میزگرد سیاسی تحلیلی رادیو دری برونمرزی مرکز خراسان»

منافع ملی

( واژه ها و اندیشه ها )

  نویسنده و تهیه کننده : مهدی مسگری                             

       شرکت کنندگان :                              

                                         1-آقای قسیم اخگر ( کارشناس )

2-لطیف پدرام ( رئیس حزب کنگره ملی )

                                         3-اسماعیل یون ( استاد دانشگاه )

 

      بنام خداوند رحمن و رحیم وبا عرض سلام خدمت شما شنوندگان عزیز رادیو دری صدای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران. خرسندیم از این که باردیگر توفیق یافتیم در خدمت شما عزیزان باشیم و سلسله برنامه هایی را تحت عنوان واژه ها و اندیشه ها خدمت شما همراهان گرامی تقدیم نمائیم باشد که از این رهگذر در راستای بازسازی فکری و معنوی افغانستان عزیز گام کوچکی برداشته باشیم.

      سلسله برنامه هایی که تقدیم حضورتان مي شود در قالب میزگرد تهیه مي شود و در آن با نخبگان و اندیشمندان افغانستان پیرامون اهم موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور گفتگو وتبادل نظر خواهیم کرد.

      عزیزان این روزها افغانستان شاهد بکارگیری گسترده واژه منافع ملی است. از یک طرف رسانه های گروهی هرکدام به نوبه خود از این واژه برای توجیه دیدگاه های خود استفاده می کند و از سوی دیگر اغلب گرایشهای سیاسی فکری و فرهنگی جامعه با تمامی اختلاف نظرهایی که نسبت به همدیگر دارند هرکدام به نوبه خود مواضع متفاوت و متضاد خود را در راستای تأمین منافع ملی توجیه می کنند.

      راستی منافع ملی چیست و چرا گاهی این واژه خود قربانی غلط بکارگرفتن آن توسط مجریان امور می شود؟ چرا مردم به منافع ملی خود بی توجه و یا کم توجه هستند و چرا برخی اوقات اقداماتی در راستای تأمین منافع ملی به عمل می آید اما درعمل مغایر منافع ملی نتیجه می دهد؟ و دهها چرای دیگر.

      در این برنامه سعی شده است تا در راستای تبیین این واژه با میهمانان عزیزی که دراین راه ما را یاری مي كنند به گفتگو بنشینیم ودر حدتوان پیرامون این واژه و موضوعات جاری آن روشنی بیندازیم.

در این میزگرد با دیدگاههای سه تن از کارشناسان نام آشنای افغانستان هریک آقایان :

- قسیم اخگر

- دکتر لطیف پدرام و

- دکتر اسماعیل یون از اساتید دانشگاه

از طریق ارتباط تلفنی آشنا خواهیم شد.

گفتگو را با جناب آقای قسیم اخگر آغاز می کنيم. استاد اخگر بفرمائید که به نظر شما جامع ترین تعریفی که می شود از منافع ملی کرد چه تعریفی است؟

ج: شاید نتوان یک تعریف جامعی ارائه کرد، اما همانقدر که خودم از منافع ملی می فهمم می توانم بیان کنم. به عقیده من منافع ملی ما در منافع فرد فرد شهروندان افغان معنا پیدا      می کند نه به آن مفهوم انتزاعی که تا حال بویژه در کشور افغانستان از طرف سیاستمداران مطرح شده است که بیشتر منافع حکومت و دولت در قالب منافع ملی مطرح شده است نه منافع مردم. امیدوار هستیم که این مسئله صرفاٌ برای آغاز کار در راستای منافع ملی باشد و من منافع ملی را جز منافع فردفرد شهروندان افغانستان نمی دانم.

      گوینده : با تشکر از جناب اخگر بخاطر تعریف زیبایی که از منافع ملی ارائه کردند، حال از دکتر اسماعیل یون می خواهم که ايشان منافع ملی را چگونه تعریف می کنند.

ج: اول تر از همه این مهم است که احزاب سیاسی موجود در افغانستان بر سرتعریف منافع ملی توافق نمایند. که این توافق در بدست آوردن منافع ملی بسیار مهم می باشد و جلو مداخلات خارجی که بر ضد منافع ملی افغانستان است گرفته شود در این صورت است که منافع ملی افغانستان تضمین خواهد شد.

  گوینده: محترم دکتر پدرام در صحبتهای دکتر اسماعیل یون دو موضوع مهم پیرامون تعریف منافع ملی آمد. یکی این که همه احزاب مطرح در مورد تعریف منافع ملی به وحدت نظر برسند و دیگر این که جلو مداخلات خارجی گرفته شود در این صورت منافع ملی محقق خواهد شد، آقای پدرام بفرمائید که شما چه تعریفی از منافع ملی می توانید ارائه بدهید؟

آقای دکتر پدرام می گوید :

       مبحث منافع ملی مبحث کاملاً روشنی است و از نظر علوم سیاسی می دانیم که وقتی منافع ملی را در کشور تعریف می کنیم در واقع مجموعه همه امکاناتی است که یک کشور و یک ملت برای حفظ هویت خودش چه در گذشته و چه در حال و آینده بر آن مبناها و پایه ها خود را تعریف می کند و در واقع از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و از نظر استقلال و روابط بین المللی و مجموعه امکاناتی که می تواند یک جامعه را متکی به خودش بسازد همه شامل این تعریف هستند. بنابراین در رابطه با مسائل بین المللی هم اگر می ببینیم که مبحث آزادی و حفظ تمامیت ارضی و استقلال، پیشرفت و رفاه برای کشور مهم باشد که برای کشور و مردم افغانستان قطعاٌ مهم است. این متون در مناسبات بین المللی چگونه تعریف می شود و درک ما این است که بدون این مشخصه ها نمی توان منافع ملی را تعریف کرد.

      گوینده : با تشکر از جناب پدرام، از آقای اخگر می خواهم بپرسم که با توجه به این که اصل منافع ملی در تمامی کشورهای جهان یک اصل پذیرفته شده و قابل احترام است به نظر شما چرا این موضوع در افغانستان کم رنگ است؟ آیا مردم به منافع ملی خود علاقمند نیستند یا اینکه اصولاٌ در افغانستان روی منافع ملی یا ملت سازی کارنشده است ؟

ج: واقعیت این است که تاکنون متأسفانه در افغانستان قضیه ملت سازی شکل نگرفته است و وقتی که ملت سازی شکل نگرفته باشد طبیعی است که منافع ملی هم سلسله ذهنی و انتزاعی است که تعریف مشخصی نخواهد داشت.

 گوینده : برداشتی که بنده از اظهارات استاد اخگر دارم این است که در افغانستان آنطوری که باید ملت سازی صورت می گرفت صورت نگرفته است تا مردم به عنوان یک ملت واحد به منافع خویش بیندیشند واز آن پاسداری کند. در این باره نظر دکتر اسماعیل یون را می شنویم ؟

 ج: در هر کشوری که جنگ شود طبیعی است که پروسه ملت سازی تضعیف خواهد شد و مشکلات عدیده ای دامنگیر مردم می شود که عمده این مشکلات هم از سوی خود مردم نه بلکه از جانب سازمان ها بوجود می آید که وابستگی هايی به خارجی ها و دیگران دارند و چون منافع سیاسی و شخصی آنها متناقض با منافع ملی است نمی خواهند که به منافع ملی پایبندی نشان دهند و مشکلاتی را برای شکل گرفتن منافع ملی بوجود می آورند.

گوینده: جناب پدرام بفرمائید که شما در این خصوص چه نظری دارید و شما نتیجه کمرنگ بودن اصل منافع ملی را چگونه توجیه می کنید؟ آیا برآیند این موضوع نبود ملت واحد و ملت سازی است یا به نظر شما عامل دیگری در این قضیه دخیل می باشد ؟

ج: قطعاً افغانستان در حال حاضر براساس تعریف جامعه شناسانه به عنوان یک ملت نمی باشد بلکه کشوری متشکل از واحدهای مختلف قومی که دریک محدوده جغرافیایی زندگی می کند و پروسه ملت شدن و دولت سازی را بخوبی و به معنای واقعی اش طی نکرده است که طی کردن این مسیر و رفتن بسوی ملت سازی پروسه طولانی است که باید طی نمائیم. اما این که این مبحث امروز در افغانستان مطرح است متأسفانه موضعگیری ها ودرک این مسئله هم در کشور افغانستان متفاوت است بین حلقات جامعه و دیگر اختلافاتی که هم اکنون بین اقوام وجود دارد، روند این پروسه را کند می کند ودرعین حال حضور نیروهای بین المللی درافغانستان این مبحث را هم مطرح کرده است که چقدر می تواند نقش داشته باشد و حدود روابط بین الملل و حضور کشورها و سازمان ملل در این چارچوب چگونه تعریف می شود؟

      متأسفانه برداشتی که امروز در افغانستان وجود دارد و خیال می کنیم که با آمدن نیروهای بین المللی برای تأمین امنیت افغانستان و باحضورنیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا این ها هستند که باید تصمیم بگیرند و گویا روند جهانی شدن طوری است که خود ما برای مسائل و مصالح ملی خود تصمیم گیری نتوانیم بکنیم و کسانی که این موضوعات و مباحث را مطرح می کنند می خواهند این جنبه را مهم جلوه دهند و در واقعیت یکنوع آشفتگی فکری در بین مردم ایجاد نمایند و ذهنیت ها را محسوس بکنند که مبحث منافع ملی به آن معنای کلاسیکش دیگر بعد ازجهانی شدن اقتصاد و سرمایه و مبحث هایی که حالا وجود دارد در رابطه با جهانی شدن و ما باید اکتفا بکنیم به نیروهای بین المللی و اینها هستند که کشور ما را بسازند. یعنی در واقع دارند زمینه سازی می کنند تا بیشتر با این تبلیغات حضور این نیروها را در افغانستان توجیه نمایند. بخصوص برخی از این نیروها که قطعاً برنامه های درازمدتی در افغانستان دارند. این پیش از این که براه انداختن مبحث منافع ملی و ملت سازی باشد درواقع یک نوع تلاشی است برای توجیه کردن مداخلات بیگانگان بخصوص آمریکائی ها در افغانستان و برنامه های استراتژیکی که دارند و از طریق رسانه هایی که دراختیارشان است می خواهند در این زمینه ها کار نمایند ؟

گوینده : پاسخ های این پرسش را می توان چنین خلاصه کرد که آقایان اخگر و پدرام باور دارند که در کشور هنوز ملت واحد و یکدست بوجود نیامده است تا همگی بریک اصل که در برگیرنده منافع همگان باشد معتقد باشند و اما آقای دکتر اسماعیل یون به این عقیده است که در افغانستان ملت وجود دارد، اما برخی از احزاب مانع عمده بر سر راه تحقق منافع ملی به حساب می آیند و سؤالی که مطرح میشود این است که برای بوجود آوردن انگیزه های لازم جهت رویکرد جامعه به منافع ملی چه باید کرد و آیا با بهره گیری از عامل فرهنگی می توان این اصل را تحقق بخشید. بشنویم ابتدا پاسخ دکتر اخگر را.

ج: خود فرهنگ تجلی مناسبات و روابط و وضعیت اجتماعی فرد فرد یک کشور است. تردیدی نیست که باید در این عرصه کار صورت بگیرد، اما باید در قدم اول مبانی منافع ملی را در روابط شهروندان با حکومت و دولت سراغ کرد. وقتی مردمی از حق شهروندی محروم باشند و به عنوان یک شهروند به معنی واقعی با آنان برخورد نشود، پناهگاه خود را باید در ایدئولوژی های قبیله پرستانه و تبارگرانه یابد. یعنی تبارگرایی ناسیونالیسم منطقه ای، قومی، زبانی و درکل گریز گاهی که مردم ازحق شهروندی برخوردار نیستند.

گوینده : با تشکر از آقای اخگر که به موضوع مهم رسانه ها اشاره کردند که درواقع همه این رسانه ها هم از رسانه های دیداری، شنیداری و مطبوعات در بدو تأسیس در مرامنامه خود تأکید روی منافع ملی کرده اند اما بسیاری از کارشناسان حضور برخی از این رسانه ها را در راستای منافع ملی و عملکرد شان را در راستای فرهنگسازی ارزیابی نمی کنند. دراین مورد نظر آقای دکتر اسماعیل یون را جویا می شویم.

دکتر اسماعیل یون: مسئله عملکرد در رسانه ها بسیار مهم است و متأسفانه امروز افغانستان تحت تأثیرات و هجوم فرهنگ بیگانگان قرار گرفته است و رسانه های داخلی افغانستان توانایی مقابله با هجوم فرهنگ های بیگانه را ندارند و یک توافق کلی هم بین رسانه های مختلف افغانستان برای تعیین وتشخیص منافع ملی وجود ندارد و رسانه های جمعی افغانستان از لحاظ مالی و امکانات و وسائل تخنیکی عقب مانده هستند و تمام فضای ذهنی افغانستان را رسانه های خارجی تحت تأثیر و پوشش خود دارند. بهرصورت اگر رسانه های داخلی و مراکز فرهنگی افغانستان تقویت شوند تا با ارائه برنامه های مورد پسند و مطابق با فرهنگ جامعه بتوانند درمقابل تهاجم فرهنگ غرب مقابله نمایند. در حال حاضر بسیار مشکل است که مبارزه و مقابله با هجوم فرهنگی بیگانه را با امکانات محدودی که درکشور داریم وضع نمائیم و از طرف دیگر درقالب برنامه های دولت هم کدام استراتژی مشخصی برای مقابله با تهاجمات فرهنگی بیگانگان روی دست نیست.

گوینده : جناب آقای پدرام منتظر شنیدن نقطه نظرات شما هم هستیم بفرمائید.

ج: اعتقاد من بر این است که هم سیاست و هر حرکت دیگری باید از متن فرهنگ، از متن یک آگاهی ملی و از متن یک آگاهی علمی و استراتژیک باید رشد بکند و در آن صورت است که روشها ثبات پیدا خواهد کرد اگر سیاست است یا اقتصاد است قطعاً شکی وجود ندارد که در نزدیک به سه دهه بحران در افغانستان همه ابعاد علمی، فرهنگی، اقتصادی و سایر بخشها ضربات مهلک و سختی را دیده اند و ما هم علاقمند هستیم که بخش فرهنگی این کشور خصوصاً فعالیتهای کیفی رسانه رشد بکند و تحولات و تغییرات مثبتی بوجود آید. اما اگر یک سیاست درستی در زمینه فرهنگ بوجود نیاید نمی توان از یک فرهنگ پربار و قوی که براساس آن بتوان نظام سیاسی را شکل داد و یا ارزشهای مثبت جامعه را حفظ نمود برخوردار بود و متأسفانه در زمینه های فرهنگی هم این طوری نیست که رسانه های داخلی افغانستان می خواهند انعکاس دهند که حالا ما داریم فرهنگسازی می کنیم. آنچه که ما در افغانستان بخصوص در شهر کابل با آن مواجه هستیم این است که کثرت تلویزیون ها و شبکه های خبری است که عمدتاً خارجی می باشند و بجای این که در زمینه بازسازی و احیای فرهنگ ملی افغانستان کمک بکنند بیشتر برنامه های در واقع مبتذل غربی که تبعات زیانبار دارد را ترویج و تبلیغ می کنند در زمینه های مختلف حتی در زمینه های اطلاع رسانی که بیشتر یک فرهنگ مصرفی است و بجای اینکه بعد از گذشت سال ها جنگ و تباهی در افغانستان جوانان کشور را بسوی جامعه سازی ودولت سازی ودرجهت بازسازی وآبادانی کشور سوق بدهند، متأسفانه خلاف این مسیر را برای آنان القاء می کنند. بنابراین با چنین شرایطی نمی توان به آن فرهنگی که نیازمند هستیم و معیار و محور و سکتورهای اساسی اش ارزشهای ملی افغانستان باشد حرکت نمائیم.

گوینده : با تشکر از آقای پدرام، گفتني است كه در کنار بعضی عملکردهای مغایر منافع ملی مثل رسانه هایی که اشاره کردیم عده ای از کارشناسان عملکرد برخی از مسئولان رده بالای کشور را هم مغایر با منافع ملی می دانند و این عده برخی از ارکان نظام را به جانبداری از بعضی جریان های سیاسی و یا توجه بیش از حد به بعضی از قومیت ها متهم می کنند.

جناب آقای اخگر به نظر شما مسئولان دولتی چه وظیفه ای در راستای گسترش منافع ملی دارند ؟

ج: قبلاً عرض کردم که در افغانستان می توان با قاطعیت گفت که مفهوم ملت شکل نگرفته و معنای واقعی خودش را پیدا نکرده است و ما فعلاً در آغاز پروسه ملت سازی قرار داریم که متأسفانه همیشه دولت ها بزرگترین اخلال کننده همین روند بوده اند و این طبیعی است که مقامات رده بالای مملکتی با این اقدامات خودشان این روند را متوقف می کنند که باعثش هم تفکر قوم گرایی و منطقه گرایی می باشد.

گوینده : جناب آقای اسماعیل یون شما در این رابطه چه نظری دارید ؟

ج: یکی از وظایف اساسی دولت این است که قوانین کشور را تطبیق نماید و جریان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که بر ضد منافع ملی عمل می کند را مهار نماید واز لحاظ این که چنین جریان هایی از کدام مراجع و منابع تأمین و تقویت می شوند را مورد مطالعه وتحقیق قرار دهند چون در قانون اساسی کشور آمده است که هیچ سازمان سیاسی و فرهنگی نمی تواند جهت تداوم و بقای فعالیت های خویش وابسته به منابع خارجی باشد واز خارج تمویل و تأمین گردند، چون این کار خلاف مصالح و منافع ملی کشور خواهد بود، و همچنان در داخل دولت برخی افراد و جریان هایی هستند که موافق نیستند با منافع ملی افغانستان و قضیه چنین افراد و جریان هایی از بدنه حکومت می تواند که منافع ملی افغانستان را تضمین کند وباید اولتر ازهمه این اصلاحات و پاکسازی از دولت شروع شود بعد از آن هم جریان هایی که علیه منافع ملی کشور و مصالح عمومی اقدام می کنند باید جلو فعالیتهای شان گرفته شود.

گوینده : جناب دکتر پدرام، بفرمائید که شما در این باره چه نظری دارید ؟ به نظر شما مسئولان چگونه می توانند در راستای تحقق منافع ملی حرکت کنند ؟

ج: مقامات دولتی و وزرای دولت که اصولاً می باید رهبری نمایند اموردولت و کشور را متأسفانه به وظایفشان عمل نمی کنند و برای این که آنان برای انجام وظایف مأمور نشده اند بلکه گزینش شده اند  بوسیله نماینده های آقای جورج بوش برای انجام کارها و مأموریت هایی که آنان می خواهند. بنابراین از میلیاردها دلاری که تاکنون بنام افغانستان کمک شده است نتیجه بازسازی را درشهرها و دهات نمی بینيد برای این که از طریق وزارتخانه هاي مربوطه و براساس یک برنامه ریزی مدون این پول ها هزینه و مصرف نمی شود. بنا بر این عملاً در دولت به جز چند نفر وزير نداریم که تبعه افغانستان باشند پس چگونه می شود انتظار داشت که وزارء به وظایف ملی خودشان عمل کنند و این افراد برای همان کشورهایی که اینها را وزیر ساخته اند برای کار نكنند بلكه برای مردم افغانستان خالصانه كار كنند؟

گوینده : با تشکر از میهمانان گرامی باز می گردیم به صحبت های ابتدای برنامه و نکته ای که آقای لطیف پدرام در خصوص حضور خارجی در افغانستان داشتند. که درهمین راستا عده ای این حضور را در راستای منافع ملی توجیه می کنند و عده ای از کارشناسان نیز نظرمخالف دارند و هرگونه حضور نیروهای خارجی در افغانستان را مغایر با منافع ملی کشور بشمار می آورند.

در اینجا از جناب اخگر می پرسیم که ایشان به حضور نیروهای خارجی در افغانستان چگونه می نگرند ؟

آقای اخگر می گوید: شما می دانید که فعلاً حضور نیروهای خارجی در افغانستان برای تأمین امنیت و صلح می باشد. منتهی این حضور را باید پارلمان آینده کشور قانونمند بسازد و براساس توافقات و معاهدات مبتنی بر ارزشهای بین المللی حضور این نیروها و یا اخراج شان از کشور را مورد تصویب و تأیید خود قرار دهد.

جناب دکتر اسماعیل یون شما در این رابطه چه نظری دارید ؟

اسماعیل یون می گوید: در رابطه با حضور نیروهای بیگانه در افغانستان نظرهای متفاوتی وجود دارد که اکثر گروههای سیاسی که در افغانستان فعالیت دارند اگر امتیازاتی را از خارجی ها بدست می آورند حضورشان را تأیید می نمایند ومشروع می دانند. اما وقتی که بین این گروهها و نیروهای خارجی بر سرمنافعشان تضاد بوجود آید حضور نیروهای خارجی را نامشروع می دانند. بهرصورت فعلاً افغانستان در چنین موقعیتی قرار دارد وبه کمکها و مساعدت های خارجی هم نیازمند است و باید این کمکها در چارچوب قانون باشد ودرحال حاضر همین نیروهای خارجی که در افغانستان حضور دارند تا حدی می توانسته اند که (برخي) کشورهای همسایه را تا حدودی مهار بسازند و جلو مداخلات شان را نسبت به سابق بگیرند. اما تمامی گروهها و جریان های سیاسی باحضور نیروهای خارجی درافغانستان موافق نمی باشند.

گوینده : آقای لطیف پدرام در صورتی که حضور نیروهای خارجی در افغانستان طوریکه آقایان اخگر و اسماعیل یون پیشنهاد کردند قانونمند شود درصورتی که این عمل اتفاق بیفتد و پارلمان هم حضور این نیروها را قانونمند بسازد شما این اقدام را در راستای تحقق منافع ملی افغانستان چگونه ارزیابی می کنید ؟

آقای لطیف پدرام اظهار مي دارد: افغانستان عضو جامعه ملل هست و نیروهای بین المللی و ائتلاف باید به وظایفی عمل نمایند که براساس موافقتنامه های بن توظیف شده اند باید کار کنند که یکی از این مأموریتهای این نیروها مبارزه با طالبان و القاعده که به همین دلیل هم در افغانستان حضوردارند. حرف ما این است که اگر این نیروها به وظایفشان عمل نکنند و برنامه های خارج از حیطه مسئولیت و وظایفشان را به اجراء در بیاورند این با منافع ملی افغانستان در تضاد است. بنابراین ما خودمان بر اين نظر هستیم که این حضور باید زمان بندی شده باشد و تعریف شده باشد که این نیروها در چه زمینه های می خواهند عمل کند و درکجاها باید مستقر باشند و تا کی بايد در افغانستان باشند و اینها باید شفاف و روشن بیان گردد و دولت افغانستان هم باید برعملکردهای آنان نظارت داشته باشد در غیراینصورت این به نفع مردم و منافع ملی افغانستان نخواهد بود و می بایست ترتیبی داده شود که امنیت داخلی کشور توسط نیروهای امنیتی خود افغانستان تأمین گردد نه این که نیروهای خارجی بخصوص آمریکائی ها بفکر ایجاد پایگاههای دائمی در افغانستان باشند و ایجاد این پایگاهها هم به این معنا نیست که آنها می خواهند با القاعده و طالبان مبارزه کنند بلکه وقتی این پایگاهها ساخته می شود کشور جمهوری اسلامی ایران مطرح است، مرزهای اولیه مطرح است، هند و چین مطرح است و آمریکا درمنطقه برنامه های استراتژیک خود را دنبال می کند نه صرفاً مبارزه با القاعده و طالبان و تأمین امنیت افغانستان را و می خواهد از افغانستان به عنوان یک پایگاه نظامی برای گسترش و تحقق اهداف مورد نظر خویش استفاده کند که این مسئله به هیچ وجه به نفع مردم افغانستان نمی باشد و ما از این بابت نگران هستیم و بارها و بارها اعلام نموده ایم که اگر حضور نیروهای بین المللی برا ی گسترش جنگ و تجاوز به کشورهای همسایه افغانستان باشد قطعاً به نفع افغانستان و به نفع کشورهای منطقه نخواهد بود و ثبات منطقه در گرو این است که ثبات و امنیت کشورهای همسایه مورد تهدید و تجاوز واقع نگردد و نیروهای آمریکا بیشتر در این جهت و گسترش قلمرو و نفوذ خویش در افغانستان فعالیت می کنند که این به هیچ وجه به نفع افغانستان نیست. بنابراین ما همانطور که قبلاً هم بارها اعلام نموده ایم با چنین حضور و اقدامات نیروهای خارجی درافغانستان مخالف هستیم.

گوینده : و اما می رسیم به آخرین سؤال برنامه و آن این که دوستان بطور کامل بفرمائید که مسئولان برای تحقق و پررنگ شدن اصل منافع ملی چه وظیفه ای دارند؟ طبق معمول جناب اخگر، آقای اسماعیل یون و آقای پدرام بفرمائید که دراین باره چه نظری دارید ؟ آقای اخگر اول شما بفرمائید.

اخگر: اولین اقدامی که دولتمردان باید انجام دهند این است که باید با تمامی موانع و عواملی که روند ملت سازی در افغانستان را خدشه دار می کند با آنها مبارزه کنند و حکومت و حاکمیت باید مظهری باشد از وحدت ملی مردم افغانستان. حاکمیتی که فرد فرد بتواند حضور معنوی خود را در برنامه های عملی و ترکیب اين برنامه مشاهده کنند.

گوینده : دکتر اسماعیل یون لطفاً شما نظرتان را در این رابطه بفرمائید ؟

اسماعیل یون:

هر مسئول مملکتی موظف و مجبور است که براساس قانون، منافع ملی کشور را مدنظر داشته باشد و در قانون اساسی هم برای رئیس دولت و اعضای دولت وی اولین شرط این است که سوگند یاد می کند تا مدافع منافع ملی، و ارزشهای اسلامی باشند و به آن وفادار باشند که باید عملاً آن را به اجراء در بیاورند.

گوینده : جناب پدرام شما نظرتان را بفرمائید ؟

پدرام : اگر دولت افغانستان می خواهد درکشور امنیت، صلح و دمکراسی باشد و مردم در صحنه های مهم کشور حضور داشته باشند همه ارزشها و کارها باید شفاف و روشن باشد و در پروسه صلح در همه کشورهایی که دچار مشکلات و جنگهایی بوده اند یکی از روش ها روش گفتگو و مذاکره بین گروههای درگیر بوده است. اما در افغانستان چگونه می شود این مسئله را اجراء کرد؟ مثلاً با طالبان چگونه می شود آشتی کرد وکنار آمد و آنها چه توقعاتی دارند و آیا سران و جنایتکاران آنان محاکمه می شوند یا خیر؟ و اگر یکی از راه های رسیدن به امنیت در افغانستان تأمین صلح در این کشور است باید راهها و روش ها روشن باشد و مسئولان دراین رابطه باید با مردم بطور روشن و شفاف صحبت کنند نه این که در پشت پرده وبدوراز دید مردم با گروه و بازمانده های طالبان مذاکره نمایند که نه مردم و نه احزاب سیاسی از آن اطلاعی ندارند که چه صحبت ها و توافقاتی بین دولت وطالبان صورت می گیرد و ما همین قدر مطلع هستیم که قبل از این که در این ملاقاتها مسئله تأمین امنیت و صلح و ثبات منطقه مطرح باشد مسئله منافع آمریکا و خارجی ها اولویت دارد. از طرف دیگر چون موضوع انتخابات و مبارزات پارلمانی فعلاً در افغانستان مطرح است ما همواره تأکید کرده و گفته ایم که روشها باید دمکراتیک و شفاف باشد وسعی نشود که دولت با جعل کاری وسوء استفاده از قدرت از حضور نمایندگان واقعی مردم در پارلمان جلوگیری کنند و پارلمانی را بوجود آورند که دست نشاندگان دولت در آن حضور داشته باشند ویکی دیگر از حرفها و خواسته های ما این است که وزرای کابینه نباید تابعیت دوگانه داشته باشند و کارهای شان از مجرای دولت و قانونی باید اجرا شود نه ازطریق ان جي او ها و ما ازدولت  می خواهیم که سیاستهای برتری طلبی قومی را درکشور مطرح نکند که اگر این مسائل رعایت نشود طبیعی است که جامعه ما به سمت پراکندگی و ناامنی پیش خواهد رفت.

 



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت