‹‹ ميزگرد سياسي تحليلي راديو دري برونمرزي مركز خراسان ››

حضور  فرهنگ هاي بيگانه

              تهيه كننده : گروه سياسي راديو دري                                        

 

شركت كنندگان :

                                     1-دكتر متين ( كارشناس سياسي )

                               2-عبدالحفيظ فخري ( كارشناس سياسي )

                                    3-نظري پرياني ( كارشناس سياسي )

 

بنام خداوند مهربان وبا عرض سلام خدمت شما شنوندگان عزيز اميدواريم كه لحظات خوبي داشته و ايام زندگيتان توأم با شادكامي و سرافرازي باشد و با شما و مهمانان گرامي برنامه همراه هستيم ويكي ديگر از سوژه هاي مطرح از موضوعات روز افغانستان را با شما به گفتگو مي نشينيم و در اين برنامه قصد داريم از پيامدهاي حضور فرهنگهاي نامأنوس و بيگانه با فرهنگ ملي افغانستان صحبت داشته باشيم .

مهمانان عزيز برنامه عبارتند از :

1- آقاي دكتر متين

2- آقاي عبدالحفيظ فخري

3- آقاي نظري پرياني

 

 همگي از كارشناسان علوم سياسي و فرهنگي افغانستان مي باشند . ضمن خوش آمد به مهمانان سؤال را از آقاي دكتر متين آغاز مي كنيم واز ايشان مي پرسيم كه امروزه در مجامع سياسي و همچنين در سطح رسانه هاي جمعي از حضور پررنگ فرهنگهاي متفاوت ونامأنوس غربي دركشور صحبت مي شود و گاهي اين رسانه ها از آن به عنوان خطر    تهديد كننده به فرهنگ بومي ياد مي كنند . شما حضور فرهنگهاي غربي را در افغانستان چگونه ارزيابي مي كنيد .

      ج: ما در مجموع تمام جامعه جهاني را يك خانواده به حساب مي آوريم به آن صورت هر فرهنگي كه مترقي و به نفع مردم باشد اين را به نفع مردم مي دانيم وهمچنين چيزهايي در فرهنگ ما است كه ضد و نقيض است كه بايد اصلاح شود و ما طرفدار فرهنگ پيش رونده هستيم .

 جناب آقاي فخري شما به عنوان يك كارشناس حضور فرهنگهاي غربي را در جامعه افغانستان چگونه ارزيابي مي كنيد ؟

ج: ما در قبال واردات يا آمدن فرهنگهاي بيگانه در افغانستان معتقد به نفي ان جي او هستيم و افغانستان يك جامعه منحصر به فرد است، البته منافع ملي افغانستان در چارچوب مصلحت هاي ملت نهفته است و تهاجم فرهنگي كه امروز بصورت سازمان نيافته بالاي جامعه افغاني قرار دارد در قبال اين تهاجم سازمان نيافته فرهنگ ملت افغانستان خود را آماده  مي كند تا جوابگو باشد و در قبال اين تهاجم پاسخگوي مثبتي براساس اصالت هاي فرهنگي خودشان باشند .

آقاي قريشي:

اميدواريم روزي فرابرسد كه پاسخ فرهنگ با فرهنگ داده شود همينطور كه شما آقاي فخري به آن اشاره كرديد .

و اما جناب آقاي پرياني نظر دكتر متين را شنيديد كه حضور مشروط فرهنگهاي غربي در كشور را پذيرفتند اما آقاي فخري فرهنگهاي وارداتي را به عنوان تهاجم فرهنگي ياد كردند . شما در اين باره چه نظري داريد ؟

ج: طبيعي است كه افغانستان در طول حكومت هايي كه داشتند بارها مورد تهاجم بيگانگان قرار گرفته و بخصوص در جريان اخير كه البته بازهم موارد بيروني نيروهاي نظامي و فرهنگي خود را به افغانستان گسيل كردند و بعد از شكست طالبان تعدادي از افغانهاي مقيم غرب هم وارد افغانستان شدند و به همين ترتيب در تحول اخير يك تغيير منفي در عرصه فرهنگ افغانستان رايج شد كه اين از نظر من خيلي خوب براي نيروهاي فرهنگي افغانستان است و در واقع فرهنگ مردم را در درازمدت شايد بكشد و زندگي فرهنگ ما را شايد بگيرد و اين خيلي خطر بزرگي است كه جامعه ما را تهديد مي كند . قشر جوان فرهنگي كشور از اين ناحيه در تشويش به سر مي برند و فرهنگ چند هزار ساله ما شايد دستخوش حوادث غيرمترقبه شود .

