اطلاعات، فرهنگ و توریزم در کار انتخابات پارلمان سمنگان بر گوبه آشکارا به خاطر منابع تنظیمی و دستور حزبی شان مداخله کرده و نظم این جریان اجتماعی تا حدود برهم زده شد که به شمارش آراء زیان آورد.

پارلمان را محل تجمع نماینده گان واقعی مردم توصیف می دارند که در آن تمام مشکلات و پرابلمها در سطح کل کشور حل و فصل می گردد. پارلمان جایگاه خاصی خود را در یک دولت دارد که در آن بودجه عادی انکشافی عقد قرار داد های بین المللی، تصویب قروض کوتاه مدت و طویل المدت به تصویب رسیده و از وزراء کابینه گزار شات را استماع حتی نصب و عزل شان را مسؤولیت دارند پس در این صورت فهم یک وکیل بالاتر از وزیر بوده و باید بداند که چه می گوید، چه کرده و چه کند. وکیل عضو ارتباط و پل حایل میان قریه و حکومت محل در شورای ولایتی و عضو مستقیم ارتباطی مردم ولایت با کابل بوده و نماینده خاص مردم نزد رئیس جمهور است بر اوست تا از مردم خوب نماینده گی کرده سیستم پلانگذاری حقوقی، قوانین کشور و خصوصاً قانون اساسی آشنایی کامل داشته و فرق و با طل، ظالم و مظلوم را بداند و در مورد سوم نظارت خوب از قوانین جاری کشور بنمایند و در تطبیق بالای دیگران صادقانه تلاش ورزد.

 

 

مصاحبه نگارنده با خبر نگار خبر گزاری صدای افغان آقای قلم رزینبه مناسبت شانزدهمین سالگرد خروج ارتش سرخ از کشور

شانزده سال قبل ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی در ( 26 ) دلو

( 1367 ) افغانستان را ترک کردند.

این ارتش که با ( 180 ) هزار تن از افسران و سربازان مجهز خود در سال ( 1358 ) وارد افغانستان شده بودند، بعد از نه سال و یک ماه و بیست روز و با قبول ( 15 ) هزار کشته و ( 14 ) هزار زخمی از طریق پل حیرتان نا امیدانه وارد کشور شان شدند.

اما دلیل عمده یی اخراج ارتش سرخ بعد از نه سال اشغال افغانستان چی بود؟

برید جنرال عبدالواحد خرم کارمند مطبوعات ریاست جمهور اسلامی افغانستان دلیل عمده اخراج این اتش را فشار های بین المللی به اتحاد جماهیر شوروی در قالب معاهدۀ ژینو می داند.

خرم در این خصوص به خبر گزاری صدای افغان اظهار داشت: معاهدۀ ژینو، مقاومت بی وقفه مجاهدین، رکود اقتصادی شوروی سابق و همچنین اعتراض مردم اتحاد جماهیر شوروی در خصوص اعزام فرزندان شان به افغانستان از عمده دلایل خروج ارتش سرخ از افغانستان بود.

اما دگروال شیر آقا یک تن از افسران وزارت دفاع ملی علاوه بر مقاومت مجاهدین و معاهدخ ژینو مصارف روزانه ده میلیون دالری قوای ارتش سرخ در افغانستان را دیگر دلیل خروج سربازان شوروی از افغانستان می داند که به گفته وی دیگر اتحاد مجاهیر شوروی قدرت پرداخت چنین مبلغ را نداشت.

باید گفت عده یی از مردم و روحانیون که در قلمرو حکومت داکتر نجیب زندگی می کردند بر این عقیده بودند که بعد از خروج قوای سرخ که منجر به پایان اشغال افغانستان از سوی شوروی ها گردید، جنگیدن دیگر مقابل دولت خلاف شرع و احکام دین اسلام بوده است.

اما جنرال خرم خروج ارتش سرخ از افغانستان را پایان اشغال کشور از سوی اتحاد جماهیر شوروی نمی داند.

خرم تصریح کرد که حکومت داکتر نجیب هر قدر تلاش کرد تا مجاهدین را متقاعد به آشتی ملی کند اما گرایش داکتر نجیب به مسکو و مداخله مستقیم این کشور در امور داخلی افغانستان یکی از عمده ترین دلایلی است که مجاهدین را به مبارزه تا سر نگونی این رژیم وا داشت.

جنرال خرم که در زمان اخراج ارتش سرخ به عنوان معاون فرقه ( 14 ) پیاده ولایت غزنی وظیفه اجرا می کرد، روحیه قوماندانان و سربازان وفادار به حکومت داکتر نجیب را در هنگام خروج ارتش سرخ بسیار عالی ارزیابی کرد.

وی در این زمینه اظهار داشت: افسران و سربازان وفادار به حکومت نجیب بعد از ( 26 ) دلو سال ( 1367 ) بر این باور بودند که در صورت اخراج سربازان وفادار از کشور کدورت ها و مشکلات حکومت با مجاهدین بر طرف خواهد شد و یک دولت مستقل و ملی به وجود خواهد آمد اما چیزی نگذشت که این روند علاوه بر این که حل نشد بلکه بر تشنج آن اضافه گردید.

گفتنی است تا هنوز معلوم نیست که چه تعداد از افغان ها از شروع ورود سربازان شوروی به خاک افغانستان تا ختم حکومت داکتر نجیب جان هایشان را از دست داده اند.

گذشته ما چراغ آینده ماست ؟

کشور محبوب ما افغانستان با موقف مهم جغرافیایی و استراتیژیکی خود طی قرون متمادی مورد توجه جهان گشایان و استعمار گران بوده و همین موقف سبب گردیده است که چندین بار متجاوزین و استعمار چیان به آن دست درازی نمایند ، منجمله دولت استعماری انگلیس برای حفظ منافع خود در نیم قاره هند همیش در تلاش آن بوده تا به انواع و اشکال مختلف این سرزمین را که به مشابه دروازۀ هند تلقی میگردید و از اهمیت استراتیژیک فراوان بر خوردار بود زیر تسلط داشته باشد چنانچه در سراسر قرن نزده و آغاز قرن بیست دولت هند برتانوی سه حملۀ مسلحانه را بر افغانستان انجام داده است که در هر مر حله به شکست های فاحش و مقابلۀ پیگیر مردم افغانستان با شکست طلسم استعمار انگلیس در این سر زمین به حصول استقلال سیاسی منجر گردید و از این تاریخ به بعد ملت افغانستان قدم در صحنۀ نوین حساسیت سیاسی و اجتماعی گذاشت . در تاریخ درخشان کشور ما نویسنده گان چنین نوشته اند:                                                                   

جنگ های ضد انگلیس ، شورشی نبوده که قشر خاص و یا طایفۀ خاص آن را پدید آورده باشد در این جنگ ها همه اقشار و ملیت های برادر ، اقوام و قبایل مختلف افغانستان با کمال شهامت و فداکاری شرکت داشتند و هزاران شهید و معلول ، تقدیم کردند که در واقع هر کوی و بر زن ، و هر دشت و دمن و صخره ، میهن اسلامی و آزاده مان صحنۀ پیکار و جهاد بود و گورستان برای سربازان مهاجم انگلیس ، زیرا از پیر مرد 70 ساله گرفته تا نوجوانان 15 ساله در این جنگ شرکت داشته و شهید شده اند و حتی زنان قهرمان مسلمان ما در کمال جرأت و شجاعت در این نبرد شرکت کردند. در جنگ اول از هزاران نفر سپاهی انگلیس مستقر در کابل فقط یک نفر زنده به جلال آباد رسید وخبر قتل عام لشکر انگلیس را به لرزه در آورد ، فقط 25 نفر از لشکر انگلیس زنده ماندند و آن هم با لباس مبدل افغانی توانستند فرار کنند و در همین جنگ داستان شرکت قهرمانانه زنان مسلمان در جهاد شهرت یافت مخصوصاً ملالی دوشیزه جوان که در میدان جنگ ، پرچم پر افتخار اردوی ملی را در عوض بیرق دار شهید شده بر دوش کشید و این دو بیت از زبان او در میدان جنگ طنین انداخت: ترجمه به دری:                    

از خون معشوق خال ســــرخ در رخساره می گذارم

خالی که در باغ سبز، گل سرخ را شرمنده می نماید

اگر در میوند شهید نشدی

بدانی که برای بیغیرتی زنده خواهی ما ند

در سال 1841 هنگامی که آتش انقلاب در افغانستان مشتعل میگردید هنوز بیست هزار عسکر انگلیس در کابل ، پانزده هزار در قندهار و پنج هزار در جلال آباد و ده هزار در غزنی و قلات بامیان وغیره مجموعاً پنجاه هزار نفر با توپخانه قوی مرکب از قطعات سواره و توپچی صحرایی و کوهی و مواضح مستحکم ، آماده پیکار بود ، این اردو با هفتاد توپ خورد و بزرگ مجهز بود. در مقابل اسلحه مردم افغانستان منتها تفنگ دراز ، سیلاوه های ثقیل و عریض و پیش قبضهای کوتاه و محدودی از توپخانه کوچک ویا توپ های شش پونده بود. تمام این اسلحه ساخت خود افغانستان بوده و قسماً مواد خام آن از راه هند وارد میشد دستگاه های باروت سازی نیز بر این اسلحه می افزود البته معنویات جنگ آوران افغانی از دشمن برتر بود هر سوار افغانی یک پیاده را برداشته وارد جنگ مینمود ، تفنگچی افغان از فاصله سه صد متر هدف را خطا نمی کرد ، افراد ، هر یک در زمستان پوستین چه یی در بدن ، سناچی از تلخان یا گندم بریان داشت ، صراحی پر از باروت در کمر بند و سواره مقدار از علوفه اسپ در خور جین خود داشت این قشون در هوای آزاد و بعضاً روی برف می خوابیدند و با مشتی از گندم و تلخان تغذیه میکردند.                                                                                   

یکی از جنرال های انگلیس ، میجر جنرال ایری ، راجع به مدافعین افغانی چنین نوشت:                                                                                              

( باید عسکر انگلیس در استعمال اسلحه ناریه از افغان ها درس می گرفتند افغانها با تأمل نشانه میگیرند و به ندرت آتش شان هوایی میرود ، در حالی که افراد ما بدون هدف انداخت هوایی میکنند. لیری سیل که جنگ های کابل را به چشم سر میدید نیز در این موضوع چنین نوشت: چیزی که راجع به بی عاطفه گی و جبن افغانی گفته میشود تنها نظر انگلیس است، در حالیکه افغان ها یک نژاد قوی و خوب بوده و از قتال باکی ندارند، افغان ها بدون ترس در مقابل توپ می ایستند وقتی که او یک موضع را اشغال کرد دیگر استرداد آن مشکل است.                

هین لیری راجع به جنگ مشهور بی بی ماهرو که منجر به شکست اردوی انگلیس گردید چنین می نویسد: ( مبارزین افغانی از بالای تپه چنان در صفوف سپاه انگلیس فرو ریختند که گرگ در رمه گوسفندان داخل می شد.                          

البته مبارزین افغانی بی قوت نبودند، زنان، نان برای آنان می پختند و در عبور سپاه دشمن از بازار ها سنگ و کلوخ و آب جوش بر فرق ایشان می ریختند ملاها در دهات گردش کرده، ملاک و غله داران را از فروش غله به دشمن باز می داشتند. نوکران رسمی دولت ملازمان شخصی افسران، اخبار و مکاتبات سری دشمن را به اردوی ملی می رسانیدند، صفوف مختلفه مردم متحداً جان و مال خود را در راه دفاع از آزادی کشور وقف کرده بودند. پس غله به چنین جنگ آوران بر یک اردوی اجنبی حتمی بود، خصوصاً اسلوب جنگی تاریخی و عنعنوی ایشان که دشمن را به ستوه آورده ولی مردم افغانستان از قرن ها پیشتر، جنگ های گوریلایی را می شناختند و از آن در جنگ های بعدی در مقابل متجاوزین قشون سرخ شوروی و سایر جهان سخت استفاده برده اند جنگاوران و غازیان در شباخون و جنگ های شبانه مهارت عجیبی از خود نشان می دادند.                  

یکی از تاکتیک های حربی مردم، عقب کشی از جلو دشمن در میدان های فراخ و باز گذاشتن شاهراه های سرحدی به رخ دشمن بوده است و همین که دشمن را در کام دره ها می کشیدند، به عجله خطوط ارتباط او را قطع کرده و با حملات پی هم از بین میبردند، تا جایی که تاریخ کمک می کند این خصایص و روش جنگی مردم افغانستان بود که سکندر مقدونی را مدت ها سر گردان نگهداشت . . . . چنگیز خان هم مجبور شد که برای رهایی قوای خود از چنین جنگ ها در خط پیشرفت خود زنده جانی در عقب خویش نگذارد، امیر تیمور و بابر شاهان نیز بدون سهم افغانها نتوانستند به دهلی برسند.                                                               این مراحل سه گانه رنج و آلام، در عین حال افتخارات بس بزرگ را نیز برای مردم ما در جنگ های آزادی خواهانه و استقلال طلبانه داشته است اما مرحله چهارم تحولات سیاسی نظامی در کشور نیز کمتر از یکی از این مراحل تاریخی زندگی مردم نخواهد بود که بزرگترین آزمون تاریخی خود را سپری خواهند نمود زیرا برمبنای کنفرانس بن و بدون شک تصامیم لویه جرگه های تاریخی 1381 مردم ما در فضای باز دموکراتیک رئیس حکومت انتقالی اسلامی افغانستان آقای حامد کرزی و کابینۀ شان را در طی نه روز مباحثه جر و بحث های آزاد بر گزیدند که دولت انتقالی اسلامی افغانستان و بعداً با انتخابات ریاست جمهوری 18 میزان ( 1383 ) دولت جمهوری اسلامی افغانستان ایجاد که در عرصۀ ملکی و چه در عرصۀ نظامی سیاست احیا و بازسازی کشور را شعار خویش قرار داده است به جاست شعری را ذکر کنم:                                                                     

قصۀ مرغ سمندر پیش من افسانه نیست

سرگذشت مردم پیجیده فریاد من است

آن که عمر مرده مرده زندگی کرد نمرد

سوختن، افروختن، آیین اجداد من است

مقاومت و پیروزی مردم ما در راه آزادی و استقلال کشور و با ریختاندن خون هزاران شهید ثبت تاریخ گردیده است ولی در ارتباط آبادی و عمران کشور هنوز قهرمانی های به ملاحظه نرسیده، اینکه افغان ها ثروت بزرگ معنوی، معادن سرشار انکشاف نیافته، تاریخ کهن و سنن پر افتخار، دماغ و مغز با تفکر دارند ولی آنچه که فلاً بدان نیاز است اقتصاد قوی میباشد زیرا کشوری که اقتصاد قوی ندارد سیاست قوی و مستحکم نمیداشته باشد.                                                هنوز پرابلم های زیاد در برابر جمهوری اسلامی وجود دارد، محور مرکزی متین احساس نمیگردد مسؤولین اکثر از ولایات آرزو های مرکز را در نظر نمی گیرند بگونۀ مثال سه سال قبل میان قوماندانان نظامی بلخ در حومۀ فابریکه کود برق مزار شریف بر خورد های نظامی صورت گرفته که منجر به کشته شدن افراد نظامی و ملکی گردیده است این نیت بیگاگان است که نمی خواهند در افغانستان صلح و ثبات پایدار تأمین شود به شکل از اشکال آتش جنگ را شعله ور میسازند در سایر عرصه های زندگی مردم نیز نقایص به مشاهده میرسد بگونه مثال گرچه محترم وزیر صاحب معارف ابتکارات عالی در مورد تعلیم و تربیه دارد و متیقن هستم که تحولات کاملاً مثبت را در معارف خواهند آورد.                               ولی مقامات بلند پایۀ دولتی که بالای مدرنترین موتر های کروزین وغیره سوار اند بالای اطفال بیچاره مکاتب که در روی خاک و ریگ در زیر خیمه دروس را افرا گرفته و تابستان گرم را با آفتاب سورنده آن سپری کرده اند زمستان سرد را چگونه سپری خواهند کرد.                                                                      از جهت دیگر ساختار، احیا و بازسازی اردوی ملی کار بس دشوار است. پاک سازی کشور از ماین های فرش شده و جمع آوری اسلحه بزرگترین پرابلم فعلی ماست. زیرا مقاومت و جهاد تنها بدست داشتن تفنگ و در سنگر بودن نیست.     

قابل درک است که افکار و جنگ های دو دهۀ اخیر وارداتی بوده که بنابر دلایل ذکر شده ابعاد آن گسترش یافت مقصر اصلی آنرا نیافتیم و نمی شناسیم پاکستان، ایران، هند، چین، امریکا، جرمنی، انگلستان، ترکمنستان، تاجیکستان، روسیه، ازکستان، قزاقستان، اوکراین، قرغزستان همه گی دوست اند دشمن هیچ کدام نیست فقط ملت افغان دشمن یکدیگر خود بوده اند که سه میلیون شهید و معلول داده از سه طفل یکی آن والدین خود را از دست داده از هر ده نفر افغان سه نفر آن به شهادت رسیده شش میلیون نفوس معادل نفوس تاجیکستان مهاجر داریم و این که تروریزم در کدام ساحه در کمین ملت ما است خاوش ایم این که القاعده و تروریستان عربی، چینی، بینگله دیشی، ازبکستانی، داغستانی، مصری و سودانی و عربها از کدام راه آمده اند و رفتند و هنوز هم هستند فرقش نیست، چون افغان ها از جانب دول قدرتمند جهان رنج ها و مصایب بزرگ را متحمل شده اند فقط می خواهیم که امریکا در قبال دوستی اش به ملت افغان نقش سازنده بدهد تا باشد که جبران خسارات هنگفت مالی و جانی سال های جنگ گردد. امیدوارم که این مسایل و سایر موضوعات لاینحل نزد مردم در پایان کار دولت جمهوری اسلامی در لویه جرگه بعدی با صراحت بیان شده و تصامیم و فیصله های معین و مشخص صورت گیرد که بیان گر خواست ملت و پاسخ گوی تمام نیازمندی های مان باشد ملت افغان شایستگی آن را داشته و دارد که از آزادی، استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی خود در هر نوع شرایط دفاع به عمل اورده و کشور خود را آباد، سربلند و شگوفان بسازند.                                                                        

احزاب سیاسی در پیش و پس از به قدرت رسیدن

هر حزب سیاسی تا رسیدن به قدرت مترقی است و از ارزش هایی حرف می زند که مردم بدان ها احترام و اعتقاد دارند، چون منبع حیات احزاب سیاسی مردم است و برای بقای خویش ناگزیر اند قبل از به قدرت رسیدن شعار هایی را سر بدهند که حمایت مردم را با خود داشته باشند اما حقانیت شعار ها و اهداف سیاسی احزاب پس از کسب قدرت نمایان می شود.

هر جریان و هر حزب سیاسی ماهیت اصلی اش را با قرار گرفتن در رأس قدرت نشان می دهد، حکومت اگر مظهر قدرت و آقایی و حکم روایی و زور گویی و منبع شان و دید به می تواند باشد، معرفی کنندۀ شخصیت واقعی سیاستمداران نیز است. حکومت آئینه یی است که سیمای واقعی و ذات درونی سیاستمداران را نشان می دهد.

سیاستمداران اگر در هر کجا، درلفافۀ هر سخن در قالب هر ایدیولوژی در چارچوب هر گونه شعار های انسان دوستانه و عدالت خواهانه و آزادی خواهانۀ خود را پنهان کننده اما وقتی که در رأس حکومت قرار گرفتند، هویت و ماهیت اصلی خویش را برای مردم روشن می سازند.

احزاب سیاسی در میان مردم و با اتکای مردم به مبارزۀ سیاسی خویش می پردازند. اگر مردم با احزاب سیاسی نباشند هیچ حزبی قدرت سیاسی را به دست آورده نمی تواند، حالا این که با کودتا های نظامی و توطئه های سیاسی و سازش با قدرت های بیرونی و یا در مجموع از راه های خشونت آمیز و مشکوک، حکومت را کسب کنند، که در این صورت احزابی که از طریق کودتا یا زور و توطئه بر سر نوشت مردم حاکم شوند، این احزاب نه ارزشی برای حقوق و آزادی های مردم قایل اند و نه برای رأی و رضایت مردم در حکمروایی خویش اهمیتی می دهند.

اکثریت احزاب سیاسی در افغانستان قبل از به قدرت رسیدن خود را مترقی، عدالت خواه، حامی دین و آزادی خواه معرفی کرده اند ولی بعد از رسیدن به قدرت رژیم های غنی و ثروتمند دنیا است که ظاهراً فقیر است. این کشور بزرگ ترین ثروت های سرشار نفت و گاز و معادن ارزشمند جامد را در خود نگهه داشته و از لحاظ داشتن، میراث های فرهنگی، آثار باستانی و آبدات تاریخی در آسیا از جایگاه ویژۀ بر خوردار است اما بد بختی جنگ، ملت را در سطح پایینی از آگاهی در باره مسال اجتماعی – سیاسی و تاریخی نگهه داشته است. بسیوادی و نا آرامی ها ناشی از خطرات در گیری ها در ذات خود فقر است و احزاب سیاسی که از چنین اجتماعی ظهور نمایند، خود فقیر اند.

در نتیجه روی کار آمدن احزاب سیاسی و رژیم هایی که بعد از سال 1352 توسط زور نظامی قدرت سیاسی را تصاحب کردند، دروازه مکتب به روی دختران بسته شد، میلیون ها انسان مهاجر و آواره گشت، شهر ها و روستا ها به خصوص شهر کابل ویران گردید و بعد سوخت، تمامیت ارضی و استقلال کشور مورد معامله قرار گرفت. خارجیان بهترین فرزندان وطن را به شهادت رسانیدند از کشور ما مرکز تروریزم بین المللی ساخته شد و قرار گاه رزمی یاغیان جهان گردید و ما از آنها مهمان نوازی کردیم، افغان ها در هر گوشۀ دنیا اشخاص بی وطن، آدم کش و هیرویین فروش و بد معامله معرفی شدند. خود افغان ها ناقض حقوق بشر شدند. افغان بالای ناموس افغان تعرض کرد، دو میلیون قربانی دادیم و هزار ها معلول و معیوب و . . . و هنوز هم تعدادی وسیلۀ جنگ اند و در اطراف و اکناف کشور به خاطر تداوم جنگ تلاش خائینانه می ورزند. اما احزاب سیاسی نه تنها این که بار مسؤولیت این همه خرابی ها را بدوش نمی گیرند بلکه در راه موجودیت افغانستان به مثابۀ کشوری مستقل و آزاد و بدون جنگ دارای اردوی ملی جدو جهاد نکرده و در خصوص استخراج و استفاده معقول از ذخایر طبیعی کشور و بهبود سطح زنده گی مردم نمی اندیشند.

خان آباد بسوی آبادانی

ولسوالی خان آباد ولایت کندز بعد از جنگ ها شکل و سیمای دیگر را به خود گرفته است.

این شهرک به طرف راست مسیر شاهراه تخار – کندز در سمت شرقی آن ولایت قرار دارد.

به گفته گل محمد غریب یار آمر مجادلۀ ملاریای خان آباد در حدود 250 هراز نفر در این ولسوالی سکونت داشته که می توان گفت از زمرۀ پر نفوس ترین ولسوالی ها می باشد.

با آنکه خان آباد، روزگار بدی را در دو دهه پشت سر گذارانیده است. زیبایی های طبیعی، آب و هوای دلکش و مساعد، بهار خوشگوار، گل و چمن و سبزه و لالۀ این دیار انسان را روح تازه می بخشد.

در این محل مردمان از همه اقوام و ملیت ها همچو پشتون، تاجیک، هزاره و ازبیک، گجر با هم برادر وار زندگی دارند، پارک زیبای شهرداری خان آباد ساحه زیاد را احتوا داشته، درختان چنار، ناجو های کهن سال به عظمت شهر افزوده است.

مدرسۀ محب الله خان و پل محب الله در نزدیکی سر چوک شهرت خاص دارد. در طرف راست تپه خواجه بولک جای خوب تفریحی است. آبها و جویبار های سرشار این منطقه که زمینه خوب ماهیگیری را در فصل تابستان فراهم ساخته مشغولیت مفیدی برای مردم محسوب می گردد.

مردم اینجا اکثراً زراعت پیشه اند، پیداوار عمده این دیار را گندم، جو، جواری، ماش و شالی، خربوزه و تربوز تشکیل می دهد.

شالی ( برنج ) خربوزه و تربوز خان آباد شهرت ملی دارد، مردم افغانستان خان آباد را شهر غله جات و یا کندوی صفحات شمال می نامند. اما بدبختی های حاصله از جریانات جنگ علاوه بر اینکه هزاران انسان را کشته است نقاط بارز و برجسته همچو ماموریت پولیس سرچوک، مکاتب، لیسه های ذکور و اناث، سینما، تعمیر شاوالی و آمریت ملاریا را نیز به کلی منهدم ساخته است. تشکیلات اداری این ولسوالی در حکومت سردار محمد داود معادل ساختار یک ولایت درجه دوم بوده است.

مردمان و کارمندان دولت در این ولسوالی از بی توجه یی وزارت صحت عامه در رابطه با انحلال آمریت صحت عامه که از سالیان متمادی در خدمت اهالی این منطقه قرار داشته و سپردن تعمیر آن به کمیته سویدن که یک مؤسسۀ غیر سودمند تلقی گردیده است شکایت داشته می گفتند که آنها محل خوب تداوی را از دست داده اند و نمی دانند که چرا ؟

به کدام دلیل قوماندان قول اردو و آقای عبدالطف ابراهیمی والی کندز این مسالۀ را نادیده گرفته اند.

به هر صورت خان آباد رو به ترقی و پیشرفت است خان آباد که اطرافش را تپه های خاکی با داشتن منظره های خوبی مشبوع از گل و لاله و سرسبزی احاطه کرده است واقعاً شهرک تفریحی و میله گاه مردم قطغن زمین توصیف شده است.

شالی و گندم در دو فصل حاصلات فراوان را به بار می آورد. مردم به صلح علاقه مندی خاص دارند و خداوند را شکر گذار اند که دیگر جنگ های تنظیمی وجود ندارد. روحیه مردم آرام، آرام بلند رفته، مکاتب به شکل درست و منظم به روی شاگردان از ذکور و اناث باز است.

مردم آرزو دارند احیاء و بازسازی خرابه های جنگ یعنی آبادی تعیمر های مخروبه دولتی، مکاتب، شفاخانه، سرک ها و پلچک ها باید به همکاری صادقانه انجو های داخلی و خارجی با کیفیت کاری خوب اعمار گردد.

مردم این محل با یاد آوری از خاطرات جنگ می گفتند: در جناح شرقی خان آباد مندوی کهنه که روزانه صد ها موتر بار گیری و به سایر مناطق کشور غله جات حمل میکرد و هست و بود را در آنجا ذخیره می کردیم در جنگ های تنظیمی بکلی از بین رفت.

احزاب جهادی، مسلح همچو اتحاد اسلامی، جمعیت اسلامی، وحدت اسلامی در زمان تسلط شوروی ها وقت بیشتر میان خود می جنگیدند. که در نتیجه بر خورد های خونین شان صد ها نفر به قتل رسید. این زد وخورد ها بعد از پیروزی حکومت اسلامی بیشتر از پیش تشدید یافت که همزمان با خود چور و چپاول غصب دارایی مردم را نیز در قبال داشته است. مردم خواهان صلح و آرامش دایمی و جمع آوری اسلحه بودند.

 

لست مضامين و مقالات نشر شده نگارنده در روزنامه ، جرايد، هفته نامه ها ، مجلات دولتي و غير دولتي. در دوره اداره انتقالی ، ریاست جمهوری اسلامی افغانستان .

1-                 پامیر : قانون اساسی آینده کشور بایست متضمین مشارکت همه مردم در قدرت سیاسی باشد 18 سنبله 1381 .

2-                 پامیر : گذشته ما چراغ آینده ماست 20 و 21 سنبله 1381.

3-                 مجاهد : احزاب سیاسی در پیش وپس از قدرت رسیدن 19 قوس 1382.

4-                 اراده : خان آباد بسوی ابادانی 3 حمل 1383.

5-                 آرمان ملي : صلح وامنيت متضمن ترقي در جامعه7 اسد 1383

6-                 انيس: نگراني هاي مردم از سياست احيا و بازسازي كشور 8 اسد 1383

7-                 انيس: نامه وارده در مورد مشكلات افسران 10 اسد 1383

8-                 انيس: منظور از مجاهد واقعي كيست؟ 20 اسد 1383

9-                 انيس: در شرايط كنوني فدراليزم به معني تجزيه است4 سنبله 1383

10-             مجله بهارستان: ابو مسلم سردار خراسان . سنبله 1383

11-             آرمان ملي: دموكراسي و زمينه هاي رشد آن در كشور11 سنبله1383

12-             آرمان ملي: افغانستان بسوي آينده روشن 15 سنبله1383

13-             اراده : استعفاء موجب خلا قدرت25 سنبله1383

14-             اراده: به چه كساني ميتوان اعتماد كرد؟ 30سنبله 1383

15-             وطندار: راه بيرون رفت از حالت كنوني در چيست؟ 16ميزان 1383

16-             هفته نامه فردا: كميسيون مستقل انتخابات قابل انتقاد است16 ميزان1383

17-             اراده: زعامت كشور يا كسب شهرت 16 ميزان1383

18-             وطندار: 18 ميزان بهترين روز در حيات مردم21 ميزان1383

19-             اراده: مخالفت با مردم 26 ميزان 1383

20-             انيس: مردم انتظار نتايج عالي انتخابات را دارند29 ميزان 1383

21-             وطندار: انتخابات رياست جمهوري و پيامد هاي آن30ميزان1383

22-             اراده: افغانستان و همسايگان 5عقرب 1383

23-             انيس: حرف هاي فراموش ناشدني5 عقرب 1383

24-             اراده: مشاركت ملي به معني ائتلاف نيست 10 عقرب 1383

25-             هفته نامه ژورناليست: نكات لازم در نويسندگي18 عقرب 1383

26-             وطندار: چرا بايد ائتلاف؟ 5 قوس 1383

27-             اراده: حكومت آينده چگونه بايد باشد؟ 10 قوس 1383

28-             هيواد: با گذشت هر روز پوليس ملي قوت ميگيرد16 قوس 1383

29-             اراده: از روشن فكر تا روشن فكر22 قوس 1383

30-             هيواد: ايجاد نظم و آسايش در شهر كابل تنها مكلفيت شاروال نيست26 قوس 1383

31-             انيس: پروسه خلع سلاح به كندي اما به خوبي پيش ميرود 29 قوس 1383

32-             اراده: سال نو از بهارش پيدا است.1 جدي 1383

33-             اراده: بر اساس كدام آماده گي ها امتحانات كانكور اخذ ميشود؟6 جدي 1383

34-             هيواد: پروسه خلع سلاح نوجوانان به شدت ادامه دارد 7 جدي 1383

35-             اراده: می گویند ، كمك هاي نظامي بين المللي اردوي ملي را تقويت ميبخشد 16جدي 1383

36-             اصلاح: پيروزي، به آساني بدست نمي آيد19 دلو 1383

37-             اصلاح: نقش قواي مسلح در تحولات سياسي – اجتماعي سه سال اخير در كشور24دلو1383

38-             جريده دفاع: امنيت، اولويت نخست جمهوري اسلامي افغانستان 24 دلو 1383

39-             اصلاح: مردم چه ميخواهند و مسئولين چه ميگويند 26 دلو 1383

40-             اصلاح: مردم چه ميخواهند و مسئولين چه ميگويند 27 دلو 1383

41-             اصلاح: وزارت ترانسپورت با آسوده گي مردم نقش عمده دارد 3 حوت 1383

42-             اراده: آنهائيكه پول و حامي دارد در پُست هاي بلند مقرر ميشوند 5 حوت1383

43-             اصلاح: بحث هاي گوناگون پيرامون كابينه جديد 8 حوت 1383

44-             اصلاح: برخي مسايل عمده در راه انكشاف و ترقي افغانستان9 حوت 1383

45-             اصلاح: تاريچه ارگ قسمت اول 13حوت 1383

46-             اصلاح: تاريچه ارگ قسمت دوم 15حوت 1383

47-             اصلاح: فضاي آرام امنيتي براي انتخابات پارلماني مساعد ميگردد17 حوت 1383

48-             اصلاح : چگونگي استفاده از فرمان رئيس دولت در مورد پاسپورت25 حوت 1383

49-             اصلاح: وضع در وزارت شهدا و معلولين نگران كننده است26 حوت1383

50-             اصلاح: كمك هاي جامعه جهاني به مهاجرين افغاني خيلي هاي ناچيز است11 حمل 1384

51-             اصلاح: تحكيم سرحدات ركن اساسي دكتورين تدافعي 14 حمل 1384

52-             اصلاح: برخي دست آورد هاي وزارت ترانسپورت را نمي توان ناديده گرفت.

53-             اصلاح: پرابلم هاي عمده دهاقين افغانستان 24 حمل 1384

54-       اصلاح: در صورت عدم الحاق مجدد خلم به سمنگان مردم تاشقرغان در جريان انتخابات پارلماني به مشكلات مواجه ميشوند 29 حمل 1384

55-             اراده : انتخابات پارلمانی در سمنگان با تقلب به پایان یافت . 28 میزان 1384 .

56  – آرمان ملی : پیدایش و انکشاف تروریزم قسمت اول  : 18 عقرب 1384

57- آرمان ملی : پیدایش و انکشاف تروریزم قسمت دوم : 19 عقرب 1384 .

 

معرفي كتب:

 

1- اردوي ملي متضمين تماميت ارضي و وحدت ملي افغانستان.

2- نظاميان در ميان مردم.

دوجلد اثر سودمندي است كه در سال1382 چاپ گرديده است اين كتب توسط دوكتور عبدالواحد خرم نوشته شده كه مطالعه آن در موارد تاريخچه اردو بخصوص به نظاميان وآنانيكه به رزم و پيكار گذشته، حال وآينده اردو علاقه مند اند، خيلي ها مفيد است. چنانچه نويسنده درآغاز چنين نگاشته است.

به آن نظاميان شجاع وهميشه ياد كه زندگي عزيز شان را در راه پيروزي وسعادت انسانهاي رنج ديده وطن تحقق عدل ومساوات قربان كردند روان شان شاد.

بناً آموزش اين كتب در موسسات تعليمي نظامي اردو كه مراحل مختلفه رشد وتقويت اردو در قرون اخير وبه ويژه در سه دهه آن به تفصيل گرفته خوبترين دست آورد بوده كه در ايجاد اردو ملي نوين كمك مي دارد.

دوكتورعبدالواحد خرم ژورنالست ونويسنده مشهور كشور است كه از سال1356 بدينسوبه كار هاي فرهنگي مصروفيت دارد،تا حال چندين اثر وصدها مضمون ومقاله شان در مطبوعات مركز و ولايات كشوربه نشر رسيده است دوكتور خرم عضو سابقه دار اتحاديه نويسندگان و اتحاد ملي ژورنالستان افغانستان مي باشد.

در حال حاضر مجموعه مضامين و مقالات اش تحت عنوان آيا افغانستان به سوي دموكراسي مي رود؟ اثر خيلي دلچسپ ومفيد براي خواننده گان محترم خواهد بود كه اتحاديه ملي ژورنالستان افغانستان وشخصاً نگارنده موفقيت مزيد اين نويسنده، دانشمند، شخصيت آگاه تحليل گر برجسته سياسي كشور را از درگاه خداوند متعال آرزو مي برم.

بااحترام

محمد كبير رسا

رئيس تحريرات اتحاديه ملي ژورنالستان افغانستان

 



بالا

صفحة دری * بازگشت