آقاي قريشي:

 اميدواريم اين نگراني شما به تحقق نپيوندد و مردم افغانستان بدور از خطرات و آسيب فرهنگهاي وارداتي در امان بمانند .

 مجدداً از دكتر متين مي پرسيم جناب دكتر به نظر شما بلوك غرب چه فكري دارد كه فرهنگ خود را مي كوشد به جوامع  ديگر تحميل كند؟

 ج: هر كشوري كه مترقي تر باشد و از نظر خودشان بهتر باشد مي خواهد مظاهرش را ببرد به كشورهاي ديگر البته اين يك اتهام است در پهلويش چيزهايي است كه كساني شايد بخاطر اينكه استفاده مادي بتوانند بكنند اشاعه فرهنگ خود به آن منظور اين كار رابكنند .

 بسيار خوب جناب آقاي فخري نظر شما در اين باره چيست ؟

ج: اعتقاد من براين است كه كشورهاي جهان غرب معتقد بر اين هستند كه برتري اقتصادي ملموس دارند و تلاش آنها اين است كه با توجه به اين برتري كه ممكن است از لحاظ كار فرهنگي هم برتري داشته باشند اما محافل از آنكه فرهنگ غرب مبتني بر ديدگاههاي فلاسفه و روشنفكران غرب پي ريزي شده در جوامع شرقي بخصوص در افغانستان و در كشورهاي اسلامي اين ديدگاه متفاوت است چون اسلام در مقابل مدرنيته غرب با چالشهايي مواجه است و حاضر به پذيرش تهاجم فرهنگي غرب نيست چون يك سلسله اصالتهاي فرهنگ جوامع شرقي را نشانه گيري مي كنند. براين اساس ما معتقد بر اين هستيم كه اصل دمكراسي را بعنوان يك روش در طرز حكومت و ايجاد يك اسلوب براي اداره جامعه بدانيم .

 آقاي پرياني و آقاي فخري و آقاي متين ، انگيزه هاي اقتصادي را در عقب تحميل فرهنگ غرب بر جوامع اسلامي قلمداد كردند شما چه انگيزه هايي را مي بينيد كه غرب قصد تحميل كردن فرهنگهاي خود به جوامع اسلامي را دارد ؟

آقاي قريشي:

در طول برنامه هاي دراز مدت كاري خودش يك زيربناي كاري را مي خواهد مستحكم سازد كه عبارتند از استحكام بخشيدن پايه هاي خوددروني فرهنگ غرب در كشور . مثلاً آنها يك نوع يكسان سازي را مي خواهند در جوامع مختلف پياده كنند و روي اين لحاظ فرهنگها تسلط داشته باشند مشكل است كه اينها به ايده هاي اساسي خودشان برسند تنها با پيروزي خودشان از بلوك غرب در پيروزي فرهنگشان مي بينند و آنها يكسان سازي ذهني را        مي خواهند امروز همه سيستمها تغيير كرد و نمي توانند همه جا را به زور اسلحه ومهمات بگيرند بلكه پيروزي فرهنگشان كافي است . بنابراين يكي ازبرنامه هاي ديرينه شان است كه روي اين كار مي كنند و به نحوي برنامه هايشان پيش مي رود و تقريباً اگر اندكي آدم توجه نكند به كشورها آنها موفق هم هستند و بيشتر تهاجم فرهنگي است تا ترويج فرهنگ غرب .

بله متشكريم و اما شكي نيست كه فرهنگ داراي جنبه هاي متفاوت مثبت و منفي است و ردكردن مطلق فرهنگها و منفي نگريستن آن فرهنگ قطعاً منصفانه نيست ، اما به باور برخي كارشناسان جوامع غربي تلاش دارند تا تنها جنبه هاي منفي فرهنگ خود را به جوامع اسلامي يا جوامع در حال رشد تحميل كنند و از ورود جنبه هاي مثبت فرهنگ وتكنولوژي كه دربردارنده توسعه و پيشرفت است ممانعت به عمل مي آيد .

جناب دكتر متين نظر شما در اين رابطه چيست ؟

ج: ما فكر مي كنيم هرجامعه اگر تدابير مناسب براي مقابله با تهاجم اتخاذ نكند به موجوديت خود به دليل بقاياي خود مي تواند  مورد تاخت وتاز هر طرف واقع شود. از لحاظ فرهنگي و مادي قبلاً استعمار مستقيم بود حالا استعمار غيرمستقيم و به اين شيوه ها متوسل مي شوند مثلاً فيلمهايي كه در رسانه هاي غربي اكثراً پخش مي شود آنها فرهنگ بدي را به اينجا مي آورند كه شايد براي خودشان پسنديده باشد ولي با سطح رشد اجتماعي كشور ما مطابقت ندارد . از اين لحاظ كمبود هست و ما از اين انتقاد مي كنيم و در مقابل ما معتقد هستيم كشورهاي شرقي بايد بيشتر توجه كنند به افراد خود آنقدر آگاهي دهند كه خودبخود يك آگاهي داشته باشند كه فرهنگ منفي در آنها تأثير نكند.

خوب جناب فخري شما در اين مورد چه نظري داريد ؟

ج: من معتقد به اين هستم كه كشورهاي غربي بعنوان كشورهاي برتر ازتصدي جهان تلاش بر اين دارند كه از زاويه هاي ژرف وارد جامعه شرق شوند ودر جوامع شرق با درنظر داشت فقر اقتصادي بسياري فقرهاي ديگر نهفته است آنها مي خواهند از همان فقري كه وجود دارد وارد كانالي شوند كه حداقل فرهنگ خودشان تبارز پيدا كند و مشخص شود كه ممكن است آن فرهنگ منفي را كه بصورت يك تهاجم فرهنگي در جوامع شرقي آنها بكار مي گيرند در جوامع خودشان هم حضور چشم گيري ندارد ممكن است آنها باورشان به اين شده كه مخصوصاً خانواده را بعنوان يگانه كانون كه زادگاه تربيت فرد است همه احترام بگذارند و اين براي اين است اين فرهنگ در جوامع شرقي با اسلوب ديدگاه و بينش جامعه شرقي نهفته است . من معتقدم كه مخصوصاً در افغانستان جامعه شناسي افغانستان را اگر غربيها ارزيابي بتوانند بكنند و بفهمند كه افغانستان يك جامعه كاملاً اسلامي است براين اساس در يك جامعه اسلامي روشهاي منفي تهاجم فرهنگي به عنوان اسلوب جديدي كه ممكن است قابل قبول باشد براي يك عده محدودي كه زير بار فرهنگي غرب قرار گرفته باشند اما ما غرب را به عنوان يك روش اقتصادي مطلوب نمي توانيم نفي كنيم .

جناب آقاي پرياني نظر شما در اين رابطه چيست ؟

ج: طبيعي است كه اگر ابعاد مثبت فرهنگ غرب به خصوص در جهان سوم نفوذ كند شايد جهان سوم هم داراي تكنولوژي و ترقي شود و بعيد است كه بعد به جامعه غرب تن بدهند تنها آن درصدد اصلاح نيستند . آنها منافع خود را مي خواهند و هدف از ورود فرهنگ بيگانه بافتهاي منفي فرهنگ غرب در اين كشور است كه به نحوي جامعه را در يك فساد سياسي و فرهنگي غرق كنند و بتوانند اهداف خود را در درازمدت دنبال كنند . اين واضح است كه غرب تكنولوژي خود را به ما نمي دهد و فقط مي خواهد به نحوي تأثير خود را در تمام كشورهاي اسلامي داشته باشد تا زماني كه زيان فرهنگي فرهنگ غرب را جهان سوم متحمل نشود هيچ وقت نمي تواند جاي پاي مناسب براي فرهنگ غرب جايگزين شود و اين است كه آنها مي توانند با اين برنامه اي كه دارند گسترش ابعاد منفي فرهنگ خودشان را در افغانستان دنبال كنند و جامعه را به نحوي غرب زده بسازند و بيشتر بعد معنوي كشور را به هلاكت بكشانند كه اين مي تواند تآثير به سزايي داشته باشد و قابل يادآوري است كه ابعاد مثبت فرهنگ غرب طبيعي است كه از اسلام است. آنها خودشان از اسلام چيزهاي زيادي آموخته اند و امروز آنها به سرحد تكنولوژي رسيده اند و اما در دنياي سوم بخصوص افغانستان كه تازه امروز آشنايي خيلي عميق با فرهنگ غرب دارند طبيعي است كه تحت تأثير آنها تاحدي هم قرار گرفته اند . آنها بيشترين وسيله پيروزي خودشان در كشور ما را ترويج ابعادمنفي فرهنگ خودشان مي دانند تا به اين ترتيب جامعه را در ابتذال نگه دارند .

بله سپاسگذاريم از توضيحات جامعي كه در اين باره از طرف مهمانان عزيز ارائه شد .

نكته اي كه حائز اهميت بود در اظهارات كارشناسان محترم و 3 مهمان گرامي به آن اشاره كردند و از پيامدهاي آن ابراز نگراني نمودند . اهداف مخرب رواج فرهنگ غرب در جامعه اسلامي افغانستان است كه به عقيده اين كارشناسان محترم در پس صدور و تحميل اين فرهنگها مسائل اقتصادي و سوق دادن جامعه افغانستان به فرهنگ مصرفي مي باشد. شما آقاي فخري پيامدهاي منفي حضور فرهنگ غرب را در افغانستان در چه مي بينيد ؟

ج: يكي از بارزترين موضوعات از طريق ماهواره ها و اينترنت است كه تلاش بر اين دارند كه فرهنگ منفي خود را در اينجا گسترش دهند كه من به اين اعتقاد را ندارم كه اين را جامعه ما باور داشته باشد و مردم ما واكنش بسيار صريح نسبت به اين قضيه از خود نشان مي دهند .

 همانطور كه گفتيم فرهنگ داراي جنبه هاي متفاوت مثبت و منفي است كه بايد از منفي آن اجتناب شود و مثبت كه به درد جامعه مي خورد از آن استفاده شود. جناب آقاي پرياني شما در همين مورد چه نظري داريد ؟

ج: من فكر مي كنم اينجا مي توان به نحوي ديگر پاسخ دهم كه پيامدهاي اين چگونه است . جامعه را دو مورد ضربه مي زند يكي فرهنگ در عرصه هنر خيلي براي جامعه ما مضر واقع شده و ديگر فرهنگ محيط زيست است كه اين را مي توانيم از بعد هنريش مستثني كنيم جامعه ما را يك فرهنگ تهاجمي به هلاكت مي برد و يكي فرهنگ تبليغي و يكي فرهنگ تهاجمي اين است كه به نحوي خود را به زور مستولي مي سازد و ديگر فرهنگ تحميلي است كه ازطريق شبكه هاي مختلف تلويزيوني و فيلمهاي مستهجن مي تواند متأثر باشد. اينكه پيامد اين منفي است و اين دارد آهسته آهسته روي قشر جوان كار مي كند و جامعه ما را پيامد فرهنگ هاي منفي بيگانه طوري كه در ابتدا گفتم به طرف هلاكت مي كشاند و اين خيلي از نظر جوانان فرهنگي ومسلمانان افغانستان كه شبانه روز از اين غريزه بيروني رنج مي برند و فكر مي كنند شايد تا بعد از هلاكتشان بيانجامد اين نابساماني فرهنگ غرب و هيچ نوع سيستمي از جوامع فرهنگي افغانستان روي كار گرفته نشده تا بتواند با حضور چنين فرهنگهاي بيگانه و مبتذل دركشور مقابله كند يا روند گسترش فرهنگهاي متعدد بيگانه را سد بسازد كه اين خودش هم بي توجهي دولت در اين عرصه و به نحوي همكاري دولت با ترويج فرهنگهاي مختلف را در برداشت و خطرناك ترين جنگ در جامعه همين جنگ فرهنگي است كه وجود دارد و مي تواند جامعه را زودتر به چنگال صاحبان بي فرهنگ قرار بدهد .

 در دقايق پاياني برنامه مي رسيم به آخرين سؤال جناب آقاي متين براي مقابله با زور و رواج فرهنگهاي ضدارزشي در كشور افغانستان دولتمردان چه رسالتي دارند. به نظر ما اينها بايد منافع مردم افغانستان را محك قرار دهند با حركت از آن چيزهاي پسنديده اي كه از فرهنگ باشد آن را مي گيرد چيزهاي ناسالم كه درفرهنگ ما است برعليه آن مبارزه مي كند .

جناب آقاي فخري دراين باره نظر شما چيست ؟

ج: اين رسالت تمامي افراد جامعه است كه فرهنگ پربار و شكوفايي كه ملموس است و مبتني بر اعتقادات اكثريت جامعه افغاني است اين را توسعه دهند و در اين استقامت سرمايه گذاري خوبي را براساس بينش اعتقادي اكثريت جامعه صورت دهند و از اصالتهاي فرهنگي خودشان مبتني بر ديدگاهها و منافع ملي كشورشان دفاع كنند و ما اين را به عنوان يك رسالت مطلوب و معقول مي دانيم .

جناب آقاي پرياني بفرمائيد كه براي جلوگيري آنچه كه تهاجم فرهنگي به فرهنگ بومي افغانستان گفته شده مسئولان امور كشوري چه وظيفه اي دارند و چه اقداماتي را بايد در اين عرصه به انجام برسانند؟

ج: متأسفانه مراجع فرهنگي كشورما البته در عرصه ترويج فرهنگهاي بيگانه كاملاً همكار هستند آنها با فعال شدن چندين كانال تلويزيوني در كشور ورود انواع سي دي هاي مبتذل متعدد و از بين برنده اخلاق هيچ نوع محدوديتهايي را وضع نكردند و آنها دمكراسي را در حد بيوگرافي در عرصه فرهنگ پذيرفتند و هيچ نوع محدوديتي را وضع نكردند و هيچ واكنشي را در عرصه تبليغ منفي فرهنگهاي بيگانه در كشور ارائه ندادند كه اين خود بسيار تكان دهنده است و اين بي توجهي دولت و مراجع مسئول در عرصه فرهنگ جامعه را در قبال دولت در عرصه تحميل پذيري فرهنگ بيگانه در كشور بدگمان مي سازد و اين مي تواند در مدت دراز منجر به سلسله بحران سياسي در داخل كشور شود و اجازه دادن براي گسترش فرهنگهاي بيگانه در افغانستان مي تواند بر نيروي تروريسم هم بيافزايد و سياست آنها را تروريسم برحق تر مي سازد و د رمجادله و مبارزه آنها عليه دولت و مردم افغانستان و بخصوص جامعه بين المللي . چيز ديگري را كه من مي خواهم بگويم اينها تأثيري دارند در مركز افغانستان و خيلي از ولايت هاي درحال گسترش ، اما خوشبختانه در اطراف ومناطق دور دست افغانستان فرهنگ اصيل افغانستاني با گوشه هاي مثبت و منفي خودش دست نخورده باقي مانده و من يك زنگ خطر ديگري را كه احساس مي كنم اين است كه كار خلاء روي اين جريانات دارد كه چگونه بتوانند به يك پيمانه كه فرهنگ مبتذل در مركز و بعد از آن درافغانستان جاي خود را پيدا كرده از دوردستها هم جاي خود را پيدا كند و اين كار طرح ريزي است رو ي اين كار جريان دارد . من مي خواهم صداي خود را به گوش دولت برسانم كه اگر آنها واقعاً افغانستان را مي خواهند بايد جدي باشند چون مردم افغانستان هيچگاه تحمل فرهنگهاي بيگانه را ندارند و گسترش فرهنگ بيگانه مي خواهد كه فساد سياسي و جنگ دركشور افزايش يابد و كشور را در سالهاي بعد در بحران و كشمكش باقي گذارد . به نظر من بيشترين خطر جنگ فرهنگي است و اين مسئوليت را بيشتر دولت افغانستان دارد .

از اينكه آقايان متين ، پرياني و فخري دعوت ما را پذيرفته ايد و در اين ميزگرد تلفني شركت كرديد از شما تشكر كرده و اميدواريم بازهم در خدمت شما عزيزان باشيم .

 



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت